0

همه درعجبیم از آن روضه و چای شفابخش!

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

همه درعجبیم از آن روضه و چای شفابخش!
دوشنبه 7 شهریور 1401  4:20 PM

​​​​​​

همه درعجبیم از آن روضه و چای شفابخش!

شاید این روزها، تنوع هیات‌ها و مجالس عزاداری، نقش روضه های خانگی را در عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) کمرنگ تر از گذشته کرده باشد اما هنوز هم روضه‌های خانگی جایی است ساده و بی آلایش که می‌تواند خانم های همسایه را دور هم جمع کرده و بساط یک عزاداری بی ریا را مهیا کند.

همه درعجبیم از آن روضه و چای شفابخش!
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  

گروه زندگی-نفیسه خانلری: می‌دانستم به موقع نمی رسم اما با این حال دلم آنجا بود. به محض آنکه وارد مجتمع شدم، قدم هایم را تندتر کرده و راه خانه همسایه را درپیش گرفتم. آخرین نفرات هم درحال رفتن بودند. زیرلب گفتم:«حیف شد، امروز رو از دست دادم.» دیگر وقت داخل رفتن نبود اما ادب حکم می کرد، حالا که تا اینجا آمده ام سلامی بدهم و التماس دعایی بگویم. خانم بانی بعد از سلامی گرم، مرا به داخل دعوت کرد اما الان که روضه تمام شده بود، دیگر چه فایده ای داشت؟ این پا و آن پا می کردم و ته دلم می‌خواست چند قدم جلوتر بروم تا کمی بیشتر بوی اسپند را استشمام و حال و هوای خانه را لمس کنم که همان موقع، یک تعارف دیگر، کار را برایم آسان کرد.

خ

بفرمایید؛ دعوتید به یک چای روضه

این خانه جاذبه عجیبی دارد! پرچم های سیاه مزین به نام اباعبدالله، کتاب‌های دعا و تسبیح های سبز رنگ و مهم‌تر از همه حال و هوای خوب بعد از روضه که انرژی اش را کاملا احساس می کردم، همه و همه مرا به داخل می خواندند. آخرین نفر هم خداحافظی کرد و من ماندم و خانم بانی که خودش هم مداح مجالس  است. با کمی تعلل گوشه ای نزدیک در خروجی نشستم. بعد از یک روز پرتنش، دیوارهای سیاهپوش و مزین به نام اباعبدالله الحسین(ع)، عجیب حالم را خوب می‌کردند. همیشه برایم همین طور بوده؛ وقتی پا به مجلس اهل بیت(ع) می گذارم، انگار همه مشکلات زندگی رنگ می بازند و امید عجیبی در دلم رخنه می‌کند.«به روضه نرسیدی اما چای روضه هنوز تمام نشده! برای رفتن عجله نکن‌» با صدای صاحبخانه به خودم آمدم. با یک فنجان چای و چند شیرینی که ظاهرا نذر یکی از همسایه ها بود مقابلم نشست. «این هم روزی امروز ما. چه سعادتی بیشتر از اینکه که آقا تو را به چای روضه دعوت کند؟!» نمی‌دانم شاید زیادی به خودم بالیدم اما حداقل از این مطمئن بودم که اگر او نخواهد، حتی جرعه ای از این برکت نصیب هیچ احدی نخواهد شد.

خ

 چای روضه شفاست!

این چای روضه حکایت ها دارد و به قول مرحوم حاج مهدی دانایی«چای روضه شفاست. با بقیه چیزها فرق دارد و نباید از آن گذشت.» راست می گفت، چای روضه آنقدر شفا هست که وقتی از کودکی، وجودت را با یک فنجان چای روضه متبرک می کنی، تا آخر عمر نمک گیر خاندانی می شوی که همه عشق اند و معرفت. مهم این است که از چای روضه چه بخواهی؟ شاید همین که زیرسایه آل الله باشی، قدم در راه اهل بیت (ع)بگذاری، فرق حلال و حرام را بدانی و خلاصه دست از پا خطا نکنی، همان شفایی باشد که حاج مهدی دانایی می‌گفت. البته شاید هم شفایی باشد برای آخرت. چه بساکه این برکت را در بیان رسول اکرم(ص) هم می توان جست و جو کرد. گفته می شود، زمانی که از پیامبر در رابطه با آیه ربنا آتنا فی الدنیا حسنه...سوال می پرسند، حضرت می فرمایند:«وقتی چندتا از مسلمین دورهم جمع می شوند و ذکر خدا و ما اهل بیت را می گویند، این حسنه دنیا و حسنه آخرت را پشت سرش دارد.»

خ

 

روضه می‌تواند یک مستمع داشته باشد

«جات خالی بود. البته امروز ۷، ۸ نفر بیشتر نبودیم اما بازم خداروشکر که بالاخره امسال تونستیم بعد دوسال، در و دیوار این خونه رو به ذکر حسین(ع) و ابوالفضل(ع) متبرک کنیم.» با حرف هایش یاد حرف روضه خانی قدیمی افتادم که می گفت سال های سال است به محله ای قدیمی با کوچه پس کوچه هایی تو در تو می رود تا در خانه پیرزنی تنها و فقیر روضه بخواند. می گفت: «۴۰ سال است به این خانه می آیم. گاهی دو سه نفر از همسایه ها هستند و گاهی خودش تنهاست اما برای ما فرقی ندارد. مهم این است که روضه اباعبدالله خوانده شود و خود اهل بیت نظری کنند. حالا می خواهد یک مستمع باشد یا هزارنفر! حضرت زینب(س) کاری به جمعیت ندارند و اگر خلوص ببینند، حتما می آیند...»؛ روضه های خانگی، سنتی قدیمی است و اساسا متعلق به زنان. شاید حالا بعضی ها بیایند و ادعا کنند که روضه های خانگی فقط مختص به خانم ها نیست اما به هرحال در این گزارش منظور ما همان روضه هایی است که از قدیم الایام در خانه ها برپا می شد و خانم های همسایه، مستمعین اصلی آن بودند. روضه هایی بی آلایش که همه چیز فقط در یک عزاداری ساده خلاصه می شد و یک فنجان چای و یک حبه قند. شاید این تصویر با آنچه امروز از جلسات خانگی می بینیم خیلی هم خوانی نداشته باشد اما واقعیت همین بود. درست مثل چیزی که حالا در این خانه مرا جذب خود می کند. یعنی سادگی روضه، دوری از تشریفات و یکرنگی عزاداران؛ اینجا فقط پلی است‌‌ برای اتصال؛ درست همانطور که در روایات می خوانیم:«خانه ای که در آن روضه اهل بیت باشد، به عرش وصل می شود.»

خ

جایی که حاجت دیگران می شود حاجت خودمان

هرروزی که همسایه ای با دست پر به این روضه می آید، می دانم که یا حاجت روا شده و یا حاجتی دارد و به کرم سیدالشهدا دل بسته است. حسن این نذری ها در این است که ساده اند و صاحب نذر را به زحمت نمی اندازند. گاهی یک شکلات، گاهی یک شیرینی و گاهی هم کاسه ای عدسی... « راستی امروز یک مهمان کوچک داشتیم. برایش نذر صلوات گرفتیم. اگر خواستی تو هم شرکت کن.» می دانم کدام بچه را می گوید. چندسالی است با سرطان دست و پنجه نرم می کند و این روضه، آرامشی برای قلب ناآرامشان است. این روضه های خانگی، جایی است برای گره زدن دل ها به آن هایی که درد و رنجی دارند و تقرب به خاندانی که اگر نظری کنند، همه ناممکن ها ممکن می شود. « من هم 2 هزارتا صلوات می فرستم؛ خداکنه هرچی زودتر از صاحب همین مجلس شفاشو بگیره.»

 

همه با هم برای خدمت در آستان اهل بیت

در حالی که ذهنم حسابی مشغول آن کودک بیمار شده، نگاهم به آشپزخانه می افتد. همان آشپزخانه ای که درب آن به روی همه باز است تا اگر کسی می خواهد، بیاید و خدمتی کند. بانی مجلس نه تنها مشکلی با این موضوع ندارد، بلکه این آشپزخانه را گوشه دنجی برای حاجت روایی کسانی می داند که سراپا شوق خدمتند. مثل همیشه استکان ها و بشقاب ها، شسته شده و مرتب در جای خود قرار گرفته اند و کار زیادی برای صاحبخانه نمانده؛ در این روضه خانگی، هیچ وقت هیچ کاری روی زمین نمی ماند. یکی چای می ریزد، یکی پذیرایی می کند و دیگری ظرف ها را می شوید؛ خلاصه هرکس گوشه ای از کار را می گیرد تا ارادتش به اباعبدالله را نشان دهد. بعضی ها هم که کلا نذر خدمت می کنند و مثلا در تمام روزها به تنهایی مسئولیت شستن ظرف ها و یا ریختن چای را برعهده می گیرند که این ها همه از برکات روضه های خانگی است و روح آدم را جلا می دهد.

«وقت خوردنشه، سرد نشه». چای خوشرنگ و بویی که به قول قدیمی ها روضه برآن خوانده شده را جرعه جرعه سر می کشم تا طعم بی نظیرش را کاملا حس کنم. این چای با همه چای ها فرق دارد، این چای، شفاست! و آدم را هوایی می کند. ناخودآگاه یاد فنجان های چای موکب های اربعین می افتم و زیر لب زمزمه می کنم:«خدایا به برکت همین چای، اربعین امسالمان را  در مسیر رسیدن به امام حسین (ع) رقم بزن...»

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها