پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
سه شنبه 5 بهمن 1389 9:32 PM
جعبه ي اسلايد
يكبار صليب سرخ براي ما عدسي آورد كه از آن براي عينك استفاده كنيم. چون قطر عدسي زياد بود، به درد عينك نميخورد، لذا بچهها آن را جزو دكوراسيون گذاشتند.
وقتي صليب سرخ اين عدسيها را به ما داد فكر ساختن يك دستگاه اسلايد به ذهن ما خطور كرد. البته براي ساختن آن، وسيله كم داشتيم و مشكل بود كه بتوانيم با يك عدسي يك جعبهي اسلايد درست كنيم.
به هر حال كار ساخت جعبهي اسلايد تقريباً از سال 64 شروع شد و اواخر هفتهي جنگ سال 67 به پايان رسيد. قبل از آن يك كار به اصطلاح آزمايشي انجام داديم كه پخش شد و بچهها از آن استقبال كردند.
كار اصلي دستگاه اينچنين بود: «دو محفظه را به شكل لوله كه عدسي در آن قرار ميگرفت، درست كرديم. اين لوله داخل جعبه و در درون جعبه هم يك جعبهي ديگر بود و اين تو رفتن و بيرون آمدن باعث تاريك و روشن شدن صحنه ميشد».
البته دستگاه طوري درست شده بود كه قسمتهاي مختلف آن از هم جدا شده و به صورت جعبهي كفش درميآمد. بچهها هم كفششان را داخل جعبه ميگذاشتند كه عراقيها متوجه آن نشوند.
منبع: كتاب فرهنگ آزادگان جلد5 - صفحه: 190
راوي: مسعود شهبندي_موصل