وقایع بیستم بهمن ماه 1357
چهارشنبه 20 بهمن 1400 1:38 PM
ا شنیدن صدای تیراندازی در پادگان دوشان تپه نیروی هوایی، مردم نیمهشب به خیابانها ریختند.
مهندس بازرگان طی نطقی در حضور دهها تن از مردم تهران که در دانشگاه تهران اجتماع کرده بودند پیرامون نظرات بختیار و ادعای قانونی بودن نخستوزیری او به تفصیل پاسخ داد و گفت: «.. آنچه مورد اشکال و ایراد و اختلاف است، ایراد قانونی بودن دولت ایشان و نشستنشان و گفتنشان سر جای همان غاصبین و دشمنان ملت و تمکین کامل نکردن به خواسته ملت و انقلاب است.خودش را دولت قانونی میداند به دلیل اینکه او را شاه به این مقام برگزیده است و ثانیاً مجلس رأی اعتماد به ایشان دادهاند.
تعجب از این است که آقای دکتر بختیار، که تا همین اواخر اعتراف و اعتراض به پایمال شدن قانون اساسی میکرد، حزب رستاخیز و مجلس سنا و مجلس شورای ملی را تحمیلی و فرمایشی و ساواکی میدانست، حالا دو دستی به آنها میچسبد. اختلاف اینجاست، اشکال اینجاست...».
شاپور بختیار در گفتگو با سردبیر کیهان اینترنشنال، جمهوری را قابل قبول دانست و درباره مذاکره با مهندس بازرگان گفت: «کانال مذاکره خیلی ساده است. ما خودمان با یکدیگر تماس دوستانه داشتیم. رابطه به وسیله دوستان هم داریم، ولی با ایشان به طور رسمی از وقتی نخستوزیر شده و به اصطلاح از آقای خمینی حکم گرفتهاند تماس نداشتهایم.اگر آقای بازرگان میخواهند وزرایی در کابینه من داشته باشند ما حرفی نداریم. اتفاقاً آدمهای با ارزشی در اطراف ایشان هستند.
اگر ایشان بخواهند راجع به انتخابات آینده قانون اساسی و اینگونه مسائل صحبت کنند بنده آمادگی دارم، ولی به عنوان اینکه بنده استعفا بدهم به نفع ایشان یا به نفع هر دولت دیگری، این مسئله به نظر من در شرایط کنونی قابل طرح نیست».
به گزارش خبرگزاری فرانسه امروز نورالدین کیانوری، دبیرکل حزب توده ایران با ستایش از آیتالله خمینی تأکید کرد: «خطر کودتای خائنانه را نباید ناچیز شمرد».
درگیری مسلحانه بین مردم و نیروهای ارتش از اواخر شب ۲۰ بهمن از پادگان دوشان تپه آغاز شد. در جریان نمایش فیلم مراسم استقبال امام خمینی، هنرجویان نیروی هوایی نسبت به امام ابراز احساسات میکنند. افراد گارد شاهنشاهی برای ساکت کردن هنرجویان و دیگر کارکنان نیروی هوایی مداخله میکنند و کار به زدو خورد و تیراندازی میکشد.
با انتشار خبر شورشِ افراد پادگان نیروی هوایی مردم برای یاری آنها به دوشان تپه روی میآورند و وارد پادگان میشوند. اسلحهخانهها را باز میکنند و با استفاده از تفنگ و مسلسل و ساختن سنگرهای خیابانی به نبرد با افراد گارد شاهنشاهی میپردازند.
همزمان با زد و خورد در دوشان تپه مردم به چند کلانتری نیز حمله کردند و با خلع سلاح افراد، نقاط دیگر حساس پایتخت نیز به تصرف مبارزان درآمد. شهربانی محاصره شد. فرماندار نظامی به منظور مقابله با انقلابیون، ساعات عبور و مرور را از ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر تا ۵ صبح روز بعد اعلام کرد، اما به فرمان امام خمینی (ره) مردم به اخطار فرماندار نظامی اعتنا نکردند و به خیابانها ریختند.
* مهندس بازرگان، نخست وزیر منصوب امام خمینی، در یک سخنرانی در دانشگاه تهران رئوس برنامه های دولت خود را روشن کرد.
* امام در پیامی به ملت ایران ﺗﺄکید کردند که سخنگو ندارند.
* در پاسخ به تبریک آقای گلپایگانی امام نامه تشکرآمیزی به ایشان ارسال کردند.
* امام در جمع نمایندگان شورای هماهنگی اعتصابات بر دوری گزینی از اختلافات و راه طولانی برای سازندگی اشاره کردند.
* گروهی از طرفداران قانون اساسی ، شاه و دولت بختیار در ورزشگاه امجدیه تهران تجمع کردند.
* قرار بود عصر امروز بختیار در حضور مهندس بازرگان از سمت نخست وزیری استعفا دهد.اما این امر را به روز یک شنبه 22 بهمن موکول کرد.بختیار می خواست آخرین شانس خود را برای حفظ قدرت ، با استفاده از قدرت همه جانبه ی ارتش، امتحان کند.
* روز جمعه بیستم بهمن ماه ، تلویزیون سراسری اعلام کرد که فیلم بازگشت امام خمینی را (9 شب)پخش خواهد کرد. عوامل رژیم در ابتدای پخش این برنامه تظاهرات طرفداران قانون(شاه) را که آنروز در امجدیه برگزار شده بود پخش کردند.درپادگان دوشان تپه،همافران به پخش این برنامه واکنش منفی نشان دادند.نیروهای گارد شاهنشاهی که در پادگان مستقر شده بودند،پس از استهزای موافقان شاه توسط همافران و به ویژه بعد از آنکه تلویزیون تصاویر مربوط به حضرت امام را پخش نمود،وهمافران مستقر در سالن نمایش پادگان همگی به شادی پرداخته وصلوات فرستادند،به سالن نمایش هجوم بردند و با انواع سلاح گرم همافران را به گلوله بستند.
* صدای تیراندازی های پیاپی از پادگان نیروی هوایی ، مردم شرق تهران را سراسیمه به خیابان ها کشید.مردم در ابتدا تصور می کردند که به مقر امام حمله شده است.اما صدای شلیک گلوله ها از پادگان ، و گزارش تعداد اندکی که توانسته بودند از مهلکه بگریزند، مردم را متوجه پادگان نیروی هوایی کرد. طولی نکشید که صدای الله اکبر و تماس های تلفنی خانه به خانه، مردم تهران را متوجه کانون درگیری، یعنی پادگان نیروی هوایی نمود.
* پادگان دوشان تپه پس از مدتی به محاصره مردم درآمد.گروهی می خواستند به کمک همافران بشتابند ، ولی گروه دیگر آن را خطرناک می دانستند. مردم تا صبح در خیابان های اطراف پادگان ماندند.
* امام در پیامی به ملت ایران، حمله لشکر گارد به نیروی هوایی را محکوم کردند. امام به ارتش اخطار کردند که هرچه زودتر لشکر گارد به مقر خود بازگردد و الا تصمیم آخر را خواهند گرفت. امام اطلاعیه های حکومت نظامی را خدعه و خلاف شرع دانستند و از مردم خواستند با حضور در خیابان ها توطئه حکومت نظامی را خنثی کنند.
عنوان:
پیام به ملت ایران و تاکید بر نداشتن سخنگو
تاریخ:
۲۰ بهمن ۱۳۵۷/ ۱۱ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
تاکید بر نداشتن سخنگو
مخاطب:
ملت ایران
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، صفحه ۱۱۲
بسمه تعالی
به اطلاع مردم میرساند:
کسی حق ندارد به عنوان سخنگو یا اطرافی یا وابسته و یا تحت هر عنوان دیگری، از طرف این جانب مطلبی بگوید. من خودم قلم و بیان دارم و اظهار نظرهایی که در رادیوها و یا جراید میشود به خود اشخاص مربوط است و به این جانب ربطی ندارد.
نامه تشکرآمیز به آقای گلپایگانی (تبریک ورود امام به ایران)
تاریخ:
۲۰ بهمن ۱۳۵۷/ ۱۱ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
ابراز تشکر
مخاطب:
گلپایگانی، سید محمد رضا (از مراجع عظام تقلید)
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، صفحه ۱۱۳
حضرت آیت الله آقای گلپایگانی- دامت برکاته
به عرض عالی میرساند، مرقوم محترم که حاکی از صحت مزاج شریف و حاوی تفقد و ابراز محبت نسبت به ورود حقیر به کشور ایران بود، واصل و موجب کمال تشکر گردید. امید است ان شاء الله تعالی با حفظ وحدت کلمه، عموم مسلمانان تحت رهبری آیات عظام و علمای اعلام- دامت برکاتهم- به پیروزی کامل نایل گردند؛ و در این موقع حساس و تاریخی بتوانیم تا حدودی به وظیفه خود نسبت به شریعت مقدسه انجام وظیفه کنیم.
خدماتی که حضرت مستطاب عالی در طول مبارزات گذشته انجام دادهاید و شداید و سختیهایی را که تحمل کردهاید، فراموش نخواهد شد. مرجوّ آنکه در مظانّ استجابت دعا این جانب را از دعای خیر فراموش نفرمایید. از خدای تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواستارم. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.روح الله الموسوی الخمینی
سخنرانی در جمع نمایندگان شورای هماهنگی اعتصابات (سازندگی کشور)
تاریخ:
۲۰ بهمن ۱۳۵۷/ ۱۱ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
راه سازندگی و تداوم انقلاب اسلامی
حضار:
نمایندگان شورای هماهنگی اعتصابات
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۱۴ تا صفحه ۱۱۶
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
از آقایان و خانمها تشکر بکنم که زحمت کشیدند و اینجا تشریف آوردند. و ما بحمد الله در این نهضت این برخورداری را داریم که با امثال شماها مواجه میشویم که شما مسائل خودتان را به ما بگویید، ما هم دردهای خودمان را به شما.
راه طولانی برای سازندگی
شما میدانید که الآن ما، پس از اینکه ان شاء الله دولت انقلابی هم تحقق پیدا بکند، راه بسیار دوری داریم برای ترمیم خرابیهایی که در این پنجاه و چند سال در مملکت ما به اسم «تمدن بزرگ»، به اسم آزادی کذا تحقق پیدا کرده است. اینها رفتند و فرار کردند و خزاین مملکت ما را یا به باد دادند، یا همراه بردند. و ما وارث یک مملکت درهم ریخته هستیم که تحقق صحت آن و ترمیم آن امکان ندارد الّا به تشریک مساعی همه قشرهای ملت. اگر هر کس در هر مقامی هست در این مساله کوشش نکند و بخواهد به عهده قشر دیگر بگذارد، این بار زمین خواهد ماند. خرابیها اندازهای نیست که دولت بتواند ترمیم بکند، یا قشر یا اقشاری از ملت بتواند ترمیم بکند. این خرابیها بسیار است: در جهت اقتصاد، در جهت فرهنگ، در جهت ارتش، در جهات دیگر. و این با کوشش همه جانبه همه اقشار ملت باید ترمیم بشود. لهذا با اینکه شما سهم بزرگی دارید، این آقایان فرهنگیها و آقایان اعتصابیون و دیگران سهم بزرگی در این نهضت دارند، و این نهضت را این اعتصابات خیلی ثمربخش کرد، لکن ما حالا قدم اول را برداشتهایم. مثل اینکه یک مملکتی جنگزده باشد و اجانب در آن باشد، کوشش کنید اجانب را بیرون کنید. این قدم اول است.
قدم دوم، قدم سازندگی است، مهمتر از قدم اول است. قدم سازندگی از حالا به بعد شروع میشود. هر جای این مملکت شما دست بگذارید خرابی هست. این ادارات دولتی را به واسطه اینکه اشخاصی که در راس بودند بسیارشان اشخاص غیر صحیح بودند، و همین طور وزارتخانهها و اشخاصی که در راس بودند اشخاصی نبودند که ملی باشند، ادارات دولتی را تقریباً باید گفت اینها خراب کردند.
زاغهنشینی در تهران
و همین طور شما ملاحظه میکنید که وضع زراعت ما، که یکی از چیزهای بزرگ مملکت است و اقتصاد مملکت ما بسته به اوست، اینها به اسم «اصلاحات ارضی» از بین بردند و الآن کشاورزی شما ورشکسته است و شما محتاجید به اینکه از خارج همه چیزها را بیاورید. و همین طور مراتع ما را از بین بردند و به غیر دادند؛ به اسم ملی ملت را از آن محروم کردند، و دامدارهای ما از بین رفتند. این دامدارها، این کشاورزها، که در مَحالّ خودشان نتوانستند زندگیشان را ادامه بدهند رو به شهرستانها آوردند که اینجا یک کاری پیدا کنند. اینجا هم کاری صحیح نبوده است. خیر. از قراری که من شنیدهام در خود تهران محلههای بسیاری هست که این محلهها محلههای زاغهنشین، چادرنشین و امثال اینهاست که این بیچارهها در آنجا با وضع فلاکتباری زندگی میکنند.
دوری گزینی از اختلافات
باید همه این آقایان دست به دست هم بدهند، همه اقشار با هم اتحاد پیدا بکنند، و با کمال دلسوزی در این خرابه مشغول ساختمان بشوند. هر کس اهل اداره است مواظب باشد که در آن اداره مفاسدی که بوده تذکر بدهد به دولت. هر کس هر جا هست مَفسَدههای آنجا را یادداشت کند تذکر بدهد، تا بلکه ان شاء الله با کوششهای زیاد این امور رفع بشود.
من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را خواستارم و امیدوارم که همه با وحدت کلمه، همه با هم این مسائل را حل بکنید. و اختلاف نظر، اختلافات صنفی، اختلافاتی که در ایران آنها انداختند بین مردم، اختلافات را و اینها را توجه کنید که برداشته بشود که دشمن شما از اختلاف شما نتیجه میگیرد. و شما ملاحظه کردید که با این اتفاق کلمهای که ایران پیدا کرد، این قدرتهای بزرگ را به زانو درآورد به طوری که نتوانستند آنها شاه را هم نگه دارند. خداوند ان شاء الله همه شما را توفیق بدهد و موید کند.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
سخنرانی در جمع پزشکان (پیروزی در وحدت همه قشرها)
تاریخ:
۲۰ بهمن ۱۳۵۷/ ۱۱ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
پیروزی نهضت تنها با تشریک مساعی همه قشرها امکانپذیر است
حضار:
پزشکان و کارکنان بیمارستان سوم شعبان
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۱۷ تا صفحه ۱۱۹
[بسم الله الرحمن الرحیم]
شاهدان عینی جنایتها
آقایانی که در بیمارستان هستند بیشتر از سایر مردم مصیبتها را دیدهاند، حتی از آنهایی که در خیابانها بودهاند. آنهایی که در خیابان بودهاند دیدهاند که جوانی تیر خورد و افتاد لکن آنها که بالای بستر او بودهاند دیدهاند چه گذشته است. پدر و مادر او آمدهاند لا بد- اگر گذاشته باشند بیایند- آمدهاند در بیمارستان و شما حال آنها را دیدهاید. مصدومین را، مجروحین را، آنهایی را که کشته شدهاند و بردهاند که شما هم ندیدهاید- همه در نظر خدا محفوظ است.گناه این ملت این بود که میخواست که اجانب در مملکتشان تصرف نکند. گناهشان این بود که میخواستند آزاد باشند، اختناق نباشد؛ میخواستند غارتگرها را بیرون کنند. اینها گناه این ملت بود که به روی آنها این طور مسلسلها کشیدند و حالا هم دست برنمیدارند. همین چند روز هم باز در شهرستانها از این کارها بوده است.
عمال اجانب در چهره «ملیت»!
اینها- یعنی عمال اجانب- هر روزی با یک صورت در پردهها و در چهرههایی هستند. اینها عمالشان را ممکن است بیست سال، سی سال، به صورت یک آدم ملی درآورند و بر ملت معلوم نباشد که این چه کاره است! وقتی که چهره واقعی پیدا شد، آن وقت ملت میفهمد چه بوده این. یک نفر سی سال، بیست سال در چهره ملیت بوده است، در چهره دیانت بوده است آن وقتی که آن محفوظ بوده است این؛ و نگه داشتهاند این را برای یک روزی- یک روزی که احتیاج دارند که با حربه ملیت ملت را بکوبند، مثل امروز. امروز با حربه «ملیت» و رفتن سر قبر دکتر مصدق ملت را دارند میکوبند. و چنانکه شریف امامی با حربه «صلح» آمد و ملت را کوبید، اینها با این حربه آمدند. و این ملت که الآن دارد صدایش ... دیروز سرتاسر مملکت، تمام مملکت، یکصدا میگفتند که ما دولت جدید را میخواهیم. اینها را ملت حساب نمیکنند.! ملت آن است که امریکا بشناسد که او ملت است، اگر امریکا تثبیت کرد ملیت کسی را! آن هم تثبیتش به این است که منافع او را تامین بکند و الّا آن اشخاصی که میگویند ما ملی هستیم و ما مطیع ملت هستیم، به آرای ملت احترام میگذاریم، [خیر.] دیروز این آرای ملت نبود؟ دیروز چند میلیون مردم فریاد کردند، اینها ملت نیستند؟ باز هم آن ملتی که باید در نظر امریکا و عمال امریکا باشد اینها نیستند. این «ملت» آنهایند که میگویند باید همه چیز را داد به امریکا، همه چیز را داد به خارجیها!
دزدیها و غارتگریها
شما که در بیمارستانها بودید میدانید به این ملت چه گذشت. شما یک گوشهاش را میدانید، بیمارستانهای دیگر هم گوشههای دیگرش را میدانند. بسیاریاش هم از چشم شماها و سایر برادرهای شما مخفی بوده است. چنانکه دزدیهایی که اینها کردند، خیانتهایی که اینها کردند، از چشم ما اکثرش مخفی است؛ ما نمیدانیم اینها چه کردند.
آقا من یک قصهای را برایم نوشتند یا در مجله دیدم- یادم نیست الآن- که یکی از خواهرهای این محمد رضا در خارج یک ویلایی خریده است که قیمت او را من الآن نمیدانم چه قدر بود لکن نوشته بود که برای گلکاری او شش میلیون دلار خرج گلکاری آن ویلاست.! اینها یک همچو کارهایی کردهاند و ما بیاطلاعیم و نمیدانیم چیست.
شش میلیون دلار، یعنی تقریباً 32 میلیون تومان، خرج گلکاری! اینها برداشتند هر چه ما داشتیم، رفتند. ارتشبدهایشان چقدر بردند، و خودش و عائلهاش چه قدر بردند؛ و خزاین ملت را خالی کردند و یک مملکت خراب و ویران گذاشتند و رفتند.
لزوم بردباری و تشریک مساعی
خداوند ان شاء الله شما که زحمت کشیدید برای این ملت و تَعَب «سختی، رنج.» کشیدید- خوب، من میدانم که کسی بالای سر یک کسی که مظلوم است و کتک خورده است مجروح شده است دارد میمیرد شاید در حضور شما بسیارشان مردهاند من میدانم به شما چه گذشته است، خدا هم میداند- شما اجرتان با خداست. خدا میداند که شما چه کشیدهاید؛ و خداوند جبران خواهد کرد. ان شاء الله خداوند به همه شما سلامت بدهد. رفقا همه تشریک مساعی کنید در این امور؛ در این نهضت متحد بشوید. اگر در این نهضت شکست بخورید تا آخر شکست خوردهاید. همه با هم باشید، همه با هم تشریک مساعی بکنید تا اینکه پیروزی برایمان حاصل بشود.
نامه به اهالی زنجان (بازگشت آقای عز الدین حسینی به زنجان)
تاریخ:
۲۰ بهمن ۱۳۵۷/ ۱۱ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
بازگشت آقای سید عز الدین حسینی زنجانی به زنجان
مخاطب:
اهالی زنجان
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، صفحه ۱۲۰
بسمه تعالی
اهالی محترم شهرستان زنجان- ایّدهم الله تعالی
مرقوم آقایان محترم واصل، و از مضمون آن اطلاع حاصل گردید. از اظهار محبتی که نموده بودید کمال تشکر را دارم. درباره جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج سید عز الدین حسینی- دامت برکاته- که نوشته بودید، با ایشان مذاکره شد و قرار است ان شاء الله تعالی به زنجان بازگردند. امید است به خواست خداوند تحت رهبری معظمٌ له به مبارزه خود علیه ظلم و استبداد ادامه دهید.
از خدای تعالی ادامه توفیقات شما و عزت اسلام و مسلمین را خواستارم. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.روح الله الموسوی الخمینی
منابع:
https://emam.com/posts/view/1282
https://emam.com/posts/view/1283
https://emam.com/posts/view/1284
https://emam.com/posts/view/1285
https://emam.com/posts/view/1286
http://www.imam-khomeini.ir/fa/c17_14533/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1/%D9%88%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%B9_%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8/20_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86_1357