پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
سه شنبه 5 بهمن 1389 6:13 PM
برنامه هاي دهه ي فجر انقلاب اسلامي در اسارت دههي فجر انقلاب اسلامي در سالهاي اسارت حال و هواي خاصي داشت. سالهايي پر از محدوديت و در عين حال سرشار از استقامت و مقاومت. دههي فجر در آن سالها براي ما كه در بند بوديم، يادآور ارادهي آهنين ملت ايران بود و همين يادآوري، روحيهي ما را در مقابله با دشمنان بالا ميبرد. برنامههاي ما در اين ايام عبارت بودند از: منبع: مطالب ارسال شده از طرف مؤسسه ي فرهنگي پيام آزادگان
1-تهيهي جوايز:
از آنجا كه برگزاري مسابقات مختلف بخشي از برنامههاي دههي فجر بود، هرساله حدود چهار ماه مانده به ايام اين دهه، تلاش عمومي براي تهيهي جوايز مسابقات آغاز ميشد. همچنين هرسال به برادران اسيري كه در طول سال گذشته مقاومت خوبي از خود بر مقابل عراقيها نشان داده و يا حماسه آفريده بودند، از طرف ساير اسرا هديهاي به رسم يادبود داده ميشد.
هدايا عبارت بودند از: لباسهاي نويي كه برخي اسرا آنها را به اين منظور نگه داشته و از آنها استفاده نكرده بودند. جانمازهاي دوخته شده از لباسهاي كهنه، قلبهاي تراشيده شده از سنگ، تسبيحهاي درست شده از هسته خرماي تراش خورده، گيوههاي دوخته شده از نخ جورابها و زير پيراهنهاي كهنه (جورابها و زير پيراهنهاي كهنه را شكافته و نخهاي بدست آمده را جهت بافت گيوه، ميتابيدند ) و....
2-مسابقات ورزشي:
برگزاري مسابقات فوتبال و واليبال هميشه در اردوگاه رواج داشت. برادران اسير طوري برنامهي مسابقات را طراحي ميكردند كه برگزاري فينال با ايام دههي فجر تقارن داشته باشد و عراقيها هم فكر ميكردند اين مسابقات روال عادي خود را دارند و مانع برگزاري آنها نميشدند.
3-اجراي نمايش و سرود:
مدتي قبل از فرا رسيدن دههي فجر، برادران نويسنده، مشغول نوشتن نمايشنامه ميشدند. شعراي آسايشگاه هم اشعاري را براي گروههاي سرود تدارك ميديدند. اجراي همهي اين مراسم مثل برنامه هاي ديگر كاملاً از ديد عراقيها مخفي نگه داشته ميشد.
4-سخنراني:
در ايام دههي فجر برادران روحاني حاضر در جمع، نكتههايي از تاريخ انقلاب و... را براي ديگران بازگو ميكردند.
5-پخت شيريني:
كمبود امكانات مانع فعاليت برادران آشپز نميشد. آنها خمير داخل نانها را از مدتها قبل جمع ميكردند و پس از تبديل آن به آرد و عبور دادن از صافي، خمير شيريني تهيه كرده و از آن شيرينيهاي مختلف ميپختند. گرچه عراقيها اين كار را ممنوع كرده بودند، اما در ايام دههي فجر يكي از اجاقهاي آشپزخانه به پخت مخفي شيريني اختصاص مييافت.
6-نقاشي تصوير حضرت امام (ره):
برادران نقاش هم خيلي خطر ميكردند. آنها تصوير صورت حضرت امام را در ابعاد 50× 40 سانتيمتر ميكشيدند. انجام اين كار با امكانات محدود و در چنين ابعادي آنهم به صورت مخفيانه بسيار سخت بود. يكبار كه عراقيها يكي از اين تصاوير را پيدا كردند، تعجب كرده بودند كه اين تصوير از روي كدام عكس و با كدام امكانات كشيده شده و براي پيدا كردن نقاش، 350 نفر را بازداشت كرده و تحت فشار قرار دادند. اما هيچكس حاضر نشد نام آن برادر اسير هنرمند را براي عراقيها فاش كند.
7-رژه در مقابل تمثال حضرت امام (ره):
يكي ازبرنامههايي كه به بالا بردن روحيهي افراد در اسارت كمك شاياني ميكرد، رژهي گروهي در مقابل تمثال حضرت امام بود. هرسال تصوير ايشان بر روي پتوي بزرگي نقاشي ميشد و اسرا در مقابل آن رژه ميرفتند. يكي از سالها برادران نقاش تصوير قدي امام را كشيدند. وقتي تصوير در مقابل ديدگان اسرايي كه آمادهي رژه رفتن بودند قرار گرفت، هيچكس از جايش تكان نخورد، همه گريه ميكردند. افراد آنقدر از خود بيخود شده بودند كه ناگهان يكي از نگهبانان عراقي متوجه قضيه شد. اسرا سريعاً تصوير را مخفي كردند نگهبان داخل آمد و با اصرار خواست تا تصوير را ببيند، اما همه منكر وجود چنين چيزي شدند. نگهبان اصرار كرد اما انكار اسرا همچنان ادامه داشت. سرانجام هم يكي از اسراي عرب زبان به او فهماند كه اگر تصوير را پيش فرماندهشان ببرد، قبل از اسرا خودشان توبيخ ميشوند كه چهطور متوجه وجود چنين چيزي نشدهاند. اينطور بود كه نگهبان عراقي سكوت كرد و از اتاق خارج شد.
برگزاري اين مراسم براي همهي ما روحيهبخش بود. همين سازماندهي، فعال بودن و برنامه داشتن به ما كمك ميكرد تا از انزوا و افسردگي دور باشيم و ايام اسارت را با همهي مشقتها و رنجهايش با نشاطي دروني و حالتي معنوي پشت سر بگذاريم. نشاط و معنويتي كه خاص سربازان خميني كبير (ره) بود.
مهمترين اصل در برگزاري چنين مراسمي، مخفي كردن آن از ديد عراقيها بود. يادم هست حتي يكسال مجبور شديم براي جلوگيري از تلفات سنگين دههي فجر (ضرب و شتم بچهها توسط عراقيها كه از حساسيت اين دهه براي ما خبر داشتند و لو رفتن امكانات تهيه شده در طول سال) مراسم اين دهه را از اول بهمن ماه تا يازدهم بهمن ماه برگزار كنيم. البته بايد گفت كه برادران عرب زبان در سرگرم كردن عراقيها و گمراه نمودن ذهن آنها نقش بسيار داشتند.