پاسخ به:تمام دانشمندان زن
پنج شنبه 30 دی 1389 1:46 PM
باربارامک کلینتاک
در ۱۶ ژوئن ۱۹۰۲ در هارت نورد کنتیکت چشم به جهان گشود. باربارا کودک کنجکاوی بود که علاقه خاصی به کار کردن با وسایل گوناگون داشت. باربارا تمایل داشت پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان در ۱۶ سالگی به کالج رود اما مادرش که مخالف ادامه تحصیل زنان در مدارج بالای علمی بود او را منع کرد.
باربارا مجبور شد در موسسه ای مشغول به کار شود. او پس از مدت کوتاهی کارش را در موسسه رها کرد و سرپرستی کتابخانه ای را به عهده گرفت که بعدها در آموزش و یادگیری خودش نقش بسیار مهمی ایفا کرد. باربارا مانند بسیار زنان پیش از خود برای ادامه تحصیل از جانب پدر تشویق شد و برای ادامه تحصیل کالج کشاورزی دانشگاه کورنا در ایتاکا در شمال نیویورک را که شهریه رایگان داشت انتخاب کرد. نقطه عطف باربارا از سال سوم دانشگاه، هنگامی که مشغول مطالعه ژنتیک بود آغاز شد. او شیفته علم ژنتیک شد که در دهه ۱۹۲۰ به عنوان دانشی جدید در حوزه های علمی و مهیج ترین رشته در زیست شناسی شناخته شده بود. او هم در سلول شناسی و هم در رشته ژنتیک مشغول تحصیل شد. باربارا به عنوان متخصص سلول شناسی از ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۷ در دوره فوق لیسانس، مهارت های چشم گیری بدست آورد. او بر مطالعه کروموزومهای داخل هسته، مرکز کنترل سلول تاکید ورزید.
باربارا تصمیم گرفت بر روی گیاه ذرت مطالعه کند و پژوهش مادام العمر خود را بر روی کروموزومهای ذرت آغاز کرد. باربارا اندازه خاص هر کروموزوم از کوچکترین تا بزرگترین به گونه ای مشخص کرد که می توانست آنها را در همه مراحل تولید مثل سلول گیاهی متمایز کند. او متوجه شد که شکل کروموزومها با توجه به ویژگی های گرفته شده ذرت متفاوت است و نتیجه اینکه وقتی شکلهای کروموزومها اندکی تمایز پیدا می کند، شکلهای گوناگون ژنها، گوناگونی گیاهان را موجب می گردد.
باربارا در ۲۵ سالگی یافته های خود را در مجلات علمی به چاپ رساند. کار او در صف اول حوزه جدید علم ژنتیک سلولی یعنی امتزاج سلول شناسی به کمک ژنتیک قرار گرفت. بعد از اخذ درجه دکترا به سمت استادی دانشگاه کورنل منصوب شد و مطالعات خود را بر روی ذرت ادامه داد.
تا سال ۱۹۴۷ در دانشگاه کورنل استادیار زن فقط می توانست در گروه اقتصادی که پایین ترین رتبه شغلی به حساب می آمد تدریس شود و باربارا می دانست که دانشمندان زن در کارهایشان با موانعی روبه رو می شوند و از ارتباطات خود با دانشمندان مرد فرصت هایی را به دست آورد تا بتواند در پژوهش های سلول شناسی فعالیت کند. در سال ۱۹۳۹ به عنوان نائب رئیس انجمن ژنتیک آمریکا و بعد ها به عنوان اولین رئیس زن انجمن برگزیده شد.
باربارا در ۱۹۴۴ به عضویت آکادمی ملی علوم انتخاب شد که سومین زنی بود که به این مقام رسید. با اینکه او یکی از رهبران مسلم علم ژنتیک شناخته شده بود اما تا سال ۱۹۴۱ که به بزرگترین افتخارش دست یافت از هیچ آزمایشگاهی بهره مند نبود. در سال ۱۹۴۱ پست پیشنهادی مرکز پژوهشی هاربر را نپذیرفت و هرگز آنجا را، فقط برای ماموریت های کوتاه مدت ترک نکرد. باربارا به نقش مهم بعضی از ژنها در تنظیم ظاهر گیاه و اینکه توسط ژنهای دیگر کنترل می شوند واقف شد. او به زودی دریافت که ژنهای کنترل کننده از کروموزومی به کروموزوم دیگر در فرآیندی که جابه جایی نامیده می شود حرکت می کند و خودشان را کنترل می کنند و این مطالب را در ۱۹۵۳ در مجله ژنتیک به چاپ رساند. جامعه علمی به آرای تلاش های باربارا را ستود و در سال ۱۹۶۵ او را به سمت استادی بالاترین رتبه آموزشی رشته خود منصوب کرد و در سال ۱۹۷۰ نشان ملی علوم را دریافت کرد.
در سال ۱۹۸۱ پس از سی سال از اولین تلاش خود برای توضیح دادن جا به جایی کروموزومها به دریافت ۸ جایزه از جمله جایزه پژوهشی آلبرت لاسکر و جایزه ۶۰۰۰۰ دلاری سالانه موسسه مک آرتور نایل آمد. در سال ۱۹۸۳ هفتمین زنی بود که جایزه نوبل را که از سال ۱۹۰۱ مقرر شده بود دریافت کرد و اولین زنی بود که جایزه نوبل را به تنهایی در رشته فیزیولوژی در پزشکی به دست آورد. از زندگانی و کار باربارا مک کلینتاک می توان درسهای زیادی را آموخت، نمونه کوچک این بود که به مردم آموخت تا با خودشان صادق باشند.
باربارا در دوم سپتامبر ۱۹۹۲ در نود سالگی، ده سال پس از دریافت جایزه نوبل در هانتینگتن نیویورک در حالی که تا زمان مرگش بر روی گیاه ذرت پژوهش می کرد، چشم از جهان فرو بست.
برگرفته از : مجله اینترنتی زن روز