پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
چهارشنبه 6 بهمن 1389 2:26 PM
شورآموختن در آسايشگاه ما سه نفر ديپلمه بودند كه براي بيسوادان و افرادي كه در دورهي دبيرستان بودند كلاس ميگذاشتند، به طوري كه در اواخر اسارت پيرمردهاي 65 ساله كه بيسواد بودند ميتوانستند خودشان نامه بنويسند. منبع: كتاب فرهنگ آزادگان جلد5 - صفحه: 237
آنهايي هم كه سواد داشتند سعي ميكردند درسهاي مختلفي مثل رياضي، انگليسي و عربي را ياد بگيرند. در مرحلهي اول آموزش قرآن بود كه كمترين مرحلهي آن حفظ جزء سيام بود. در آسايشگاه ما برادري بود به نام «محمدعلي كاشي» او با اين كه پايهاش ضعيف بود و چشمش هم خوب نميديد قرآن را جز به جز حفظ كرد و اكنون حافظ قرآن شده است.
البته درس خواندن واقعاً مشكل بود؛ از يك طرف سر و صداي آسايشگاه، از يك طرف صداي بلندگو و از طرف ديگر هم چيزهايي مثل آمار و ...اسراي شركت نفت كه در آسايشگاه ما بودند انگليسي تدريس ميكردند. اين را هم بگويم كه عراقيها اين همه پيشرفت و فعاليت ما را نتوانستند تحمل كنند و بعد از مدتي دوباره قلمهايي را كه با اصرار صليب سرخ به ما داده بودند جمع كردند.