0

خاطرات آزادگان از دوران اسارت

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
چهارشنبه 6 بهمن 1389  2:24 PM

شهادت به خاطر تصوير امام خميني (ره)

چند روزي در محاصره افتاده و بي‌آب و غذا شده بوديم. يك گلوله هم براي دفاع نداشتيم، آن‌ها ما را اسير كردند. شصت نفر بوديم، از شدت تشنگي جان به لبمان رسيده بود. چند نيروي رزمنده از تشنگي جان دادند.
ما را به پشت خاكريزي بردند و دست بسته نشانيدند. در آن پايگاه، تعداد زيادي درجه‌دار و افسر عراقي بودند و در كنار هر گروهي، كلمني پر از آب. آن‌ها مي‌دانستند كه ما از شدت تشنگي در غذاب هستيم به همين خاطر هر كدام از آن‌ها با انگشت دست، كلمن آب را به ما نشان مي‌دادند و مي‌خنديدند. مي‌گفتند به شما آب نمي‌دهيم تا از تشنگي هلاك شويد.
افسر مسئول آن‌ها گفت: « ياالله معطل نشويد، آن‌ها را بازديد كنيد و اگر در جيب هركدام از آن‌ها عكس خميني را پيدا كرديد، او را بكشيد». آمدند و وسايل جيب تك‌تك ما را بيرون كشيدند و پراكنده كردند. وقتي به يك رزمنده‌ي بسيجي رسيدند، تصوير كوچكي از حضرت امام (ره) در جيب او بود.
درجه‌دار فرياد كشيد:«جناب سروان پيدا كردم، بياييد،‌ اين هم عكس خميني!»‌ افسر مسئول، مثل يك گرگ درنده به طرف رزمنده‌ي بسيجي يورش برد و با دو دست گلوي او را گرفت و با تمام قدرت فشار داد تا رزمنده‌ي بسيجي بي‌جان و بي‌حركت از نفس افتاد و به شهادت رسيد.

منبع: مطالب ارسال شده از طرف مؤسسه ي فرهنگي پيام آزادگان    

 

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها