0

خاطرات آزادگان از دوران اسارت

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
پنج شنبه 7 بهمن 1389  5:56 PM

علي فرعون

يكي از افسران عراقي دوست داشت زبان فارسي را بياموزد. يك‌بار به علي گفت: «تو بايد به من فارسي ياد بدهي». علي هم قبول كرد و هر روز در ساعت مشخصي به مقر افسر مي‌رفت، اما زباني جديد را به او آموخت.
به او گفته بود: ايراني‌ها به دست مي‌گويند پيچ‌گوشتي، به كفش مي‌گوييم قايق و...
يك روز آن افسر عراقي به ميان اسرا آمد و شروع به صحبت كرد و به جاي اين‌كه بگويد چرا ريشت را نزده‌اي؟‌ گفت: «چرا ناخنت را نزده‌اي.....» بچه‌ها از صحبت‌هاي او خنديدند. وقتي افسر متوجه شد علي چه بلايي بر سرش آورده، او را سخت تنبيه كرد و گفت: «تو علي فرعون هستي، از آن روز به بعد بچه‌ها او را علي فرعون صدا زدند».

منبع: كتاب طنزدراسارت   -  صفحه: 101  

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها