پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
پنج شنبه 7 بهمن 1389 6:03 PM
كارخانه ي گيوه بافي روزي افسر عراقي گيوهي زيبايي را كه يكي از بچههاي دزفول بافته و به پا كرده بود ديد و پرسيد: «اين چيه؟» او گفت: «سيدي، خرج داره.» پرسيد: «چه چيزي احتياج داره؟» گفت: «نخ احتياج است و ما از اين نخها استفاده ميكنيم.» شما به بازار برويد_ بالفرض اگر 3 بسته نخ ميخواست گفت 15 بسته نخ ميخواهم- و يك جفت كفي هم بگيريد». افسر عراقي هم وسايل آن را تهيه كرد و آورد. منبع: كتاب فرهنگ آزادگان جلد5 - صفحه: 153 راوي: حميدرضا جديديان _ اردوگاه موصل
از آن پس بچهها مانند كارخانهي گيوهزني براي سربازان و افسران عراقي گيوه ميبافتند و از مازاد نخها بدون اطلاع عراقيها براي خودمان استفاده ميكرديم.