0

امید و امیدواری در کلام رهبری

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

امید و امیدواری در کلام رهبری
سه شنبه 28 تیر 1401  12:12 PM

امید و امیدواری در کلام رهبری

امید و امیدواری

گاهی روی یک مشکل خاص که چندان هم مهم نیست مدام تکیه میکنیم، مدام تکرار میکنیم، مدام میگوییم، مدام مرثیه‌خوانی میکنیم، امید در دل جوان فرو می‌نشیند،‌ امید کم‌فروغ میشود در دل جوانها؛ این غلط است۱۳۹۸/۰۷/۱۷

نقشه دشمن, هدف دشمن, اعتماد متقابل مردم و نظام, اعتماد مردم به مسئولان, بی اعتماد کردن مردم به مسئولین, جدا کردن مردم از نظام, دشمن‌شناسی, دشمن

از هدفهای دشمن، بی‌اعتماد كردن مردم به مسئولین كشور است؛۱۳۸۸/۱۱/۰۶

بیانات در دیدار کارگزاران نظام


اعتماد مردم به مسئولان, بی اعتماد کردن مردم به مسئولین

امروز هر کس که مردم را ناامید کند و به خود، به مسئولین و به آینده بى‌اعتماد کند، به دشمن کمک کرده.۱۳۸۶/۰۱/۰۱

بیانات‌ در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی


جدا کردن مردم از نظام, اعتماد مردم به نظام اسلامی, بی اعتماد کردن مردم به مسئولین, دشمن‌شناسی, هدف دشمن, تلاش دشمن, نقشه دشمن, دشمن

از مسائلی که دشمنان به‌شدّت دنبال آن هستند، سلب اعتماد مردم از کارایی نظام است.۱۳۸۲/۰۲/۲۲

بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی


شبهه‏‌افکنی, بی اعتماد کردن مردم به مسئولین, اعتماد مردم به نظام اسلامی, اعتماد مردم به قوه قضائیه, شایعه‌پراکنی

از راههای بی‌اعتماد کردن مردم، همین شایعه‌پراکنیها و حرفهایی است که از روی بی‌مسؤولیتی زده می‌شود.۱۳۷۷/۰۴/۰۷

بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی

 

امروز هر كس كه مردم را ناامید كند و به خود، به مسئولین و به آینده بی‌اعتماد كند، به دشمن كمك كرده است.۱۳۸۶/۰۱/۰۱

بیانات‌ در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی


فرصت‌ها و تهدیدهای انقلاب اسلامی, اختلاف‌افکنی, یأس, ناامیدی از انقلاب اسلامی, امید مردم به آینده, بی اعتماد کردن مردم به مسئولین

خطر جدّی برای کشور عبارت است از آن مسائلی که ما به دست خودمان به وجود آوریم.۱۳۸۱/۰۱/۰۹

بیانات در پادگان دوکوهه‌

داره نظام جمهوری اسلامی با محبت و عطوفت مردم

نظامهاى دنیا سه گونه اداره مى‌شوند: (...)یک نوع نظام هم نظامى است که با محبت و عطوفت مردم اداره مى‌شود. باید مردم را مورد محبت و احترام قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. نظام ما تا حالا این‌گونه بوده است؛ بعد از این هم باید این‌طور باشد. بزرگترین بحرانها را هم همین عاطفه و محبت مردم از سر خواهد گذراند. یک‌وقت رئیس جمهور کشورى مى‌خواست مشکلات سیاسى خودش را براى من تشریح کند. او مى‌گفت که یکى از رؤساى جمهور گذشته‌ى ما شکر را یک قران گران کرد، علیه او کودتا شد و از بین رفت! من گفتم مشکل او این بوده که مردم را با خودش نداشته است. در مملکت ما، جنسهاى تثبیت‌شده گاهى قیمتشان ده برابر بالا مى‌رود، اما آب هم از آب تکان نمى‌خورد؛ چون مردم پشت سر دستگاهند و به دستگاه اعتماد دارند. گفتم مردم وقتى که پشت سر دستگاهند، ما هم مى‌آییم به آنها مى‌گوییم که مثلاً این جنس را قبلاً به این قیمت مى‌دادیم، اما حالا مى‌خواهیم گرانش کنیم؛ مردم قبول مى‌کنند. پنج، شش سال قبل به مردم مى‌گفتیم که همه باید به عنوان جهاد مالى به جنگ کمک کنند؛ مردم هم مثل مور و ملخ به طرف بانکها ریختند، تا به حساب مالى شوراى عالى پشتیبانى جنگ پول بریزند.
شما چگونه مى‌خواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند. اگر ما دنبال مسائل خودمان رفتیم، به فکر زندگى شخصى خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیت‌المال هیچ حدى براى خودمان قایل نشدیم - مگر حدى که دردسر قضایى درست بکند! - و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقى مى‌ماند؟ مگر مردم کورند؟ ایرانیان همیشه جزو هوشیارترین ملتها بوده‌اند؛ امروز هم به برکت انقلاب از هوشیارترینهایند؛ از هوشیارها هم هوشیارترند. آقایان! مگر مردم نمى‌بینند که ما چگونه زندگى مى‌کنیم؟
آن وقتى که جوان حزب‌اللهى ما به جهاد یا به سپاه یا به فلان وزارتخانه مى‌رفت و به او مى‌گفتند که چه‌قدر حقوق مى‌خواهى، مى‌گفت این حرفها چیست، مگر من براى حقوق آمده‌ام؟ اصرار مى‌کردند که بالاخره زندگى خودت و زن و بچه‌ات باید بگردد؛ یک چیزى بگیر. به نظر شما اینها افسانه است؟ به نظرم اگر شما بروید در دنیا این را نقل کنید، چنانچه کسى وضع چند سال قبل ما را ندیده باشد، خواهد گفت که افسانه است؛ ولى این واقعیت است. این رویداد، در همین ایران و در همین تهران و در همین وزارتخانه‌هاى ما اتفاق افتاد؛ یکى، دو مورد هم نبود. نماینده‌ى مجلس وقتى اول بار به او حقوق دادند، خجالت کشید حقوق را بگیرد! بعضى از دوستان ما در دوره‌ى اول نمایندگى مجلس، شرمشان آمد و ننگشان کرد که حقوق بگیرند! گفتند ما حقوق بگیریم؟!
برادران! من و شما داریم از آن ذخیره مى‌خوریم؛ فراموش نکنید، آن را مردم دیدند. نمى‌شود ما در زندگى مادّى مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند؛ مردمى که خیلیشان از اولیات زندگى محرومند. در این راه، از خیلى چیزها باید گذشت. نه فقط از شهوات حرام، از شهوات حلال نیز باید گذشت. نمى‌گویم مثل پیامبر باشیم، نمى‌گویم مثل امیرالمؤمنین - که شاگرد پیامبر بود - باشیم؛ که انسان آن مطالب را که مى‌خواند، تنش مى‌لرزد. امیرالمؤمنینى که زهدش در زندگى و دنیا مَثَل سایر است و مسلمان و غیرمسلمان آن را مى‌دانند، درباره‌ى پیامبر مى‌گوید: «قد حقّر الدّنیا و صغّرها و اهون بها و هوّنها» ؛ دنیا را تحقیر کرد - یعنى همین لذایذ و بهره‌مندیها و برخورداریهاى دنیا را کوچک کرد - به آنها توهین کرد و سبکشان نمود.
در قُبا براى پیامبر آب آوردند و چیزى هم مثل عسل قاطى آن کردند. پیامبر فرمود: من این را حرام نمى‌کنم، اما نمى‌خورم. این دو، دو چیز است؛ یا آب یا عسل. آن را از ما نخواسته‌اند. اگر از من و شما بخواهند، پدرمان درآمده است! مگر ما مى‌توانیم آن‌طور زندگى بکنیم؟ پیداست که آن نفس قدسى ملکوتى، یک چیز دیگر است.
امیرالمؤمنین در همین جمله مى‌فرماید که خداى متعال به پیامبر فهماند که اگر من دنیا را به اختیار از تو مى‌گیرم، براى این است که چیز شیرینترى به تو بدهم. آن چیز شیرینتر را اولیاى خدا مى‌دیدند. من و شما آن را حس نمى‌کنیم؛ اما در آن راه باید برویم، در آن راه باید قدم برداریم، کمتر خرج کنیم، کمتر بذل و بخشش بیجا کنیم، کمتر به زندگى شخصى خودمان بپردازیم.۱۳۷۰/۰۵/۲۳

بیانات در دیدار کارگزاران نظام

 

خداوند با اهل تقوا است

انقلاب و حرکت عظیم انقلابی کشور و حاکمیّت تفکّر انقلابی و اسلامی بود که کشور را حرکت داد و پیش برد؛ تا اینجا رسانده، به اوج هم ان‌شاءالله خواهد رساند، جهشهایی خواهیم داشت؛ ما هنوز اوّل راهیم. جوان با این امید باید حرکت کند؛ فرق میکند. کار علمی خب کار آسانی نیست، البتّه برای کسی که طالب علم است شوق‌انگیز است، امّا کار سخت و دشواری است؛ پیشبرد کارها سخت است؛ این کار سخت اگر با امید همراه باشد پیش خواهد رفت.
البتّه یکی از مایه‌های مهمّ امید عبارت است از توکّل به خدای متعال؛ اَلعاقِبَةُ لِلمُتَّقین‌؛(۱) وقتی شما اهل تقوا بودید، پاکدامن بودید، رعایت امر و نهی الهی را کردید، خدا با شما است. وقتی خدا با انسان است یعنی پیروزی با انسان است، موفقیّت با انسان است، شادکامی با انسان است، بهجت معنوی با انسان است. من مؤکّداً‌ شما جوانها را -که الحمدلله شماها پاکید، شماها پیراسته هستید، هنوز گرفتار مشکلات امثال ماها نشدید- توصیه میکنم تا از این پاکی، از این صفا، از این نورانیّت هر چه میتوانید استفاده کنید؛ خدای متعال را در دل خودتان، در ذهن خودتان، در عمل خودتان همواره همراه داشته باشید. ان‌شاءالله پیش خواهید رفت.۱۳۹۸/۰۷/۱۷

بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی


امید و امیدواری

من... با ناامید شدن بشدّت مخالفم...؛ در مقابل مشکلات اگر بنا بود ناامید بشویم، آن نسلهای قبل از شما اصلاً حرکتشان متوقّف میشد و ما امروز باز در همان دوران طاغوت و انجماد و عقب‌ماندگیِ وابستگی و فساد بودیم. ناامید نباید شد؛ هیچ چیزی برای شمای جوان موجب ناامیدی نباید بشود. این کشور هم همان کشوری است که از یک وضع بشدّت تأسّف‌بار به اینجا رسیده که شمای جوان... میتوانید نخبه بشوید، میتوانید به قول خودتان برچسب نخبگی به خودتان بزنید!... کشور به اینجا رسیده؛ این را قدر بدانید. و ناامیدی سمّ است؛ این را بدانید. هیچ بهانه‌ای مجوّز ناامیدی نمیشود۱۳۹۸/۰۵/۱۶

بیانات در دیدار مدال‌آوران المپیادهای علمی و اعضای تیم ملی والیبال جوانان


زوال و انحطاط تمدن غرب


یکی از نقاط امید، فرسودگی جبهه‌ی مقابل ما است. بنده به طور قاطع میگویم -البتّه یک عدّه‌ای فوراً بنا میکنند توجیه و تأویل و انکار و مانند اینها، لکن بنده قاطعاً این را میگویم، میتوانم این را ثابت هم بکنم که حالا وقتش نیست- امروز تمدّن غربی دچار انحطاط است، یعنی واقعاً در حال زوال است: عَلیٰ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانهارَ بِه؛ فی نارِ جَهَنَّم؛(۱) لب گودال است؛ این جوری است. البتّه حوادث و تحوّلات جوامع بتدریج اتّفاق می‌افتد؛ یعنی زود احساس نمیشود. حتّی خود اندیشمندان غربی این را احساس کرده‌اند و بر زبان می‌آورند و میگویند. این هم یکی از نقاط امید ما است. تمدّن غربی، تمدّن مادّی در مقابل ما قرار دارد و رو به فرسودگی است. این هم یکی از نقاط امیدبخش است؛ و بعد هم وعده‌ی تخلّف‌ناپذیر خدا که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم».(۲) خب، وَمَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلًا؟(۳) چه کسی از خدا راستگوتر است؟ وعده‌ی ‌چه کسی از خدا درست‌تر است؟ خدا میگوید: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛ اگر شما نصرت کردید خدا را، یعنی به سمت تمدّن اسلام و جامعه‌ی اسلامی و تحقّق دین خدا پیش رفتید، خدا شما را یاری میکند؛ نقطه‌ی امید. پس عنصر سوّم هم که وجود نقطه‌ی امید است، وجود دارد.۱۳۹۸/۰۳/۰۱

بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان

 


امید و امیدواری


توصیه‌ی من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر میدارم... سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ی همیشگی هزاران رسانه‌ی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این محاصره‌ی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است.۱۳۹۷/۱۱/۲۲

بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران

 

هر کس مردم را از آینده ناامید کند به سود دشمن کار می‌کند

 

بسم‌اللّه ‌الرّحمن ‌الرّحیم [۱]
والحمدللّه ربّ العالمین والصّلاه والسّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّه‌اللّه فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، عشایر عزیز و گرامی سرتاسر کشور. ولادت حضرت ثامن‌الحجج(سلام‌اللّه علیه) را به همه‌ شما تبریک عرض می‌کنم و از اینکه این کنگره را، این بزرگداشت را تشکیل می‌دهید صمیمانه از شما تشکر می‌کنم؛ کارتان بسیار کار خوبی است، کار درستی است. این بزرگداشتی که تشکیل می‌دهید و این جلسه‌ ما یک فرصتی هم هست که توجه و نظر عموم مردم کشور را به عشایر جلب کند. امام فرمودند عشایر ذخایر انقلابند، ذخایر کشورند.[۲] مردم نباید فراموش کنند که ما یک مجموعه‌های باارزش از عشایر داریم که اینها ذخیره‌ کشورند؛ این باید دائما به یاد مردم بیاید. یکی از فواید این دیدار امروز ما و جلسه‌ای که شما در زمان خودش[۳] خواهید داشت، همین است که ملت ایران را با عشایر و ارزش عشایر آشنا می‌کند.
من یک مختصری راجع‌به عشایر می‌خواهم عرض کنم، لکن قبل از آن به بیانات این برادران اشاره می‌کنم. بیانات خوبی است؛ این فعالیت‌هایی که هر دو برادر ذکر کردند درمورد این کنگره یا بزرگداشت‌های این 20 سال، خب کارهای باارزشی است. من هم اینجا در این راهرو نگاه کردم این تصویری را که از فعالیت‌ها انجام گرفته و با دقت همه را دیدم؛ کارهای خوبی انجام گرفته. این سه رویکردی هم که ایشان ذکر کردند، هر سه رویکرد مهم است، منتها یک نکته‌ای وجود دارد و آن این است که شما وقتی جهیزیه می‌دهید به یک خانواده‌ای، خب این جهیزیه به دست او می‌رسد و استفاده می‌کند، شما هم می‌فهمید که استفاده کرده‌اند؛ نقد است؛ حتی آنچه به این نقدی هم نیست، مثلا فرض کنید مثل کاشت نهال، خب نهال را می‌کارید- من تصویرهایش را اینجا دیدم- بعد از دو سال، پنج سال، 10 سال، اینها سربلند می‌شوند و یک جنگل، یک باغستان، یک فضای سبزی را به وجود می‌آورند؛ این را هم شما به چشم‌تان می‌بینید اثرش را. کار فرهنگی چطور؟ خب شما کتاب تهیه کردید، فیلم تهیه کردید؛ خروجی این کتاب شما و این فیلم شما چه شد؟ این مهم است؛ این دیگر به آن آسانی نیست؛ دشواری‌ کار فرهنگی همین است؛ مشکل کار فرهنگی همین است که شما با کمیت و با کار مادی نمی‌توانید نتیجه‌ آن را قطعی بدانید. کتاب را انسان چاپ می‌کند، ممکن است این کتاب را صد نفر بخوانند، ممکن است 10 هزار نفر بخوانند؛ ممکن است همه‌ چاپ اولش هم فروش نرود، ممکن است به صد چاپ هم برسد؛ چه کارش می‌کنید؟ چه جور عمل می‌کنید که این کار فرهنگی به نتیجه برسد؟
ما امروز در همه‌ آحاد ملت ایران، ازجمله در عشایر، بیش از همه‌‌چیز به کار فرهنگی احتیاج داریم. دشمن ملت ایران، دشمن اسلام، دشمن کشور، دشمن جمهوری اسلامی، تکیه‌اش امروز به جنگ نرم است که حالا من بعدا‌ شاید یک اشاره‌ای کردم. غرض، دوستانی که دست‌اندرکار مسائل این‌جور بزرگداشت‌ها هستند و به کار فرهنگی هم توجه دارند، به این نکته‌ای که عرض کردیم توجه داشته باشند: بازخورد کار شما چه شد؟ خروجی کار شماها چه شد؟ تاثیراتش در جامعه‌ عشایری چه اندازه است؟
عشایر ایران جزء باوفاترین قشرهای ملت ایرانند. این‌که عرض می‌کنیم «جزء باوفاترین»، از روی سلیقه و حدس نیست؛ با توجه به اتفاقاتی است که در کشور افتاده و ما می‌دانیم. هم در تاریخ نزدیک خودمان، هم در تاریخ این 200، 300 سال گذشته، داستان‌ها وجود دارد از تلاشی که خارجی‌ها و مخصوصا انگلیسی‌ها کردند برای نفوذ در عشایر؛ کارهای عجیب‌وغریبی که حالا اگر وقت بود و مجال بود و انسان اینها را می‌گفت، بد نبود؛ باید در کتاب‌ها بخوانید. خارجی‌ها تلاش کردند برای اینکه بتوانند در عشایر نفوذ کنند و آنها را به یک شکلی وادار به خیانت به کشورشان بکنند- حالا به شکل‌های مختلفی؛ با تجزیه، با جنگ داخلی، با انواع و اقسام کارهای گوناگون- اما نتوانستند آنها را به آن سمتی که خودشان می‌خواهند سوق بدهند و بکشانند؛ این «باوفاترین‌ها» و «جزء وفادارترین‌ها» که عرض می‌کنیم، به‌خاطر این است.
در همین دوران اخیر، یعنی دوران انقلاب، دوران دفاع مقدس و دوران بعد از دفاع مقدس هم عشایر امتحان‌های خوبی پس دادند؛ همین که در بین جامعه‌ عشایری بیش از 11 هزار [نفر از این] جمعیت به شهادت می‌رسند، این خیلی مهم است. این‌جور نبود که همه‌ عشایر ما لب مرز باشند، مورد تهدید باشند؛ البته بعضی لب مرز بودند و بلافاصله در دفاع مقدس مورد تهدید قرار گرفتند، اما بعضی هم نه، وسط کشور بودند و تهدید مستقیمی متوجه اینها نبود، اما درعین‌حال به‌سمت میدان‌های دفاع مقدس شتافتند و دفاع کردند و تلاش کردند و کار کردند.
چه عاملی موجب شد که عشایر کشور ما با اینکه قومیت‌هایشان مختلف است، زبان‌هایشان مختلف است، این‌جور کنار هم بایستند و در خدمت اسلام قرار بگیرند، در خدمت کشور قرار بگیرند؟ این نخ تسبیح، چه چیزی بود؟ دین و دینداری بود. دین، عامل وحدت است، عامل پیشرفت است، عامل فداکاری و از‌خود‌گذشتگی است؛ عامل دین، عشایر را وادار کرد که این‌جور در میدان‌ها در کنار هم باشند؛ نگذاشت این تنوع‌های قومیتی و امثال اینها بین اینها جدایی به وجود بیاورد، اختلاف به وجود بیاورد؛ دین یک چنین تاثیری دارد.
امام راحل بزرگوار ما هم با استفاده از همین عامل توانست این انقلاب عظیم را به وجود بیاورد و به پیروزی برساند و بعد از پیروزی انقلاب توانست با همین عامل کشور را حفظ کند. اگر عامل دین نبود، انقلاب پیروز نمی‌شد؛ مطمئن باشید. هیچ عامل دیگری قادر نبود این جوان‌هایی را که با دست خالی می‌آمدند به خیابان‌ها و در مقابل گلوله، در مقابل تفنگ سینه سپر می‌کردند، بیاورد در این میدان دشوار و سخت؛ هیچ عامل دیگری نمی‌توانست؛ ایمان دینی اینها را آورد. امام از این استفاده کرد برای اینکه این انقلاب به پیروزی برسد، بعد هم از عامل ایمان مردم استفاده کرد برای اینکه این کشور را مصونیت ببخشد. این کشور، بعد از انقلاب، مورد طمع قرار گرفت، به آن طمع کردند. این‌جور نبود که ناگهان به کله‌‌ خود صدام بزند که بلند بشود [بیاید]؛ نخیر، تحریکش کردند، وادارش کردند، به او امید دادند، به او وعده دادند، به وعده‌شان هم عمل کردند؛ به او پول دادند، سلاح دادند، نقشه‌ جنگی دادند برای اینکه بیاید. غرض این نبود که بیاید یک قسمتی از کشور را جدا کند؛ غرض این بود که بیاید با جدا کردن یک بخشی از کشور یا با انواع روش‌های دیگر، انقلاب اسلامی را از بین ببرد؛ هدف این بود. آمریکا پشتش بود، انگلیس پشتش بود، فرانسه پشتش بود، دولت‌های مرتجع پشتش بودند و هرکسی دنباله‌رو اینها بود؛ اینها همه آمدند می‌خواستند کشور را تکه‌پاره کنند، اینها می‌خواستند کشور را برگردانند زیر سلطه‌ آمریکا، اینها می‌خواستند ملت ایران را اسیر کنند، امام نگذاشت؛ با چه وسیله‌ای؟ با وسیله‌ دین؛ دین این‌جور است؛ ایمان دینی یک چنین تاثیری دارد.
شهدای شما هم یک مظهر زیبا و باشکوهی هستند از همین ایمان دینی. این 11 هزار شهیدی که شما دادید، اینها درواقع دارند تاثیر ایمان دینی را نشان می‌دهند. این جوان می‌توانست در خانه‌ خودش، زندگی خودش، در محیط خودش، پیش پدر و مادر خودش، پیش همسر خودش، پیش بچه‌های خودش بماند، از لذات زندگی بهره‌مند بشود- به همان مقداری که ممکن است- اما این کار را نکرد، همه را رها کرد؛ فرزند عزیز را رها کرد، همسر عزیز را رها کرد، پدر و مادر دلباخته‌ خودش را رها کرد رفت؛ برای چه؟ این انگیزه چه بود؟ انگیزه‌ دین بود؛ حالا یا رزمنده بود و برگشت، یا جانباز شد، یا شهید شد. پدر و مادر او هم که توانستند این مصیبت را، این سختی را، این آتش دل را خاموش کنند، تسلا پیدا کنند، به برکت دین بود، [اثر] دین بود.
یک دوست ما پسرش در تصادف از بین رفته بود، یک قدری ناراحت بود؛ پدر سه شهید آنجا بود، من گفتم شما یک پسرت رفته، این آقا سه پسرش رفته؛ گفت آقا، پسرهای این [آقا] شهید شدند، این غصه ندارد! ببینید، حرف درستی هم هست. بله، سوزش دل هست- این جرحی[۴] که بر دل پدر و مادر وارد می‌شود قابل انکار نیست- اما خانواده‌های شهدا تسلا پیدا می‌کنند، صبر می‌کنند، چون می‌دانند که این جوان‌شان پیش خدا است، زنده است؛ با خدا معامله می‌کنند. اِنَّ اللَّهَ اشتَرى‌ مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّه یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون؛[۵] هر دویش اجر دارد: هم از دشمن تلفات بگیرید اجر دارد، هم خودتان به دست دشمن کشته بشوید اجر دارد. اینها با خدا معامله کردند؛ هم آن جوان با خدا معامله کرد، هم این پدر و مادر و همسر با خدا معامله کردند. عامل دین را نباید در این قضیه فراموش کرد.
خب حالا بعضی‌ها در تحلیل‌های گوناگونی که می‌کنند، [می‌گویند] این جوان رفت از مرزهای کشورش حراست کند، امنیت را ایجاد کند. خب بله، معلوم است؛ امنیت کشور، مصونیت کشور، ناشی از همین فداکاری‌ها است، ناشی از همین شهادت‌ها و جانباز شدن‌ها و مبارزه‌ها و درگیری‌ها است؛ شکی در این نیست که این موجب امنیت کشور است، اما انگیزه‌ او دین بود، خدا بود؛ انگیزه‌ او را نباید به چیزهای کمتر از دین فرو کاست و تقلیل داد. درواقع اینها برای خدا حرکت کردند، برای خدا کار کردند و عزت شهدا هم به‌خاطر همین است؛ عزت شهدا هم به‌خاطر همین است. خب حالا بعضی‌ها هستند که با دین سروکاری ندارند، این شهادت‌ها را هم نمی‌توانند انکار کنند، [لذا] در انگیزه‌ها دست می‌برند. و یکی از مهم‌ترین ابعاد جنگ نرم دشمن همین است که این انگیزه‌ دین را- که مهم‌ترین انگیزه است، بالاترین انگیزه است- در بین مردم خاموش کنند یا تضعیف کنند.
امروز هر کاری در کشور علیه سنت‌های دینی و مقدسات دینی انجام بگیرد، یک انگیزه‌ سیاسی پشتش هست؛ ممکن است خود طرف نداند، اما هست و به این راه کشانده شده. تضعیف دین، تضعیف سنت‌های دینی، تضعیف شعائر دینی و مناسک دینی، زیر سوال بردن اینها، غیرمنطقی جلوه دادن اینها، همه چیزهایی است که دشمن از اینها استفاده می‌کند؛ حالا ممکن است این کسی که [این] کار را انجام می‌دهد نداند، توجه نداشته باشد؛ بله، گاهی بعضی‌ها از روی غفلت یک حرکتی انجام می‌دهند.
امروز سعی دشمن این است که ایمان دینی را تضعیف کند، امید را تضعیف کند، خوش‌بینی به آینده و به مدیریت کشور را تضعیف کند؛ اینها چیزهایی است که روی آن دارند برنامه‌ریزی می‌کنند، روی آن برنامه‌ریزی می‌شود. [مثلا] چه کار کنند که عقیده‌ مردم این بشود که آینده‌ای ندارند، آینده بن‌بست است و در کوچه‌ بن‌بست قرار دارد؛ روی این برنامه‌ریزی می‌کنند، برنامه‌سازی می‌کنند، در فضای مجازی و گاهی متاسفانه در فضاهای رسمی خود ما اینها را بین مردم جوری پخش می‌کنند که مردم به این نتیجه برسند که راه‌ها بن‌بست است، راه‌ها خطا است یا به این نتیجه برسند که مسئولان کشور، مدیریت کشور، بلد نیستند کشور را اداره کنند. این همه زحمت دارد کشیده می‌شود، این همه تلاش می‌شود، در مقابل این تلاش‌ها این‌جوری [برخورد می‌شود]. حالا فرض بفرمایید، من‌باب مثال نیروی انتظامی کشور مثلا یک تعدادی دزد را ظرف ۴۸ ساعت بعد از دزدی دستگیر می‌کنند؛[۶] خب باید تشویق بشوند، [اما] در رسانه‌ ملّی خود ما جوری حرف زده می‌شود که به جای تشویق، کأنه سرزنش می‌شوند! عمدی که نیست- مسلم است که عمدی نیست- اما غفلت است؛ این غفلت‌ها به سود دشمن تمام می‌شود. هرکسی که مردم را از آینده ناامید کند برای دشمن دارد کار می‌کند؛ چه بداند، چه نداند. هرکسی ایمان‌های مردم را تضعیف کند به سود دشمن دارد کار می‌کند؛ چه بداند، چه نداند. هرکسی مردم را نسبت به فعالیت و تلاش و برنامه‌ریزی‌های مسئولان کشور بی‌اعتقاد و بدبین بکند، دارد به سود دشمن کار می‌کند؛ چه بداند، چه نداند.
مسئولان بسیج هم که در زمینه‌ مسائل عشایر کار می‌کنند، [کارشان] کار باارزشی است. این کارهایی که دوستان ذکر کردند، نمونه‌هایش را اینجا ما مشاهده کردیم در تصویرها؛ این کارها را دنبال بکنید، این کارها باارزش است. اما مسئولش فقط بسیج نیست؛ بسیج یک محدودیتی دارد، یک امکانات محدودی دارد، به قدر امکانات خودش تلاش می‌کند. همه‌ مسئولان‌ کشور باید تلاش کنند، مسئولان‌ ذی‌ربط باید مشکلات عشایر را شناسایی کنند، اینها را برطرف کنند و همین‌‌طور که عرض کردم، بالخصوص روی مشکلات فرهنگی باید فکر کنند، کار کنند، برنامه‌ریزی کنند، برنامه‌ درست ان‌شاءاللّه انجام بگیرد.
امیدواریم ان‌شاءاللّه خدای متعال شماها را توفیق بدهد، درجات شهدای عزیز شما را عالی کند. شهدای شما و همه‌ شهدای کشور کسانی هستند که به ماها یاد دادند باید امیدوار بود؛ یعنی رزمندگان ما در شرایطی وارد میدان رزم شدند که واقعا به حسب محاسبات عادی هیچ امیدی به پیروزی نبود؛ واقعا‌ هیچ امیدی به پیروزی نبود. روز سوم یا چهارم شروع حمله‌ صدام بود که خبرها از دزفول و اهواز و مانند اینها پشت‌‌سر هم می‌رسید؛ بنده رفتم از امام اجازه گرفتم، گفتم می‌روم آنجا شاید بتوانم نیرو جذب کنم، یقین داشتم- تقریبا یقین، شبیه یقین- که برگشتی در کار نیست؛ رفتیم آنجا با این توهم که اصلا امکان ندارد کاری انجام داد. خب شما ملاحظه کردید جمهوری اسلامی، جوان‌های ما، فرماندهی امام بزرگوار جوری عمل کرد که این دفاع مقدس با عزت مطلق جمهوری اسلامی تمام شد، دشمن منکوب شد، بینی‌اش به خاک مالیده شد. این امید را رزمندگان ما دادند؛ یعنی در همه‌ شرایط، حتی شرایطی مثل شرایط اول جنگ، بایستی انسان امیدوار باشد به کمک الهی و به همت خودش. ان‌شاءاللّه خداوند متعال با شماها بر طبق همین امیدها رفتار کند، توفیق‌تان بدهد، کمک‌تان کند، بتوانید ان‌شاءاللّه از تلاشی که انجام می‌دهید نتایج مطلوب را بگیرید. سلام ما را هم به همه‌ عشایر کشور که شما اینجا نماینده‌هایشان هستید برسانید.
والسّلام علیکم و رحمه ‌الله و برکاته

 

پی نوشت:
[1]. در ابتدای این دیدار، سرتیپ پاسدار غلامرضا سلیمانی (رئیس سازمان بسیج مستضعفین) و سرهنگ پاسدار احمد سعیدی (رئیس سازمان بسیج عشایر کشور) مطالبی بیان کردند. نمایشگاهی هم از فعالیت‌های انجام‌شده درخصوص این کنگره در راهرو حسینیه‌ امام خمینی(ره) دایر شده بود.
[2]. صحیفه‌ امام، ج ۸، ص ۱۹؛ سخنرانى در جمع عشایر کهگیلویه و بویراحمد (1358/3/8)
[3]. این کنگره از تاریخ 1401/3/31 به مدت سه روز در استان چهارمحال و بختیاری برگزار می‌شود.
[4]. زخم، جراحت
[5]. سوره‌ توبه، بخشی از آیه‌ ۱۱۱؛ «درحقیقت، خدا از مومنان، جان و مال‌شان را به [بهاى] اینکه بهشت براى آنان باشد خریده است؛ همان کسانى که در راه خدا می‌جنگند و می‌کشند و کشته می‌شوند... .»
[6]. به‌دنبال سرقت گسترده از صندوق‌های امانات یکی از شعب بانک ملی در تهران، ماموران فراجا طی عملیاتی گسترده و در کمتر از ۴۸ساعت، تمامی سارقان را شناسایی و دستگیر، و بخش عمده‌ اموال سرقت‌شده را کشف و ضبط کردند. این موفقیت در مقایسه با تبلیغات وسیع ضدانقلاب و رسانه‌های بیگانه در القای عدم امنیت در کشور، در رسانه‌ ملی مورد بی‌مهری قرار گرفت.

 

منابع:

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1072

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2894

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3113

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2478

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=2766

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1173

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=2766

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=43719

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=43188

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=42633

https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=41673

 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها