0

خاطرات آزادگان از دوران اسارت

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
سه شنبه 5 بهمن 1389  6:17 PM

پاسدار

در پل القرنه پس از اسارت بچه‌ها، نظاميان جلاد عراقي به تلافي كشته‌هاي خود، هفتاد نفر از اسراي ايراني را سر بريدند و به شهادت رساندند.
وقتي به بغداد رسيديم، دو سرباز عراقي گفتند: هركس پاسدار يا فرمانده است بلند شود و سوگند خوردند كه با او هيچ كاري نخواهند داشت.
در همين حال يك پيرمرد با سر و وضعي ساده بلند شد. همين كه سرباز عراقي او را ديد، جلو رفت و سيلي محكمي به گوشش نواخت به طوري‌كه نقش بر زمين شد و سرباز دوم با وحشيگري هرچه تمام‌تر جفت‌پا پريد روي سرش و در مقابل ديدگان ما سر پيرمرد له شد و به ملكوت اعلي پيوست.
همه‌ي برادران از ديدن چنين صحنه‌ي هولناك و غم‌انگيزي چشم‌ها را بستند، زانوها را بغل گرفتند و شروع به گريه كردند.

 

منبع: كتاب مقاومت دراسارت جلد1   -  صفحه: 68  

 

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها