0

اصطلاح شماره 21

 
kasra58
kasra58
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 1055
محل سکونت : آذربایجانشرقی

اصطلاح شماره 21
چهارشنبه 29 دی 1389  5:48 PM

 

Once in a blue moon

معني: گهگاه، به ندرت


 

- Once in a blue moon my wife and I eat at a very expensive restaurant.

- گهگاه من و همسرم در یک رستوران بسیار گرانقیمت غذا می‌خوریم.

- Snow falls on the city of San Diego once in a blue moon.

- به ندرت در شهر سان دیگو برف می‌بارد.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها