پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
پنج شنبه 7 بهمن 1389 6:06 PM
گودال افسر عراقي به ما دستور داد در باغچهي اردوگاه گودال بزنيم و بيل و كلنگ را به ما كه سه نفر بوديم، تحويل دادند. بعد از چند ساعت كه گودال كنده و مهيا شد، ما را وادار كردند تا داخل گودال شويم و بعد روي ما تا گردن خاك ريختند فقط سرمان از گودال بيرون بود. بعد يك سرباز عراقي آمد و خاكهاي دور و بر سر ما را با پوتين و ضربات بيل محكم كرد تا منفذي نداشته باشد. منبع: كتاب مقاومت دراسارت جلد1 - صفحه: 65