0

جلوه گاه عرفان: شرح مناجات شعبانیه.(4)

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

جلوه گاه عرفان: شرح مناجات شعبانیه.(4)
پنج شنبه 19 اسفند 1400  1:38 PM

 

جلوه گاه عرفان: شرح مناجات شعبانیه.(3)قسمت دوم از بخش اول


اشاره

«وَ اسْمَعْ دُعائی إِذا دَعَوتُکَ وَ اسْمَعْ نِدائی إِذا نادَیتُکَ و أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذا ناجَیْتُکَ».

ترجمه

دعای مرا بشنو هنگامی که دعا می کنم و فریاد مرا بشنو زمانی که تو را صدا می زنم و به من روی آور موقعی که با تو راز می گویم.

واژه ها
معانی دعا، نداء و نجوی

دعا: خواندن، حاجت خواستن، استمداد، در قرآن کریم هم به معنای خواندن و دعوت کردن آمده است، مانند فرمایش حضرت نوح علیه السلام که می فرماید: «فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعائِی اِلاَّ فِرَارًا»(1) و هم به معنای درخواست حاجت و استغاثه و استمداد، مانند: «اَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ».(2)

ابن منظور معانی متعددی برای دعا از قول اهل لغت نقل می کند مانند عبادت، استغاثه، رغبت به سوی پروردگار، سئوال از او و در مورد این که دعا به معنای عبادت است می گوید:(3)

و روی عن النبی صلی الله علیه و آله أنَّه قال:(4) الدُّعاءُ هُو العِبادَهُ، ثمّ قَرَأَ: «وَ قالَ رَبُّکُم ادْعُونی اَسْتَجِبْ

لَکُمْ اِنَّ الَّذینَ یَستَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی».(5)

و از پیامبر روایت شده است که فرمود: دعا، همان عبادت است، سپس آیه «اُدْعُونی اَسْتَجِبْ لَکُم اِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتی» را قرائت فرمود.

دعا در اصطلاح شرعی به معنای درخواست از محضر الهی همراه با عبودیت و بندگی است و این معنی به صورت واضح از آیات مقدسه قرآنی و روایات استفاده می شود.

نداء: راغب گوید: نداء بلند شدن صدا و ظهور آن است و گاهی فقط به صدا اطلاق می شود.

طبرسی فرمود: «نَدَی الصوت» یعنی صدا بسیار بلند رفت. «ناداه نِداءً»؛ یعنی او را با بلندترین صدایش خواند. در صحاح و اقرب الموارد آمده «ناداه: صاح به»؛ او را خواند، یعنی او را صدا زد.

از اینها روشن می شود که نداء خواندن به صدای بلند است.(6)

در قرآن کریم هم به معنای صدای بلند آمده است، همچنان که می فرماید: «اِذا نُودِیَ لِلصَّلوهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا اِلی ذِکْرِ اللّه ِ».(7)

از مجمع البیان چنین استفاده می شود که دعا مطلق خواندن و نداء خواندن با صدای بلند است؛ بنابراین، نداء از دعا اخص می باشد. گاهی هم ممکن است نداء به معنای خواندن هم به کار رود.

نجوی: بیخ گوشی حرف زدن و سخن سرّی و راز گفتن و بعضی گفته اند بیخ گوشی بودن لازم نیست، بلکه سخنی است که دور از اغیار باشد.(8)

طبرسی می فرماید: قَولُهُ تَعالی وَ یَتَناجَوْنَ اَیْ یُسِرُّ بَعْضُهُمْ اِلی بَعْض، و النجوی: السرّ، و نجواهم: اسرارهم.

(فرمایش خداوند: و یتناجون، یعنی برخی با برخی دیگر به رازگویی پرداختند، و

نجوی به معنای سرّ و نجواهم، یعنی اسرار ایشان).(9)

شرح

در این قسمت مناسب است به نکات زیر توجه شود:
سه حالت در دعا

همان طور که گفته شد دعا به معنای درخواست و خواندن و نداء به معنای صدا زدن و نجوا هم به معنای راز گفتن است و این سه مربوط به سه حالتی است که انسان می تواند

با خدای خود داشته باشد، گاهی در حالت عادی و با لحن معمولی به دعای با او می پردازد و زمانی در حالت درماندگی فریاد می کشد و هنگامی هم با خدا درد دل کرده و به راز و نیاز با او می پردازد.
دعا در اصطلاح شرعی

دعا در اصطلاح شرعی تنها خواندن نیست بلکه درخواستی است همراه با عبودیت و از این رو فقط باید در پیشگاه الوهیت انجام گیرد، قرآن کریم در آیات بسیاری توصیه

می کند که فقط خدا را خوانده و از دعا در مقابل هر موجود دیگری پرهیز نمایند، در این

مورد آیات قرآنی را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:

الف: آیاتی که فقط خدا را شایسته دعا دانسته و هیچ گونه شریک و انبازی را برای او سزاوار نمی داند، مانند آن که می فرماید:

«قُلْ اِنَّمَا اَدْعُوا رَبِّی وَ لاَ اُشْرِکُ بِهِ اَحَدًا * قُل اِنّی لا أَمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَ لاَ رَشَدًا * قُلْ اِنّی لَنْ یُجیرَنی مِنَ اللّه ِ اَحَدٌ وَ لَنْ اَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا»(10).

(بگو تنها من پروردگار خویش را می خوانم و هیچ کسی را شریک او قرار نمی دهم. بگو من مالک و قادر بر هیچ گونه ضرر و هدایتی برای شما نیستم. بگو هیچ کس مرا از قهر خداوند نمی تواند در پناه خویش قرار دهد و من جز او گریزگاهی ندارم).

ب: آیاتی که به صورت مطلق از دعا و نیایش غیر خدا بر حذر می دارد همچنان که می فرماید :

«وَ اَنَّ الْمَسَاجِدَ للّه ِِ فَلاَتَدْعُوا مَعَ اللّه ِ اَحَدًا».(11)

(همانا مساجد از آنِ خداوند است. بنابراین؛ با خداوند احدی را نخوانید).

ج: آیاتی که در مورد بت پرستان است که آنها را از دعا و درخواست از بتها برحذر می دارد همچنان که می فرماید:

«یا اَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ اِنَّ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّه ِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُبابا وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ اِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئًا لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوب».(12)

(ای مردم! مثلی زده شده، گوش دهید، آنهایی را که غیر از خدا می خوانید مگسی را نیافریده اند گر چه همه با هم جمع شوند و همدست گردند، و اگر مگسی از آنها چیزی برباید نمی توانند آن را از چنگ مگس بگیرند، هم طالب و هم مطلوب ضعیف و ناتوان هستند).

د: آیاتی که نهی از دعا در مقابل اولیای الهی می نماید، مانند آیات مبارکه ذیل:

«قُلِ ادْعُواالَّذینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنْکُم وَ لا تَحْوِیلاً* اُولئِکَ الَّذینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ اِلی رَبِّهِمُ الْوَسیلَهَ اَیُّهُمْ اَقْرَبُ وَ یَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ یَخافُونَ عَذَابَهُ اِنَّ عَذابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُورًا»(13).

(بگو: بخوانید افرادی را که غیر از خدا (معبود) پنداشتید! آنها نمی توانند ضرری را از شما برطرف سازند و یا تغییر دهند، ایشان افرادی هستند که به درگاه خداوند وسیله تقرب می جویند که کدام یک نزدیک تر باشد، و امید به رحمت خداوند داشته و از عذاب او بیم دارند، همانا عذاب پروردگار تو در خور پرهیز می باشد).

آیه مزبور در مورد اولیاء پرستان است، همچنان که ابن عباس در مورد پرستندگان حضرت مسیح و عزیر و فرشتگان می داند(14 و فخر رازی(15) و المراغی(16) هم در همین موارد معرفی می کنند به ویژه آن که آیات مذکور پس از نام داوود و سلیمان در آیه قبلی آمده است.

اضافه بر آن درخود آیه تصریح است بر آن که افرادی را که آنان می خواندند و درخواست حاجت از ایشان می نمودند خودشان وسیله جویی در پیشگاه پروردگار می نمایند، آنها امید به رحمت خداوند دارند و از عذاب او بیمناک می باشند، بدیهی است که بتها نه در پی وسیله ای هستند که تقرّب به خدا جویند نه امید به رحمت او داشته و نه از عذاب او بیمناک می باشند، بلکه این صفات مربوط به اولیای الهی است که

در آیات دیگر هم مشابه آن وجود دارد و می گوید: «یَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا»(17) بنابراین خداوند متعال نهی می فرماید از این که دعا در مقابل اولیای الهی انجام گیرد و درخواست حاجت مستقیما از ایشان شود.

«وَ مَنْ اَضَلُّ مِمَّنْ یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللّه ِ مَنْ لا یَسْتَجیبُ لَهُ اِلی یَوْمِ القِیامَهِ وَهُمْ عَنْ دُعَآئِهِمْ غافِلُونَ * وَ اِذا حُشِرَ النَّاسُ کانُوا لَهُمْ اَعْداءً وَکانُوا بِعِبادَتِهِمْ کافِرِین»(18).

(و کیست گمراه تر از فردی که جز خداوند اشخاصی را می خواند که تا روز قیامت هم هیچ گاه پاسخ او را نمی دهند و از درخواست ایشان بی خبر می باشند، و هنگامی که انسانها محشور گردند آن اشخاصی که خوانده شده اند دشمنان ایشان خواهند بود و نسبت به عبادت ایشان بیزاری می جویند).

نکته حساس در آیه آن است که خداوند متعال این دعا و درخواست را مرادف عبادت می شمارد به صورتی که درآیه قبل با واژه های «یدعوا» و «دعائهم» بیان فرموده و

در آیه بعد با واژه «عبادتهم» بیان می نماید، ولی تنها پرستش نیست، بلکه درخواست حاجت از کسی است که پاسخگو نمی باشد مانند درخواستی که بنده باید از خدای خویش داشته باشد. این آیه هم در مقابل افرادی است که دعا در پیشگاه اولیای الهی می کردند، زیرا می فرماید روز قیامت هنگامی که انسانها محشور می شوند همان افرادی که از آنها درخواست حاجت شده است دشمن درخواست کنندگان بوده و به عبادتشان کفر می ورزند، بدیهی است بتها جانی نداشتند تا به عبادت پرستندگان و درخواست حاجت آنان ناسپاسی کرده و کفر بورزند، بلکه این اولیای الهی هستند که نسبت به غلو کنندگان اعلام بیزاری نموده و روز قیامت هم آنها را محکوم می کنند. این آیه مشابه آیاتی

است که بیان می نماید که روز قیامت فرشتگان(19) و همچنین حضرت مسیح(20) پرستندگان خویش را محکوم نموده و اظهار بیزاری می نمایند منتهی در این آیه همراه با عبادت، دعا هم آمده و آن را نوعی عبادت معرفی می فرماید.

الکسیس کارل می گوید: نیایش پرواز روح است به سوی خدا و یا حالت پرستش عاشقانه است نسبت به آن مبدئی که معجزه حیات از او سر زده است(21)، نیایش نمودارکوشش انسان است برای ارتباط با آن وجود نامرئی، آفریدگار همه هستی، عقل کل، قدرت مطلق، خیر مطلق.

پی نوشت:

1- نوح /6.
2- نمل /62.
3- لسان العرب، ج14، ص257 - 262.
4- لسان العرب، ج14، ص257 - 262.
5- غافر /60.
6- قاموس قرآن، ج7، ص39.
7- جمعه /9.
8- قاموس قرآن، ج7، ص26 - 27.
9- ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی، مجمع البیان، ج1، ص407.
10- جنّ /20-22.
11- جنّ /18.
12- حج /73.
13- اسراء /56 - 57.
14- مجمع البیان، ج6، ص422.
15- فخر رازی، تفسیر مفاتیح الغیب، ج20، ص231.
16- احمد مصطفی المراغی، تفسیر المراغی، ج15، ص62.
17- انبیاء /90.
18- احقاف / 5 - 6.
19- سبأ /40.
20- مائده /116.
21- نیایش، ص 5 - 6.


 

منبع:

عبدخدایی، محمدهادی، 1317، جلوه گاه عرفان: شرح مناجات شعبانیه. ، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1383.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها