رازهایی که درباره همسرتان نمی دانید
دوشنبه 4 بهمن 1389 8:20 AM
رازهایی که درباره همسرتان نمی دانید
یکی از دلایلی که سؤالات کافی نمیپرسیم این است که نمیخواهیم جوابهایشان را بدانیم؛ زیرا ممکن است جوابهایی را که خواهیم شنید دوست نداشته باشیم. نمیخواهیم چیز بدی بشنویم. ممکن است مستأصل باشیم و یا اینکه بخواهیم رابطه تمام نشود و موفق باشد. شما از بحث راجع به چیزی که ممکن است رؤیایتان را خراب کند، اجتناب میکنید
چرا سوال نمیپرسیم؟
رمانتیک نیست:
«عاشق شدن» یک تجربه رمانتیک است؛ اما سؤال پرسیدن و زیر و رو کردن یک شخص، نه. بنابراین به خود اجازه میدهیم که از خود بیخود شویم. این همان چیزی است که در فیلمها دیدهایم و در کتابها خواندهایم؛ که عشق «اینچنین» است: شما نباید از او سؤالهای زیادی بپرسید. در عوض باید به او نگاه کنید و فورا دریابید که او «همان گمشده» شماست! این ها افسانههای عشقی هستند که میتوانند شما را به دردسر بیاندازند. سؤال کردن از همسر آیندهتان به منظور شناخت او شاید رمانتیک نباشد اما تنها راه هوشمندانه شناخت یک فرد است.
شما نمیخواهید جوابها را بدانید:
دلیل دیگری که سؤالات کافی نمیپرسیم این است که نمیخواهیم جوابهایشان را بدانیم؛ زیرا ممکن است جوابهایی را که خواهیم شنید دوست نداشته باشیم. نمیخواهیم چیز بدی بشنویم. ممکن است مستأصل باشیم و یا اینکه بخواهیم رابطه تمام نشود و موفق باشد. شما از بحث راجع به چیزی که ممکن است رؤیایتان را خراب کند، اجتناب میکنید.
نمی خواهید فرصت از دست برود:
شما چنان به دنبال اینکه چرا باید کسی را دوست داشته باشید هستید که وقت کافی برای پرداختن به اینکه چرا نباید او را دوست داشته باشید پیدا نمیکنید. فکر کنید که بالاخره بعد از مدتها تنهایی، کسی را یافتهاید که به شما قول ازدواج داده است. از اینکه مرتبا به این و آن فکر کردهاید، خستهاید و میخواهید سرانجامی بگیرید. بنابراین از پرسیدن سؤالاتی که ممکن است این «رابطه خوب» را خراب کنند، بیزارید. همانطوری که یک ضربالمثل میگوید: «رؤیای مرا با مجبور کردنم به رویارویی با واقعیت خراب نکن»
وقتی از کسی که هستید و یا کسی که بودهاید احساس خوبی ندارید، به طرزی ناخودآگاه از دقیق شدن یا ریزبین شدن به زندگی همسر آیندهتان
خودداری میکنید. پر واضح است که دو نفر که این بازی را میکنند،
رابطهای ناسالم و مختل خواهند داشت
می ترسید همسرتان از شما سؤال کند:
میخواهید تا آنها را از سؤال کردن راجع به خودتان باز دارید؛ بنابراین شما نیز چیزی از آنها نمیپرسید. این موضوع حقیقت دارد، اگر:
- شما از خود و یا زندگیتان راضی نیستید.
- شما از گذشته خودشرمسارید و یا با آن کنار نیامدهاید.
- از کارهایی که در حال حاضر انجام میدهید، احساس گناه میکنید.
- شما تصویری ذهنی خوبی از خودتان ندارید.
وقتی از کسی که هستید و یا کسی که بودهاید احساس خوبی ندارید، به طرزی ناخودآگاه از دقیق شدن یا ریزبین شدن به زندگی همسر آیندهتان خودداری میکنید. گویی میگویید: «من کاری به کار تو ندارم، تو هم کاری به کار من نداشته باش». پر واضح است که دو نفر که این بازی را میکنند، رابطهای ناسالم و مختل خواهند داشت.
«ندانستن» خوشبختی نمیآورد
چیزی که از آن آگاهی ندارید به شما صدمه خواهد زد. هرچه اطلاعات شما راجع به کسی بیشتر باشد، بهتر میتوانید تصمیم بگیرید آیا برای شما همسر خوبی خواهد بود یا نه. هر چه اطلاعات شما راجع به کسی کمتر باشد، احتمال اینکه عصبانی و یا مأیوس شوید و دلتان بشکند نیز بیشتر خواهد بود.
چه موضوعاتی را بپرسیم؟
- وضعیت خانوادگی و کیفیت روابط خانوادگی او.
- درسهای آموخته شده از تجارب زندگی او.
- اخلاقیات (اصول و نظام اخلاقی) و ارزشهای او.
- نگرش و طرز برخورد او در مواجه با عشق، تعهد و برقراری ارتباط.
- فلسفه روحی و مذهبی او.
- اهداف زندگی شخصی و شغلی (حرفهای) او.
برگرفته از کتاب آیا تو آن گمشده ام هستی؟