پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)
شنبه 2 بهمن 1389 12:17 PM
حقيقت زن
چنانچه زن مايه مباهات است ، حجاب سند شخصيت زن است نه وسيله عقب ماندن او در اجتماع ، حجاب حريم مقدس و قلعه آرامش زن است ، رسم است كه هر چيز با ارزش را پنهان دارند تا از دستبرد نااهلان مصون باشد.
اى زن ، تو نيز با حجاب باش تا اسرار وجوديت ، از ارزش نيفتد.
حجاب پوشش جسم تو است .
چرا كه پيامبر اكرم (ص ) آن را براى تو به ارمغان آورد، تا با استفاده از آن به امنيت برسى و باوقار آزادى در جامعه ظاهر شوى و جذابيت وجودت باعث نشود كه ميكروبها و انگلهاى جامعه حقيقت وجود تو را تهديد نموده و آن را به فساد و تباهى بكشاند.
حجاب صدف است و گوهرى گرانبها، با حجاب شدن به نمايش گذاشتن شخصيت واقعى زن و محدود كردن جسم و آزاد گذاشتن روح و عقل است و بى حجابى يعنى پنهان شدن حقيقت زن و در پوشش جاذبه جنسى و بدحجاب ميكروب جامعه است كه بر روح و افكار افراد رسوخ مى كند و آن را مشوش مى كند.
حجاب به عنوان سرمايه عظيمى براى زن است ، اين نقش مهم را ايفا مى كند،
پرده سياهى بر چشم هوسبازان كشيده و به او اجازه مى دهد سرمايه هاى وجود خويش را در كانون گرم خانواده متمركز نموده و با عرض استوار و خلل ناپذير اولين هسته اجتماعى را پى ريزى كند.
اگر خداوند متعال حجاب را بر زن واجب كرد، چون زن يك موجود زينتى و ظريفى است و مى خواسته با اين حجاب زن را يك موجود محترم بداند نه اينكه فقط وسيله اى باشد براى دفع شهوت مرد