0

شل سیلور استاین

 
hesse_gharib
hesse_gharib
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 266
محل سکونت : تهران

پاسخ به:شل سیلور استاین
یک شنبه 20 بهمن 1387  4:17 PM

این یک شعر از شل سیلور استاین با عنوان "بابا چی میشه اگه"

بابا ، چي ميشه اگه خورشيد ديگه در نياد؟   

چي پيش مياد؟   

اگه خورشيد نتابه ، تعجب مي كني   

و با چشمهاي از حدقه دراومده به آسمون خيره مي شي 

  و باد نور چشماتو به آسمونا مي بره   

و خورشيد دوباره شروع به تابيدن مي كنه .   

بابا ، چي ميشه اگه باد نوزه؟   

اون وقت چي پيش مياد؟ 

  اگه باد نوزه ، زمين خشك مي شه ،   

قايقت ديگه حركت نمي كنه ، پسرم ، بادبادكت هم ديگه پرواز نمي كنه.   

اون وقت چمن مشكل تو رو به باد مي گه ،   

و باد دوباره شروع به وزيدن مي كنه .   

بابا ، اگه چمن ديگه رشد نكنه چي؟   

اون وقت چي مي شه؟   

اگه چمن رشد نكنه ، اشك هات سرازير مي شه ،   

و زمين با اشك چشمهاي تو سيراب مي شه ، 

  بعد مثل محّبت تو به من ، چمن ها هم بزرگ مي شن ،   

و دوباره شروع مي كنن به رشد كردن .   

بابا ، اگه من تو رو دوست نداشته باشم چي؟   

اون وقت چي مي شه؟   

اگه تو ديگه منو دوست نداشته باشي ،

اون وقت ديگه چمن رشد نمي كنه ،   

خورشيد نمي تابه و باد هم نمي وزه .   

اگه مي خواي اين دنياي قديمي به كارش ادامه بده ،   

بايد باز هم منو دوست داشته باشي ،

 باز هم ، باز هم ...   باز منو دوست داشته باشي   

مي شنوي پسرم ؟ 

  بهتره منو دوست داشته باشي 

  (تو منو دوست داري ، پسرم؟ بله)   

بهتره منو دوست داشته باشي. 

 
تو بین منتظران هم، عزیز من چه غریبی!

 عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت، چه بیخیال نشستیم؛ نه کوششی نه وفایی!

 فقط نشسته و گفتیم :

خدا کند که بيايي!

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها