0

تقویت معرفت امام زمان علیه السلام

 
ravabet_rasekhoon
ravabet_rasekhoon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1392 
تعداد پست ها : 8838
محل سکونت : اصفهان

تقویت معرفت امام زمان علیه السلام
چهارشنبه 16 فروردین 1402  8:08 AM

 تقویت معرفت امام زمان علیه السلام
 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

بحث را شب نیمه‌ی شعبان عزیزان پای تلویزیون می‌بینند. این عید بزرگ را تبریک می‌گویم و قهراً هم دیگر هیچ چیز دیگر صلاح نیست، گفته شود. شب امام زمان است از غیر امام زمان. اوّل این‌که داریم اگر کسی شب نیمه‌ی شعبان احیاء بگیرد. ما خیلی‌هایمان تا ساعت ده، یازده، دوازده بیداریم، اگر آن شب را مثلاً بشود با یک برنامه‌ی مفیدی پر کنیم که اجرش این می‌شود که آن زمانی که همه دل‌ها می‌میرند، این دل زنده است. یعنی وقتی همه مردم کج فکر می‌کنند، این درست فکر می‌کند، این ارزش نیمه‌ی شعبان است و نیمه‌ی شعبان را بعد از شب قدر بهترین شب سال دانسته‌اند.
1- بهره‌گیری از منابع اصیل و اساتید متخصص مهدویت
راجع به امام زمان خیلی کتاب نوشته شده، از کتاب‌هایی که خیلی کتاب اصلی است، مهم است، کتاب منتخب‌الأثر است، مال آیت الله العظمی صافی رحمة الله علیه که چند روز پیش از دنیا رفت. این کتاب منتخب‌الأثر، یعنی بعد از آن کتاب، دیگر هر کس کتاب نوشته، یکی از منابعش همین کتاب بوده است. خدا رحمت کند ایشان را، هر کس، هر چیزی از او می‌پرسید، سؤال اعتقادی، فکری، این‌ها سعی می‌کرد یک جایی اسم امام زمان را ببرد، سعی می‌کرد یک گوشه‌ای از نام. بله. خب ما نمی‌دانم هر خانه‌ای یک کتاب راجع به امام زمان باشد.
و نمی‌دانم حالا اگر خدا قبول کرده باشد، تشکیلاتی قم هست، راجع به حضرت مهدی، افرادی فارغ‌التحصیل شدند، یعنی طلبه‌هایی که تخصّصی راجع به حضرت مهدی دوره می‌بینند و این بنیاد الآن صدها فارغ التحصیل دارد، بسیاری از سخنرانی‌های کشور را با تماس به این مرکز، مهدویت، اساتیدش را آنجا تأمین می‌کند و امام زمان یاد ما هست.
یک کسی به امام رضا گفت که: می‌شود شما یک دعایی برای زن و بچّه‌ام بکنید؟! امام رضا فرمود: دعا نمی‌کنم؟! ما شما را فراموش نمی‌کنیم. امامان ما از کار ما، از کارهای ریز ما آگاهند.
یک خاطره دارم از خودم، که یعنی خودم دیدم، نه از خودمه، کمال خودم نیست، ولی با چشمانم دیدم. این را گفته‌ام هم، ولی نیمه‌ی شعبان است، حیفم می‌آید که نگویم، ممکن است برای بعضی‌ها هم تکراری باشد، ولی خاطره‌ی مهمی است. نیمه شعبانی بود، مدینه بودیم. هتلی بودیم، ده، شانزده طبقه. یکی دو طبقه‌اش هم دست ایرانی‌ها بودند، باقی هم مال کشورهای دیگر و طبقه‌ی همکفش خیابان، فروشگاه بود، طبقه‌ی دوم غذاخوری بود، از دوّم به بالا مسافر. ما طبق معمول رفتیم طبقه‌ی دوّم که شام بخوریم. همین‌طور که داشتم شام می‌خوردم، گفتم: آقای قرائتی نیمه‌ی شعبان تو نمی‌خواهی یک کاری بکنی؟! گفتم: چه کنم؟ گفتم: بالأخره سخنرانی که نداریم، سخنرانی بود، می‌رفتیم حرف می‌زدیم برای مردم. برو همین مغازه‌های پایین، طبقه‌ی پایین، چند تا پیراهن، زیرپیراهنی، ساعت، یک چیزی بخر، برو بده به آشپزها، بگو این نیمه‌ی شعبان عیدی شما. یک عیدی بده به آشپزها، دل چند تا از علاقه‌مندان حضرت مهدی شاد بشود. این همین‌طور که غذا می‌خوردم به فکرم آمد و بعد یادم آمد که پولم را خرج کردم، یادم نبوده. اصلاً هیچ، پولم را جای دیگر خرج کردم، یادم نبوده. ولی حالم گرفته شد. یعنی هم به خاطرم آمد، ولی چون دیدم پول ندارم، حالم گرفته شد و قصّه تمام شد و آخرهای غذا خوردنم بود. دیدم یک کسی آمد بغل ما نشست. گفت: حاج آقا؟! گفتم: بله. سلام علیکم. سلام علیکم و رحمة الله. گفت که: آشپزها از شما تشکّر کردند، شما هیچی نگو، فقط بگو ممنون. گفتم: آشپزها از من برای چی تشکّر کنند؟! گفت: ببین من آن طرف سالن غذا می‌خوردم، به فکرم رسید، (عین فکر من)، که نیمه شعبان یک کاری بکن، چه کنیم؟ بعد من فکر کردم، که بروم همین طبقه‌های پایین، پیراهن بخرم، بدهم به آشپزها، بگویم نیمه شعبان عیدی شما. منتها پیراهنی که می‌دهی، نگو من خریدم، بگو قرائتی داده، من به اسم تو این کار را کردم، چون گفتم بگویم قرائتی داده، این‌ها شاید بیش‌تر خوشحال بشوند، چون تو را می‌شناسند، وگرنه خواهند گفت یک زوّار داده، ولی خواهند گفت قرائتی داده، بیش‌تر خوشحال می‌شوند. پس من این کار را کردم به نیّت تو، خواهند آمد، خواهند گفت تشکر. اگر آشپزها آمدند تشکّر کردند، هیچی نگویی. گفتم: باشه. یک مرتبه جا خوردم، گفتم: یا مهدی، ای امام زمان تو چه کسی هستی؟! یک متر راه نرفتم، یک ریال پول خرج نکردم، به احدی یک کلمه نگفتم، این حاجی کجایی بود؟! کدام شهر بود؟! چه‌طور الآن به ذهنش آمد؟! این هم پیراهن، نه چیز دیگر! مغازه‌های پایین بخرد، نه جای دیگر! به آشپزها بدهد، نه کسی دیگر! یعنی مو به مو همان که به ذهن من گذشت، این انجام داد.
امام زمان این است، نیّت کنید، کار برایش بکنید، خودش تاب‌هایش را باز می‌کند، پیچ. البتّه این لازم نیست این برای همه، همیشه باشد، ممکن است آدم ده بار متوسّل بشود، چند بارش هم مستجاب نشود. خیّاط لازم نیست برای همه مردم بدوزد، همین که چند دست دوخت، پیداست خیّاط است. معنای معجزه این نیست که هر کی، هر چی گفت گوش بدهند.
یک وقت داشتم می‌رفتم تو حرم امام رضا مشهد بودیم، یک خانمی به من رسید، گفت: آقای قرائتی، من هر چی می‌گویم، امام رضا گوش نمی‌دهد، تا حالا یک دعایم مستجاب نشده! گفتم: خانم، اوّل تکلیفت را روشن کن، امام رضا، امام تو هست یا نوکر تو؟! گفت: نه امام من هست. گفتم: اگر امام هست، تو توقّع نوکری داری از او، هر چه تو بگویی او گوش بدهد، یعنی او نوکر من باشد. امامان ما گاهی معجزه نشان می‌دهند که بگویند ما وصل به یک جاهای دیگر هم هستیم، ولی معنایش این نیست که کارهایتان را ما انجام می‌دهیم، خودتان بلند بشوید.
از اولیای خدا مریض شد. گفت: من با دعا خوب می‌شوم. حضرت فرمود: دعای خالی فایده ندارد، باید دکتر بروی، دارو هم بخری. این کار را باید از مسیرش انجام داد.
2- قرائت دعای کمیل در شب نیمه شعبان
به هر حال نیمه شعبان، شب احیاء هست. دعای کمیلی که بورسش شب جمعه است، اصل دعای کمیل مال نیمه‌ی شعبان است، منتها گفته‌اند شب‌های جمعه هم بخوانید، ولی ورود دعای کمیل مال نیمه‌ی شعبان است. حالا من چون اسم امام زمان را بردم، یک دعا می‌کنم، شما هم آمین بگویید:
خدایا به آبروی امام زمان از الآن تا ابد افکار و رفتار و گفتار و حرکات ما را آن‌گونه قرار بده که هر وقت حضرت مهدی به ما توجّه کرد، لذّت ببرد. [الهی آمین]
این مسئله‌ی امام زمان لذّت ببرد را هم از یکی از علما یاد گرفتم. باز تو حرم امام رضا بودیم در یک سالی، یکی از علما آمد رد بشود. گفت: آقای قرائتی چند سال است طلبه‌ای؟ گفتم: از اوّل پانزده سالگی طلبه بوده‌ام، شصت، هفتاد سال دارد می‌شود. البتّه آن زمان کم‌تر بود، چون چند سال پیش بود. گفت که: حضرت امیر وقتی یارانش را می‌دید، سلمان و ابی‌ذر و مقداد و میثم را می‌دید، حضرت امیر یارانش را می‌دید لذّت می‌برد، شده امام زمان تو را ببیند لذّت ببرد؟! این را گفت و رفت. ما منقلب شدیم که حرکات و نیّاتمان جوری باشد که حضرت مهدی از ما لذّت ببرد. کلمه پیام بود. این خیلی مهم است که امام زمان توجّه کند، لذّت ببرد.
ما می‌توانیم برای امام زمان صدقه بدهیم. صدقه که می‌دهی برای خودت، بگو برای سلامتی امام زمان. این یک کار، حدّاقل.
اسم مهدی تو همه خانه‌ها باشد. اصلاً ببینید فضای خانه، آدم چند تا بچّه داشته باشد، همه‌اش اسم اهل بیت بچرخد. زهرا، بیا آقا جان. فاطمه خانم، بیا آقا جان. مهدی جان بیا آقا جان. این اسم مهدی فضای خانه با مهدی و زهرا آشنا بشود. چرا اسم دیگر می‌گذاریم؟ اسم‌های دیگر چه امتیازی دارد که ما آن امتیاز را از دست می‌دهیم. اسم مهدی.
3- پرداخت خمس و سهم امام زمان علیه‌السلام
امام زمان را شریک کنیم در کارهایمان. خدا شریک کرده، گفته: هر چی درآمد داری بیست درصدش مال امام زمان. جانشین امام زمان را هم گفته خودت انتخاب کن. مرجع تقلید این‌طور نیست که بگویند که از کی باشد، از کی نباشد، هر کسی را که خبرگان گفتند، هر کسی را که علمای شهرها گفتند، هر کسی را که حوزه‌های علمیه گفت و فکر هم نکنیم که آن‌ها برای خودشان می‌خواهند. باز این را من باید بگویم، حالا چون بعد فوت است، طوری نیست بگویم، اگر حیات بود، یک خورده مشکل داشتم گفتن. بنده خدایی آمد خدمت آیت الله صافی، گفت: من دو سال است سهم امام به شما نمی‌دهم، علّتش هم این است که یک مشکلی پیش آمده برایم توی یک مسئله‌ای، توی بنّایی و فلان گیر کردم و لذا امسال دیگر اضافه نداشتم، چون اضافه نداشتم، خمس به من تعلّق نگرفت. این را شنیدم با گوش خودم. آیت الله صافی فرمود: کسانی که به من پول می‌دهند، من خوشحال نمی‌شوم به من پول داده‌اند، خوشحال می‌شوم این بدهی‌اش را داد، نه من گرفتم، او بدهی‌اش را نسبت به حضرت مهدی داد.
یعنی ما این مقدار حضرت مهدی را دوست داشته باشیم که بگوییم صد تومان به ما دادی، بیست تومانش را می‌خواهیم بدهیم. لذّت ببریم از خمس دادن، لذّت ببریم از نماز خواندن، لذّت ببریم از قرآن خواندن، لذّت ببریم از کمک به مردم. حضرت امیر که در خانه‌ی فقراء چیزی می‌داد، لذّت می‌برد، با علاقه این کار را می‌کرد.
به هر حال، راجع به حضرت مهدی شب نیمه‌ی شعبان چند جمله هست، من بگویم. یکی که بعضی روایت داریم که امام زمان وقتی ظهور می‌کند که مردم چنین بشوند، چنان بشوند، چنین بشوند، چنان بشوند، آدم وقتی این روایات را می‌خواند می‌گوید پس حالا حالاها امام زمان نخواهد آمد! چون مثلاً باید زمانی باشد که زن‌ها این‌طور باشند، مردها این‌طور باشند، خب حالا حالاها پس امام زمان نمی‌آید! مثل این‌که مثلاً بگوییم امام زمان وقتی ظهور می‌کند که در هر شهری یک اسلام‌شناس درجه یک باشد، یعنی یک مطهّری باشد، تو هر شهری یک مطهّری! تو دنیا چه‌قدر شهر است؟! یعنی میلیون‌ها مطهّری، پس حالا حالاها نمی‌آید! اگر هر شهری!
من این سؤال را داشتم، رفتم پهلوی یکی از علمای پیرمرد، خدا رحمتش کند. گفتم: این شرایطی که برای امام زمان می‌گویند، پس حالا حالاها نمی‌آید، برای چی به ما می‌گویید منتظر باشید؟! ایشان یک حدیث آورد آن حل می‌کند. حدیث داریم امام زمان که می‌خواهد ظهور بکند، کارهایش را خدا «لَيُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ» (كمال الدين، ج‏ 2، باب 36، ح 1، ص 377): خدا یک شبه درست می‌کند. یعنی با یک فرمول می‌گویی حالا حالا‌ها نمی‌آید، ولی با یک فرمول حلّه. آقا شن‌های طبس چند ساعته حل کرد قصّه‌ی آمریکا را؟! قارون چند دقیقه کشید رفت زیر خاک؟! فرعون چند لحظه شد غرق شد؟! ابابیل چند لحظه شد شهر را زیر و رو کرد؟! در قوم لوط چند لحظه شد شهرشان زیر و رو شد؟! مگر خدا زمان می‌خواهد؟! بله، این شرایط هست، اما خدا می‌تواند همه‌ی کارها را در هم بپیچد.
4- معنای درست ظهور امام زمان علیه‌السلام
مسئله‌ی دوّم معنای انتظار چیست؟ این معنای انتظار را هم خدمتتان بگویم. من این را از مرحوم مطهّری شنیدم، توی یک سفری که در ماشین در خدمتش بودیم، ایشان هم از مرحوم راشد. راشد دانشمندی بود در زمان شاه، تو رادیو صحبت می‌کرد، صحبت‌هایش هم صحبت‌های خوبی بود. مطهّری می‌گفت: راشد مثلش را زده. این قصّه از مطهّری، مطهّری از راشد است. بیان مرحوم راشد تو رادیو این بود که: انسان زمستان که می‌شود به فکر این است که هوا گرم بشود، اما هیچ کس زمستان نمی‌لرزد بگوید بنشینیم یخ کنیم، چه خبره تابستان خواهد آمد. بله، این هست.
شب که هست، همه چراغ روشن می‌کنند، منتها منتظر هستیم خورشید هم بزند، نور خورشید بشود. منتظر خورشید بودن معنایش این نیست که تاریکی بنشین، منتظر تابستان بودن معنایش این نیست که بلرزیم و یخ کنیم، منتظر خورشید هستیم، اما چراغ هم روشن می‌کنیم، منتظر تابستان هستیم، اما زمستان هم کرسی و بخاری و شوفاژ را هم داغش می‌کنیم، منتظر امام زمان هستیم ولی باید فعّال هم باشیم و لذا در روایت داریم: «أَفْضَلُ أَعْمَال» (كمال الدين، ج‏ 2، باب 36، ح 1، ص 377): یعنی بهترین عمل انتظار است، وگرنه می‌گفت: «أفضَلُ حالات». اگر یعنی بنشین دست زیر چانه‌ات بگذار، بنشین منتظر آقا باش، یعنی چه؟ می‌گفت: «أفضَلُ حالات»، بهترین حالات. بهترین حالت این است که آدم منتظر باشد. در حدیث نمی‌گوید که بهترین حالات، «أفضَلُ أحوال»، می‌گوید: «أَفْضَلُ أَعْمَال»، پیداست انتظار یک عمل است. انتظار که عمل است باید خودمان بسازیم.
5- شرایط ظهور امام زمان علیه‌السلام
برای ظهور امام زمان سه تا شرط دارد. دو تا شرط است، یکی‌اش نیست:
– شرط اوّل این است که باید یک رهبری باشد که بتواند دنیا را اداره کند. این رهبری که بتواند دنیا را اداره کند، آن ولیّ الله الأعظم حضرت امام زمان علیه السلام هست. این رهبرش را خدا ذخیره کرده.
– یک قانون هم می‌خواهیم که هی پیش و پس نشود، صبح بگویند خیابان را یک طرفه، عصر بگویند دو طرفه است. امروز بگویند مالیات از این بگیریم، مالیات نگیریم، یعنی سردرگم، هی هر روز یک قانون تصویب می‌شود. یک قانون می‌خواهیم که صد‌در‌صد سالم باشد، یک آدم می‌خواهیم که صد‌در‌صد سالم باشد. قانونش هست قرآن، رهبرش هست حضرت مهدی.
– یک آمادگی می‌خواهد،
داریم نزدیک می‌شویم. بالأخره نزدیک می‌شویم. ما مراجعی را دیدیم، علمایی را دیدیم، رزمندگانی دیدیم، مخلِصینی دیدیم، خانواده‌های شهدایی دیدیم، دانشمندانی را دیدیدم که خیلی راه را نزدیک می‌کند، می‌گوییم پس اگر مثل این است، می‌شود. یک وقتی که مردم می‌گفتند مرگ بر شاه، پیرمردی بود، می‌گفت: چی می‌گویید بچّه‌ها مرگ بر شاه؟! آدم مستأجر خانه‌اش را نمی‌تواند از خانه‌اش بیرون کند، شما می‌خواهید شاه را از مملکت بیرون کنید؟! نمی‌شود، نگویید! جانتان در خطر است! بعد که انقلاب شد، به او گفتند: دیدی شد؟! گفت: نه، باورم نمی‌آمد، ولی شد.
ممکن است بگویی امام زمان حالا حالا نمی‌آید، ولی شد. یک‌مرتبه خیلی چیزها عوض می‌شود، خود آدم حالش. دعای عید نوروز چی هست؟ یا «مُحَوِّل الحَولِ»، می‌گوییم: «حَوِّل حالَنا»، «حَوِّل حالَنا» یعنی چه؟ یعنی عوض بشود. جوان بوده تو خانه در پلو و ته دیگش، سیب‌زمینی ته دیگ دعوا می‌کرد با برادرش، آن می‌گفت: تو خوردی؟! او می‌گفت: من نخوردم، تو خوردی! یعنی گاهی در یک سیب‌زمینی، تقسیم سیب‌زمینی دو تا برادر سر سفره با همدیگر دعوا می‌کنند، همین دو تا برادر می‌روند جبهه، جانشان را می‌دهند، یعنی حال عوض می‌شود، یعنی کسی که از سیب‌زمینی نمی‌گذرد، بعد می‌بینی از جان خودش می‌گذرد. یعنی اگر خدا اراده کند، می‌شود.
6- رجوع به عالمان متقی در دوران غیبت
الآن هم که ما دستمان به امام زمان علیه السلام نمی‌رسد، به ما گفته‌اند بروید دنبال فقیه با سه شرط. فقیه باشد، اما فقیه غیر عالم است. عالم یعنی می‌داند، فقیه یعنی عمیق می‌داند. علمای درجه یک. به هر عالمی نمی‌شود گفت فقیه. ولایتِ فقیه غیر از علما هستند.
اوّل فقیه باشد یک. عادل باشد، یعنی از او گناه کبیره و اصرار بر صغیره ندیده باشند. یک کسی که هفتاد، هشتاد سال گناهی از او ندیده‌اند.
و فقیه هست، عادل هست. «مُخالِفاً لِهَواه» (التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص 300)، مخالف هوای یعنی دنبال هوسش نمی‌رود، طبق وظیفه‌ی شرعی‌اش انجام می‌دهد، هر کس، هر چه می‌خواهد بگوید، بگوید.
به ما گفته‌اند زمانی که دستتان به ما نمی‌رسد مجتهدِ عادل. خود زمان امام‌ها هم این کار را می‌کردند هان. مثلاً زکریّا بن آدم زمان امام رضا بود. امام رضا به مردم قم نوشت: شما زکریّا بن آدم دارید، سؤالاتتان را از او بپرسید. یعنی خود امام زمان حضورش می‌گفت به زکریّا بن آدم. نسبت به عبدالعظیم حسنی، شهرری، که ثواب زیارت کربلا دارد، زیارت حضرت عبدالعظیم ثواب زیارت کربلا امید به آن هست، می‌گوید که شما عبدالعظیم حسنی هست شهرری، چرا سؤالاتتان را از من می‌پرسید از او بپرسید. یعنی خود امامان ما هم زمان حیاتشان افرادی را ارجاع می‌دادند به آن‌ها. یعنی ولایت فقیه چیز تازه‌ای نیست.
حالا گاهی وقت‌ها یک کلمات عوض می‌شود، قاطی می‌کنند که ولایت فقیه چی چی هست. از نظر عقلی هم چیز تازه‌ای نیست. سؤال عقلی می‌کنیم، کاری به دین نداشته باشیم. آیا جامعه رهبر می‌خواهد یا نمی‌خواهد، از نظر عقل؟ بله، نباشد هرج و مرج می‌شود. پس جامعه رهبر می‌خواهد. رهبر باید سنخ جامعه باشد، یا ضدّ جامعه؟ رهبر باید سنخ جامعه باشد، رئیس قصّاب‌ها باید قصّاب باشد، رئیس خلبان‌ها باید خلبان باشد، یعنی رهبر باید سنخش به سنخ مردم بخورد. جامعه‌ی اسلامی باید رهبرش هم اسلامی باشد. در اسلام‌شناس‌ها با سوادترینش بهتر است، یا متوسّطس؟ باسوادتره. پس برویم سراغ أعلم حتّی‌المقدور. خب حالا این أعلم‌ها طبق با هوسش عمل کند و نظریاتش روی هوسش باشد و تعصّب‌های محلّی، قومی، یا برای خدا باشد؟ نه، تعصّبی هم نداشته نباشد. خب این می‌شود ولایتِ فقیه، یعنی کسی که فقیه باشد، عادل هم باشد، تعصّب خاصّی هم نداشته باشد، مخالف هوایش باشد. خب این همان ولایت فقیه همان است.
به هر حال تولّد امام زمان را تبریک می‌گویم. توسّل به امام زمان، نام امام زمان، سهم امام زمان، نائب امام زمان، این‌ها همه بحث‌هایی هست که در این زمینه می‌شود مطرح کرد.
خب مسئله‌ای دیگر. حالا یک چیزی هم می‌خواهم بگویم تقریباً برای خواص خوب است، ولی حالا ان‌شاءالله روان می‌گویم برای همه معلوم بشود. شما وقتی خوابت می‌گیرد، این مژه‌ات را می‌توانی نگه داری؟ هی خوابت می‌گیرد، هی با زور این پلک را بلند می‌کنی، باز خوابت می‌گیرد. حالا مژه‌ات را نگه نداشتی، سرت را می‌توانی نگه داری؟ هی خوابت می‌گیرد. یعنی ما قدرت نداریم، مژه‌مان را نگه داریم، مژه نمی‌دانم یک مثقال هست یا نه، سرمان را نمی‌توانیم نگه داریم، حالا سرمان چند گرم، کیلو. ما مژه و سر را نمی‌توانیم نگه داریم، ولی شما وقتی می‌روی حرم امام، به امام می‌گویی: «بِكُمْ»، ای امام، توسّط شما، «يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ» (مفاتیح‌الجنان، فرازی از زیارت جامعه‌ی کبیره)، ای امام رضا، ای امام جواد، ای امام زمان، شما کسی هستید که خداوند توسّط شما «يُمْسِكُ السَّماءَ»، آسمان‌ها، کرات آسمانی را نگه داشته. من مژه‌ام را نمی‌توانم نگه دارم، آن چه قدرتی هست که کرات آسمانی را نگه داشته؟! البتّه کار، کار خداست، اما خدا کار باواسطه می‌کند.
یک جمله هم برای وهّابی‌ها بگویم. این وهّابی‌ها غیر از سنّی‌ها هستند هان، سنّی‌ها، ما با سنّی‌ها مشکلی نداریم. میلیون‌ها سنّی تو ایران با هم زندگی می‌کنیم، الحمدلله، هیچ مشکلی نداشتیم، اما وهّابی‌ها می‌گویند شما منحرفید، یعنی به شیعه. چرا می‌گویید یا حسین، یا ابالفضل، یا مهدی. نیمه‌ی شعبان می‌گویید یا مهدی، چرا می‌گویید یا مهدی؟ یا صاحب الزمان. چرا می‌گویید: یا صاحب الزمان؟ بگویید یا الله. غیر از یا الله می‌گویند مشرکید.
7- پاسخ به شبهه وهابیون درباره توسل به امامان علیهم‌السلام
ما حرفی که با این‌ها داریم یک جمله هست که خواهش می‌کنم این را زیادی گوش بدهید، چون ممکن است بعداً نشنوید.
[پای تخته] یک آیه هست: «يُحْيِي الْأَرْضَ» (روم/ 19 و حدید/ 17).
یک آیه‌ای داریم: «يُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ» (روم/ 24). هر دویش تو قرآن هست.
«يُحْيِي الْأَرْضَ»: یعنی خداوند زمین را احیاء می‌کند، زمین زنده می‌شود. یک آیه داریم غیر از «يُحْيِي الْأَرْضَ»، یک «بِهِ» هم دارد، این «بِهِ» یعنی چه؟ یعنی توسّط باران. یعنی خدا زنده می‌کند، اما به واسطه‌ی باران. یعنی کار، کار خداست. امام زمان از خدا می‌خواهد. وقتی ما می‌گوییم، بگذار یک چیز دیگر بگویم یادم آمد. شما مسجد جمکران که می‌روی، یا نماز امام زمان که می‌خواهی بخوانی، صد مرتبه می‌گویی: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعين‏»، «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» یعنی خدایا فقط بندهی تو هستم، آن وقتی هم که به امام زمان متوسّل می‌شویم، می‌گوییم بنده‌ی تو هستیم. یعنی درست است مسجد جمکران یا نماز صاحب الزمان صد بار به خدا می‌گوییم «إِيَّاكَ نَعْبُدُ»، فقط بنده‌ی تو، فقط بنده‌ی تو، فقط بنده‌ی تو، فقط بنده‌ی تو، فقط بنده‌ی تو، صد بار می‌گوییم فقط بنده‌ی تو. منتها خب بنده‌ی او هستیم، یعنی در توسّل به امام زمان هم می‌گوییم فقط خدا. در آنجا هم که می‌گوییم فقط خدا باز می‌گوییم.
حالا فقط خدایش را را برایتان بگویم. عرض کنم به حضور شما که. [پای تخته] آیه‌ای داریم: «يَطيرُ بِجَناحَيْه‏» (انعام/ 38). آیه‌ای داریم: «ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللَّه‏» (نحل/ 79).
آیه‌ای دیگر داریم: «ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمن‏» (ملک/ 19).
یک خورده فنّی است، دقّت کنید، ولی اگر دقّت کنید، شیرین است. این‌ها سه تا آیه قرآن است. «يَطيرُ»، طیران، به هواپیما می‌گویند طیّاره، می‌پرد. «يَطيرُ»: می‌پرد. «جَناحَيْه‏»، یعنی بال. پرنده با بال‌هایش می‌پرد.
آیه‌ای دیگر داریم می‌گوید پرنده را هیچ کس نگه نداشته، «إِلاَّ اللَّه‏»، «إِلاَّ اللَّه‏» یعنی فقط خدا. «إِلاَّ الرَّحْمن‏» یعنی فقط خدا. پس دو جا می‌گوید فقط خدا، اینجا می‌گوید همراه با بال. یعنی فقط خدا حفظ می کند، اما خدا هم که حفظ می‌کند توسّط بال. فقط خداست اما خدا هم که می‌دهد، توسّط اولیای خودش می‌دهد. «يُحْيي‏ بِهِ الْأَرْض‏» (روم/ 24)، با باران، خدا زمین را زنده می کند، اما با باران. خدا این مرض را شفا می‌دهد، اما توسّط دعای امام زمان، توسّط دعای آن مرد خدا. پس اشکال ندارد ما متوسّل به اهل بیت بشویم، اما خدا را هم فراموش نکنیم. یعنی کار را فقط خدا انجام می‌دهد، منتها خدا وسائطی دارد.
گاهی یک چیزهایی را بد معنا می‌کنند. آمده می‌گوید: آقا مگر خدا بالای آسمان است؟ می‌گوییم: نه. می‌گوید: اگر خدا آسمان نیست، پس چرا دستتان را همچین می‌کنید؟! می‌گوییم: آقا این معنایش این نیست که خدا آسمان است، معنایش این است که من سؤال می‌کنم، آدمی که سؤال می‌کند، دستش را دراز می‌کند. اگر برای آسمان خدا بود، همچین می‌کردیم. همچین یعنی خدا آسمان است. من همچین که نکردم که بگویم خدا آسمان است، همچین کردم، یعنی من گدا هستم، این علامت گدایی و سؤال من است، علامت مکان خدا نیست. اگر یک جا داریم: «یُحیی بِهِ»، یک جا هم داریم: «یُحیِی الأرض»، «بِهِ» ندارد. یک جای قرآن می‌گوید خدا به واسطه‌ی باران، یک جا خدا می‌گوید خدا زمین را سبز می‌کند، می‌تواند به واسطه‌ی باران باشد، ممکن است چیز دیگری باشد.
خدایا هر چه به عمر ما اضافه می‌کنی، به ایمان و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکت کار ما بیفزا.
رفتار و گفتار ما را همان‌طور که قبلاً هم گفتم آن‌گونه قرار بده که هر وقت حضرت مهدی به ما توجّه می‌کند، یا شاد بشود، یا اگر لاأقل شاد نمی‌شود، از رفتار و گفتار ما عصبانی نشود. قلب آقا را برای همیشه از همه‌ی ما راضی بفرما.
حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها، نسل نو را حفظ کن.
تو مملکت ما سه گروه هستند. نیمه‌ی شعبان دعا می‌کنیم آمین بگویید. در مملکت ما سه گروه هستند: افرادی می‌خواهند خدمت کنند، همه‌ی الطاف خودت را بر آن‌ها سرازیر بفرما؛
افرادی می‌خواهند خیانت کنند، خدایا دستشان را قطع کن؛
افرادی نه خادمند، نه خائن، دنبال موج می‌روند، هر روزی دنبال یک حرف می‌روند، آن‌ها را هم از انواع خطرها حفظ بفرما.
قلب امام زمان و شهدا از ما راضی بفرما.
آن‌چه شب نیمه‌ی شعبان و ماه رمضان آینده به خوبان تاریخ خواهی داد، به آبروی همان خوب‌ها، همه‌ی آن‌ها را به همه‌ی ما مرحمت بفرما.
از فیوضات شعبان و رمضان ما را محروم ندار.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها