0

جلوه گاه عرفان: شرح مناجات شعبانیه.(2)

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

جلوه گاه عرفان: شرح مناجات شعبانیه.(2)
جمعه 13 اسفند 1400  10:23 PM

جلوه گاه عرفان: شرح مناجات شعبانیه.(2)

 


مناجات شعبانیه با ترجمه

1 - اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعآئی(1) اِذا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدآئی اِذا نادَیتُکَ وَ اَقبِلْ عَلَیَّ اِذا ناجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُستَکینا لَکَ، مُتَضَرِّعا اِلَیْکَ، راجِیا لِما لَدَیْکَ ثَوابی، وَ تَعْلَمُ ما فِی نَفْسی، وَتَخْبُرُ حاجَتی، وَ تَعْرِفُ ضَمیری، وَ لا یَخْفی عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبی وَ مَثْوَایَ، وَ مآ اُریدُ اَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقی وَاَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتی، وَ اَرْجُوهُ لِعاقِبَتی، وَ قَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدی فِیما یَکُونُ مِنّی اِلی اخِرِ عُمْری مِنْ سَرِیرَتی وَ عَلانِیَتی وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی وَ نَقْصی وَنَفعی وَ ضَرّی.

2 - اِلهی اِنْ حَرَمتَنی فَمَنْ ذَاالَّذی یَرْزُقُنی وَ اِنْ خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَاالَّذی یَنْصُرُنی.

3 - اِلهی اَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ.

4 - اِلهی اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُستَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ.

5 - اِلهی کَاَنّی بِنَفْسی واقِفَهٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلی عَلَیْکَ فَقُلْتَ(2) ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنی بِعَفْوِک.

6 - اِلهی اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی مِنْکَ بِذلِکَ وَ اِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلی وَ لَمْ یُدْنِنی مِنْکَ عَمَلی فَقَدْ جَعَلْتُ الاِْقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتی.

7 - اِلهی قَدْ جُرْتُ عَلی نَفْسی فِی النَّظَرِ لَها فَلَهَا الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها.

8 - اِلهی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ اَیّامَ حَیوتی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنّی فی مَماتی.

9 - اِلهی کَیْفَ ایَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لی بَعْدَ مَماتی(3) وَ اَنْتَ لَمْ تُوَلِّنی اِلاَّ الْجَمیلَ فی حَیوتی.

 

1 - معبودا، درود فرست بر محمّد و خاندان او و دعای مرا بشنو هنگامی که دعا می کنم و فریاد مرا بشنو زمانی که تو را با صدای بلند می خوانم و به من روی آور موقعی

که با تو راز می گویم، زیرا که من به سوی تو گریخته ام و در پیشگاهت ایستاده ام در حالی

که خاضع و خاشع بوده و اظهار نیاز و حاجت دارم و امیدوار به پاداشی از آنچه که در نزد

تو است برای خودم هستم. و می دانی آنچه در دل من است و از نیاز من آگاهی و از اندرون و نیت من اطلاع داری و هیچ کاری از کارهای من، چه مربوط به آینده و چه در ارتباط با حال، از تو مخفی نیست و هیچ مطلبی را که بخواهم با زبان اظهار کنم از تو پوشیده نیست و هیچ موضوعی را که بخواهم با دهان عرضه بدارم از تو پنهان نیست و هیچ امیدی نسبت به آینده و عاقبتم از تو مخفی نمی باشد. و به تحقیق تقدیرات تو در مورد من تا آخر عمرم جاری گشته است چه مربوط به امور پنهانی و چه در ارتباط با موضوعات آشکارم و تنها به دست تو است و نه غیر تو زیادتی و کاستی من و سود و زیانم.

2 - معبودم، اگر تو مرا محروم کنی، چه کسی به من روزی دهد و اگر تو مرا رها کنی چه کسی مرا یاری دهد؟

3 - معبودم، به تو پناه می برم از غضب تو و از این که نارضایتی شدید تو مرا فرا گیرد.

4 - معبودم، اگر من شایسته رحمت تو نیستم، ولی تو سزاوار هستی که از فضل گسترده خود به من بخشش فرمایی.

5 - معبودم، گویا با تمام وجودم در پیشگاه تو ایستاده ام در حالی که سایه حسن اعتماد به تو بر سرم افتاده، آنچه خودت شایسته آن هستی به من فرموده ای و عفو و بخشش تو سراپای مرا فرا گرفته است.

6 - معبودم، اگر ببخشی چه کسی سزاوارتر از تو نسبت به عفو و بخشش می باشد؟ و اگر اجل من نزدیک شده است، ولی عمل من مرا به تو نزدیک نکرده است، اقرار به گناه را وسیله آمرزش خود در پیشگاهت قرار داده ام.

7 - معبودم، نسبت به نفس خود و توجه بدان ستم کردم، پس وای بر من اگر تو او را نبخشی.

8 - معبودم، پیوسته در ایام زندگی ام احسان و کرم خود را بر من ارزانی داشتی، پس از مرگ هم به لطف و نیکی خود ادامه داده و آن را قطع مفرما.

9 - معبودم، چگونه مأیوس باشم از توجه و عنایت خوب تو پس از وفاتم در حالی که تو عهده دار نشده ای امور مرا مگر به نحو خوب و نیکو در هنگام حیاتم.

 

10 - اِلهی تَوَلَّ مِنْ اَمْری ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلی مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ.

11 - اِلهی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الْدُّنیا وَ اَنَا اَحْوَجُ اِلی سَتْرِها عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْری، اِذْ لَمْ تُظْهِرها لِأَحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصّالِحینَ فَلاتَفْضَحْنی یَومَ الْقِیامَهِ عَلی رُؤُوسِ الْأَشْهادِ.

12 - اِلهی جُودُکَ بَسَطَ اَمَلی وَ عَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلی.

13 - اِلهی فَسُرَّنی بِلِقآئِکَ یَوْمَ تَقْضی فیهِ بَیْنَ عِبادِکَ.

14 - اِلهِی اعْتِذاری اِلَیْکَ اعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ، فَاقْبَلْ عُذری یآ اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیهِ المُسیئُونَ.

15 - اِلهی لاَ تَرُدَّ حاجَتی وَ لا تُخَیِّبْ طَمَعی وَ لا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجآئی وَ اَمَلی.

16 - اِلهی لَوْ اَرَدْتَ هَوانی لَمْ تَهْدِنی وَ لَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتی لَمْ تُعافِنی.

17 - اِلهی ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنی فی حاجَهٍ قَد اَفنَیْتُ عُمْری فی طَلَبِها مِنْکَ.

18 - اِلهی فَلَکَ الْحَمدُ اَبَدا اَبَدا دائِما سَرْمَدا یَزیدُ وَ لا یَبیدُ کَما تُحِبُّ وَ تَرضی.

19 - اِلهی اِنْ اَخَذْتَنی بِجُرمی اَخَذتُکَ بِعَفوِکَ وَ اِنْ اَخَذْتَنی بِذُنُوبی اَخَذْتُکَ بِمَغفِرَتِکَ وَ اِنْ اَدْخَلْتَنِی النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَهآ اَنِّی اُحِبُّکَ.

20 - اِلهی اِنْ کانَ صَغُرَ فی جَنْبِ طاعَتِکَ عَمَلی فَقَدْ کَبُرَ فی جَنْبِ رَجائِکَ اَمَلی.

10 - معبودم، آنچنان که خودت شایسته هستی عهده دار کار من شو و از روی فضل خود به گناهکاری که جهالتش او را فرا گرفته است، عنایت فرما.

11 - معبودم، در دنیا گناهانی از من را پوشیده داشتی و من به پوشیده بودن آنها در آخرت نیازمندترم، در این جهان به من احسان فرمودی و آنها را برای هیچ یک از بندگان صالح خود برملا نساختی، روز قیامت هم مرا در مقابل همگان رسوا مفرما.

12 - معبودم، جود تو آرزوی مرا گسترش داده و عفو تو برتر از عمل و کردار من می باشد.

13 - معبودم، بنابراین مرا به لقای خودت شادمان نما در آن روزی که میان بندگانت قضاوت می فرمایی.

14 - معبودم، پوزش و عذر خواهی من عذرخواستن کسی است که بی نیاز از پذیرش عذرش نمی باشد، ای بزرگوارترین فردی که گناهکاران از او پوزش می طلبند.

15 - معبودم، حاجت مرا رد مکن و طمع مرا به نومیدی مبدّل منما و امید و آرزوی مرا از خودت قطع مفرما.

16 - معبودم، اگر پستی مرا می خواستی، هدایتم نمی کردی و اگر رسوایی مرا می خواستی، عافیتم نمی دادی.

17 - معبودم، گمان نمی کنم مرا رد کنی در برآوردن حاجتی که در راه تقاضای آن از تو عمر خود را سپری کرده ام.

18 - معبودم، پس، سپاس تنها برای توست، سپاسی بی نهایت، همیشه و پیوسته، سپاسی که لحظه به لحظه زیاد گردد و از بین نرود، آن چنان که تو دوست داری و راضی هستی.

19 - معبودم، اگر مرا به جرمم گرفتی تو را به عفوت گیرم و اگر به گناهانم درگیری به آمرزشت درآویزم و اگر مرا به آتش بری اعلام کنم به اهل آن که تو را دوست دارم.

20 - معبودم، اگر عمل و کردار من در کنار اطاعت از تو کوچک و اندک است، ولی آرزویم در جنب امید به تو بزرگ و زیاد می باشد.

 

21 - اِلهِی کَیفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالخَیْبَهِ مَحْرُوما، وَ قَد کانَ حُسْنُ ظَنّی بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنی بِالنَّجاهِ مَرْحُومًا.

22 - اِلهِی وَ قَد اَفْنَیْتُ عُمْرِی فِی شِرَّهِ السَّهْوِ عَنْکَ وَأَبْلَیتُ شَبابِی فی سَکْرَهِ التَّباعُدِ مِنْکَ.

23 - اِلهِی فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِراری بِکَ وَ رُکُونِی اِلی سَبیلِ سَخَطِکَ.

24 - اِلهِی وَ اَنَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ.

25 - اِلهِی اَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمّا کُنتُ اُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّهِ استِحیائی مِنْ نَظَرِکَ وَاَطْلُبُ العَفْوَ مِنْکَ اِذِ العَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ.

26 - اِلهِی لَمْ یَکُنْ لی حَوْلٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ اِلاّ فِی وَقْتٍ أَیْقَظتَنی لِمَحَبَّتِکَ وَکَما اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخالی فِی کَرَمِکَ و لِتَطْهِیرِ قَلْبِی مِنْ اَوساخِ الْغَفْلَهِ عَنْکَ.

27 - اِلهِی انْظُرْ اِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ، یا قَریبا لایَبعُدُ عَنِ المُغتَرِّ بِه وَ یا جَوادا لا یَبخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ.

28 - اِلهِی هَبْ لی قَلْبا یُدنیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسانا یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ.

21 - معبودم، چگونه از پیشگاهت با حرمان و نومیدی برگردم در حالی که امید دارم که از روی جود و کرم خود مرا در حالی که نجات یافته و مورد رحمتت قرار گرفته ام، بازگردانی.

22 - معبودم، حقیقتا نابود کردم عمر خود را در شدت فراموشی و غفلت از تو و کهنه کردم جوانی خویش را در مستی دوری از تو.

23 - معبودم، در این ایّام غفلتم از تو و پیمودن مسیری که مورد خشم تو بود، به خود نیامدم و بیدار نشدم.

24 - معبودم، امّا اینک من بنده تو و فرزند دو بنده تو در پیشگاهت ایستاده و به واسطه کرمت به تو متوسل شده است.

25 - معبودم، من بنده ای هستم از تو پوزش می طلبم از اعمالی که با بی شرمی در پیشگاهت مرتکب می شدم و درخواست عفو و گذشت از تو دارم، زیرا عفو و بخشش وصف و نمایه کرم و بزرگواری تو است.

26 - معبودم، مرا یارای آن نبوده است که خود را از معصیت تو دور گردانم مگر هنگامی که برای محبت خود از خواب غفلت بیدارم کردی و آن چنان که خواستی شدم، پس تو را سپاس هم برای آن که مرا وارد صحنه کرم خویش نمودی و هم به سبب آن که دلم را از آلودگی های غفلت از خودت پاک فرمودی.

27 - معبودم، نظر کن به من به مانند نظر به کسی که او را خوانده ای و او هم پذیرفته و با کمک خودت به کار گماشته ای و او هم اطاعت نموده، ای کسی که دور نیست از فردی که فریفته او شده (بر او جرئت نموده) و ای بخشنده ای که بخل نمی ورزد نسبت به فردی که ثوابش را امیدوار است.

28 - معبودم، به من دلی عطا فرما که اشتیاقش او را به تو نزدیک کند و زبانی که صداقتش او را به سوی تو ارتقا دهد، و نظری و نگاهی که حقیقت آن وی را به تو نزدیک کند.

 

29 - اِلهِی اِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ، وَ مَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ(4).

30 - اِلهِی اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنِیرٌ و اِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ.

31 - وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ یا اِلهِی فَلا تُخَیِّبْ(5) ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لا تَحْجُبْنی عَنْ رَأْفَتِکَ.

32 - اِلهِی اَقِمْنِی فِی اَهْلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَهَ مِنْ مَحَبَّتِکَ.

33 - اِلهِی وَ أَلْهِمْنی وَلَها بِذِکْرِکَ اِلی ذِکْرِکَ وَ هِمَّتِی فی رَوْحِ نَجاحِ اَسْمائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ.

34 - اِلهِی بِکَ عَلَیْکَ اِلاّ اَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ اَهْلِ طاعَتِکَ وَ الْمَثْوَی الصّالِحِ مِنْ مَرضاتِکَ فَاِنّی لا أَقْدِرُ لِنَفْسی دَفْعا وَ لا اَمْلِکُ لَها نَفْعا.

35 - اِلهِی اَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَملُوکُکَ الْمُنِیبُ فَلاتَجْعَلْنی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ.

36 - اِلهِی هَبْ لِی کَمالَ الاِْنْقِطاعِ اِلَیْکَ وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیْکَ حَتّی تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلی مَعدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصیرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِکَ.

37 - اِلهِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ(6) فَناجَیْتَهُ سِرّا وَعَمِلَ لَکَ جَهْرا.

 

29 - معبودم، کسی که توسط تو معرفی شود مجهول نخواهد بود و کسی که به تو پناهنده گردد خوار و بی یاور نخواهد بود. و کسی که تو به او رو آوری برده نخواهد بود

(ملول نخواهد بود).

30 - معبودم، کسی که به تو راه پوید همانا او روشن و منوّر است و کسی که به تو چنگ زند همانا او در پناه و در امان است.

31 - و همانا من پناه به تو آوردم ای معبودم، پس گمانم را از رحمت خودت مبدّل به نومیدی مکن و مرا محجوب از رأفت خودت مفرما.

32 - معبودم، جایگاه مرا در میان دوستان خویش جایگاه کسی قرار ده که امید زیادتری از محبت تو را دارد.

33 - معبودم، به واسطه ذکر خودت وله و شیدایی مرا نسبت به یاد خودت الهام نما و اهتمام مرا در شادی رستگاری در پرتو اسماء خود و جایگاه قدست قرار دِه.

34 - معبودم، تو را به خودت سوگند که مرا به محل اهل طاعت و جایگاه شایسته ای از خشنودی خود ملحق فرمایی؛ زیرا من توان دفع ضرر از خود را ندارم و یا مالک جذب منفعتی نسبت به خویش نیستم.

35 - معبودم، من بنده ضعیف گنهکار تو هستم و مملوک تو می باشم که به تو انابه نموده ومرتّب رجوع می کنم، از این رو مرا از افرادی قرار مده که از آنها صرف نظر نموده ای و سهو و غفلت ایشان مانع عفو و بخشش تو شده است.

36 - معبودم، عنایت فرما به من انقطاع (دل بریدن) کامل از دیگران و پیوستن به خودت را و منوّر فرما دیدگان دلهای ما را به روشنی نگاه به خودت، تا آنجا که دیدگان

دلهای ما حجابهای نورانی را بشکافند و متصل به منبع عظمت شوند و ارواح ما آویخته به عزّت قدس تو گردند.

37 - معبودم، مرا از افرادی قرار ده که او را خوانده ای و او هم پاسخ تو را گفته است و

به وی نظر افکنده ای و او هم در مقابل جلال تو مدهوش گشته است سپس با او در پنهانی راز گفته ای و او هم در آشکار برای تو عمل کرده است.

 

38 - اِلهِی لَمْ اُسَلِّطْ عَلی حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الاَْیاسِ وَ لاَ انْقَطَعَ رَجآئِی مِنْ جَمیلِ کَرَمِکَ.

39 - اِلهِی اِنْ کانَتِ الخَطایا قَدْ اَسْقَطَتْنی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ.

40 - اِلهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقینُ إلی کَرَمِ عَطْفِکَ.

41 - اِلهِی اِنْ أَنامَتْنِی الْغَفْلَهُ عَنِ الاِْسْتِعدادِ لِلِقائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَهُ بِکَرَمِ الائِکَ.

42 - اِلهِی اِنْ دَعانی اِلی النّارِ عَظِیمُ عِقابِکَ فَقَدْ دَعانِی اِلَی الجَنَّهِ جَزیلُ ثَوابِکَ.

43 - اِلهِی فَلَکَ اَسْئَلُ وَ اِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَ اَرْغَبُ وَ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدیمُ ذِکْرَکَ وَ لایَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لایَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لایَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ.

44 - اِلهِی وَ اَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الاَبْهَجِ فَاَکُونَ لَکَ عارِفا وَ عَن سِواکَ مُنْحَرِفا وَ مِنْکَ خائِفا مُراقِبا(7) یا ذا الجَلالِ وَ الاِْکْرامِ وَ صَلَّی اللّه ُ عَلی مُحَمَّدٍ رَسُولِه وَالِهِ الطّاهِرِینَ وَسَلَّمَ

تَسْلیما کَثِیرا.

38 - معبودم، مسلط نکنم بر حسن ظن خودم نومیدی یأس را و بریده نمی شود امید من از لطف و کرم زیبای تو.

39 - معبودم، اگر گناهان، مرا از نظر تو انداخته اند از من گذشت کن به واسطه توکل خوبی که به تو دارم.

40 - معبودم اگر گناهان، دست مرا از الطاف کریمانه تو کوتاه ساخته اند، ولی یقین به عنایت کریمانه تو مرا آگاه بدان نموده است.

41 - معبودم، اگر غفلت، مرا در خواب فرو برده و از آمادگی لقای تو بازداشته، معرفت و شناخت به الطاف کریمانه تو مرا بیدار ساخته است.

42 - معبودم، اگر کیفر بزرگ تو مرا به سوی آتش می خواند، ولی پاداش عظیم تو مرا به سوی بهشت دعوت می کند.

43 - معبودم، بنابراین تنها از تو خواستارم و تنها در پیشگاه تو تضرّع و زاری دارم و درخواست می کنم که به محمّد صلی الله علیه و آله و خاندانش درود فرستی و مرا از افرادی قرار دهی که به ذکر تو ادامه می دهند و پیمان تو را نمی شکنند و از شکرگزاری تو غفلت نمی ورزند

و دستور تو را خوار و سبک نمی شمارند.

44 - معبودم، مرا به پرفروغ ترین نور عزّتت متصل فرما تا عارف برای تو بوده و از غیر تو روی گردان باشم و تنها از تو بترسم و مراقبت اوامر تو را نمایم، ای صاحب جلال و اکرام و درود خداوند بر محمّد صلی الله علیه و آله، پیامبر او و خاندان پاکش، و سلام خدا بر آنان سلامی فراوان.

پی نوشت:

1- این دعا از متن مفاتیح الجنان اتخاذ شده است، در نسخه بحار الأنوار، ج94، ص97 جمله «واسمع دعائی اذا دعوتک» در پرانتز است آن هم پس از جمله «واسمع ندائی اذا نادَیْتُکَ».
2- در همان نسخه «ففعلت».
3- جمله «الهی... تا بعد مماتی» در نسخه بحار الأنوار نیست.

4- در نسخه بحار الأنوار، ج94، ص99، «مملول» است.
5- در همان نسخه «فلا تخیّبنّ» است.
6- در همان «بجلالک» است.
7- در بحار الأنوار، ج94، ص99، «مترقّبا» است.

منبع:

عبدخدایی، محمدهادی، 1317، جلوه گاه عرفان: شرح مناجات شعبانیه. ، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1383.

ص:28

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها