0

موسيقي آلماني(Pflaster)

 
kasra58
kasra58
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 1055
محل سکونت : آذربایجانشرقی

موسيقي آلماني(Pflaster)
سه شنبه 28 دی 1389  2:57 PM

 
این ترانه متعلق به گروه Ich+Ich (من و من) از البوم Gute Reise است که در سال 2009 منتشر شده است. آهنگ رو می‌تونید از اینترنت دانلود کنید یا بخرید. 

آهنگ Pflaster(چسب یا گچ!) یک آهنگ پاپ با موسیقی گیراست که ترانه آن به نسبت یک ترانه پاپ شاید کمی در ابتدا سخت به نظر برسد...

امیدوارم از آن لذت ببرید...

 

 

===========================================================

Ich hatte schon längst keine Hoffnung mehr
Doch jemand hat dich geschickt, von irgendwo her
Du hast mich gefunden,
in der letzten Sekunde.

خیلی وقت بود که دیگر امیدی نداشتم
ولی کسی تو را از جایی فرستاد
تو مرا پیدا کردی
در آخرین ثانیه

Ich wusste nicht mehr genau was zählt
Nur: es geht nicht mehr weiter, wenn die Liebe fehlt
Du hast mich gefunden,
in der letzten Sekunde.

من درست نمی‌دانستم چه چیزی مهم است
فقط: چیزی پیش نمی‌رود وقتی عشق نباشد
تو مرا پیدا کردی
در آخرین ثانیه

Du bist das Pflaster für meine Seele
Wenn ich mich nachts im Dunkeln quäle
Es tobt der Haß dann, vor meinem Fenster
Du bist der Kompass wenn ich mich verlier’,
du legst dich zu mir wann immer ich frier’
Im tiefen Tal wenn ich dich rufe, bist du längst da.

تو برای روح من (مثل) چسب بودی
وقتی من شب‌ها در تاریکی زجر می‌کشیدم
این نفرت است که بیرون پنجره‌ام طقیان می‌کند
تو قطب‌نمایی وقتی من گم می‌شوم
تو کنارم می‌ایی هر زمان که سردم
در دره عمیق وقتی من تو را صدا می‌کنم تو از قبل انجا بودی

Ich hatte schon längst den Faden verloren,
es fühlte sich an wie umsonst geboren,
ich hab dich gefunden,
in der letzten Sekunde.

خیلی قبل من ریسمان را گم کرده بودم
حس می‌کردم بی دلیل متولد شدم
من تو را پیدا کردم
در آخرین ثانیه

Und jetzt die Gewissheit, die mir keiner nimmt,
wir waren von Anfang an füreinander bestimmt,
wir haben uns gefunden,
in der letzten Sekunde.

و حالا این اطمینان که چیزی من را دور نخواهد کرد
ما از ابتدا برای هم در نظر گرفته شده بودیم
ما همدیگر را پیدا کردیم
در آخرین ثانیه

Du bist das Pflaster für meine Seele
Wenn ich mich nachts im Dunkeln quäle
Es tobt der Haß dann, vor meinem Fenster
Du bist der Kompass wenn ich mich verlier’,
du legst dich zu mir wann immer ich frier’
Im tiefen Tal wenn ich dich rufe, bist du längst da.

تو برای روح من (مثل) چسب بودی
وقتی من شب‌ها در تاریکی زجر می‌کشیدم
این نفرت است که بیرون پنجره‌ام طقیان می‌کند
تو قطب‌نمایی وقتی من گم می‌شوم
تو کنارم می‌ایی هر زمان که سردم
در دره عمیق وقتی من تو را صدا می‌کنم تو از قبل انجا بودی

Bevor du kamst war ich ein Zombie,
gefangen in der Dunkelheit,
du holtest mich aus meinem Käfig,
dein heißes Herz hat mich befreit.

قبل از اینکه تو بیایی من یک جسد بودم
زندانی تاریکی
تو من را از قفسم بیرون کشیدی
قلب گرم تو به من آزادی داد

Du bist das Pflaster für meine Seele
Wenn ich mich nachts im Dunkeln quäle
Es tobt der Haß dann, vor meinem Fenster
Du bist der Kompass wenn ich mich verlier’,
du legst dich zu mir wann immer ich frier’
Im tiefen Tal wenn ich dich rufe, bist du längst da.

تو برای روح من (مثل) چسب بودی
وقتی من شب‌ها در تاریکی زجر می‌کشیدم
این نفرت است که بیرون پنجره‌ام طقیان می‌کند
تو قطب‌نمایی وقتی من گم می‌شوم
تو کنارم می‌ایی هر زمان که سردم
در دره عمیق وقتی من تو را صدا می‌کنم تو از قبل انجا بودی
 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها