پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
چهارشنبه 6 بهمن 1389 2:18 PM
سيم تلفن
در لحظههاي اول اسارت چنان دستم را با سيم تلفن صحرايي محكم بستند كه جريان خون آن بند آمد. هر ده انگشتم سياه شد. ما را به اردوگاه رمادي بردند.
دور تا دور اردوگاه را نگاه كردم، حدود 50 حلقه سيم خاردار ديدم. بله، 50 حلقه سيم خاردار. هنگام ورود ما را با همان سنت پذيرايي هميشگي، مورد استقبال قرار دادند. تونل وحشت.
منبع: كتاب آزادگان بگوييد جلد5