"تخم مرغ" در اصطلاحات انگلیسی
جمعه 29 بهمن 1389 10:29 PM
"تخم مرغ" در اصطلاحات انگلیسی
|
|
|
1- He's a bag egg: آدم بدطینت و بی صداقت
2- Don't put all your eggs in one basket: برای به انجام رسیدن یک کار متکی یک نقشه واحد نباشید چون ممکن است درست پیش نرود؛ همه امیدتان به یک منبع نباشد
3- He's got egg on his face: وقتی کسی اشتباهی کرده و در چشم دیگران احمق به نظر رسیده باشد
******