پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
پنج شنبه 7 بهمن 1389 5:57 PM
عمليات راديو
بعضي از مأموران عراقي با خود راديو داشتند كه در سه_ چهار ساعت نگهباني خود از آن استفاده ميكردند. چند نفر از بچهها تصميم گرفتند كه به طريقي يكي از راديوها را به دست آوردند. اين تصميم در حقيقت از طرف رهبري اردوگاه بود و چند تا از برادران هم مجري آن. نگهبان معمولاً راديوي خود را روي ديوار كوچكي كه از بلوكهاي مشبك ساخته شده بود ميگذاشت.
بچههاي دستهي دو «تي» چوب نظافت را كه تقريباً دو متر طول داشت به يكديگر بسته و به سر آن تكه سيمي شبيه قلاب وصل كردند. آنها هميشه جلوي آسايشگاه و داخل حياط مراقب بودند تا در موقعيت مناسبي راديو را بردارند. حدود چند ماه اين كمين ادامه داشت تا اينكه روزي سرباز، راديو را طبق معمول داخل سوراخ يكي از بلوكها گذاشت و به قدم زدن پرداخت. پس از مدتي در چند قدمي راديو ايستاده و رفت تو حال خودش. بچهها وقت را غنيمت شمردند و سريع دو چوب را به هم وصل كردند و كنارستوني ايستادند.
سپس يكي از آنها روي دوش ديگر رفت و چوب و قلاب را به طرف راديو دراز كرد. وضع دلهرهآوري بود. پس از مدت كوتاهي_كه خيلي طولاني گذشت _ بالاخره موفق شدند قلاب را به بند راديو وصل كرده و آن را بياودند. چند دقيقه بعد با نقشهي قبلي، عدهاي از بچهها در زمين فوتبال دعواي ساختگي راه انداختند و توجه مأموران اردوگاه را به سمت خود جلب كردند.
منبع: كتاب فرهنگ آزادگان جلد5 - صفحه: 103