جانبازان شيميايي نيازمند كميته مشترك براي بررسي درمان خود هستند
چهارشنبه 29 دی 1389 1:55 PM
خبرگزاري فارس: علي اكبر عسگري؛ جانباز شيميايي 70 درصد گفت: ما نيازمند كميته مشترك جانبازان شيميايي سراسر كشور با حضور وزارت بهداشت و درمان و سازمان امور ايثارگران هستيم تا بهتر بتوانيم دغدغههاي اين قشر از جامعه را پاسخگو باشيم.
علي اكبر عسگري، جانباز شيميايي 70 درصد شيميايي استان فارس، كه حضور 32 ماهه در دفاع مقدس را داشته است، در گفتوگو با خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس«توانا» اينگونه اظهار داشت: اولين روزهاي اعزامم به جبهه شهريور 1362صورت گرفت؛ هنوز به سن قانوني درستي نرسيده بودم چرا كه 14سال بيشتر نداشتم و مسئولان اعزام، راضي به پذيرشم نميشدند؛ ولي با اصرار زياد، پدرم دستم را به دست فرمانده سپاه مرودشت سپرد و اينگونه بود كه به جبهه اعزام شدم.
وي با اشاره به اينكه كوچكترين عضو گروهان اعزامي از«مرودشت» بوده است؛ افزود:با توجه به اينكه تازه امتحانات دوم راهنمايي را پشت سر گذاشته بودم، براي نخستين بار موفق به شركت در«عمليات خيبر» در جزيره مجنون شدم؛ محل استقرار ما پادگان شهيد دستغيب اهواز(محل تقسيم نيروهاي لشكر 19 فجر) بود، آنجا به واحد ادوات تقسيم منتقل شدم
اين ايثارگر در ادامه افزود:شب هنگام وارد جزيره مجنون شديم، صداي تيراندازي انفجار گلولههاي توپ به گوش ميرسيد. منورهاي دشمن منطقه را كاملا روشن كرده بود. بوي باروت و باتلاق، مشام را تحريك ميكرد. خودروهاي سبك و آمبولانس ها در حركت بودند و مهمات ومجروحها و شهدا را جابهجا ميكردند و بدرستي كه اين گونه شرايط به وجود آمده در عمليات وصف ناشدني است.
*مقاومت بالاي نيروهاي ايراني در فاو دشمن را برآن داشت تا از سلاح شيميايي استفاده كند
اين جانباز شيميايي با اشاره به نحوه مجروحيت و شيميايي شدنش يادآور شد: 24 بهمن سال 1364 براي نگه داشتن جزيره فاو كه از نظر استراتژيكي اهميت زيادي داشت با تلاشهاي گردان امام حسن(ع)، امام محمد باقر(ع)، گردان غواصي و گردان آبي خاكي به فرماندهي محمد تقي صفري و آقاي دانشمندي كه در حال حاضر فرمانده تيپ سپاه فجر يك شيراز است مقاومتهاي زيادي را دراين منطقه انجام داديم؛ دشمن پاتك شديدي براي بازپس گيري فاو انجام داد اما شكست خورد. به همين منظور، شروع به بمباران شيميايي كرد و كل منطقه عملياتي را با هواپيما و از ارتفاع بالا بمب باران كردند.
وي در ادامه افزود: ساعت 4 عصر همان روز درگير عمليات زميني و پرتاب موشك بوديم كه بمبي، به وزن 200 كيلويي در فاصله 20 متري ما به زمين خورد و بخاري سفيد و بوي بدي منطقه را فرا گرفت. درابتدا نميدانستيم چيست؛ گمان كرديم كه بمب دودزا است اما پس از دقايقي متوجه شديم كه شيميايي است. بلافاصله ماسك زديم اما در اين فاصله چند دقيقهاي، مقداري گاز استنشاق كرده بوديم كه از گروه 12 نفره ما 4 نفر شهيد و 8 نفر ديگر مجروح شدند و از آنجا كه حضورمان در فاو ضروري بود و تا رسيدن نيروي جايگزين، بايد در منطقه ميمانديم به مقاومت خود ادامه داديم.
*سلاحهاي شيميايي دشمن داراي تاثيرات: نابينايي احساس درد و ضعف و بيهوشي بود
عسكري خاطرنشان كرد:ساعت 9شب حالت تهوع و سوزش چشمم شروع شد و تا ساعت 4 صبح روز بعد ادامه داشت؛ حالت تهوع بسيار شديدي داشتم؛ به طوري كه هرازگاهي از هوش ميرفتم. تاولها را در پشت صورت و گردنم كاملا حس مي كردم؛ دربيمارستان صحرايي از هوش رفتم؛ 3 تن از مجروحين در بيمارستان شهيد شده بودند، آنقدر احساس درد و ضعف داشتم كه مدام ازحال مي رفتم؛ پس از چندين روز كه تقريبا حالم مساعد شد،وقتي پرسيدم كه اينجا كجاست؟ گفتند: بيمارستان بقيةالله تهران. حدوديك ماه بيناييام را از دست داده بودم. به مدت 45 روز در اين بيمارستان بستري بودم كه بعد مرخص شدم.
*با وجود مجروحيت و شيميايي بودن دوباره به جبهه اعزام شدم
اين ايثارگر دفاع مقدس با بيان اينكه گردان امام حسن (ع) تا كنون 200 نفره جانباز شهيد تقديم انقلاب اسلامي كرده است افزود: نحوه درمانم دربيمارستان بقيةالله رضايت بخش بود چرا كه دراين مدت، مردم تهران واقعا سنگ تمام گذاشتند و مرتب به ملاقات ما ميآمدند پس از دوره درمان در تهران 6 ماه ديگر در بيمارستان شيراز بستري بودم و پس از بهبودي نسبي، مجددا سال 65 براي شركت در عمليات كربلاي 4 به جبهه رفتم.
وي يادآورشد:با شركت كردن در عمليات كربلاي 5 در شلمچه مجددا مجروح شيميايي شدم؛ اما سطح مجروحيتم كمتر بود. در اين عمليات غواص بودم و پس از مجروحيت، به بيمارستان اهواز وسپس به شيراز منتقل شدم. از نظر جسمي، كمي مشكل داشتم اما شور و هيجاني كه در جبهه و عمليات وجود داشت، مرا تحت الشعاع خود قرار ميداد.
* "صيادزارع " با ايثارگري و شجاعتش در شلمچه فاتح خط دشمن شد
اين جانباز شيمياي با ذكر خاطراتي از نحوه اجراي عمليات گفت:بچه هاي جنگ، خاطرههاي زيادي از دوران جبهه دارند؛ آن هم از نوع باورنكردني. مثل يك رويا يا يك افسانه. شايد باوركردنش كمي سخت باشد اما عين واقعيت است؛ درعمليات «بيت المقدس» در شلمچه ساعت 3 صبح، گردان ما كه اكثر بچههاي مرودشت در آن حضور داشتند، به يك سه راهي به نام شهادت رسيد؛ سر اين سه راهي، سنگري بسيارمستحكم روي يك خاكريز به اندازه 6 متري ساخته شده بود اين خاكريز به صورت كله قندي بود و در اين سنگر، يك آر.پي. جي 11 قرار داده بودند كه راه را بسته و گردان ما را زمين گير كرده بود. فرمانده گردان به يكي از رزمندهها به نام "صيادزارع " گفت كه خودش را به سنگر وارونو برساند و آن را از كار بيندازد.
وي افزود: وقتي حركت كرد، من هم همراه با او سينهخيز رفتم و خودم را به زير خاكريز رساندم. هر دو سلاحمان، كلاش بود و دو تا نارنجك هم داشتيم؛ سنگر رو بازبود و صداي عراقيها را كاملا مي شنيديم. ناگهان عراقي ها شليك كردند و به واسطه اينكه ما زيرلوله اين سلاح قرارگرفته بوديم. صداي شليك، گوشهايمان را تا ساعتها بعد اذيت كرد. طول اين سلاح، حدود يك متر و70 سانتيمتر بود. لوله اين سلاح كه 70 سانت هست، از سنگر بيرون بود. عراقي ها متوجه ما نشدند و صياد، يك نارنجك به سوي آنها پرتاب كرد كه پشت سنگر افتاد وعمل نكرد؛ اين كار خدا بود؛ چون اگر عمل ميكرد، عراقيها متوجه ميشدند، با نارنجكي ميتوانستند ما را بزنند. ناگهان صياد زارع خيزي برداشت و لوله «اس. پي. جي» را گرفت و آن را به صورت اهرم به طرف بيرون ازسنگر وارونه كرد. عراقيها از عقب سنگر پا به فرار گذاشتند. هر چند كف دستهاي صياد به واسطه داغ بودن لوله سلاح سوخته بود ولي ما توانستيم با اين رشادت در آن عمليات پيشروي زيادي را انجام دهيم.
*بيدارويي و بيمهري مسولان نسبت به امور جانبازان اين عزيزان را منزوي كرده است
اين جانباز شيميايي تصريح كرد: جانبازان شيميايي اكنون با بيمهري مردم و مسولين مواجه هستند و حتي بعضي از عزيران جانباز شيميايي گوشه گير و منزوي شدهاند و علاوه بر همه اينها اقلام دارويي كه زير نظر بنياد شهيد است به طور كامل به دست ما نميرسد و درمان ما در شرايط كاغذ بازي ادارهها خلاصه شده است و حتي داروي «اسپري سرو تايد» به قيمت 25 هزار تومان را بايد با مشقت از بازار آزاد تهيه كنند و زماني كه جوياي اين داروها ميشويم ميبينيم كه در انبارها فاسد ميشود ولي به دست ما نميرسد.
عضو انجمن حمايت از قربانيان سلاح هاي شيميايي استان فارس افزود: استان فارس با بيش از 4 هزار جانباز شيميايي هنوز نتوانسته است به استانداردهاي لازم در جهت درمان اين عزيزان برسد و برخي از جانبازان در بيمارستان خصوصي بستري ميشوند و همانجا هم از داشتن پزشك متخصص در امور بيماران شيميايي برخوردار نيستند و نميتوانند به داروهاي مورد نياز خود دسترسي پيدا كنند.
* رسانهها در انعكاس مشكلات جانبازان شيميايي بيشتر تلاش كنند
وي با بيان اينكه ما نيازمند يك هيئت پزشكي در مركز استان فارس هستيم گفت: به نظر من اين وظيفه رسانهها وزارت بهداشت و درمان و بنياد شهيد است كه در جهت رفع مشكلات جانبازان شيميايي تلاش كنند، هر چند ما مشكلات خودمان را به سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران انتقال ميدهيم ولي پيگيري نميشود و حتي برخي از مواردي را كه انعكاس دادهايم به بيش از يك سال هم ميرسد.
*پژوهش دكتر «علي عمادشيرازي»عنوان منبع درسي ژاپنيها در درمان بيماران سلاحهاي شيميايي است
عسكري با ذكر خاطرهاي از سفر به دانشگاه علوم پزشكي ژاپن اظهار داشت: در ژاپن براي شركت در اجلاسي به مسئلهاي برخورد كردم كه شنيدنش خالي از لطف نيست در اين اجلاس مقالهاي را كه به عنوان منبع درسي بررسي ميكردند به اسمي برخوردم به نام «علي عماد»شيرازي و اين خيلي برايم جالب بود چرا كه وي داراي فوق تخصص ريه و اهل شيراز بود و تزش را در سال 73 به عنوان درمان جانبازان شيميايي اختصاص داده بود و ما در سال 87 شاهد بررسي مقاله اين استاد در دانشگاه ژاپن بوديم و آنجا بود كه متوجه شدم ژاپنيها در اين زمينه از تجربيات علمي ما استفاده ميكنند و علم خودمان را به خودمان تحويل ميدهند و با تاملي اندك ميتوان به اين حقيقت رسيد كه با كمي تلاش مي توانيم به كسب موفقيتهاي بيشتري دست پيدا كنيم.
*جانباران شيميايي نيازمند كميتهاي مشترك براي رفع مشكلاتشان هستند
وي در ادامه اظهار داشت:ما نيازمند كميته مشترك جانبازان شيميايي سراسر كشور با حضور وزارت بهداشت و درمان و سازمان امور ايثارگران هستيم تا بهتر بتوانيم دغدغههاي اين قشر از جامعه را پاسخگو باشيم، هر چند برخي از اين مسائل در مجلس ايثارگران هم بررسي ميشود.
وي افزود:شهيد «محمدرضا برزگر» در شهر «بوانات» استان فارس از عوارض هواي آلوده در منزلش شهيد شد هر چند 2 مرتبه عمل جراحي ريه انجام داده بود ولي به دليل استفاده نفت در بخاري منزلش زودتر فوت كرد چرا كه هواي مجاور منزلش آلوده به بوي نفت بود.
*مجروحان شيميايي داراي خانوادههايي صبور هستند
وي درباره ادامه زندگي پس از مجروحيتش گفت: سال 67، يك ماه پس از پذيرش قطعنامه، با اصرار خانواده ازدواج كردم. سه فرزند 19، 14 و 2 ساله دارم هر چندرفتار خانواده تا به امروز با من مناسب بوده اما رفتار من نه! مشكلات جسمي ام، آنها را رنج ميدهد. هرچند سعي ميكنند به روي خودشان نياورند اما اين را به وضوح در چهرهشان ميبينم. زماني كه خبر شهادت جانباز شيميايي را ميشنوند، رنجشان بيشتر ميشود. واقعآ شرمنده آنها هستم؛
عسكري كه اكنون داراي مدرك كارشناسي ارشد مديريت صنعتي است با انقاد از وضعيت درماني جانبازان شيميايي در شهرستان هاي استان فارس گفت: اين امر كه از سوي مراكز پزشكي شيراز صورت ميگيرد راضي كننده نيست؛ وضعيت جانبازان شيميايي به گونهاي است كه بايد يك مركز درماني پيشرفته وتخصصي با كادر مجرب پزشكي وپرستاري به طور دائم آماده پذيرش از اين عزيزان باشد.