0

خاطرات آزادگان از دوران اسارت

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
پنج شنبه 7 بهمن 1389  5:55 PM

عزاي مولا

ايام عزاداري اباعبدالله (ع) بود، بچه‌ها در سوگ آقا نوحه مي‌خواندند كه يك‌باره گروهي از اسرا را به عنوان عاملين اصلي شلوغي و يا به عبارت خودشان «دجالين» بيرون بردند. سپس آن‌ها را در وسط محوطه‌ي اردوگاه، جايي كه همه‌ي آسايشگاه‌ها بتوانند ببينند، لخت كردند و روي آن‌ها آب ريختند و باتوم‌ها و شيلنگ‌ها را با تمام قدرت بر سر و صورت و پهلوهاي آنان فرود آوردند و آن‌قدر زدند تا اين‌كه خسته شدند.
لحظاتي بعد فضاي تاريك پشت سيم خاردارها بود و پيكرهاي نيمه‌جان و غرق در خون عده‌اي از اسرا در وسط محوطه كه هم‌چون پشت خاكريزهاي ميدان جنگ هريك گوشه‌اي افتاده بودند. بي‌هوش و بي‌حال فقط صداي ناله‌ي يا حسين (ع) و يا اباالفضل (ع) شنيده مي‌شد.
شب از نيمه گذشت و بالاخره عراقي‌ها اين گروه 50 نفري را از وسط اردوگاه جمع كردند و به زندان انتقال دادند، زنداني كه فقط يك اتاق 3×3 بدون نورگير و هواكش بود.

منبع: كتاب مقاومت دراسارت جلد4   -  صفحه: 197  

 

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها