0

تمام دانشمندان روانشناسی

 
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان روانشناسی
پنج شنبه 30 دی 1389  1:03 AM

دکتر اریک برن

 

در 10 می 1910 در شهر مونترال کانادا به دنیا آمد. پدرش دکتر دیوید هیلر برنشتاین، پزشک عمومی و مادرش سارا گوردون برنشتاین، یک نویسنده و ویراستار حرفه‌ای بود. اریک تنها یک خواهر به نام گریس داشت که 5 سال از او کوچک‌تر بود. نام اصلی اریک برن، اریک لئونارد برنشتاین بود.

هنگامی که اریک دوران کودکی را سپری می‌کرد پدرش در سن 38 سالگی به بیماری سل در گذشت. مرگ پدر شوک بزرگی برای خانواده بود و خانم برنشتاین زحمات زیادی را برای بزرگ کردن اریک و خواهرش متحمل شد. اریک پا در جای پدر گذاشت و دورة پزشکی را با موفقیت به پایان برد. سپس دوره تخصصی جراحی عمومی را شروع کرد و در سال 1935 از دانشکده پزشکی مک‌گیل فارغ‌التحصیل شد. پس از آن به مدّت 2 سال در کلینیک روان‌پزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه ییل به کار پرداخت.

برن در حوالی سال‌های 1938 و 1939 شهروند آمریکا شد و نامش را از اریک لئونارد برنشتاین به اریک برن کوتاه کرد. او در سال 1940 در ایالت کانکتیکات به کار پزشکی خصوصی پرداخت و در همانجا بود که با الینور، نخستین همسرش، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج که تنها 6 سال به طول انجامید، دو فرزند بود.

اریک در سال 1941 به موسسه روانکاوی نیویورک پیوست و ابتدا خودش توسط پل فدرن مورد روانکاوری قرار گرفت. او سپس کار حرفه‌ایش در روان پزشکی را در بیمارستانی در نیویورک آغاز کرد. اریک در خلال جنگ جهانی دوم به عنوان روان‌پزشک به ارتش آمریکا پیوست. در سال 1946 خدمتش در ارتش خاتمه یافت و کار حرفه‌ایش را در مرکز روانکاوی سانفرانسیسکو از سر گرفت. در آنجا توسط اریک اریکسون مجدداً مورد روانکاوی قرار گرفت.

اریک برن در سال 1949 برای دومین بار ازدواج کرد. همسر دومش سه فرزند از شوهر قبلیش داشت و صاحب دو پسر نیز از اریک شد. امّا این ازدواج نیز در سال 1964 به جدایی انجامید. اریک برن با آن که در مؤسسه روانکاوی آموزش یافته و کار می‌کرد امّا عنوان روانکاو به او داده نشد و به او گفته شد که به سه الی چهار سال دیگر آموزش و روانکاوی شخصی نیاز دارد تا بتواند برای به دست آوردن این عنوان درخواست دهد.

اریک که از این برخورد افسرده و مأیوس شده بود، رویکرد جدیدی به روان‌درمانی را در سال 1956 ابداع کرد. در این سال او دو مقاله معروف به نام «شهود: تصویر ایگو» و «حالت‌های ایگو در روان درمانی» منتشر کرد. در این مقاله دوم بود که او مفهوم «کودک، بالغ و والد» و روش سه دایره‌ای برای نمایش آن را معرفی کرد. او نظریه جدید خود را تحلیل ساختاری نامید. به این ترتیب بود که مفاهیمی همچون کودک درون، بالغ درون و والد درون برای اولین بار در روانشناسی مطرح شدند.

مقاله سوم به نام «تحلیل تبادلی (TA ): روشی تازه و اثربخش برای درمان گروهی» در سال 1957 در دعوتی که از او برای حضور در جلسه انجمن روان درمانی گروهی آمریکا به عمل آمد، ارائه شد. در این مقاله بود که او ویژگی‌های جدید و مهم «بازی‌ها و تخیلات» را به سیستم جدید روان ‌درمانی خود افزود. اریک برن در سال 1962 مجلّه تحلیل تبادلی را منتشر نمود. دو سال بعد، انجمن بین‌المللی تحلیل تبادلی (ITAA ) بنیاد نهاده شد.

TA راهی است برای آنکه ببینیم بین مردم و درون مردم چه می گذرد. با این روش می توان روشن کرد که در لایه های زیرین ارتباطات جاری بین انسانها به واقع چه چیزی در حال رخ دادن است و انتخابهای دیگری را نشان می دهد که کسانی که درگیر آن روابط می باشند بتوانند چنانچه بخواهند از آن اجتناب کنند. درون هر انسانی یک مکالمه دایمی وجود دارد، گاهی یک جروبحث، گاهی جدل. وقتی شخص تصمیمی می گیرد، در واقع این تصمیم ناشی از مکالمات ذهنی و درونی فرد و آن چیزی است که به خود می گوید.

TA به این انواع تجلیات خود حالات نفسانی من می گوید، TA همچنین شرح می دهد که این گرایشهای درونی متفاوت از کجا نشات می گیرند.

حالات نفسانی خود شامل والد، بالغ و کودک است. TA برای هر یک از این حالات نفسانی خود صفات مثبتی را در شرایط خاص قائل است. هر یک از این حالات نفسانی احساسات، تفکرات و قضاوتها ارزشی خاص خود را دارا می باشد.

والد : مجموعه ای از پیش داوریها، باورها و تعصبات می باشد. این بخش از شخصیت با دستورالعملهای زندگی و باید و نبایدهای آن سر و کار دارد و دارای دو بعد می باشد یکی بعد نوازشگر است که حالت حمایتی دارد و بعد دیگر انتقادگر است که بر خلاف بعد قبلی سختگیر و یا آزارگر نیز می تواند باشد. والد می تواند کنترل کند، تصمیم بگیرد، نقش بازی کند و دلیل تراشی کند و نیز ممکن است در بعضی موارد نیز حق با او باشد. والد انتقادگر را معمولا در افرادی با عزت نفس پائین و عناد بخود همراه دانسته اند.

بالغ : خوب پردازش کردن اطلاعات و برخورد مناسب و شایسته از حالات نفسانی بالغ سرچشمه می گیرد. تصمیماتی که منطقی و برمبنای حقایق موجود می باشند نیز از حالات نفسانی بالغ نشات می گیرند. اظهار نظرهای منطقی و احساسات اخلاقی، اهداف و واقعگرایی با این بخش از شخصیت ما سروکار دارند.

کودک : در تعاریف TA کودک بعنوان منبع خلاقیت، بازآفرینی و منبع اساسی سرزندگی محسوب می شود. هیجانات، احساسات و تصوراتی که کودک دارد ممکن است توسط یک والد سختگیر و حتی توسط یک والد نوازشگر سرکوب شود که می تواند در دراز مدت بر شخصیت فرد اثرات نامطلوبی داشته باشد که خود ممکن است به بیماریهای روان تنی نیز منجر شود. این بخش از شخصیت چنانچه تحت نظارت بالغ قرار نگیرد می تواند دیدگاه غیر واقعی نسبت به زندگی داشته و براساس تکانه های احساسی و هیجانی رفتار کند.

هدف TA کمک به فرد است تا انتخاب کند که در شرایط و زمانهای خاص می خواهد در کدامیک از حالات نفسانی باشد بجای اینکه صرفا اجازه دهد تا این حالات نفسانی دائما احساسات، افکار و گرایشات و رفتار او را کنترل کنند.

بطور کلی شش رابطه بین حالات نفسانی دو نفر وجود دارد که عبارتند از رابطه : والد- والد، والد-کودک، والد بالغ، بالغ بالغ، بالغ کودک و کودک-کودک.

به عنوان مثال صحبت راجع به آب و هوا می تواند راهی برای ارتباط والد- والد باشد، یک گفتگوی منطقی بین دو نفر می تواند راهی برای ارتباط بالغ-بالغ باشد و همچنین زمانی که دو نفر با هم شوخی و تفریح می کنند نیز می توانند در حالت نفسانی کودک-کودک باشند.

او در سال 1967 با همسر سومش ازدواج کرد که این ازدواج نیز در سال 1970 به جدایی انجامید. در ماه جون آن سال دچار نخستین سکته قلبی شد و در 26 جون دوباره سکته قلبی دیگری به سراغش آمد که باعث بستری شدنش در بیمارستان گردید. و سه هفته بعد در تاریخ 15 جولای 1970 بر اثر یک سکته قلبی وسیع از دنیا رفت.

برگرفته از : انجمن علمی کوروش کبیر



تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها