0

بیا یه کم بخندیم

 
hoseinfdy
hoseinfdy
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 342
محل سکونت : اصفهان

بیا یه کم بخندیم
چهارشنبه 29 دی 1389  10:42 AM

 

یارو میره ته استخر تا میاد بالا می گه : کاشی کاره عجب نفسی داشته !!!

*******************

یه بچهه رو به زور بابا و مامانش  وادار به نماز خوندن می کنن ... بعد می بینن نشسته داره همین جوری دعا می کنه ... میرن گوش میدن می بینن میگه: خدایا اینا من رو بزور وادار کردن نماز بخونم، تو خودت قبول نکن

***************

ملانصرالدین  در عرصه ی مسابقه بر اسبی بنشست و یال اسب در دست گرفت. اسب تاختن آورد و ملا از پشت آن لغزید و از ابتدای یال به انتهای دمب آن رسید ! پس آواز در داد: آهای! آهای ...! این اسب تمام شد یک اسب دیگر بیاورید!!!

****************

 

زمون قدیم داروغه ها  برای جمع آوری خراج و مالیات حاکم الاغ ها را می گرفتند .
یک روز  زمان خر بگیری ملا نصر الدین با عجله و شتابان وارد خونه ای شد.
صاحبخونه گفت :چی شده؟ ملا گفت : بیرون دارن خر میگیرن
 صاحبخونه گفت: خر میگیرن چه ربطی به تو داره؟
ملا گفت : مامورین آنچنان عجله داشتن که میترسیدم  اشتباها مرابه جای خر بگیرن.

*****************

 

مامانه به بچه هه می گه : می دونم شیطون گولت زد موهای خواهرتو کشیدی! 
بچه هه می گه : آره ولی لگدی که زدم تو شیکمش ابتکار خودم بود

***************

زلزله بم که میاد  یکی  با لوازم قواصی میره بم. ازش میپرسن چرا اینجوری میری میگه میخوام عمق فاجعه رو پیدا کنم!

************

 

>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>

{{ یک درخت می تواند آغاز یک جنگل باشد }}

{{ One tree can start a forest }}



 

تشکرات از این پست
farsian paandraa aliakbar48937080 cryingsphere rozella
دسترسی سریع به انجمن ها