وقایع بیست وهفتم بهمن ماه 1357
جمعه 29 بهمن 1400 8:52 PM
ملاقات و گفتگوی امام خمینی با جمعی از استادان دانشگاه و جامعه اسلامی دانشگاهیان
به مناسبت بازگشایی دانشگاهها پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حدود ۱۵۰ نفر از استادان دانشگاه و جامعه اسلامی دانشگاهیان با امام خمینی ملاقات و گفتگو کردند. عمده سوالات و پاسخ های امام خمینی در این دیدار حول دو موضوع بود ؛ تبعیت از دولت موقت و وضعیت فعلی ارتش، نماینده دانشگاهیان در این دیدار، نظر امام را درباره دولت موقت جویا شد؛ وی گفت دولت موقت یک ائتلاف ملی است تا دولت انقلاب اسلامی؛ آیا با وجود این باید از آن تبعیت کرد. و اشتباهاتش را نگفت؟ امام خمینی در پاسخ اشاره کردند که باید براساس قواعد اسلامی عمل شود و دولت اسلامی است اما همیشه باید اشتباهات را گوشزد کرد. امام گفتند که براساس ولایت شرعی که دارند یا براساس آرای مردم، مقرر کردند که دولتی موقتاً سرکار بیاید، چرا که برای انتقال قدرت، محتاج حکومت بودیم و وظیفه دولت موقت کارش منحصر به تشکیل مجلس موسسان و مجلس شوراست. در ادامه گفتگو، نماینده دانشگاهیان درباره ارتش اظهار نظر کرد و گفت که ارتش و به ویژه امرا و افسران ارشد از سرهنگ به بالا برای حفظ نظام #شاهنشاهی بودهاند و نه برای دفاع از مردم، نظر امام را درباره تشکیل و سازماندهی یک ارتش ملی جویا شدند. امام خمینی نیز در پاسخ ضمن تأکید بر حفظ ارتش اعلام کردند که منطق نمیپذیرد ارتش را که نظام دیده است، کنار بگذاریم و یک ارتش جدید تشکیل دهیم. امام اصلاح ارتش را امری تدریجی دانستند و تأکید کردند که کلمه «شاهنشاه» دیگر از ارتش رخت بربسته و اصلاح ارتش باید با تأنی صورت گیرد. (صح ۲۷/۱۳۵۷)
پیام به ملت ایران و ممنوعیت ورود به منازل افراد
تاریخ:
۲۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۱۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
ممنوعیت ورود به منازل افراد بدون اجازه دولت
مخاطب:
ملت ایران
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، صفحه ۱۴۷
توضیح تاریخی
انتقام از ماموران جنایتکار شاه، خواسته بسیاری از انقلابیون بود. اما در آشفتگی تغییر حکومت و اعدام جنایتکارانی مانند رئیس ساواک و فرماندهان ارشد ارتش، امام به خانواده بیگناه آنها میاندیشند. ر.ک. دایرهالمعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی، جعفر شیرعلینیا، نشر سایان، صفحه 246.
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف و مبارز ایران!
با تشکر فراوان از زحمات و تلاشهای خستگی ناپذیر شما در راه تحکیم حق و شکست باطل؛ این روزها مشاهده میشود که افراد و اشخاص متفرقه به خانههای مردم هجوم برده و احیاناً باعث ناراحتی خانوادهها میشوند. گرچه بسیاری از این گونه افراد به خاطر سوابق سوء خود مستحق تنبیه و مجازاتند اما برای اینکه افراد بیگناه خانوادهها به زحمت نیفتند، لازم دانستم که از شما فرزندان عزیز بخواهم از این به بعد بدون کسب اجازه از دولت قانونی به خانه هیچ کس حمله نکنید و کسی را از پیش خود توقیف ننمایید. البته جنایتکاران و ظَلَمه «ستمکاران.» که دستشان به خون مردم و تجاوز به حقوق ملت آلوده است، نباید از کیفر معاف گردند ولی کیفر مجرمان نباید بدون نظم و حساب و توسط افراد غیر مسئول انجام گیرد. شما مجرمان جنایتکار را شناسایی کنید و به دولت موقت انقلاب اسلامی معرفی نمایید تا با دستور دولت، اقدام به بازداشت و محاکمه شود. تاکید میکنم که مطلب فوق، حکم اسلامی است و تخلف جایز نیست. و السلام علیکم و رحمه الله.روح الله الموسوی الخمینی
پیام به روحانیون جهت شرکت در افتتاح مجدد مراکز نظامی و اداری
تاریخ:
۲۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۱۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
حضور روحانیون در آیین گشایش مراکز نظامی و انتظامی و ادارات دولتی
مخاطب:
روحانیون و علما
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، صفحه ۱۴۸
بسمه تعالی
اکنون که برای اعاده نظم و امنیت مقرر شده که واحدهای ارتش و پلیس و ژاندارمری و ادارات دیگر که در چند روز اخیر تعطیل شده بودند شروع به کار کنند، ممکن است برای تجدید فعالیت خود مواجه با مشکلاتی باشند؛ لذا از علمای اعلام و روحانیون محترم- ایّدهم الله تعالی- خواستارم که در مراسم افتتاح مجدد این مراکز شرکت کنند، و از اهالی محترم بخواهند که برای برقراری نظم، دوستانه و برادرانه با ماموران این مراکز همکاری نمایند و مانع هرج و مرج و بینظمی گردند؛ و حتی الامکان بر اقدامات آنها نظارت و همفکری نمایند. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
پنج شنبه 18 ربیع الاول 99/ 27 بهمن 57
امام خمینی (ره)؛ 27 بهمن 1357
بيشتر بخوانيد:
پیام به کارکنان شرکت ملی نفت جهت پایان اعتصاب
تاریخ:
۲۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۱۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
پایان اعتصاب در صنعت نفت
مخاطب:
کارکنان شرکت ملی نفت ایران
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، صفحه ۱۴۹
فارسی
العربیة
English
بسم الله الرحمن الرحیم
به عموم کارمندان و کارگران شرکت نفت- پس از تشکر فراوان از آنان که سهم مهمی در پیشرفت نهضت اسلامی داشتهاند و با همت شجاعانه آنان پیروزی نصیب ملت بزرگ گردید- تذکر داده میشود: اکنون که بحمد الله پیروزی حاصل است، مقتضی است اعتصاب خود را بشکنند و به سر کار خود بروند. اکنون اعتصاب بر خلاف مسیر انقلاب است و شکستن آن موافق صلاح ملت است.
روح الله الموسوی الخمینی
امام خمینی (ره)؛ 27 بهمن 1357
بيشتر بخوانيد: https://emam.com/posts/view/1304/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%AC%D9%87%D8%AA-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%A8%26zwnj%3B
حکم به آقای سید محمد جواد پیشوایی جهت ایجاد نظم در بندر انزلی
تاریخ:
۲۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۱۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
سامان بخشی به امور اجتماعی و سیاسی
مخاطب:
پیشوایی، سید محمد جواد
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، صفحه ۱۵۰
فارسی
العربیة
English
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب مستطاب ثقه الاسلام آقای آقا سید محمد جواد پیشوایی امام جماعت مسجد جامع انزلی- دامت تاییداته
مقتضی است جنابعالی در این موقع حساس در بندر انزلی که موقعیت حساسی دارد متکفل تنظیم امور اجتماعی و سیاسی باشید و از اختلافات جلوگیری نموده؛ و اگر از طرف مخالفین نهضت و گروههای منحرف ایجاد آشوب و بلوایی شد به کمک جوانان مسلمان غیرتمند بشدت جلوگیری و آنان را سرکوب نمایید، و سران آنان را به کمیته انقلاب معرفی نمایید تا به مجازات برسند. اهالی محترم و شجاع انزلی و حوالی آن از جناب ایشان پشتیبانی نموده موظفند از تشنجات و اختلافات بشدت جلوگیری نمایند. از خداوند متعال توفیق همگان را خواستارم.
18 ربیع الاول 99
روح الله الموسوی الخمینی
امام خمینی (ره)؛ 27 بهمن 1357
بيشتر بخوانيد: https://emam.com/posts/view/1305/%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%86%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%B2%D9%84%DB%8C%26zwnj%3B
گفتگو با جمعی از دانشگاهیان پیرامون دولت موقت و ارتش
تاریخ:
۲۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۱۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
مناسبت:
بازگشایی دانشگاهها پس از پیروزی انقلاب اسلامی
موضوع:
رویارویی با توطئه گروهکها برای انحلال ارتش
حضار:
150 تن از استادان دانشگاه و جامعه اسلامی دانشگاهیان
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۵۱ تا صفحه ۱۵۷
توضیح تاریخی
اگرچه فرماندهان ارتش تا 21 بهمن 1357 از حکومت سابق حمایت میکردند اما بسیاری از ارتشیها با انقلاب همراه بودند و رژه همافرها در 19 بهمن در مقابل امام، نمونه بارز آن بود؛ رژهای که تیر خلاصی بر رژیم شاهنشاهی بود. برخی از گروهها از جمله سازمان مجاهدین خلق، چریکهای فدایی خلق و احزاب کومله و دموکرات کردستان خواستار انحلال ارتش بودند. امام اما مخالف انحلال بودند و میگفتند میخواهند ارتش را کنار بزنند بعد به سراغ انقلاب و روحانیت و مردم بیایند. ر.ک. دایرهالمعارف مصوّر تاریخ تاریخ جنگ ایران و عراق، جعفر شیرعلینیا، نشر سایان، صفحه 27.
بسیاری از انقلابیون به سران ارتش بدبین بودند و گروههای سیاسی چپ همچون سازمان مجاهدین خلق که مسلح بودند هم با سوء استفاده از این بدبینی، به شدت به ارتش حمله میکردند. در این دیدار هم دانشگاهیان پیگیر انحلال ارتش بودند. ر.ک. دایرهالمعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی، جعفر شیرعلینیا، نشر سایان، صفحه 246.
فارسی
العربیة
English
[بسم الله الرحمن الرحیم]
امام: ... غرض این بود که یک روز- به نحوی که معلوم شود- اعتصاب شکسته [شود]، روز بعد اختیار با خود شماست. اعتصاب دیگر نباشد. یک روز دانشگاه باز بشود و بچهها هم بیایند. و بعد اگر مشکلاتی هست خوب، دیگر اجازه ندهید بیایند تا مشکلاتتان رفع بشود. مقصود من این بود که [اعتصاب] شکسته بشود و خودتان هم اعلام بکنید، رادیو هم بگوید که ما اعتصاب را شکستیم. بعدش البته مشکلات دارد؛ آن مشکلات باید حل بشود.
[نماینده دانشگاهیان: عرض کنم که سه- چهار مسئله دیگر هم هست که یادداشت هم شده، من بعداً میدهم خدمتتان. فقط توضیحاً عرض میکنم که یکی راجع به دولت موقت است. اطاعت از دولت واجب هست؛ و خوب، مسلماً ما اطاعت میکنیم ولی بعضی از مسائل هست که قابل دفاع نیست: آیا واجب است که ما حتماً دفاع هم بکنیم؟ یعنی هر دستوری بدهند صد در صد ما اجرا خواهیم کرد منتها گاهی قابل دفاع نیست]
امام: مقصودتان را بگویید.
[نماینده دانشگاهیان: عرض میکنم خدمتتان که دوستان میگویند این دولت بیشتر جنبه ائتلاف ملی دارد تا دولت انقلاب اسلامی]
امام: عرض میکنم که این دولت یک دولت موقت است برای اینکه رفراندم بکند و مثلًا مجلس موسسانی [تشکیل بدهد] مسئله رژیم را تحکیم بکند، بعد دست مردم است همه چیز. اختیار دست خود مردم است؛ وکلایشان را خودشان تعیین میکنند، وکلا هم خودشان تعیین میکنند دولت را؛ ... مسئلهای نیست که کسی بخواهد تحمیل بکند ... تحمیل در کار نیست. اینکه الآن شده است فقط همین [است] که چون الآن برای انتقال قدرت، محتاج بود که حکومتی در کار باشد و الّا نمیشد؛ برای این ما استفاده کردیم از ولایت شرعی که داریم یا از آرای مردم، و این را قرار دادیم. و اینکه قرار داده شده است نه برای اینکه این حکومت کند تا آخر. در همه جا هم نوشته شده «دولت موقت». «موقت» برای اینکه این کارش منحصر به این است که مجلس موسسان را درست کند و مجلس شورا را درست کند؛ و آنها هم اختیارش با خود مردم است. بعد که مجلس موسسان را درست کرد، این نمایندگان خود مردم هستند که رژیم را تعیین میکنند. بعد هم مجلس شورا درست میشود؛ مجلس شورا هم نمایندگان خود مردم هستند، آزاد بدون اینکه هیچ کس دخالت بکند، آزاد. مردم خودشان نمایندگانشان را تعیین میکنند و بعد همه مقدرات دست خود مردم است، به اعتبار اینکه نمایندگان هم از خود مردمند ... این طور نیست که اینها حالا بخواهند مملکت را تا آخر اداره بکنند. این جور نیست. حالا از باب اینکه دیگر یک انقلاب است آقا، مسئله انقلابی است. این مسئله انقلابی را نمیشود زود حلش کرد. این را باید بتدریج درست کرد. الآن شما میبینید که تمام این مملکت ما آشفته است؛ یعنی آن دسته شلوغکار رفتند، حالا یک دسته شلوغکار دیگر پیدا شده! ما باید اینها را علاج بکنیم تا یک قدری آرام بشود. وقتی که آرام شد و مساله دست خود مردم افتاد و خود مردم اداره کردند مملکت را، دیگر به هیچ کس اشکال نیست. اگر بنا شد که شما خودتان یک وکیلی تعیین کردید، آن شد یک وکیل، آن هم شد یک وکیل، آن هم شد وکیل، این وکلای خود ملت یک دولتی را درست کرده، دیگر این اشکال به کسی نیست؛ خود ملت این کار را کرده، تحمیل نیست در کار. لکن حالا از ناچاری است که ما باید این مسائل اولیه را حل بکنیم ....
[نماینده دانشگاهیان: شما فرمودید که ما این دولت را تایید بکنیم. البته آن دستورهایی که در مورد آینده است و باید اجرا بشود اجرا خواهد شد، مسلماً؛ منتها ما میخواستیم مشخص بشود که آیا این دولت را به صورت دولت اسلامی باید در نظر گرفت؟]
امام: [دولت] اسلامی است این، برای اینکه الآن روی قواعد اسلام باید عمل بشود؛ منتها الآن ما قانون اساسیمان را که درست شده است و تحت مطالعه است، «۱» آن را باید [قطعی] بکنیم ... نخست وزیر را من تعیین کردهام؛ من به ولایت شرعی تعیین کردم. وقتی یک [کسی] به ولایت شرعی تعیین شد، یک حکومت شرعی است این. و این طور هم نیست که ما بخواهیم تا آخر این طوری رفتار کنیم. این موقت است که اصول اولیه درست بشود، و از ناچاری است. مسئله انقلاب است. مسئلهای است که نمیتوانیم ما الآن یک شدتی به خرج بدهیم، و نمیتوانیم الآن برویم سراغ مطالعات تا افراد ... را پیدا بکنیم. الآن در این حالی که به طور موقت ما داریم عمل میکنیم، الآن نباید اشکال کرد. الآن باید- این معنا را باز عرض میکنم- که همه ما، همه شما با هم همدست بشوید و دولت را پشتیبانی بکنیم تا این مسائل اولیه را درست بکند، که مجلس را درست کند. ما الآن رژیممان باز قانونی نیست؛ الآن رژیمی ما نداریم. رژیم سلطنت که رفته؛ رژیم جمهوری اسلامی هم به حَسَب رای من الآن هست اما به حَسَب نظر دنیا باید با آرای مردم درست بشود. و به آرای مردم میخواهیم مراجعه کنیم برای مجلس موسسان، و برای تشکیل یک حکومتی که خود مردم میل دارند؛ حالا آن جمهوری اسلامی را خواستند، نخواستند رژیم شاهنشاهی هم اختیار با خودشان است.
[نماینده دانشگاهیان: منظور ما این است در این چند ماه که این دولت موقت سرِ کار هست اگر اقداماتی انجام داد که توام با اشتباه بود.]
امام: اشتباهات را همیشه باید گفت. اشتباهات را کسی نمیتواند [نادیده بگیرد] من که نمیگویم باید هر کسی اشتباه کرد شما تبعیت بکنید! اشتباهات را باید بگویید. همه آزادند در گفتن. بنویسند، بگویند، در روزنامهها بنویسند.
[یکی از حضار: حق انتقاد هست؟]
امام: بله که هست.
[نماینده دانشگاهیان: عرض کنم که مسئله دوم راجع به ارتش است. این ارتش همه میدانیم طوری ساخته شده بود که نظام شاهنشاهی را حفظ بکند، نه برای دفاع از مردم]
امام: قبل از اینکه شما بفرمایید، این هم حل شد! همین امروز آقای قرنی «۲» را من فرستادم آمد اینجا. آقای یزدی «۳» هم آمد اینجا؛ که او از دولت باشد، او هم که رئیس [ستاد]. بنا بر این شد که در همین هفته این طبقه اول [ارتش] را، از سرلشکر به بالا را بیندازند دور. این پایینیها بیایند مشغول کار بشوند. اگر بگویید که ما ارتش نمیخواهیم- که همچه چیزی نمیگویید- ما ارتش میخواهیم، ما ژاندارمری میخواهیم، ارتش میخواهیم، شهربانی میخواهیم؛ همه اینها را میخواهیم. ما باید این طبقه اول، امرا و- نمیدانم- اینهایی که با فساد آمدهاند روی کار و خودشان هم اکثراً- البته همه نه، اما اکثراً- فاسدند، اینها را درجاتشان را کنار بگذاریم، بازنشستهشان بکنیم. و بعد بیاییم سراغ این پایینیها؛ پایینیها را یک سر و صورتی بدهیم. تا بعد برویم سراغ افراد ببینیم افراد چطوریند. این الحمد للَّه حل شد.
[نماینده دانشگاهیان: حاج آقا معذرت میخواهم، از سرهنگ به بالا را تا شاه یکی یکی اینها را نمیشناخته و کثافتکاریشان با خیانتشان مشخص نمیشده، اصلًا به آنها درجه نمیداده]
امام: عرض میکنم مسائل قضایی یک مسائل شرعی است. مسائل قضایی یک مسائلی است که با- مثلًا- عصبانیت، با دشمنی، با بدبینی، با اینها نمیشود. یک مسائل قضایی است که ان شاء الله یک دادگاه قضایی، همین امشب شاید یا فردا تایید بشود برای محاکمه اینها. اینها باید روی موازین درست بشود. من فرض کنید با یک کسی بد هستم، قاضی نمیتواند به اینکه شما با او بد هستید ترتیب اثر بدهد. آن روی موازین شرعی است که هر کس ثابت شد آدم کشته میکشندش؛ هر که ثابت شد که دزدی کرده [مال] دزدی را از او میگیرند، تعزیرش میکنند حدش میزنند؛ هر که ثابت شد که فلان کار بد را کرده درستش میکنند. ان شاء الله این هم الآن در دست اجراست.
[نماینده دانشگاهیان: حاج آقا مسئله خیلی مهم در ارتش این است که ارتش با سیستم کنونی که وجود دارد، یعنی آن روابط و ضوابطی که بین افراد مختلفش هست، دیگر هیچ جنبه اسلامی ندارد و نمیتواند برقرار بماند]
امام: این طور نیست که اشخاص نباشند، اشخاص مُسْلم نباشند؛ اشخاص درجات پایین دیگر به آن فساد نیستند که آن بالاییها بودند. فسادْ هر چی بود مال آن طبقات اول بود. این طبقه پایین آن فساد را ندارد. الآن نمیشود آقا ما بگوییم که ارتش برود ... ما [باید] این ارتش را به یک صورت نگهش داریم. آن طبقه اول را بیرون کنیم. طبقات اول، از سرلشکر به بالا بیرون بروند؛ و بعد این طبقات پایین را یک سازمانی به آنها بدهند. بعد برویم سراغ افراد ببینیم اگر یک فرد غیر صالح است کنار بزنیم، فرد صالح جایش بگذاریم. این مسئلهای نیست که حلش بزودی [باشد]؛ مثلًا همین امشب مثلًا شاه رفته، فردا همه کارهای ما درست بشود! همه کارها را خراب کردهاند و رفتند. حالا شما باید این خرابیها را آبادش کنید.
[نماینده دانشگاهیان: نظرتان در مورد اینکه ما یک ارتشی ملی را سازمان بدهیم چیست؟ به جای اینکه این ارتش را بیاییم زحمت بکشیم باز بودجه برایش بگذاریم؟]
امام: این تدریج میخواهد؛ عرض میکنم تدریج میخواهد آقا. این نمیشود الآن ما بگوییم ارتشی که نظام دیده و نظم دیده کنار برود، ارتشی بینظام میخواهیم! نمیشود این، باید بتدریج بشود. باید [نیروی مردمی] درست نظام پیدا بکند، بعد تبدیل بشود آن ارتش به این ارتش. اما همین طوری نمیشود این کار را کرد.
[نماینده دانشگاهیان: حاج آقا نظام بر مبنای ترس.]
امام: آقا! من خواهش میکنم از شماها که آن تندی جوانیتان را یک قدری کنار بگذارید ... من خودم هم جوان بودم! یک توقعاتی جوانها دارند که این توقعات از باب آن انرژی که در آنها هست، از باب آن قدرتی که در آنها هست، میخواهند همه مسائل یک شبه حل بشود. این طور نیست مسائل. مسائلْ اشکال دار است، مشکل است الآن. الآن هر جای مملکت دست بگذاری آشوبی است؛ مقدم است بر همه کارها که این آشوب رفع بشود. این آشوب باید با قوای انتظامی، با زمینه قوای ملی- اینها با هم- حل بشود. ما هم که الآن یک قوای ملیِ نظام دیده که نداریم؛ قوای ملی چریکی است. این قوای ملی چریکی الآن دارند کار هم میکنند؛ خیلی هم خوب کار میکنند. اینها را باید با قوای انتظامی و ژاندارمری- همه اینها- همدست بکنیم برای کوبیدن اینهایی که دارند خرابکاری میکنند. آن خرابکارها را کنار بگذاریم و یک قدری آرامش پیدا بکند مملکت؛ بعد برویم سراغ آن مسائل بعدی.
[نماینده دانشگاهیان: حاج آقا معذرت میخواهیم، آنچه که مطرح هست افرادی هستند در ارتش.]
امام: سازمان هست. سازمان درست میشود. سازمان ارتش آن وقتی که بوده است، [پیوسته] «شاهنشاه» «شاهنشاه» میکرد. این تمام شد. دیگر کلمه «شاهنشاه» رفت! وقتی کلمه «شاهنشاه» رفت، دیگر مساله نیست که حالا صبح تا شب بخواند «شاهنشاه»! تمام شد این معنا. این مساله از کله سربازها هم بیرون میرود. این مسائل یک قدری مهلت لازم دارد. یک قدری باید با تانی انجام بگیرد. نمیشود یک مسئلهای که انقلابی است ما بگوییم فوراً انقلاب جلو برود، خراب کند و جلو برود؛ چنانچه شد و بحمد الله انقلاب ایران بهترین انقلابهایی بود که در دنیا واقع شد؛ یعنی ضایعات کم [داشت]. و آن چیزی که ما بردیم، رژیم شاهنشاهی 2500 ساله یا بیشتر را از بین بردید. دست آنها هم از آن کوتاه کردید؛ دست همه اجانب را کوتاه کردید از مملکتتان. این آن چیزی است که بردید. ضایعهای که دادید، البته یک هزار نفری هم ما کشته دادیم. در سایر انقلابات این قدر کشته میدادند، خرابی میشد. ما نباید توقع داشته باشیم که یک انقلابی بشود و آرام باشد و ... ما باید اسم این را «انقلاب سفید» بگذاریم، نه انقلاب شاهنشاهی را. این انقلابِ واقعاً «سفید»، این انقلاب ملی ایران بود که با یک بیست و چهار ساعت یک شاهنشاهی را از بین برد و تمام را به هم ریخت. اما حالا به هم ریخته است این. به هم ریختگی را بخواهید منسجمش کنید وقت لازم دارد. حالا به ما قول دادهاند در همین هفته راجع به ارتش تنظیمش درست بشود. و چیزهای دیگر هم ان شاء الله کم کم امیدواریم درست بشود. خداوند همهتان را حفظ کند؛ موفق باشید.
... اجازه بدهید که من یک خورده استراحت کنم. من خسته شدم. ان شاء الله یکوقت دیگر ... همه با هم دست به هم بدهید برای ساختن. خراب است، زلزله زده است این مملکت! مملکتی که زلزله زده است، همه باید دست به هم بدهند و این مملکت را آبادش بکنند. دست به هم بدهید همه با هم. همه مسئولید، همه مسئولیم. باید دست به هم بدهید. ان شاء الله خداوند همهتان را حفظ بکند.
(۱) - اشاره به پیش نویس« قانون اساسی جمهوری اسلامی».
(۲) - آقای ولی اللَّه قرنی، اولین رئیس ستاد ارتش پس از پیروزی انقلاب.
(۳) - آقای ابراهیم یزدی، معاون نخست وزیر دولت موقت در امور انقلاب.
امام خمینی (ره)؛ 27 بهمن 1357
بيشتر بخوانيد: https://emam.com/posts/view/1306/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4%26zwnj%3B
بسم الله الرحمن الرحیم
من قبل از هر چیز تشکر میکنم از آقایان اساتید و دانشجویان که تشریف آوردند و ما با هم مواجه شدیم. مع الاسف در این دوران گذشته وضع را طوری کرده بودند که بین ما و دانشگاه و همه دانشگاهها جدایی انداخته بودند. و لهذا در این مدتهای طولانی ما با این وجوه کریمه مواجه نشده بودیم. و حالا تقریباً اول امر است. و من امیدوارم که تا آخر رابطه بین روحانیت و دانشگاه، که آن هم روحانیت است، برقرار باشد.
شما آقایان میدانید که این اختلافی که بین جناحها در ایران واقع شد، و واقع میشود اگر فرصت داده بشود، اینها چیزهایی بوده است که اجانب با مطالعات خودشان به آنجا رسیده بودند که باید جاهایی که میتواند انسان تربیت کند آنجاها را بکوبند. اینها بعد از مطالعاتی که کردند- هم در مادیات ما و هم در معنویات ما و هم در انسانها مطالعات زیاد کردند، و کارشناسهایشان از شاید دویست سال پیش از این مشغول به این کارها بودهاند، و همه زمینهای ایران را اینها گردیدهاند و هر چه بوده است در اینجا نقشهبرداری کردند و مطالعات راجع به وضع فرهنگ مملکتهایی که میخواهند ازشان بهره بردارند، در وضع دانشگاههای ما، در وضع دانشگاههای دینی ما، مطالعات زیاد اینها کردند- به آنجا رسیدند که چند چیز مانع از استفاده آنهاست. یکی اسلام است؛ اینها فهمیدند که اگر اسلام با آن وضعی که دارد و با آن تعلیمات واقعی که دارد، در این ممالک پیاده بشود برای آنها هیچ حظی و هیچ بهرهای نخواهد بود؛ و دستشان را قطع میکنند. و لهذا یک افرادی را- چه از داخل و چه از خودشان- وادار کردند که اسلام را وارونه نمایش بدهند. اسلامی که از اول قیام کرده است بر ضد طاغوت، آنها میگویند اسلام در خدمت طاغوت است!
وقتی که شما تاریخ را میبینید و ملاحظه میکنید، از آن اول که رسول اکرم قیام کردند با همین مردم فقیر، با همین مردم مستضعف، ایشان قیام کردند. در مقابل آن قلدرها و آن زورگوها و آن باغدارها و آن مُکنَت دارها و قافله دارها که در آن وقت مظهر طاغوتی بود، اسلام قیام کرد. و بعد هم تمام عمر، اسلام و ائمه ما در مقابل طاغوت همیشه ایستاده بودند.
این معنا که گفته بشود که اسلام در خدمت طاغوت است، اسلام افیون است، این چیزی است که آنها القا کردند؛ و آنهایی که دنباله رو آنها بودند و از خُدام آنها بودند، آنها هم تعقیب کردند در ایران. اینها مشغول شدند، آنها هم از خارج مشغول شدند؛ بطوری که شاید در بین بسیاری از مردم یک همچو چیزهایی در ذهنشان بیاید. و حال آنکه کسی که قرآن را- سند اسلام قرآن است- کسی که مطالعه کند و ببیند که وضع قرآن چه بوده، و کسی که شارع اسلام را، رسول اکرم را ملاحظه کند و تاریخ او را ببیند و وضع زندگی او را ببیند، میداند که قرآن در مقاتله با قلدرها آیات زیاد دارد. و رسول اکرم سیرهاش این بود که از اول مقاتله میکرد با این اشخاصی که میخواستند مردم را استثمار کنند، میخواستند مردم را استخدام کنند؛ بر [ضد] اینها قیام کرد. بنا بر این یک رشته تبلیغات آنها این بوده است. و شما دانشمندان باید در کتابها و در رسایلی که مینویسید، این مسائل را طرح بکنید و نقاط ضعف را بگویید.
یک مسئله دیگر این بوده است که روحانیون را که میدیدند که اشخاص موثری هستند و در تاریخ دیده بودند که در مقابل قدرتها اینها قیام میکنند، اینها را بشکنند پیش ملت. و لهذا گفتند روحانیون درباری هستند! اینها اصلًا عمال دربار هستند! اینها اشخاصی هستند که میخواهند مردم را خواب کنند، و دیگران این مردم [را] استثمار کنند. و حال آنکه کسی که تاریخ را دیده است میبیند که روحانیون هم همیشه در هر عصری ... آنکه قیام کرده بر ضد طاغوت روحانیون بودند. در زمان مشروطه روحانیون قیام کردند، زمان تحریم تنباکو روحانیون قیام کردند، در این زمان هم که شما مشاهده میکنید قشر روحانی قیام کرد. هم خون داد، هم حبس رفت، هم زجر کشید، هم تبعیدی کشید، همه اینها را [تحمل کرد]؛ لکن قیام کرد.
یکی از مواردی که اینها باز دیدند که اگر اینها قدرت پیدا کنند نمیگذارند آنها کارهای خودشان را بکنند، دانشگاههای ما بود. اینها دانشگاهها را با هر قدرتی که داشتند عقب نگه میداشتند؛ نمیگذاشتند که اساتید ما درست بچههای ما را تعلیم کنند، نمیگذاشتند که بچهها تعلیماتشان درست بشود. این هم برای این بود که میدیدند که اگر دانشگاه به طور صحیح عمل کند، مستقل باشد، بعد که این جوانها از دانشگاه بیرون بیایند ضد استعمار بیرون میآیند. این هم یک نقشهای بود که اینها کشیده بودند. روی هم رفته برای رسیدن به آمال خودشان دانشگاه را در مقابل دین قرار دادند، دین را در مقابل دانشگاه قرار دادند؛ یعنی علما را مقابل دانشگاهیها قرار دادند، دانشگاهیها را مقابل علما. سالهای طولانی میگذرد که روابط ما بین ما و شما نیست. و این برای این است که تعلیمات آنها از اول این طور بوده است که این جور وضع را موجود کنند که ما و شما را از هم جدا کنند.
و شما آن آیه اول را که خواندهاید، حالا بخوانید آن آیه اول را.
[نماینده حضار: «بسم الله الرحمن الرحیم]
وَ اذْکرُوا نِعْمَهَ اللهِ عَلَیْکمْ اذْ کنْتُمْ ... «۱»
همین آیه شریفه را شما باید مد نظر قرار بدهید که ما با هم به جنگ- تقریباً باید گفت- بودیم در این مدت؛ و خداوند به ما منت گذاشت که ما همه با هم برادر شدیم. الآن باید حفظ این برادری را ما بکنیم. شما به ما نظر سالم داشته باشید، ما به شما نظر سالم داشته باشیم. همه ما برادر هستیم، همه ما اهل یک دین هستیم، اهل یک کتاب هستیم، اهل یک ملت هستیم.
و الآن شما میبینید که ایران آشفته است. ایران را خراب کردند و رفتند. وضع کشاورزی ما را بکلی از بین بردند، وضع فرهنگ ما را عقب نگه داشتند، وضع ارتش ما آن بود که دیدید. و همه چیزهای ما الآن تقریباً آشفته و به هم ریخته است و باید همه اقشار ملت، از دانشمندان که در درجه اول هستند و از سایر اقشار، همدست و هم قوه با هم برای ساختن یک مملکتی که به واسطه این سلطنت پنجاه و چند سال اینها رو به خرابی رفت، [اقدام کنند] هی در بوق کردند که «تمدن بزرگ» و هی خراب کردند [و] الآن ما هیچ تقریباً باید گفت نداریم، ما یک مملکت خراب- عرض میکنم که- زلزله زده- هر چه اسمش را میخواهید بگذارید- داریم که هر جای آن دست میگذارند میبینند خرابی هست، و ما الآن همهمان با هم موظفیم که دست به دست هم بدهیم، برادر باشیم با هم و همه با هم بسازیم ایران را.
و شما آقایان که در دانشگاه هستید- الآن هم یک دستهای که اینها هم از اجانبند یعنی از عمال اجانبند، الآنی که ما میخواهیم یک ایران آزاد مستقل درست بکنیم اینها نمیتوانند ببینند، یک دستهای که الآن شلوغ دارند میکنند اینها نمیتوانند ایران را مستقل ببینند، ایران را باید حتماً یا پیوسته شوروی ببینند یا پیوسته امریکا، و بیشتر به نظر من میرسد که اینها وابسته به امریکا هستند به اسم دیگری که نزدیک به شوروی است- اینها را شما هدایت کنید. اگر قابل هدایتند هدایت کنید. و جوانهای ما را هدایت کنید. این آشوبی که الآن دارد میشود مقابل انقلاب [جلوگیری کنید]، یک انقلاب اسلامی که همه مردم را با هم متحد کرده است، الآن یک دستهای افتادهاند توی کار و این انقلاب را میخواهند آلوده بکنند. اینها را معرفی کنید به شاگردهای خودتان، به جوانهای ما، که اینها برای عمالِ غیر هستند؛ اینها آمدهاند با یک صورت ملی الآن دارند ... عملهای هستند برای غیر، و میخواهند وضع ایران را باز به همان حال اول برگردانند منتها با یک صورت دیگری. این وظیفهای است که الآن برای شماها هست. و نگذارید در دانشگاه این آلودگیها پیدا بشود. و این تظاهراتی که- شنیدم دیروز تظاهراتی بوده است- اینها پیدا بشود، شما بدانید که این تظاهرکنندگان از تتمه همان رژیم فاسد است و با این صورت الآن درآمدهاند؛ چنانچه آن آدمی که نخست وزیر بود از تتمه همان رژیم فاسد بود به صورت ملی و «سر قبر مرحوم دکتر مصدق برو» «۲» و از این کارها بود! حالا یک صورت دیگری پیدا کردهاند؛ به صورت مثلًا روشنفکری و امثال ذلک. شما باید آقایان همهتان با هم دست به دست هم بدهید و نگذارید این آشوبگران آشوب بکنند در محیط شما؛ و باز شما را ناراحت کنند و باز دستهای شما را عقب بزنند، نگذارند شما مستقلًا کارتان را بکنید. خداوند ان شاء الله همه شما را نصرت بدهد؛ و همه ما را به وظیفه خودمان آشنا کند. و سلام من بر همه شما.
[نماینده استادان: ما میدانیم که وقت شما را نباید بگیریم ولی اتفاقاً در همین جایی که میفرمایید، یک نقطه نظرهایی ما داریم. همینهایی که حضرت عالی میفرمایید، صحبت آن کسی است که شکل مار را کشید و بعد به مردم گفت که خوب حالا این مار است، یا اینکه نوشته. میآیند عقاید مردم را با یک عینیتهای مسلّمی که بسیار بهتر از آن را در اسلام گفتهاند به مردم میگویند منتها به آن طریق، و مردم را به آن سَمت میکشند و الآن شدیداً دارند فعالیت میکنند. به نظر بنده الآن در تلویزیون و رادیو، اگر که کسانی از آنها ما بخواهیم اعلام بکنیم، آقایان کمونیستها، آن تئوریسینهایشان، آن دانشمندانشان، آن نخبه ترین آنها بیایند، ما توی تلویزیون جلوی مردم مینشینیم با آنها بحث میکنیم]
امام: آنها حاضر به بحث نیستند. آنها شلوغکاری میکنند
[همان شخص: بله حد اقل این است که مردم قانع میشوند، اینها الآن دارند تحمیق میکنند و شدیداً هم دارند تحمیق میکنند. این را به عرضتان برسانم که- درست به عرضتان برسانم- تو کارخانهها الآن هم رفتهاند متاسفانه، جاهای مختلف، تو دانشگاهها رفتند. خیلی راحت و واضح اعلام میکنیم، ما توی رادیو تلویزیون اعلام میکنیم ما حاضریم با اینها به بحث بنشینیم، مردم خودشان ببینند]
مردم را باید آگاه کرد. ما باید هر طایفهای را از روسای آن طایفه بشناسیم. مثلًا وقتی وارد شدیم در اسلام، ببینیم آنچه اسلام را ایجاد کرد، آنکه اسلام را تقویت کرد خودش چه کاره بود. مطالعه کنیم در پیغمبر اسلام، در حضرت امیر- سلام الله علیه- ببینیم اینها خودشان چه کاره بودند. اینها خودشان که دعوت میکردند به این طور مسائل، خودشان هم عامل بودند یا نه؟ تاریخ نشان میدهد که خودشان عامل بودند، و در درجه اعلا هم عامل بودند.
حضرت امیر در عین حالی که ممالک کثیرهای- که الآن هست از معمورههای «۳» دنیا- تحت سیطرهاش بود وقتی که یک یهودی به او ادعا کرد، ادعا به یک سلطان وقت، به یک امیر وقت کرد که ایران و عراق و حجاز و مصر و همه اینها تحت سیطرهاش بود، رفت پیش همان قاضی که حضرت امیر او را قاضی کرده بود ادعا کرد که فلان [متاع] از من است و پیش حضرت امیر است؛ قاضی خواست حضرت امیر را. آمد نشست جلو. جلو قاضی نشست. محاکمه کردند و حکم بر خلاف حضرت امیر داد. قبول کرد حضرت امیر. منتها یهودی مُسْلم شد، به واسطه این جهت که دید وضع این طوری است. این یک نمونه از قضیه دمکراسی بودن اسلام. نمونه دیگر راجع به وضع زندگی خود اوست. خود او همان روزی که با او بیعت کردند، بیلش را برداشت رفت سراغ کار؛ تیشهاش را برداشت رفت سراغ کار. یک قناتی میکَند با دست خودش. رفت سراغ کار. زندگیاش هم از همه افراد رَعیتش پایین تر بود؛ برای اینکه یک آرد جو، یک نان جوی سرش را میبست که اولادش نروند مثلًا روغنی داخلش بکنند! و خوراکش این بود، در صورتی که امیرِ این همه بود.
از آن طرف میآییم سراغ این آقایان که میگویند که ما تودهای هستیم، کمونیست هستیم! میرویم سراغ سران اینها. در جنگ عمومی من خودم شاهد بودم که سران سه دولت آمدند [متفقین] سران سه دولت یک مجلسی در ایران داشتند، یک کنفرانسی در ایران داشتند آمدند ایران. شاید اکثر شما یادتان نباشد ولی خوب من یادم هست. چرچیل یکیشان بود، روزولت یکیشان بود، استالین یکی. آن طوری که نقل کردند چرچیل آمد به فرودگاه و از آنجا با تاکسی آمد رفت [به محل] کارش؛ آن یکی هم همین طور ساده آمد؛ اما آقای استالین گاو هم همراهش آورده بود که مبادا شیر غیر این گاو را بخورد! زندگی اشرافیای که او داشت هیچ کس نداشت! در عین حال میگفتند ما با سایر افراد مثل هم هستیم! آن وقت خود من در همان وقتی که این با این وضع آمد- که همه چیز برایش مهیا بود و چقدر با تشریفات وارد شد، حتی گاو را آوردند که مبادا از شیر مثلًا گاو ایران بخورد یا گاو غیر تربیت شده بخورد- من خودم میرفتم از تهران به مشهد با اتوبوس- از آن طرف تا طرفهای مشهد ... مال لشکر روسیه بود- این افرادی که نظامی بودند میآمدند برای سیگار گدایی میکردند! در عین حال تبلیغات این طور بود که میگفتند «قارداش»! به هم میگفتند «قارداش» یعنی ما برادریم، مثل هم هستیم! باید به اینها گفت که شما که میگویید باید همه یکجور باشند، اسلام را ملاحظه کنید با آنها، با سران خودتان.
سران مسلمین را ملاحظه کنید با سران خودتان، ببینید وضع اینها چه جوری بوده است؟ آنهایی که تاسیس این امور را کردند، خودشان چه وضعی داشتند [و جز] آنها خودشان چه وضعی داشتند؟ آن کسی که اصل مارکسیسم [لنینیسم] را به وجود آورده، برای خاطر یک زن این کار را کرده! شما هم باید ملاحظه کنید؛ جوری به اینها بفهمانید و ببینید چه چیزی اینها، چه تئوری اینها دارند که در اسلام نیست و بهتر از آن نیست؟ چه چیزی آنها میخواهند که در اسلام بیشتر از آن نیست و بهتر از آن نیست؟
عَلی ایّ حالْ اینها یک مردمی هستند که این طور نیست که منطق سرشان بشود. شما بگویید بیایید بنشینیم با هم مباحثه بکنیم؛ منطق ندارند. اینها حمله میکنند به این طرف و آن طرف. منزلهای مردم را دارند غارت میکنند. این برای این است که میخواهند شلوغی بپا کنند. اینها میخواهند الآن وضع را شلوغ کنند، و از این شلوغی استفاده کنند برای اربابها. و من احتمال میدهم که امریکا باشد نه شوروی. چون اینها در دربار هم بودند. همین کسانی که- عرض میکنم- طبل کمونیست را میزدند، سران بزرگشان توی دربارْ خدمتگزار بود! «۴»
بنا بر این باید شما، بر فرض حالا آنها دارند شلوغی میکنند، باید شما جوانها را آگاه کنید. جوانهایی که الآن پیش شما هستند برایشان صحبت کنید؛ آگاه کنید بفهمانید به ایشان که احتراز کنند از این دستهای که الآن افتادهاند توی ایران و دارند خرابکاری میکنند. و این خرابکاری حتماً بدانید که به نفع دیگران است و اینها از عمال غیر هستند؛ منتها به این صورت درآمدند. مثل آن آقا «۵» که از عمال غیر بود و میخواست باز شاه را برگرداند به اینجا، با صورت ملیت و امثال ذلک. و ان شاء الله خداوند همه را توفیق بدهد، موید کند. و ایران امروز محتاج به وجود شماست؛ محتاج به همه چیز هست. ما همه با هم باید دست به هم بدهیم و این احتیاج را رفع کنیم. ان شاء الله خداوند همهتان را حفظ کند.
[نماینده حاضران: این افتخار برای ما امروز و خودمان و فامیلمان و بستگانمان واقعاً فراموش نشدنی است و برای تمام ملت ایران و ملل مسلمان جهان عید بزرگی است]
من خدمتگزار همه شماها هستم.
[نماینده حاضران: بزرگترین درس را به ما دادید و ما از این جهت از شما واقعاً تشکر میکنیم]
خداوند حفظ کند شما را، موفق کند؛ سلامت باشید.
امام خمینی (ره)؛ 27 بهمن 1357
بيشتر بخوانيد: https://emam.com/posts/view/1307/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%28%D8%AA%D9%88%D8%B7%D8%A6%D9%87-%D9%88-%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%29
مصاحبهکننده: خبرنگار روزنامه اطلاعات «۱»
[بسم الله الرحمن الرحیم]
این جنایتکاران در دادگاه ویژه انقلاب محاکمه شدهاند و به سزای اعمال خود رسیدهاند. اینها سزای واقعی اعمال خود را پس از مرگ خواهند دید. این جنایات و کشتار، کیفری سخت دارد که در کتاب آسمانی ما- قرآن- بیان شده است. «۲» تمام مجرمین و کسانی که شریک جرم جنایات شاه بودهاند به سزای اعمال خود خواهند رسید. انقلاب عظیم اسلامی ما این جانیان را مجازات خواهد کرد. از این پس جوانان مومن و با ایمان نباید بدون اطلاع دولت موقت انقلاب و مراجع ذی صلاح کسی را بازداشت کنند. انقلاب اسلامی، خود این مجرمان را به سزای اعمالشان خواهد رساند. و لازم است هر چه زودتر ملت مسلمان، به زندگی عادی خود بازگردند.
امام خمینی (ره)؛ 27 بهمن 1357
بيشتر بخوانيد: https://emam.com/posts/view/1308/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%28%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%29
منابع:
http://iranemoaser.ir/%DA%86%D9%87%D9%84-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-
%DA%86%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-27-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-1357/
https://emam.com/posts/view/1302/
https://emam.com/posts/view/1303/