پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
سه شنبه 5 بهمن 1389 9:49 PM
سختي هاي مطالعه در زندان در اسارت به دليل تاريكي و كمي نور، چشمان ما كمكم رو به ضعف ميرفت، طوري كه با همان نور كم هم نميتوانستيم چيزي بخوانيم. منبع: كتاب فرهنگ آزادگان جلد5 - صفحه: 193
قبلاً براي استفاده از چراغها، پتوهاي خودمان را تا ميكرديم و زير پا ميگذاشتيم، مطالب خواندني را بالا ميبرديم تا به لامپها نزديك ميشد و ميتوانستيم بخوانيم. بعد كمكم روزنامههايي را كه براي ما ميآوردند جمع كرده، از آنها سكويي ميساختيم و روي آن ميرفتيم و كتاب يا قرآن را نزديك لامپ ميگرفتيم تا بتوانيم ببينيم و بخوانيم.
بعداً به وسيلهاي توانستيم نور را به طرف پايين منعكس كنيم كه بتواند كار خواندن را راحت بكند، درپوش توالت را باز كرده و تميز كرده بوديم و از آن به عنوان سيني استفاده ميكرديم. امتحان كرديم و ديديم اگر درپوش توالت را به چراغ نزديك كنيم، با حالت تعقّري كه دارد ميتواند نور متمركزي را به پشت در منتقل كند.
يافتهي جديدي بود و اين امكان را به ما ميداد كه يكي از بچهها پشت در بنشيند و قرآن را با صداي بلند بخواند و ديگري روي روزنامهها رفته و نور را روي قرآن منعكس كند. اين كار امكانپذير بود بخصوص براي بوشهري كه چشمان قويتري از من داشت.
بعد كه روزنامههايمان بيشتر شد از آنها دو تا صندلي ساخته بوديم كه روي آنها مينشستيم.