0

برزخ نوجواني و طوفان جنسي

 
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

برزخ نوجواني و طوفان جنسي
چهارشنبه 29 دی 1389  1:40 PM

برزخ نوجواني و طوفان جنسي

 

در ميان دورانهاي مختلف حيات انسان، دوره بلوغ و آغاز حيات جنسي از مهم‏ترين و بحراني‏ترين ايام زندگاني به شمار مي‏رود. در همين دوران است كه دگرگونيهاي بسياري در تواناييهاي جسمي به وقوع مي‏پيوندد و به همراه خويش بينشها و گرايشهاي نوجوان را متحول مي‏سازد. مولوي در ضمن بياني گيرا اين دوره را اين گونه به شعر در مي‏آورد:


 

  • و آن جواني همچو باغ سبز و تر چشمه‏هاي قوّت و شهوت روان خانه معمور و سقفش بس بلند معتدل اركان و بي تخليط و بند1

  • مي‏رساند بي دريغي بار و بر سبز مي‏گردد زمين تن بدان معتدل اركان و بي تخليط و بند1 معتدل اركان و بي تخليط و بند1

با نظر به اهميت اين دوران، روان شناسان در يكصد ساله اخير به تحقيقات دامنه داري دست زده‏اند و هر كدام از زاويه‏اي خاص به بازگشايي و تشريح اين دوره پرداخته‏اند.

جالب است بدانيم قرن بيستم در كنار تمامي القاب و اسامي خويش، مانند: عصر فضا، اتم و عصر ارتباطات به «عصر شناسايي علمي نوجوانان» نيز ملقب شده است.2 و اين مطلب نشانگر پيچيدگي اين دوران خاص مي‏باشد. از اين رو، برخورد سطحي با اين مقوله جز باز خوردها و واكنشهاي منفي به بار نخواهد آورد. از همين جا مي‏توان سنگيني رسالت مبلغان و مربيان را درك نمود؛ چرا كه آنان مي‏توانند با شناسايي اين مرحله حياتي و ظريف، نقشهاي مثبت‏تري در پرورش مخاطبان جوان و نوجوان خويش ايفا نمايند.

در اين راستا، نوشتار حاضر سعي خواهد نمود، ضمن رعايت چكيده گويي و با تأكيد بر حيات جنسي در دوران بلوغ، نكاتي را يادآوري نمايد. بديهي است كاوش بيشتر در اين عرصه و شناخت همه جانبه دوران نوجواني، نيازمند تلاش خوانندگان محترم و پيگيري مباحث ارائه شده در منابع اصلي مي‏باشد.

 

آستانه حيات جنسي

آستانه زماني حيات جنسي در كشورها و مناطق مختلف جهان متفاوت است و به عوامل اجتماعي، اقتصادي، جغرافيايي قومي و توارث بستگي دارد.3 البته، بايد توجه داشت كه در مورد سن بلوغ بين كارشناسان اختلاف نظر است، اما بيشتر آنان بر اين عقيده‏اند كه شروع بلوغ در دختران 9 ـ 16 سال و در پسرها 10 ـ 17 سالگي است. اما آنچه مورد توافق همگي است، بلوغ زودرس دختران نسبت به پسران است.4

در هر حال، بلوغ در پسرها با ترشح هورمونهاي جنسي آغاز مي‏شود و مهم‏ترين آنها تستوسترون است كه موجب تغييرات بسياري مي‏گردد كه در پايين به آنها اشاره مي‏شود:

1. اين هورمون بر توزيع موي بدن تأثير گذاشته، رشد مو در ناحيه زهار، صورت، زير بغل، قفسه سينه و پشت را موجب مي‏شود.

2. در ابتدا صداي نوجوان را دورگه ساخته، سپس موجب بم شدن صدا مي‏گردد.

3. ضخامت پوست را افزايش داده، با فعال ساختن غدد چربي موجب پديدآوردن جوش غرور مي‏شود.

4. به خاطر ترشح تستوسترون ضخامت و استقامت استخوانها افزايش مي‏يابد و بدن عضلاني مي‏گردد.

5. با شروع بلوغ و ترشح هورمون ياد شده، اندازه قسمتهاي مختلف بدن، افزايش مي‏يابد.

6. نياز بدن به انرژي را تا 15% افزايش داده، رژيم غذايي را تغيير مي‏دهد.5

امام صادق عليه‏السلام نيز در همين رابطه با گفتاري گويا به ارائه نشانه‏هاي بلوغ مي‏پردازند و خطاب به مفضل مي‏فرمايند: «فَاِذا اَدْرَكَ وَ كانَ ذَكَرا طَلَعَ الشَّعْرُ في وَجْهِهِ فَكانَ ذلِكَ عَلامَةُ الذَّكَرِ... وَ عزّ الرَّجُل الَّتي يَخْرُجُ بِهِ مِنْ حَدِّ الصَّبِيِّ وَ شِبْهِ النِّساءِ؛6 و آنگاه كه طفل به مرز بلوغ مي‏رسد، چنانچه پسر باشد، در صورتش مو مي‏رويد و اين نشانه جنس مرد و خروج از دوران كودكي و شباهت به زنان است.»

در دنباله اين دوران در حدود 14 سالگي احتلام و انزالهاي شبانه رخ مي‏دهد و به مرور سرعت رشد كاهش يافته و در حدود 18 يا 19 سالگي متوقف مي‏شود. در برخي روايات اسلامي نيز با اشاره به همين دوران، پايان رشد، 18 سالگي قرار داده شده است:

«عَنْ اَبي عَبْدِاللّه‏ِ عليه‏السلام في قَوْلِ اللّه‏ِ ـ عَزَّوَجَلَّ ـ «فَلَمّا بَلَغَ اَشُدَّهُ وَاسْتَوي»7 قالَ: اَشُدُّهُ ثَمانِيَ عَشَرَةَ سَنَةً وَاسْتَوي اِلْتَحي؛8 امام صادق عليه‏السلام در تفسير آيه «فلمّا بلغ اشدّه واسْتوي» فرمودند: مراد از نيرومندي، رسيدن به هجده سالگي است و مقصود از «استوي» رويش مو بر صورت است.»

 

هويت يابي

نقش بلوغ تنها به جنبه‏هاي جنسي ختم نمي‏شود، بلكه از آنجا كه دوران نوجواني، زمان ساخت هويت و شخصيت يك فرد نيز محسوب مي‏شود، بر آن نيز تأثير مي‏گذارد. اين تأثيرها مي‏تواند به صورت اختلالات شخصيتي ذيل جلوه‏گر شود:

الف) بدبيني: نوجوانان به هيچ كس اعتماد نداشته، دائما نگران آسيب ديدن و فريب خوردن از ديگران مي‏باشند. در ذهن خود تهديدهايي از طرف ديگران ترسيم مي‏كنند و به دنبال آن موضع دفاعي مي‏گيرند. زود عصباني مي‏شوند و به انتقاد يا پيشنهاد ديگران اهميتي نمي‏دهند. مسائل كوچك را بزرگ مي‏بينند و زندگي را بر خود و ديگران دشوار مي‏سازند.

ب) شخصيت منزوي: كناره گير، مردم گريز و اجتماع‏ناپذير مي‏باشند، دوستان كمي دارند، بي‏تفاوت بوده، به ندرت به دنبال تفريح و حضور در فضاهاي باز مي‏روند.

ج) شخصيت بي ثبات: اين گونه افراد قدرت مواجهه با مشكلات را ندارند. روابط ايشان سطحي و فاقد صميميت است و براي آينده خويش هدف مشخصي ندارند. اين گونه اشخاص براي رسيدن به اهداف خويش از خشونت روي گردان نيستند و ممكن است به انواع انحرافات اخلاقي و بزهكاري مبتلا شوند.9 در بخشهاي آينده به خوبي در خواهيم يافت كه بين بافت شخصيتي و حيات جنسي رابطه‏اي محكم وجود دارد. به عنوان مثال، برخي از انواع انحرافات جنسي سبب جامعه گريزي، انزوا يا خشونت خواهد شد كه در بحثهاي آتي به آن خواهيم پرداخت.

 

رويش خرد و بلوغ جنسي

بلوغ جنسي و علائم آن نه تنها نشانگر رشد جسمي و جنسي نوجوان است، بلكه نشاني از تحول و تكامل در جنبه‏هاي رواني نيز هست. به همين دليل، اغلب نوجوانان در سنين بين 12 تا 15 سالگي به نوعي بلوغ عقلي مي‏رسند و مفاهيم مجرد و انتزاعي را درك مي‏كنند و بسياري از ارزشها و اصول اخلاقي را درمي‏يابند. در ادامه اين رشد، آنان در 15 تا 18 سالگي وارد مرحله‏اي جديدتر مي‏شوند و به فلسفه زندگي، بايدها و نبايدهاي زندگي توجه مي‏نمايند و به پرسشگري در اين موارد مي‏پردازند.

در همين دوران است كه ضمن درك واقعيتها، بر آزادي خويش تأكيد مي‏كنند و خواستار آزادي در بسياري از زمينه‏ها مي‏شوند. اين مسئله از آنجا اهميت مي‏يابد كه اگر نتوان در اين دوران بين بلوغ عقلي و جنسي نوجوان رابطه‏اي منطقي و درست پديد آورد، انحرافات، بزهكاري و اختلالات رفتاري و شخصيتي را در پي خواهد آورد.10

اميرمؤمنان نيز باتأكيد بر همين هويت متضاد نوجوانان، دوره نوجواني را عرصه پيكار خرد و حماقت مي‏داند و مي‏فرمايد: «لا يَزالُ الْعَقْلُ وَالْحُمْقُ يَتَغالَبانِ عَلَي الرَّجُلِ اِلي ثَمانِيَ عَشَرَ سَنَةً فَاِذا بَلَغَها غَلَبَ عَلَيْهِ اَكْثَرُهُما فيهِ؛11 خرد و حماقت همواره و پيوسته تا 18 سالگي در جنگ و ستيز براي غلبه بر انسان‏اند و آن گاه كه به هجده سالگي برسد، از ميان خرد و حماقت هركدام كه در جان نوجوان عمق بيشتري داشته باشد، پيروز اين ميدان خواهد بود.»

در همين رابطه روايات ديگري نيز وجود دارد كه ضمن تأكيد بر تفكيك بلوغ عقلاني و جنسي، بلوغ عقلي را تنها ملاك مهم در ارزشيابي از شخصيت نوجوان به حساب مي‏آورند. از اين ميان، مي‏توان به روايتي از امام صادق عليه‏السلام اشاره نمود كه مي‏فرمايد: «اِنِقِطاعٌ يُتِمُّ الْيَتيمَ بِالاِْحْتِلامِ وَهُوَ اَشُدُّهُ وَاِنِ احْتَلَمَ وَلَمْ يُؤْنَسْ مِنْهُ رُشْدٌ وَكانَ سَفيها اَوْ ضَعيفا فَلْيُمْسِك عَنْهُ وَلِيُّهُ مالَهُ؛12 يتيمي [كودكان بي‏سرپرست] با احتلام كه همان نيرومندي بدن اوست [و نشانه بلوغ جنسي است] پايان مي‏پذيرد. اما چنانچه با وجود احتلام، او به رشد [عقلي] نرسيده باشد و سفيه يا ضعيف باشد، سرپرست وي بايد اموال او را [بازستانده،] نزد خويش نگه دارد.»

 

مراحل تمايلات جنسي

نوجواني، دوره‏اي انتقالي و نوعي برزخ ميان كودكي و جواني به شمار مي‏رود. در اين سن مسئله آفرين، نوجوان وارد حيات عاطفي خويش مي‏شود و با رشد جنسي، احساس بي‏ثباتي و عدم امنيت در وي تشديد مي‏شود. زنگهاي خطر آنگاه به صدا درمي‏آيند كه والدين و مربيان به جاي راهنماييهاي مؤثر و كارگشا، تدابيري مبهم و گيج كننده را اتخاذ نمايند و به اين وسيله نوجوان را در سرگرداني رها سازند. از اين رو، مناسب است با توجه به اهميت مطلب، گذري هرچند كوتاه بر مراحل تمايلات عاطفي ـ جنسي در نوجوان داشته باشيم.

پيش از بررسي اين مراحل، لازم است بدانيم نوجوان در آغاز اين دوران احساس ناشناخته و مرموزي را در وجود خويش مي‏يابد كه با نوعي محبت و علاقه به ديگران آميخته است. اين احساس به پنج مرحله تقسيم مي‏شود:

مرحله اول: توجه نوجوان به وضع بدن به ويژه دستگاه تناسلي‏اش معطوف مي‏شود و اين سرآغاز تمايلات جنسي او است.

مرحله دوم: در اين مرحله توجه به امور جنسي با عاطفه و محبت همراه مي‏شود و ماهيتي عاطفي به خود مي‏گيرد.

مرحله سوم: علاقه به جنس مخالف در وي بيدار مي‏شود. اين علاقه ممكن است يك يا چند نفر را هدف قرار دهد.

مرحله چهارم: علاقه از چند نفر به يك نفر معطوف مي‏گردد. اين فرد ممكن است از لحاظ سني مسن‏تر از نوجوان باشد.

مرحله پنجم: نوجوان تغيير عقيده داده، به فردي از جنس مخالف كه همسن او باشد متوجه مي‏شود.13

در واقع، نوجوان طي حيات جنسي خود دو نوع عشق را تجربه مي‏كند: عشق عاطفي و عشق شهواني. عشق عاطفي محبتي پاك مي‏باشد و به دور از جنبه‏هاي جنسي با تمجيد و تحسين توأم است و نوجوان از اينكه اين احساس را با مسائل جنسي لكه‏دار كند به شدت پرهيز دارد. به دنبال عشق عاطفي، عشق شهواني سر مي‏رسد كه همراه با لذتهاي جنسي مي‏باشد. در اين مرحله، نوجوان چنانچه ويژگيهاي مطلوب خويش را در شخص مقابل ببيند، به ازدواج مي‏انديشد.

«موريس دبس» در تشريح اين دوران مي‏گويد: «دير يا زود غريزه جنسي، به ويژه در پسران، تا سرحد وجدان نفوذ كرده، تحريكات شهواني، همچون تصادم امواج با ساحل، شروع به مبارزه مي‏نمايند. اين غريزه آن گونه قدرتمند است كه مركز تأثيرگذاري براي تمام آرزوهاي اعضاي ديگر بدن مي‏گردد. اما تأثيرات غيرمستقيم آن بسيار بيشتر است. وجود آن به كلي زندگاني عاطفي و تظاهرات محبت‏آميز انسان را تحت تأثير قرار مي‏دهد. تا جايي كه اگر در 13 يا 14 سالگي مكان محدودي را در عاطفه اشغال كرده باشد، سه يا چهار سال بعد، مالك اصلي آن مي‏شود و آن گاه است كه تمام تظاهرات محبت‏آميز انسان از غريزه جنسي سرچشمه مي‏گيرد.»14

با اين وجود، بايد توجه داشت كه در اين مرحله، چنانچه اين علاقه‏منديها در چارچوب شرع و قانون مهار نشوند، ممكن است به مسئله‏اي پرمخاطره تبديل شوند. به همين خاطر، مناسب است در سنين حساس بلوغ با تقويت اراده نوجوانان و ارائه آگاهيهاي لازم آنان را به خويشتن داري و پي‏گيري فعاليتهاي سالم تشويق نمود تا در اين دوران پر اضطراب و خطرآفرين، در مسيري سالم و خداپسندانه گام بگذارند و به سلامت از طوفانهاي جنسي بگذرند.

 

كجرويهاي جنسي

وجود نيازهاي جنسي در انسان، مانند نيازهاي ابتدايي نظير گرسنگي يا تشنگي مسئله‏اي طبيعي به شمار مي‏رود. اما اين نياز در دوران بلوغ از قدرتمندترين جنبه‏هاي حياتي محسوب مي‏گردد كه ديگر جنبه‏هاي عاطفي، عقلاني و اجتماعي را تحت تأثير قرار داده، در پاره‏اي از موارد براي ارضاء خويش قوانين را زير پا مي‏گذارد. از همين جا است كه مفهوم «انحرافات جنسي» پديد مي‏آيد و بر همه روشهاي كسب لذت جنسي كه مورد قبول قوانين ديني و اجتماعي نباشد، اطلاق مي‏گردد.15

در واقع، با كاهش قدرت مقاومت اراده و ايمان شخص در برابر جاذبه‏ها و كششهاي جنسي، زمينه بروز كجرويهاي جنسي مهيا مي‏شود و نوجوان به يك يا چند بِزه جنسي روي مي‏آورد. كامجويي از خود يا كشش به سوي جنس موافق يا گرايشهاي غيرقانونمند به سوي جنس مخالف از جمله گرايشهاي انحرافي به حساب مي‏آيد.

همچنين اين گونه انحرافات موجب رشد احساس ناتواني و عجز در برابر كششهاي نامطلوب جنسي گرديده، نوجوان را به موجودي بي‏اراده و ناتوان تبديل مي‏كند. اين حس ذلت‏زا را اميرمؤمنان عليه‏السلام در گفتار خويش اين چنين بيان مي‏كنند: «عَبْدُ الشَّهْوَةِ اَذَلُّ مِنْ عَبْدِ الرِّقِّ؛16 آن كس كه بنده [و برده [شهوت خويش است، ذليل‏تر از بنده برده مي‏باشد.»

و در جايي ديگر در تشبيهي زيبا به واقعيتي سهمناك اشاره كرده، مي‏فرمايند: «عَبْدُ الشَّهْوَةِ اَسيرٌ لا يَنْفَكُّ أُسْرُهُ؛17 بنده شهوت همانند اسيري است كه اسارتش هميشگي و بي‏پايان است.»

 

انواع انحرافات جنسي

انحرافهاي جنسي را مي‏توان به سه دسته كلي تقسيم نمود:

الف. انحرافهاي هدفي: در اين نوع انحرافها، هدف جنسيِ نادرست انتخاب مي‏شود، مانند: همجنس‏گرايي و خودارضائي كه در اولي شريك جنسي از جنس موافق است و در دومي، شخص، خود شريك جنسي خويش است.

ب. انحرافات روشي: در اين دسته، هدف جنسي درست گزينش مي‏شود، ولي در شيوه برآوردن ارضاء نياز جنسي روش نامناسبي برگزيده مي‏شود، مانند: جنون ديگرآزاري يا خودآزاري كه در حين آميزش جنسي از فرد سرمي‏زند.

ج. انحرافهاي شدتي: اين دسته كه بيشتر ضعف يا شدت در فعاليتهاي جنسي را دربر مي‏گيرد به خودي خود انحراف جنسي ـ شرعي محسوب نمي‏شود، اما به عنوان بيماري مورد بررسي قرار مي‏گيرد.18

در اينجا مناسب است يادآور شويم كه متأسفانه نوع شايع انحراف جنسي در ميان نوجوانان، استمناء يا خود ارضائي است كه نظر به اهميت اين موضوع مباحث آتي را با تأكيد بر اين انحراف پي خواهيم گرفت.

 

كجرويهاي جنسي و علتها

در زمينه بررسي علتهاي انحرافات جنسي بايد اعتراف نمود كه اين گونه علتها دامنه‏اي بسيار گسترده دارند كه توجه به همه آنها از حوصله اين نوشتار خارج است. از اين رو، به مهم‏ترين علل اشاره كوتاهي خواهيم داشت:

الف. كنجكاويها: كودك در سنين پايين با كنجكاوي در مورد اندام خويش با دستگاه تناسلي نيز آشنا مي‏شود و از آنجا كه تماس با آن موجب نوعي لذت مي‏شود به ادامه كار تشويق مي‏شود. مناسب است در اين موارد والدين او را متوجه كارهاي دستي ـ هنري و بازيهاي پرنشاط نمايند.

ب. ناآگاهي: نوجوان ممكن است به صورت اتفاقي دچار خودارضائي شود و به خاطر لذت حاصل از آن و بدون توجه به خطرهايي كه او را تهديد مي‏كند به اين كارها ادامه دهد. در اينجا است كه وظيفه والدين بيش از هر زمان ديگر سنگين‏تر است و بايد نسبت به علائمي همچون بي‏حسي، كسالت، افسردگي، انزوا و... عكس‏العمل لازم را نشان دهند و موضوع را بدون برچسبهاي ناروا و با مشورت با افراد آگاه، مورد بررسي قرار دهند.

ج. خانواده‏هاي آسيب‏زا: رعايت مسائل جنسي بين والدين و رعايت حريمها در اين مورد مي‏تواند در تربيت جنسي نوجوان نقش چشم‏گيري داشته باشد. همچنين نوع برخورد والدين با فرزندان دختر و پسر و جداسازي آنها از يكديگر، از خرد و حماقت همواره و پيوسته تا 18 سالگي در جنگ و ستيز براي غلبه بر انسان‏اند و آن گاه كه به هجده سالگي برسد، از ميان خرد و حماقت هركدام كه در جان نوجوان عمق بيشتري داشته باشد، پيروز اين ميدان خواهد بود.

اهميت به‏سزايي برخوردار است.

د. حقارت و تحقير: از جمله عوامل مخرب شخصيت نوجوان كه مي‏تواند در ابتلاي وي به انحرافهاي جنسي نقش مهمي ايفا كند، سرزنشها و ايجاد عقده حقارت در نوجوان است.بي‏ترديد كسي كه از خودباوري بيشتري برخوردار است، كمتر به دام اين گونه كجرويها مي‏افتد و برعكس، شخصيتهاي خودكم‏بين و تحقير شده، دفاع رواني مناسبي در برابر طوفان شهوات نداشته، در پنجه اين انحرافات گرفتار مي‏شوند.

ه·· . تقليد و بدآموزي: دوران نوجواني، دوراني آميخته با تقليد است. تقليداز گروه همسالان و بزرگسالان محبوب، از همين ويژگي نشأت مي‏گيرد. تقليد، گاه جنبه بدآموزي به خود مي‏گيرد و به تقليد رفتارهاي ناهنجار جنسي مي‏انجامد. شايد به همين دليل است كه امام باقر عليه‏السلام در مورد تأثير دوستان ناباب از زبان لقمان مي‏فرمايد: «وَمَنْ يُقارِنْ قَرينَ السَّوْءِ لا يَسْلَمْ؛19 آن كس كه با دوست ناباب همنشين شود، سالم نمي‏ماند.»

و. عوامل فرهنگي: وجود مجلات، عكسها و فيلمهاي مبتذل، همچنين فضاهاي مختلط و بي‏بندوبار و كتابهاي نامناسب مي‏تواند عاملي مهم در انحرافهاي جنسي باشد. اين گونه عوامل به ويژه رسانه‏هاي تصويري، از آنجا كه با حافظه ماندگارِ ديداري سر و كار دارند، از آسيب‏زايي بيشتري برخوردارند.

ز. لباسهاي نامناسب: پوشيدن لباسهاي تنگ يا لباسهاي جنس مخالف، موجب تشديد هيجان جنسي شده، در نتيجه باعث فروافتادن به كام مشكلات مي‏گردد.

ح. محبت‏جويي: خلأ عاطفي و رواني راه را براي سوء استفاده ديگران و پناه بردن نوجوان به ديگران هموار مي‏سازد و او را به سوي كام‏يابيهاي مَجازي مي‏كشاند.20

 

راههاي پيش‏گيري

از جمله پرسشهاي مهم در زمينه انحرافهاي جنسي، چگونگي برخورد و پيش‏گيري از اين نوع انحرافات مي‏باشد. در اين قسمت به صورت فهرست به برخي از مهم‏ترين راهها اشاره خواهيم نمود:

1. آموزش خانواده‏ها: خانواده‏ها در صورت آمادگي مي‏توانند نقشي چشم‏گير در پيش‏گيري و درمان داشته باشند؛ چرا كه خانواده‏ها در ارتباط مستقيم و واقعي با نوجوان قرار دارند و اهرمهاي بسياري براي تربيت در اختيار دارند.

2. آموزش به نوجوانان: اين آموزشها از طريق سخنراني، گفتگو و ديگر روشها مي‏تواند ارائه شود و در اين ميان، همدلي و همزباني وارتباطهاي بي‏واسطه بسيار مؤثر خواهند بود.

3. احترام به شخصيت حقيقي و حقوقي نوجوان: در اين حالت، وي با خودباوري بيشتري در برابر مشكلات خواهد ايستاد.

4. كارو فعاليتهاي سالم: شايد يكي از علل مهم بروز ناهنجاريهاي جنسي، بي‏كاري است. كار و فعاليتهاي ذهني و جسمي درمانگر بسياري از مشكلات خواهد بود.

5. تنظيم خواب و تغذيه مناسب: به عنوان مثال، نوجوان بايد از غذاهاي ادويه‏دار، فلفل، پياز و... كمتر استفاده كند.

6. دوري از محيطهاي تحريك‏زا: مانند: برخي اماكن عمومي و ميهمانيها.

7. گسترش دايره ارتباطات و شركت در فعاليتهاي اجتماعي.

8. تقويت روحيه مذهبي: بي‏گمان فطرت خداجو، حقيقت‏خواه و عدالت دوست نوجوان بيش از هرجاي ديگر، مي‏تواند از سرچشمه دين و مذهب سيراب شود. اين مسئله با توجه به خصوصيات اسلام و مذهب جعفري صورتي واقعي‏تر به خود مي‏گيرد. البته، توجه و توصيه به مذهب در دوران حيرت نوجواني تنها مورد توجه مبلغان يا فعالان مسلمان نيست، بلكه كسي همچون «ويليام جيمز» بنيانگذار فلسفه پراگماتيسم و يكي از روان شناسان مشهور در همين رابطه مي‏گويد: «ايمان از جمله قوايي است كه بشر به مدد آن زندگي مي‏كند و فقدان كامل آن در حكم سقوط بشر است.21

9. نگاه مثبت به خود و ديگران و دوري از منفي گرايي.

10. ايجاد روحيه اميد و دوري از نااميدي و يأس.

11. ورزش و استفاده از دوش آب سرد.

 

توصيه‏هاي مهم

از مسائل مهمي كه بايد مورد توجه والدين، مربيان و به طور كلّي فعالان در عرصه نوجواني قرار گيرد، چگونگي برخورد با مسائل جنسي نوجوانان و ظرائف رفتارهاي تربيتي در اين وادي مي‏باشد. رازداري، همدلي، عدم اقرارگيري، پرهيز از برچسب زدن، حمل بر صحت و تعميم ندادن يك جنبه منفي به ديگر جنبه‏هاي شخصيت نوجوان يا جوان، از راهكارهاي تربيتي است كه مي‏تواند در به سامان كردن رفتارهاي نابهنجار در نوجوانان مؤثر باشد و موجب افزايش اعتماد آنها گردد.

از اين رو، بايد از هرگونه پيش داوريهاي غير منصفانه در برابر رفتارهاي نوجوانان خودداري نمود و با مدارا و نرم خويي آنان را در خروج از بحران طبيعي پيش آمده ياري رساند.

بايد اعتراف نمود كه نوجوان از تجربه لازم برخوردار نيست و به فرموده اميرمؤمنان، علي عليه‏السلام : «جَهْلُ الشَّبابِ مَعْذُورٌ وَ عِلْمُهُ مَحْقُورٌ؛22 بي اطلاعي جوان عذري پذيرفتني است، و دائره دانش [و آگاهيهاي] او گسترده نيست.»

از جمله عوامل مخرب شخصيت نوجوان كه مي‏تواند در ابتلاي وي به انحرافهاي جنسي نقش مهمي ايفا كند، سرزنشها و ايجاد عقده حقارت در نوجوان است.

همچنين نوجوان هرگز تصوّرنمي‏كند برخي اعمال او چه ضربات سهمگيني بر آينده‏اش وارد خواهد ساخت و او را دچار چه مشكلاتي خواهد نمود.

از سوي ديگر، در دنياي امروز كه وسائل ارتباط جمعي، زندگيهاي هسته‏اي و بسته، نظامهاي تربيتي رسمي، رهاوردهاي فرهنگي بيگانه و شبه بيگانه، ريسمان ارتباط بين انسانها به ويژه نوجوانان، والدين و ارزشهاي ديني ـ اجتماعي را روز به روز سست‏تر مي‏نمايد، رسالت والدين بيش از هر زمان ديگر پررنگ‏تر مي‏شود. روايت گرانقدر پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله حكايتي از همين دوران را مطرح مي‏فرمايد: «اِنَّهُ نَظَرَ اِلي بَعْضِ الاَطْفالِ فَقالَ: وَيْلٌ لاَوْلادِ آخِرِ الزَّمانِ مِنْ آبائِهِمْ. فَقيلَ يا رَسُولَ اللّه‏ِ مِنْ آبائِهِمُ الْمُشْركينَ؟ فَقالَ: لا، مِنْ آبائِهِمُ الْمُؤمِنينَ لايُعَلِّمونَهُمْ شَيْئا مِنَ الْفَرائِضِ وَاِذْ تَعَلَّمُوا اَوْلادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَرَضُوا عَنْهُم بِعرضٍ يَسير مِنَ الدُّنيا فَاَناَ مِنْهُمْ بَريءٌ وَهُمْ مِنّي بُراءٌ؛23

رسول اكرم برخي از كودكان را ديدند و فرمودند: واي بر فرزندان آخر الزمان از پدرانشان! گفته شد: اي رسول خدا، از پدران مشركشان؟ فرمودند: خير، بلكه از پدران مسلمانشان كه واجبات دين را به آنها نمي‏آموزند و هر گاه كودكانشان، خود به تحصيل دين بپردازند، آنها را باز داشته، به اندكي از دنيا كه فرزندانشان به دست آورند، راضي مي‏گردند. پس من از اين گونه پدران دورم و آنان نيز از من.»

در پايان نيز، تذكر اين نكته لازم است كه حل موارد حاد انحرافات جنسي، تنها به مدد اشخاص آگاه و كارشناسان ممكن است. و بايد از برخوردها و درمانهاي خود ساخته و سليقگي خودداري كرد.

 

 

1. مولوي، مثنوي معنوي.

2. دنياي نوجوان، دكتر محمدرضا شرفي، ص26.

3. دوران شكوفايي، دكتر محمدرضا سهرابي، ص11.

4. بلوغ تولدي ديگر، محمود محمديان، ص24. جهت اطلاع از تفاوت سن بلوغ در قاره‏ها و كشورهاي مختلف به همين منبع مراجعه شود.

5. نك: دوران شكوفايي، فصل سوم. جهت اطلاع از چگونگي بلوغ جنسي در دختران نك: دوران شكفتگي، محمدرضا و ثريا سهرابي.

6. بحارالانوار، ج3، ص62 و ج57، ص377.

7. قصص/ 14.

9. دوران شكوفايي، ص 107 و 108.

10. جهت اطلاع بيشتر نك: روان‏شناسي تربيتي، دكتر محمد پارسا، ص83 و 84.

11. بحارالانوار، ج1، ص96.

12. كافي، ج7، ص68؛ وسائل الشيعه، ج17، ص360.

13. جهت اطلاع بنگريد: دنياي نوجوان، ص178 به بعد.

14. بلوغ، موريس دبس، ص46، به نقل از جوان، فلسفي، ج1، ص300.

15. نك: روان‏شناسي مرضي، دكتر پروين بيرجندي، ص357.

16. غررالحكم و درر الكلم، ص304 و 305.

17. همان.

18. برداشتي آزاد از «دنياي نوجوان»، ص184.

19. بحارالانوار، ج13، ص417؛ اصول كافي، ج2، ص642.

20. برداشتي آزاد از «دنياي نوجوان»، ص187 به بعد.

21. جوان، فلسفي، ج1، ص346.

22. غررالحكم، ص76.

23. جامع الاخبار، تاج الدين، الشعيري، ص106؛ مستدرك الوسائل، ج15، ص164، به جاي اولاد، اطفال دارد.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها