0

افلاطون (Plato)

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

افلاطون (Plato)
شنبه 2 بهمن 1389  3:41 PM

از خانواده اشراف يونان باستان بود که در سال 428 قبل از ميلاد در آتن بدنيا آمد. پدرش از نوادگان پادشاهان قديم يونان و مادرش فرزند يک قانون گذار بود. او به هنگام کودکي پدر خود را از دست داد و مادرش با يک سياستمدار ازدواج کرد. در جواني علاقه زيادي به سياست پيدا کرد اما خيلي زود آنرا کنار گذاشت و نزد سقراط (Socrates) به شاگردي علم و فلسفه پرداخت چرا که منطق و جهانبيني او بيشتر برايش قابل درک و قبول بود.

پس از مرگ سقراط در راه احياي دموکراسي به سال 399 قبل از ميلاد، افلاطون به دليل ترس از نداشتن امنيت جاني بطور موقت از يونان به کشورهاي ايتاليا و مصر مهاجرت کرد. پس از بازگشت به آتن در سال 387 يک آکادمي تاسيس کرد که از آن بعنوان اولين دانشگاه اروپايي ياد مي شود. آکادمي افلاطون شامل دوره هاي آموزشي در رشته هايي مانند ستاره شناسي، زمين شناسي، رياضي، سياست و فلسفه بود. ارسوط (Aristotle) نمونه اي از شاگران ممتاز اين آکادمي بود که حدود بيست سال نزد افلاطون به فراگيري علم و فلسفه پرداخت. آکادمي افلاطون تا سال 529 ميلادي مشغول به فعاليت بود تا اينکه جاستينيان اول (Justinian I) امپراطور وقت روم آنرا تعطيل کرد.

سعي افلاطون در ترکيب فلسفه و سياست منجر به اين شد که در سال 367 قبل از ميلاد به سيسل (ايتاليا) سفر کند تا بتواند با قوانين جديد فلسفه آشنا شود که متاسفانه اين سفر حاصلي را به همراه نداشت. او بار ديگر در سال 361 قبل از ميلاد به همانجا سفر کرد و اينبار توانست دست آورد اندکي به هنگام بازگشت به يونان به همراه خود داشته باشد. در در تمام مدت زندگي خود در حال فراگيري، آموزش و نوشتن کتاب بود. افلاطون حدود 348 قبل از ميلاد در سن 80 سالگي از دنيا رفت.

نوشته هاي افلاطون
اغلب نوشته ها و کارهاي او حالت محاوره اي دارد، از ايده هاي فلسفي او گرفته تا نقدهاي مختلفي که در زمينه هاي گوناگون تهيه کرده است، تماما” بصورت محاوره دو يا چند شخص تهيه شده است. از ميان نوشته هاي برجاي مانده تاريخي مي تواند به جرات گفت که 35 محاوره و 13 نامه يقينا” به افلاطون تعلق دارد، اين در حالي است که در اعتبار بسياري ديگر از آنها که به افلاطون تعلق دارد يا نه شک و ترديد وجود دارد.

نوشته هاي اوليه تلاشهاي او براي برقرار ارتباط با فلسفه و منطق سقراط بوده است. اغلب آنها به اين صورت مي باشند که سقراط وارد محوطه اي مي شود که شخصي علاقه دارد تا راجع به موضوعي زياد بداند و سقراط شروع به پاسخگويي به سئوالات او مي کند. محاوره هاي بعدي که در اواخر عمر او تهيه شده است و بيشتر در رابطه با ايده هاي خود افلاطون در زمينه فلسفه و غيره است، اگر چه هنوز سقراط بعنوان فيلسوف در اين محاوره ها به پاسخگويي مي پردازد.

نوشته هاي افلاطون در زمينه هايي مانند سياست، اخلاق، روانشناسي، علم، فلسفه، رياضيات و هنر از جمله مطالبي است که امروزه نيز مورد توجه تمامي دانش پژوهان قرار دارد. او در زمينه رياضيات نظريه ذات فرمها (Nature of Forms) را بيان مي کند و بعنوان مثال مي گويد که يک دايره از تعداد زيادي نقطه تشکيل شده است که تمام آنها شکل هم بوده و از يک نقطه به يک فاصله مي باشند. سپس در راه ايجاد ارتباط ميان اين اشکال هندسي و جهان واقعي مي گويد که هر جسمي در جهان واقعي مي تواند وضعيت ظاهري خود را از شکلهاي رياضي گرفته باشد. او همچنين با گسترش دادن اين نظريه مي گويد يک اصطلاح مانند “عدالت” مي تواند در زمينه هاي مختلف مانند حکومت، اخلاق و … کاربرد داشته باشد، چرا که همه آنها در بسياري از موارد وجوه مشترک زيادي دارند.

در جايي ديگر نگاه افلاطون به هنر بيشتر از بعد اخلاقي و مذهبي است، در اينجا نيز نظريه ذات فرمها را براي تشريح هنر و زيبايي بکار مي برد. او معتقد است يک گل زيبا از تعداد زيادي واحد هاي زيبايي و گل بودن (Flowerness) تشکيل شده است و اين گل زيبايي که مشاهده مي کنيم يک پله با واقعيت اين واحد ها - ذات گل - فاصله دارد و البته تصوير گلي را که يک نقاش ميکشد، دو پله از اين واقعيت ها فاصله دارد.

در زمينه انسان شناسي، افلاطون انسان را به سه قسمت تقسيم مي کند، سر که مظهر عقل و تفکر است. نيمه مياني بدن که مظهر خواست و اراده است و نيمه پاييني بدن که مظهر ميل و تمنا. بيشي و کمي قدرت در هريک از اين قسمتها شخصيت خاص انساني را رقم مي زند و اگر همه آنها در يک اندازه فعال باشند نتيجه يک انسان معتدل خواهد شد.

نظريه هاي سياسي و فلسفي افلاطون بقدري عميق هستند که امروزه در قرن 21 وي را معمار اصلي فلسفه و سيايت در جهان مي دانند.

امروز بيست و يکم مي به روايتي سالزو تولد اين فيلسوف بزرگ يونان است.


منبع  :كاشف

عالم محضر خداست درمحضر خدا گناه نکنید حضرت امام (ره)

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها