0

« آیا تمام یاران حضرت مهدی(عج) ایرانی اند» ؟

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

« آیا تمام یاران حضرت مهدی(عج) ایرانی اند» ؟
دوشنبه 23 اسفند 1400  11:50 AM

« تمام یاران حضرت مهدی(عج) ایرانی اند» آیا این حدیث واقعیت دارد؟ چرا؟

بنابر نقل روایات اصحاب و یاران خاص آن حضرت حدود ۳۱۳ نفر به تعداد یاران رسول خدا(ص) در غزوه بدر خواهد بود که تعداد آنان از شهرهای مختلف مشخص است.
مرحوم سید محسن امین در کتاب گرانسنگ اعیان الشیعه از هشتاد و چند شهر و دیار نام می‌برد که این عده (سیصد و سیزده تن) از آن شهرها بر می‌خیزند. بدینسان یاران حضرت از شهرها وملیت­ها و کشورهای مختلف هستند
از جمله آن ها قم، کوفه، طالقان، گرگان، طبرستان، طرابلس، بیروت، دمشق، ری(تهران)، فلسطین، قزوین، شیراز، دیلمان، بصره، اهواز و کرمان است.


بنابر نقل روایات اصحاب و یاران خاص آن حضرت حدود 313 نفر به تعداد یاران رسول خدا(ص) در غزوه بدر خواهد بود که تعداد آنان از شهرهای مختلف مشخص است.
مرحوم سید محسن امین در کتاب گرانسنگ اعیان الشیعه از هشتاد و چند شهر و دیار نام می‌برد که این عده (سیصد و سیزده تن) از آن شهرها بر می‌خیزند. بدینسان یاران حضرت از شهرها وملیت­ها و کشورهای مختلف هستند
از جمله آن ها قم، کوفه، طالقان، گرگان، طبرستان، طرابلس، بیروت، دمشق، ری(تهران)، فلسطین، قزوین، شیراز، دیلمان، بصره، اهواز و کرمان است.
این­ها همدیگر را نمی‌شناسند و بدون این که با هم وعده ای گذاشته باشند، در موعد مقرر جمع می‌شوند «یجتمعون مِن أقاصی الأرض علی غیر میعاد لا یعرف بعضُهم بعضاً».(1)
برخی در مورد کشور وشهر های یارارن امام زمان را این گونه نوشته‌اند:
24 نفر از طالقان، 18 نفر از قم، 14 نفر از کوفه، 12 نفر از هرات، 12 نفر از مرو، 3 نفر از سجستان،
3 نفر از رقه، (نزدیک مرز سوریه و ترکیه)، 12 نفر از جرجان، 9 نفر از بیروت، 8 نفر از مدائن، 8 نفر از نیشابور، 3 نفر از بصره، 3 نفر از خابور (نزدیک مرز عراق و سوریه در استان حسکه و دیرزور)، 7 نفر از ری (تهران) 7 نفر از طبرستان (مازندران )، 6 نفر از یمن، 5 نفر از طوس (مشهد)، 3 نفر از دمشق، 2 نفر از مدینه منوره، 5 نفر از تفلیس، 4 نفر از همدان، 4 نفر از دیلم، 4 نفر از زنجان، 4 نفر از فسطاط (در کشور عراق )، 2 نفر از سبزوار و بقیه از سایر شهرها و مناطق خواهند بود.
اصبغ بن نباته ـ از یاران حضرت امیر (ع) ـ می گوید:
«امیرالمومنین علی (ع) ضمن ایراد خطبه ای، به ذکر مهدی و یاران او پرداخت؛ ابوخالد حلبی عرض کرد: یا امیرالمومنین! مهدی را برای ما توصیف کن! حضرت علی (ع) فرمود: آگاه باشید! او شبیه ترین مردم ـ از نظر صورت و سیرت ـ به رسول خدا (ص) می باشد
بعد فرمود: آیا می خواهید شما را بر یاران او و تعدادشان آگاه کنم؟ عرض کردم: بله یا امیرالمومنین؛‌حضرت فرمود:
از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: اولین آنها از بصره و آخرین آنها از یمامه است.
و علی (ع) شروع کرد به شمردن یاران مهدی و فرمود:
از بصره دو نفر؛ از اصفهان چهار نفر؛‌از قم ده نفر؛ از زوراء (تهران -بغداد) ده نفر؛ از اهواز، آمل، دامغان، ساوه، بروجرد،‌مراغه، خوی، کازرون، اردبیل و ابهر هر کدام یک نفر؛ از سلماس و همدان و شیراز و واسط آبادان و حلب، هر کدام سه نفر و ... » (الملاحم و الفتن، ص 145 - 150)

ایرانیان قبل و حین ظهور
با توجه به روایات می‌توان شرایط ایران را تا حدودی این گونه ترسیم کرد: «دانش و معارف دین اسلام و مکتب تشیع، از ایران و قم، به جهانیان صادر می‌شود. لذا موقعیت علمی ایران ممتاز است و اصلی ترین مرکز دین اهل بیت(ع) خواهد بود. در روایتی از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: «به زودی، کوفه، از مؤمنان خالی می‌گردد و دانش مانند ماری که در سوراخش پنهان می‌شود، از آن شهر رخت برمی‌بندد؛ سپس علم ظاهر می‌شود در شهری به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل می‌گردد(و از آنجا به سایر شهر‌ها پخش می‌شود) به گونه‌ای که باقی نمی‌ماند در زمین جاهلی نسبت به دین، حتی زنان در خانه‌ها. این قضیه نزدیک ظهور قائم(ع) واقع می‌شود ... علم، از قم به سایر شهر‌ها در شرق و غرب پخش می‌شود و حجت بر جهانیان تمام می‌شود به گونه‌ای که در تمام زمین، فردی پیدا نمی‌شود که دین و علم به او نرسیده باشد. بعد از آن قائم، قیام می‌کند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) می‌شود؛ زیرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمی‌دارد، مگر وقتی که حجت را انکار کنند»؛ (بحار الانوار، ج 57و60، ص213).
خیزش و جنبشی بزرگ برای دعوت مردم به طرف دین، در ایران روی می‌دهد. از امام کاظم(ع) نقل شده است: «مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق دعوت می‌کند. گروهی، دور او اجتماع می‌کنند که مانند پاره‌های آهن‌اند و باد‌های تند(حوادث) نمی‌تواند آنها را از جای برکند. از جنگ خسته نمی‌شوند و کناره‌گیری نمی‌کنند و بر خدا توکل می‌کنند. سر انجام، پیروزی برای متقین و پرهیزکاران است».(بحار، ج60، ص216، ح37).
گویا این حرکت، همان حرکتی است که از امام باقر(ع) نقل شده است: «گویا می‌بینم گروهی از مشرق زمین خروج می‌کنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نمی‌شود. مجدداً برخواسته‌ی خود تاکید می‌کنند ولی جواب نمی‌شنوند. پس چون چنین دیدند، شمشیر‌ها را به دوش می‌کشند، در مقابل دشمن می‌ایستند تا حق به آنها داده می‌شود، اما این بار قبول نمی‌کنند بلکه قیام می‌کنند و نمی‌دهند آن را (پرچم قیام را) مگر به صاحب شما(امام زمان(ع))».(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116).
خروج سید حسنی و خراسانی که در روایات به آنها اشاره شده است را می‌توان در این باره دانست. بنابراین، موقعیت اجتماعی آن روز ایران حرکت به سوی حق طلبی و دعوت به آمادگی برای ظهور است.در بستر این جامعه نیز یاران حضرت شکل می‌گیرند. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: «قم را قم نامیدند، چون اهل او، اجتماع می‌کنند با قائم آل محمد(ص) و با او قیام می‌کنند و او را یاری می‌کنند».(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38).
در روایاتی که به نام یاران و شهر‌ها اشاره دارد، شهر‌های متعددی از ایران ذکر شده است. خلاصه آن که ایران، مرکز صدور دین و معارف اهل بیت است و زمینه‌سازی برای ظهور می‌کند.
در برخی از روایات اهل بیت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدی(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملت‌های غیر عرب است، ولی به احتمال زیاد بیشترین مصداق آن در عصر ظهور، ایرانیان خواهند بود به ویژه که مرکز شیعه در ایران است.مجموعه روایات وارده در مورد ایرانیان نشان می‌دهد که این گروه، زمینه‌سازان حکومت حضرت مهدی(ع)در جهان هستند و بیشترین تأثیر را در روند استقرار حکومت آن خورشید عالم‌تاب دارند. به هر حای کلیه منابع روایى شیعه و سنى، پیرامون حضرت مهدى، علیه‌‌السلام، اتفاق نظر دارند که آن بزرگوار بعد از نهضتى مقدماتى که برایش به وجود مى‌‌آید، ظهور مى‌‌کند... و یاران درفشهایى سیاه، ایرانى‌‌اند که زمینه‌‌ساز حکومت آن حضرت و آماده‌‌کننده مقدمات فرمانروایى وى مى‌‌شوند. در این روایات، اتفاق است که دو شخصیت وعده داده شده، سید خراسانى و یا هاشمى خراسانى و یاور او شعیب بن صالح هر دو ایرانى هستند... مى‌‌توان، نقش ایرانیان زمینه ساز را با توجه به پیشامدها و حوادثى که ذکر آنها در اخبار آمده است نیز، به چهار مرحله تقسیم نمود:

مرحله اول: از آغاز نهضت توسط مردى از قم تا ورودشان در جنگ.

مرحله دوم: داخل شدن در جنگى طولانى، تا اینکه خواسته‌‌هاى خویش را بر دشمن تحمیل کنند.

مرحله سوم: رد کردن خواسته‌‌هاى نخستین خود که اعلام کرده بودند و به پا داشتن قیام همه جانبه آنان.

مرحله چهارم: سپردن پرچم اسلام به دست تواناى حضرت مهدى، علیه‌‌السلام، و شرکت جستن آنها در نهضت مقدس آن حضرت.

در برخى از روایات، آمده است که ظاهر شدن خراسانى و شعیب در اثناى جنگ ایرانیان به وقوع مى‌‌پیوندد، به گونه‌‌اى که آنها با توجه به طولانى شدن نبردشان با دشمن، خودشان سید خراسانى را به عنوان سرپرستى امور اجتماعى و سیاسى خود برمى‌‌گزینند گرچه وى از پذیرفتن این منصب خرسند نیست، اما آنها او را سرپرست‌‌خود قرار مى‌‌دهند، سپس سید خراسانى، شعیب بن صالح را به فرماندهى نیروهاى مسلح خویش برمى‌‌گزیند.در تعدادى از روایات، زمان آخرین مرحله زمینه سازى آنان که متصل به ظهور حضرت مهدى، علیه‌‌السلام، است مشخص گردیده که شش سال خواهد بود.

 

 

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها