پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
سه شنبه 5 بهمن 1389 6:17 PM
پسر افسر در اردوگاه ما افسري كه هروقت ميآمد، پسرش را هم همراه خودش ميآورد. پسرش هركس را كه نشان ميداد، افسر آن فرد را بلند ميكرد و به سربازانش دستور ميداد كه صد ضربه كابل نثارش كنند. منبع: كتاب آزادگان بگوييد - صفحه: 85
با همين تفريح، چند نفر از بچهها بيهوش شدند. آن افسر در برابر نگاه تيز و خشمآلود اسرا فقط ميخنديد و ميگفت: «پسر من خوشحال ميشود».