پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
پنج شنبه 7 بهمن 1389 6:07 PM
لباس اسامي ما جزو ليست مفقودين بود. ما را به اردوگاهي در پادگان الرشيد بردند. حدود 7 ماه آنجا بوديم كه سختترين دوران اسارت ما به حساب ميآمد. لباسهايمان را در آورده بودند و تنها با يك لباس زير درون اتاقهاي سرد و تاريك به سر ميبرديم. غذا بسيار كم ميدادند و در اين مدت هفت ماه اجازهي بيرون آمدن نداشتيم و نور خورشيد را هيچگاه نديديم. هروقت چيزي ميخواستيم، سربازان گارد با شلاق به جانمان ميافتادند و ما را تا جايي كه ميخواستند ميزدند. منبع: كتاب مقاومت دراسارت - صفحه: 148
اما به هر شكلي كه بود، از آن اردوگاه جان سالم به در برديم. چند ماه بعد ما را به شهر تكريت در استان صلاحالدين اردوگاه شمارهي 11 منتقل كردند. آنجا هم دست كمي از اردوگاه قبلي نداشت. تنها امتيازش اين بود كه اجازه دادند لباسهاي پاره پايه به تن كنيم تا حداقل لخت و عريان نباشيم و در طي روز تنها دو ساعت صبح و دو ساعت بعدازظهر حق بيرون آمدن داشتيم.