وقایع هفدهم بهمن ماه 1357
یک شنبه 17 بهمن 1400 2:49 PM
صبح روز 17 بهمن ماه سال 1357 غرش فانتومهای جنگی در اسمان تهران به گوش رسید . در پي تشكيل جلسه مجلس و حضور بختيار ، فانتومها و هليكوپترهاي نيروي هوايي با هدف کنترل اوضاع بر فراز تهران مانور دادند.
بختيار به هنگام سخنراني در مجلس شورا گفت: دولت موقت بازرگان را تا وقتی شوخي و حرف است ، تحمل ميكنم ... من در مقام نخست وزيري قانوني مملكت مي مانم تا انتخابات آزاد آينده را انجام دهم . یک کشور دو نخست وزیر نمی خواهد . بختیار در این روز سعی داشت با عوام فریبی به مردم ثابت کند که هنوز در تحقق وعده های خود کوشاست . بختيار ضمن اظهاراتش به يكي از فرماندهان ارشد ارتش ، اظهار داشت: اين محلهاي خالي را كه در هيأت دولت ميبينيد، من مخصوصا خالي نگاه داشتهام تا با تعدادي از افراد كه آقاي مهندس بازرگان معرفي ميكند، پر نمايم و من با آقايان مشغول مذاكره هستم .
در روز 17 بهمن ماه سال 1357 بختیار در مجلس حضور یافت و نمایندگان در حضور او ، طرح های انحلال ساواک و دستگیری نخست وزیری وزیران دولت را از سال 1341 تا آن سال که متهم به سوء استفاده از قدرت بودند را تصویب کردند .
پس از انحلال ساواک امام خمینی (ره) در جمع مردم حضور یافته و ضمن ایراد سخنرانی ، مردم را وحدت کلمه دعوت کردند . مردم نیز آن شب را در خیابان ها سپری کردند تا به بختیار نشان دهند که حکومت نظامی را شکسته اند .
در وز 17 بهمن ماه سال 1357 دكتر سعيد ، رييس مجلس شورا ، در جلسه امروز مجلس اظهار داشت: بازگشت حضرت آيتالله العظمي خميني، مرجع عاليقدر تشيع را به خاك وطن از طرف خود و عموم نمايندگان خوش آمد ميگويم. لوايح محاكمه وزراي سابق و انحلال ساواك، در جلسه مجلس شورا به تصويب رسيد. حجتالاسلام والمسلمين صادق خلخالي از سوي امام اعلام كرد كه اجازه نميدهيم حتي يك نفر از همافران آسيب ببينند. اين در حالي است كه عدهاي از همافران پادگان شاهرخي در همدان، در بازداشت به سر ميبرند. از سوي آيتالله مرعشي نجفي، به مناسبت انتصاب مهندس بازرگان به نخست وزيري، پيام تبريكي ارسال شد. مردم زاهدان، اعم از شيعه و سني، كه به پشتيباني دولت مهندس بازرگان دست به راهپيمايي زده بودند، از سوي چماق به دستان مورد هجوم قرار گرفتند. در اين حادثه، شصت و دو نفر كشته يا زخمي شدند. در مراسم فارغ التحصيلي دانشجويان دانشكده افسري، افسران جوان از سوگند وفاداري به شاه معاف شدند. ميرفندرسكي، وزير امورخارجه، گفت: حضور ايران در پيمان سنتو در چهارچوب سياست خارجي ايران قابل توجيه نيست. حجتالاسلام فلسفي پس از هشت سال ممنوعيت از سخنراني، در حضور امام و مردم ديدار كننده از ايشان، سخنراني كرد.
در روز 17 بهمن ماه سال 1357 امام خميني (ره) در سخنان خود گفتند: كار عاقلانه و مفيد به حال كشور اين است كه بختيار و ارتش در مقابل انقلاب اسلامي، عكس العملي مثبت داشته باشند. در پاسخ به پيامهاي تشكر از سوي مردم و يا شخصيتها و گروههاي مختلف به مناسبت ورود حضرت امام به كشور، از سوي ايشان پيام تشكري خطاب به عموم انتشار يافت.
با فراخوانی مردم به راهپيمايي عمومي در تأييد دولت بازرگان از سوي جامعه روحانيت تهران، مردم ايران حكومت مهندس بازرگان را تأييد كردند و موج راهپيمايي، شهرها را فرا گرفت. خبرگزاري فرانسه: جبهه ملي از مقامات و سازمانهاي حاكمه و تمام مردم خواست تا از دولت بازرگان حمايت كنند. بازرگان در اولين مصاحبه خود به عنوان نخست وزير دولت موقت، برنامه و وظايف دولت خود را تشريح كرد
*صبح امروز سه شنبه ، غرش فانتوم های جنگی در آسمان تهران به گوش می رسید.
*مجلس شورای ملی امروز [ با توجه به اینکه بیش از چهل نفر ازنمایندگان استعفا داده بودند ] شروع به کار کرد. بختیار در این جلسه حضور یافت.
*در مجلس دولایحه یکی انحلال ساواک و دیگری تعقیب و دستگیری امرا و وزرای پیشین (از سال 1341) که مرتکب خلاف های غیر قانونی و مردمی شده بودند به تصویب رسید.
*بختیار به هنگام سخنرانی در مجلس شورا گفت: دولت موقت تا شوخی و حرف است، تحمل می کنم ...ولی چنانچه بخواهد به حالت جدی به فعالیت ادامه دهد،آنوقت با او مقابله خواهم کرد.
* دکتر سعید، رییس مجلس شورا، در جلسه امروز مجلس اظهار داشت: بازگشت حضرت آیت الله العظمی خمینی، مرجع عالیقدر تشیع را به خاک وطن از طرف خود و عموم نمایندگان خوش آمد می گویم.
*با توجه به فرمایش امام مبنی بر راهپیمایی عمومی در تأیید دولت بازرگان ، موج راهپیمایی مردم سراسر کشور را فرا گرفت.
*امام خمینی در سخنانی اعلام کردند: کار عاقلانه و مفید به حال کشور این است که بختیار و ارتش در مقابل انقلاب اسلامی، عکس العملی مثبت داشته باشند.
*در پاسخ به پیام های تشکر از سوی مردم و یا شخصیت ها و گروه های مختلف به مناسبت ورود حضرت امام به کشور، از سوی ایشان پیام تشکری خطاب به عموم انتشار یافت.
*جامعه ی روحانیت مبارز تهران در اطلاعیه ای مردم را دعوت کرد تا روز نوزدهم بهمن ماه ، با شرکت در تظاهراتی گسترده حمایت خود را از مهندس بازرگان اعلام کنند.تشکل های سیاسی دیگر نیز در اطلاعیه هایی با این مضمون به ضرورت شرکت مردم در تظاهرات نوزدهم بهمن ماه تاکید کردند.
*تظاهرات مردم زاهدان، به پشتیبانی دولت مهندس بازرگان ،مورد هجوم قرار گرفت. در این حادثه حدود شصت و دو نفر کشته یا زخمی شدند.
*در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دانشکده افسری، افسران جوان از سوگند وفاداری به شاه معاف شدند.
*بیست و هشت تن ازکادر نیروی هوایی که در خاش زندانی بودند، آزاد شدند.
*وزارت امور خارجه تصمیم گرفت که ایران را از پیمان سنتو خارج کند .
*مطبوعات شوروی از نخست وزیری بازرگان استقبال کردند.
*قیمت نفت در بازار جهان دو برابر شد.
*ژنرال هایزر ایران را ترک کرد.
*امام خمینی در جمع پرسنل نیروی دریایی درباره استقلال ارتش سخنرانی کردند.
*امام خمینی در جمع صادرکنندگان خشکبار درباره غارت سرمایه های معنوی و مادی ایران در دوره پهلوی و لزوم پشتیبانی از دولت موقت سخنرانی کردند.
*امام خمینی در جمع طلاب و کارکنان شرکت نفت درباره وحدت و همبستگی اقشار مختلف مردم، برادری شیعه و سنی و مسؤولیت روشنگری و تبلیغ سخنرانی کردند.
عنوان:
پیام تشکر از ابراز محبت همه اقشار ملت (بازگشت امام به ایران)
تاریخ:
۱۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
ابراز تشکر از تلگرافها و نامههای تبریک به مناسبت ورود امام خمینی به ایران
بسمه تعالی
خدمت جناب حجت الاسلام آقای طاهری- دامت برکاته
به عرض میرساند، مرقوم محترم که حاکی از صحت مزاج شریف و ابراز محبت نسبت به این جانب بود واصل گردید. تلگرافی هم که نوشته بودید رسیده که ان شاء الله جداگانه پاسخ داده میشود. مَرجوّ آنکه در مظانّ استجابت دعا فراموشم نفرمایید. از خدای تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواستارم. و السلام علیکم و رحمه الله.روح الله الموسوی الخمینی
نامه به آقای سید جلال الدین طاهری اصفهانی (اعلام وصول نامه و تلگراف)
تاریخ:
۱۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
اعلام وصول نامه و تلگراف
مخاطب:
طاهری اصفهانی، سید جلال الدین
بسمه تعالی
این جانب از کلیه کسانی که پس از بازگشت من به ایران به وسیله تلگراف، نامه و مطبوعات تبریک گفته یا شکرگزاری و اظهار محبت، وفاداری، قدردانی و همبستگی کردهاند، تشکر میکنم و پیروزی همه را در غلبه بر دشمنان اسلام و مسلمین و برقرار ساختن جمهوری اسلامی از خداوند متعال خواستارم.روح الله الموسوی الخمینی
نامه تشکر از آقای سید سجاد حجج میانهای (تبریک ورود امام به ایران)
تاریخ:
۱۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
ابراز تشکر
مخاطب:
حجج میانهای، سید سجاد
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، صفحه ۷۳
بسمه تعالی
خدمت ذی شرافت سید الاعلام و ثقه الاسلام آقای آقا سید سجاد حجج میانهای- دامت افاضاته
مرقوم محترم که نسبت به ورود این جانب به ایران نوشته بودید واصل، و از ابراز محبتی که نموده بودید تشکر حاصل گردید. از اینکه مورد حمله و هجوم مزدوران واقع شده و مصدوم گردیدهاید بسیار متاثر شدم. «آقای حجج میانهای در جریان حمله مزدوران رژیم شاه به تظاهرات مردم میانه بشدت مجروح شد و در بیمارستان بستری گردید. حادثه در زمان نخستوزیری شاپور بختیار اتفاق افتاد.» از خدای تعالی شفای کامل آن جناب و قطع دست اجانب را از کشورهای اسلامی بخصوص کشور ایران خواستارم. و امید است از دعای خیر فراموشم ننمایید. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.روح الله الموسوی الخمینی
سخنرانی در جمع پرسنل نیروی دریایی (استقلال ارتش)
تاریخ:
۱۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
نقش انسانهای پاکدامن در بازسازی کشور
حضار:
پرسنل نیروی دریایی
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۷۴ تا صفحه ۷۶
توضیح تاریخی
اگرچه فرماندهان ارتش تا 21 بهمن 1357 از حکومت سابق حمایت میکردند اما بسیاری از ارتشیها با انقلاب همراه بودند و رژه همافرها در 19 بهمن در مقابل امام، نمونه بارز آن بود؛ رژهای که تیر خلاصی بر رژیم شاهنشاهی بود. برخی از گروهها از جمله سازمان مجاهدین خلق، چریکهای فدایی خلق و احزاب کومله و دموکرات کردستان خواستار انحلال ارتش بودند. امام اما مخالف انحلال بودند و میگفتند میخواهند ارتش را کنار بزنند بعد به سراغ انقلاب و روحانیت و مردم بیایند. ر.ک. دایرهالمعارف مصوّر تاریخ تاریخ جنگ ایران و عراق، جعفر شیرعلینیا، نشر سایان، صفحه 27.
[بسم الله الرحمن الرحیم]
غارت دسترنج تودهها
شما تا حالا در خدمت طاغوت بودید. متاسفانه این جمعیتی که باید به ایران خدمت بکنند و یک ایران صحیح برای ما بسازند در خدمت کسی بودند که جدیت برای انهدام این مملکت داشت. ما پنجاه سال بود مبتلا بودیم به حکومت رضا خان و محمد رضا خان، که در این پنجاه سال دوم خیانت خیلی زیادتر شده از آن پنجاه سال اول. در این سی و هشت سال دوم که زمان ایشان بود خیانت زیادتر شد تا آن وقت. این شخص برای ما هیچ چیز نگذاشت. اینها فرار کردند؛ اموال این ملت را برداشتند و رفتند. به من نوشته بودند حالا یا در یک جایی که مجله بود یا در یک جایی که این را برای من فرستادند که یک ویلایی یک خواهر ایشان- کدام خواهر است، من آن را هم نمیدانم- خریدهاند به فلان قدر. این فلان قدر هم یادم نیست؛ اینکه یادم هست این است: شش میلیون دلار خرج گلکاری! میفهمید؟ تصور میتوانید بکنید؟ ما میتوانیم بفهمیم یعنی چه؟ شش میلیون دلار، سی و هفت میلیون تومان خرج گلکاری این ویلای خانم شده! از مال کی؟ پدر ایشان که آمد کودتا کرد چه چیز داشت؟ مشتی سرباز گرسنه؛ از مال این ملت بود و از مال ماها بود دیگر. این ملت را اینها فقیر کردند و برداشتند. این مال خودش؛ این مال عائله خودش که در [بانک] بود که سه بیلیون دلار بود نمیدانم یا تومان، سه بیلیون و چند صد [هزار] دلار آنها که اتباعشان بودند- آن سرلشکرها و آن ارتشبدها و آن کذا و کذا- آنها هم برداشتند و رفتند. شماهایی که خدمت میکردید به مملکت، شماها محروم! آنهایی که آن بالا بودند و خیانت میکردند به این مملکت، آن بالاییها خوردند و برداشتند و رفتند.
ایستادگی پابرهنگان در برابر توپ و تانک
از حالا به بعد شما در خدمت ملت باشید. ملت خودتان را خدمت بکنید. این آب و خاک مال شماست. اینجا مال خودتان باید باشد. دست این اجانب باید کوتاه بشود. چقدر امریکا باید از این مملکت ببرد و بخورد یا انگلستان یا سایر جاها؟ ما باید یکوقت هم زنده بشویم، بیدار بشویم، ملتفت بشویم، آزادی را بگیریم. حق را باید گرفت با سرنیزه، با مسلسل باید حق را گرفت از اینها؛ خودشان که نمیدهند. بایستید در مقابل اینها. شما دیدید که این ملت، همین پابرهنهها، ایستادند در مقابل توپ، تانک،- نمیدانم- مسلسل؛ ایستادند و پیش بردند کارشان را. این ابرقدرتها همه پشتیبان شاه بودند، و این مردم پابرهنه با مشت ایستادند در مقابل تانک، خون دادند و عقب زدند آنها را که دیگر نتوانست این [شاه] بماند خودش اینجا، آنها هم که رفتند.
سازندگی به دست عناصر پاکدامن
شما از این به بعد یک قدری توجه داشته باشید، رفقایتان را متوجه کنید، همقطارانتان را متوجه کنید. بگویید آقا، ما خیرِ شما را میخواهیم. ما فریاد میکنیم که باید ارتش ما مستقل باشد یعنی نوکر نباشد. این خیر شماست. یا اینکه خیر، ما باید ارتشمان تحت نظر امریکا باشد و بدتر از آن، اسرائیل؟! باید اینها اصلاح بشوند. باید همهتان دست به دست هم بدهید و این کارها را اصلاح بکنید، درست بکنید مملکت را باید بسازید از سر. اینها خراب کردند و رفتند، و حالا باید بسازیم. اینها آن کاری که کردند قبرستانهای ما را خوب آباد کردند! جوانهای ما را همه زیر خاک کردند و رفتند. ما حالا باید بنشینیم و بسازیم و همه دست به هم بدهیم. اینهایی که در ارتشند و پاکدامنند ارتش را بسازند؛ آنهایی که بیرونند، در اداراتند و پاکانند، ادارات را درست کنند. مردم بازار را درست کنند، زراعت را درست کنند. اینها بکلی کشاورزی ما را از بین بردند؛ شما میدانید که ایران یک جایی بود که صادر میکرد، حالا برای همه چیز دستش به دنبالِ یا امریکاست یا جای دیگر. ان شاء الله خدا همهتان را حفظ کند. موفق باشید، موید باشید ان شاء الله.
گفتگوی برخی از پرسنل نیروی دریایی با امام
[یکی از حضار: میبخشید، البته میدانیم که خسته هستید، نمیخواهیم مزاحمتان شویم اما راجع به ارتش مطالبی داریم؛ میخواستیم به عرضتان برسانیم که اینکه شما فرمودید در خدمت طاغوت بودید، اگر خداوند قبولمان کند با وجود اینکه بنده به سهم خودم 25 سال توی ارتش بودم و لباس خدمت طاغوتی به تن داشتم، اگر مورد قبول خداوند باشد، خیانت نکردهام]
امام: "در خدمت" معنایش این است که در جایی بودید که طاغوت [با آنجا] سر و کار داشت و الّا البته من میدانم که در جمع ارتش ما مردم محترم هستند، مردم متعهد هستند، مردم صحیح هستند، پاکدامن هستند. ما دلمان به همین ارتش خوش هست که پاکدامنها زیادند. و ان شاء الله اصلاح میشود مملکت ما به واسطه همینها. اینکه گفتم همه در خدمت طاغوت بودید، یعنی در یک جایی بودید که طاغوت با شما سر و کار داشت؛ نه اینکه شما هم خدمتگزار بودید. ان شاء الله موفق باشید.
[همان برادر ارتشی خطاب به امام: یک موضوع دیگر اجازه بدهید به عرضتان برسانم و آن اینکه الآن خیلی انتظار تشریف فرمایی شما را به قم دارند و منتظر هستند که شما تشریف ببرید آنجا. و معتقدند که راحت میشوند که آقا میروند قم؛ دیگر از این دردسرها راحت میشوند!]
امام: نه! بگویید که من تا شما را راحت نکنم نمیروم. نه، نه ان شاء الله!
[یکی دیگر از برادران ارتشی: قم را میتوانند خیلی زود محاصرهاش کنند و خیلی راحت ارتباط را قطع کنند]
امام: نخیر، این را خاطر جمع باشید. من اهل قم و اهل تهران و اهل جایی [نیستم]! من اهل ایرانم. من در ایران هستم و با همه ایرانیها رفیقم
[یکی از ارتشیان: خداوند توفیقتان بدهد و طول عمر به شما بدهد که بتوانید ما و این ملت را از شرّ این خونخوارها نجات بدهید]
امام: محتاجیم به کمک همه. همه کمک کنید. ان شاء الله موفق باشید؛ خدا حفظتان کند .
سخنرانی در جمع صادرکنندگان خشکبار (کارنامه حکومت پهلوی)
تاریخ:
۱۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
کارنامه حکومت پهلوی
حضار:
صادرکنندگان خشکبار و دانههای کشاورزی
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۷۷ تا صفحه ۸۰
[بسم الله الرحمن الرحیم]
غارت سرمایههای معنوی و مادی
عرض کنم که شما آقایان شاید بهتر از من مطلع باشید که در این پنجاه سال حکومت سیاه، سلسله پهلوی برای ایران تقریباً باید گفت هیچ نگذاشتند؛ یعنی سرمایههای انسانی را و سرمایههای مادی ما را اینها از بین بردند. دانشگاهها که باید سرمایه انسانی برای ما درست کنند، اینها به وضع عقب افتادهای نگه داشتند و دستور داشتند که نگذارند [در] آنجا یک انسان کامل و خدمتگزار بار بیاید. و سرمایههای مادیمان آنکه زیرزمینی بود، نفت بود دادند به این و آن، و در ازای آن، چیزهایی گرفتند که به درد ما نمیخورَد؛ بلکه پایگاه درست کردند برای امریکا. یعنی نفت ما را دادند، و به اسم اینکه ما اسلحه میخواهیم، میخواهیم که در مقابل همه دوَل چه بکنیم ... با این اسم اسلحههایی آوردند که در مملکت ما کارشناسی ندارد نسبت به این اسلحه هاو باید خود آنها باشند. و این برای این بود که اگر شوروی یک ایرادی میکرد که چرا پایگاه درست کردید، اینها بگویند که پایگاه مال خود ایران است و اسلحه هم پول نفت است. لکن واقع مطلب این بود که اسلحه پول نفت نبود بلکه نفت را خوردند و به ازای او برای خودشان کار درست کردند. این یکی از خیانتها بود که در تاریخ باید ثبت بشود.
با جیب پر از ایران گریختند
و وضع اقتصادی مملکت هم شما بهتر میدانید که چطور [است و] به چه زمینهای رساندهاند. عمده چیزی که در ایران، خاصیتی که در ایران بود کشاورزی بود. کشاورزی ایران غنی بود و محصولاتش زاید بود بر آن مقداری که احتیاج داشت؛ و [ایران] باید صادرکننده باشد و ما امروز واردکننده هستیم و هر چه داریم باید از غیر، از خارج بیاوریم. مراتع ما را، مراتعی که بسیار مراتع عالی است، به غیر دادند. یکی از مراتعی که کارشناسان گفتند که بهترین مراتعی است در دنیا از حیث تربیت دام، آن را- آن طوری که به من نوشته بودند- به ملکه انگلستان و آن شرکتی که او شریک بوده است واگذار کردهاند. و جنگلها را منع کردند از مردم لکن دادند به غیر و به خارجیها. بالاخره مملکت ما را به یک صورت مفتضحی درآوردند که من کراراً گفتم که مملکت ما را خراب کردند لکن قبرستانهای ما را آباد کردند! جوانهای ما را در قبرستانها بردند، و مخازن ما را به خارج به غارت بردند. حالا هم که فرار کردند، با جیب پر فرار کردند. چه خودش، چه کسانی که مربوط به خودش بود، جیبها را پر کردند و به خارج رفتند. و مملکتی که الآن دست شما افتاده است یک مملکتی است که از همه چیز وارفته است. حالا باید بسازید. یک مملکتی است که «اجنبی زده» باید گفت، «جنگزده»، «زلزله زده»؛ این باید ساخته بشود. نه خیال کنید که یک قشری بتواند؛ نه، یعنی نه حکومت میتواند این کار را بکند نه بازرگان میتواند این کار را بکند، نه کشاورز میتواند. همه باید دست به هم بدهید که جامعه ملی انسانی ایران ان شاء الله از زیر بار این اختناق و این گرفتاریها بیرون بیاید. دست به دست هم بدهند و این وظیفه ملی را انجام بدهند که مملکت خودشان را از این انهدامی که دارد پیدا میکند نجات بدهند.
حکومت ایده آل اسلامی
از جمله اشخاصی که- یعنی اصنافی که- در این امر خیلی [نقش] دارند، بازرگانها هستند. اینها هم باید در حد خودشان تشریک مساعی بکنند. ماها موعظه بکنیم و صحبت بکنیم، و اینها، آقایان هم فعالیتهای زیادی. از ما کار دیگری که ساخته نیست. ما باید همان صحبت بکنیم، و آقایان هم فعالیت بکنند. و امیدوارم ان شاء الله که ما اگر هیچ پیروزی پیدا نکرده بودیم الّا رفتن این طایفه، این سلسله کافی بود برایمان؛ لکن البته الآن کافی نیست، باید ما دنبال بکنیم تا اینکه این نهضت را به آخر برسانیم و یک حکومت عادل در اینجا باشد. یعنی یک حکومتی باشد که نخواهد جیب خودش را پر بکند، حکومتی باشد که خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند، نه خودش را آقای ملت بداند. این حکومتهایی که داشتیم [این] سلاطین همیشه این طور بودند که اینها عقیدهشان این بوده است که همه این ملتها عبد ما هستند. این بر خلاف سنت انبیا بوده است، بر خلاف سنت اولیا بوده است، بر خلاف عقل انسانی است، بر خلاف حقوق بشر است، بر خلاف قوانین دنیاست. و اینها هیچ وقت عمل نمیکردند. باید حالا ان شاء الله حکومتی پیش بیاید که مسئول باشد پیش ملت. مجلسی باشد [که] از خود ملت باشد. ما در پنجاه سال مجلسی که از خودمان باشد نداشتیم. همیشه مجلسی بوده است که دیگران، حالا یا خارجیها برای ما افراد را تعیین میکردند- چنانچه محمد رضا خان گفت که لیست میفرستادند- یا اینکه نه، اگر آنها هم نمیکردند خود اینها، سرنیزه اینها بود که تعیین میکردند. ما سرنوشتمان سرنوشت سرنیزه بود. و ما امیدواریم که سرنوشتمان سرنوشت قرآنی باشد ان شاء الله. خداوند ان شاء الله همه شما را موفق کند و همه ما را موفق کند به خدمتگزاری.
پشتیبانی از دولت موقت
[یکی از حضار: خیلی متشکریم. عوض همگی استدعا میکنم در تایید فرمایشاتتان اگر مصلحت باشد، عین همین کمیتههایی که هست یا هر کس دیگری را که حضرت عالی صلاح بدانید یک نفر را تعیین بفرمایید که به امر صادرات این مملکت برسد و ما بتوانیم با او تماس بگیریم و ان شاء الله به حول و قوه خداوند صادرات مملکت را تقویت کنیم که به وضع خیلی بدی درآمده در اثر حکومتهای فاسد]
ان شاء الله امیدواریم که این کار درست بشود. و آقای مهندس بازرگان را من انتخاب کردم برای اینکه دولت تشکیل بدهد؛ یعنی دولت موقت. و ایشان را من میشناسم و مرد صالحی است. و آقایان هم باید پشتیبانی بکنند از او و در روزنامهها پشتیبانی خودشان را اعلام بکنند. و ایشان ان شاء الله دولتش را تشکیل میدهد. و مجاری امور ان شاء الله امیدواریم به خواست خدا به حال اول برگردد و این طور مسائل، این طور مشکلات ان شاء الله حل بشود، البته بتدریج.
[همان شخص: خیلی متشکریم؛ البته انتخاب ایشان [آقای بازرگان] مورد تایید همه هست و واقعاً همان طور که اول حضورتان عرض کردم، به طور کامل تبریک میگوییم به همه ملت و ما صد درصد پشتیبان ایشان هستیم و هر چه بتوانیم تا سرحد جانمان از این حکومت آتی که انتخاب فرمودید حمایت میکنیم، همان طور که دیشب امر فرمودید، در روزنامهها و هر وسایل دیگری که بتوانیم در تایید و پشتیبانی از ایشان کوشا باشیم]
موفق باشید.
[همان شخص: فقط مطلب این بود که بعضی آقایان در این چند روزی که میخواستیم خدمتتان شرفیاب شویم، چند تا از آقایان به من مراجعه کردند، راجع به این حرف که اگر یکوقتی از حضرت آیت الله یک غیبتی شده، ایشان به خیر [حلال] بفرمایند]من همه را بخشیدم.
عنوان:
سخنرانی در جمع طلاب و کارکنان شرکت نفت (وحدت کلمه)
تاریخ:
۱۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
وحدت کلمه، برادری شیعه و سنی- جایگاه اقلیتهای مذهبی- حمایت از ارتش
حضار:
مدرسان و طلاب حوزه علمیه قم، کارکنان هواپیمایی ملی و شرکت نفت
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۸۱ تا صفحه ۸۴
توضیح تاریخی
اگرچه فرماندهان ارتش تا 21 بهمن 1357 از حکومت سابق حمایت میکردند اما بسیاری از ارتشیها با انقلاب همراه بودند و رژه همافرها در 19 بهمن در مقابل امام، نمونه بارز آن بود؛ رژهای که تیر خلاصی بر رژیم شاهنشاهی بود. برخی از گروهها از جمله سازمان مجاهدین خلق، چریکهای فدایی خلق و احزاب کومله و دموکرات کردستان خواستار انحلال ارتش بودند. امام اما مخالف انحلال بودند و میگفتند میخواهند ارتش را کنار بزنند بعد به سراغ انقلاب و روحانیت و مردم بیایند. ر.ک. دایرهالمعارف مصوّر تاریخ تاریخ جنگ ایران و عراق، جعفر شیرعلینیا، نشر سایان، صفحه 27
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
کشور امام زمان
من از همه طبقات ملت تشکر میکنم. من [از] این اشتراک مساعی که بین دولت ما، بین ملت ما حاصل شده است از ملت تشکر میکنم. موفقیت شما مرهون پیوستگی بعضی به بعض است. من از اینکه روحانیون با دانشگاهی، روحانیون با کارکنان نفت، روحانیون با کارکنان هواپیمایی با هم اینجا آمدند و اتصال خودشان را با هم به همین معنا اعلام کردهاند تشکر میکنم. آقایان روحانیون که در حوزه علمیه قم و در سایر حوزههای مقدسه، و در مراکز ایران- تهران و سایر جاها- همه به هم پیوستهاند و در راه اسلام تشریک مساعی میکنند ماجورند. خداوند تعالی همه شما را عزت و عظمت عنایت فرماید. خدای تعالی دست اجانب را از مملکت شما کوتاه کند. اینجا مملکت امام عصر- سلام الله علیه- است؛ باید اجانب در او دست نداشته باشند؛ باید کسانی که پیوند با امام عصر- سلام الله علیه- ندارند کنار بروند.
رمز پیروزی
ما گرفتاریهای زیاد داشتیم، و گرفتاریهای زیاد هم در راه داریم. تا کنون آن قدر که عمل شده است و پیروزی بحمد الله حاصل شده است، رمز این پیروزی وحدت کلمه است. وحدت کلمه ایرانیها- همه اقشار ایران- موجب شد که ابرقدرتها را به زانو درآورد؛ آن قدرت شیطانی را رَفْض کرد. قدرتهای بزرگ شیطانی که پشت سر او بودهاند، همه را رَفْض کرد، همه را کنار زد. این رمز وحدت کلمه است. این وحدت کلمه را باید حفظ کنید؛ و با حفظ وحدت کلمه تا آخر ان شاء الله خواهید رفت. باید همه آقایان، همه اقشار، همه کسانی که علاقهمند به اسلام هستند، علاقهمند به مسلمین هستند، علاقهمند به امام زمان- سلام الله علیه- هستند باید همه در صف واحد به مبارزه ادامه دهند، در صف واحد به نهضت ادامه دهند. این نهضتِ مقدس هست تا آن وقتی که ما به نهایت برسیم؛ به پیروزی نهایی که عبارت از رفتن همه قوای شیطانی و جانشین شدن قوای رحمانی در مملکتی که تعلق به امام دارد، تعلق به امام زمان دارد، تعلق به خدا دارد، تعلق به پیغمبر اسلام دارد. همه با هم، هم کلمه باید بشویم تا اینکه رَفض کنیم این قوای شیطانی را؛ این قوای شیطانی که الآن دیگر در حال تزلزل هستند و حشاشهای بیشتر از آنها باقی نمانده است.
پیامی به ارتش
باز هم گاهی یک صحبتهای غیر صحیح میکنند! اگر اینها به ملت احترام قائل شدند، اگر اینها احترام به آرای ملت میگذارند، آرای ملت این است که الآن در خیابانها فریاد میزند، در تمام شهرستانها فریاد میزند. وحدت ملت و آرای ملت آن است که فردا در تمام شهرهای ایران، در تهران، در سایر شهرهای ایران، همراهی خودشان را با این معنایی که ما عرض کردیم پیوند دادند و همراهی خودشان را اعلام میکنند. «۱» آن کسی که قائل است به اینکه ما تابع ملت هستیم، اگر صحیح میگوید باید بپیوندد به ملت. ارتش باید بپیوندد به ملت. ارتش از ملت است، ملت از ارتش است. ما پشتیبانی [از] ارتش را اعلام میکنیم؛ روحانیت پشتیبانی خودشان را از ارتش اعلام میکنند. ارتش هم باید مثل سایر مسلمانها بیایند در صف مسلمین، و ارتش امام زمان- سلام الله علیه- باشند نه ارتش دشمنان امام زمان. ای ارتش محترم! شما مُسْلم هستید، شما تابع پیغمبر و قرآن هستید، شما تابع پیغمبر اسلام و امام زمان- سلام الله علیه- هستید، باید شما هم در صفوف مسلمین با هم هم صدا باشید. ما با همه مسلمین هم صدا هستیم، ما با همه ملت هم صدا هستیم.
اعلام وحدت و همبستگی
ما پیوستگی خودمان را به اقلیتهای مذهبی اعلام میکنیم. ما برادری خودمان را به برادران اهل سنت اعلام میکنیم. دشمنان اسلامند که میخواهند ما را با برادرهای خودمان مختلف کنند. دشمنهای اسلام یا گولخوردههایِ از آنها هستند که در این وقت مخالفت ما بین دو دسته را اعلام میکنند. ما اعلام میکنیم وحدت کلمه مسلمین را. اگر مسلمین وحدت کلمه داشتند، امکان نداشت اجانب بر آنها تسلط پیدا بکنند. این تفرقه در بین مسلمین است که باعث شده است که اجانب بر ما تسلط پیدا بکنند. این تفرقه مسلمین است که از اول با دست اشخاص جاهل تحقق پیدا کرد، و الآن هم ما گرفتار هستیم. واجب است بر همه مسلمین که با هم باشند. یک زمان حساسی است؛ ما بین حیات و موت مردد هستیم. ما الآن مملکتمان یا باید تا ابد زیر یوغ استعمار و استبداد باشد، یا باید الآن از این یوغ خارج بشود. اگر وحدت کلمه را حفظ نکنید، تا آخر باید مبتلا باشید.
سنی و شیعه برادرند
حضرات آقایان! همه ما مسئول هستیم. روحانیون در درجه اولِ مسئولیت هستند. روحانیون باید بروند در بلاد و در جاهایی که دوردست است «۲» لازم است که بروند در دهات و قصبات و اعلام کنند مسائلی را که ما میگوییم. در جاهای دورافتاده ممکن است که یک اغفالهایی باشد، یک تبلیغات سوئی باشد. اینها در مراکزِ مثل تهران یا سایر بلاد عظیم نمیتوانند تبلیغات خلاف بکنند، لکن در قرا و قصبات دورافتاده، یک حرفهای غیر ظاهر میزنند، غیر صحیح میزنند؛ مثلًا میگویند که اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلام باید از بین بروند! این خلاف اسلام است. اسلام اقلیتهای مذهبی را احترام گذاشته است؛ اسلام اقلیتهای مذهبی را در مملکت ما محترم میشمرد. و همین طور در اسلام بین شیعه و سنی ابداً تفرقه نیست؛ بین شیعه و سنی نباید تفرقه باشد. باید وحدت کلمه را حفظ کنید. ائمه اطهار ما سفارش کردند به ما که بپیوندید با هم؛ و با هم اجتماعمان را حفظ کنیم. و کسی که این اجتماع را بخواهد که به هم بزند، یا جاهل است و یا مغرض. و نباید به این حرفها گوش بکنند. برادران سنی ما نباید به یک تبلیغاتی که از طرف دشمنان اسلام میشود ترتیب اثر بدهند. ما با آنها برادر هستیم، آنها با ما برادر هستند. این مملکت مال همه ماست، مال همه ما. مال اقلیتهای مذهبی، مال مذهبیون ما، مال برادران اهل سنت ما. همه ما با هم هستیم.
مسئولیت روشنگری و تبلیغ
و آن چیزی که الآن بر شما آقایان اهل علم و طلاب محترم و فضلای معظم- عَظَّمَ اللهُ اجْرَهم- ... هست این است که باید متفرق بشوید در بلاد، و مسائل ما را به بلاد تبلیغ بفرمایید. در بلاد، در آنجاهای دورافتاده این مسائل را تبلیغ بکنید که این اختلافات رفع بشود و این اشتباهات برکنار برود.
من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه علما را میخواهم. از قراری که گفتند خدمه محترم قم «۳» هم در اینجا تشریف دارند، من از آنها هم تشکر میکنم. آنها هم از ما هستند، ما هم از آنها هستیم. آنها هم برادران اسلامی ما هستند. آنها هم خدمتگزار به فاطمه، به حضرت فاطمه معصومه هستند و بزرگند پیش ما. و من خدمتگزار همه شما هستم. خداوند همه را توفیق بدهد.
و السلام علیکم و رحمه الله
سخنرانی در جمع طبقات مختلف مردم (خرابیهای رژیم شاه)
تاریخ:
۱۷ بهمن ۱۳۵۷/ ۸ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
خرابیهای رژیم شاه در ایران- مشارکت همگانی در سازندگی
حضار:
طبقات مختلف مردم، پزشکان و داروسازان
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۸۵ تا صفحه ۸۶
[بسم الله الرحمن الرحیم]
ویرانی و عقبماندگی
من از عواطف شما متشکرم. ان شاء الله خداوند شما را سعادتمند کند. من امیدوارم که در این وقت حساسی که مملکت ما گرفتاری عظیم دارد، همه آقایان، همه اقشار، همه اصناف مردم به هم کمک کنند. همه به هم کمک کنند و این مملکتی را که اینها خراب کردند و گذاشتند و رفتند، این مملکت به همت همه ان شاء الله دوباره از نو ساخته بشود. الآن مملکت ما همه چیزهایش، همه چیزهایش خراب است از همه کشور. از این طرفْ دانشگاه را عقب نگه داشتند نگذاشتند که درست تربیت بشود، از هم ریخته است؛ سایر اقشار فرهنگ را [هم] به عقب راندند.
مطبوعات را به وجهی درآوردند که بعضی از آنها ورقهای پخش فحشا بود! و سایر جهاتی که در این مملکت بود از قبیل اقتصاد، از قبیل ارتش، هر چیزی که ما داشتیم، اینها از بین بردند. آن چیزی که مهم است، یکی نیروی انسانی است که به هدر دادند؛ برای اینکه آن چیزهای اعتیادی را، از قبیل تریاک و هروئین، اینها منتشر کردند و اینها را کشاندند به آنجاها. مراکز فحشا درست کردند و جوانهای ما را بردند آنجا.
سینماها را به صورت مبتذل درآوردند و جوانهای ما را بردند آنجا. جوانهای ما را بکلی خراب کردند. و از آن طرفْ اقتصاد ما را خراب کردند؛ زراعت الآن ما نداریم. نفت ما را به هدر دادند، و به عوض آن یک آهنپارههایی به نفع خود آنها آوردند برای ما!
همه با هم در راه بازسازی
ما باید از سر، یک مملکت را بسازیم. نه دولت [به تنهایی] همچو کاری میتواند بکند نه بعضِ اقشار ملت. باید همه با هم دست به هم بدهند. اگر ان شاء الله همه دست به هم دادند، این مملکت از این آشفتگی خارج میشود. چنانچه دیدید که همه دست به هم دادید و بحمد الله بر قدرتهای دنیا غلبه کردید.
عقبنشینی ابرقدرتها در برابر مشتهای گره کرده تودهها
شما بدانید که دنبال سر این مرد، «4» که خودش هم در اینجا دیگر قدرتمند شده بود و ارتشش، پشت سر این، تمام قدرتهای دنیا واقع شده بودند: شوروی، امریکا- منتها بعضیها تصریح میکردند، بعضیها تلویحاً- انگلستان، چین، ممالک عربی- تمام اینها پشت سر این ایستاده بودند؛ لکن ملت مشتهایش را گره کرد و ایستاد، همه را عقب زد. و یک آدمی که اگر مهلتش داده بودند دعوی فرعونیت و الوهیت هم میکرد، همچو شد که آمد مقابل ملت با کمال ذلت ایستاد و استغفار کرد! و ملت قبول نکرد. گفت خیر نمیشود، باید بروی! حالا هم رفته؛ امریکاییها هم قبولش نکردند! الآن در رباط «5» است، کجاست، که نشسته دست و پایی میزند لکن همه اعصابش از بین رفته؛ یعنی شما خرد کردید اعصابش را، مشت زدید تا اعصابش را خرد کردید. حالا همین مشتها را گره کنید و فرود بیاورید بر مغز اینهایی که این تتمه را میخواهند نگه دارند، و حال آنکه این تتمه دیگر چیزی نیست. باید اینها عاقل باشند. آخر مگر میشود با یک ملت معارضه کرد! یک ملت است، یک آدم و دو آدم که نیست، یک حزب و دو حزب که نیست. یک ملت یک چیزی را میخواهد؛ مگر ممکن است که یک چیزی را که ملت خواست نتواند اخذ کند و نگیرد از اینها.
من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را میخواهم؛ موفق باشید. ان شاء الله
پی نوشت:
(۱) - پشتیبانی از دولت موقت آقای بازرگان.
(۲) - اصل: هستند.
(۳) - خدام آستانه حضرت معصومه( س).
(4) - شاه.
(5) - پایتخت مراکش.
منابع:
https://emam.com/posts/view/1270
https://emam.com/posts/view/1269
https://emam.com/posts/view/1268
https://emam.com/posts/view/1267
https://emam.com/posts/view/1266
https://emam.com/posts/view/1265
https://emam.com/posts/view/1264
https://fa.abna24.com/news/%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D9%88-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D9%81%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C/%D8%A7%DB%8C%D9%86%D9%81%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-17-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-1357%D8%8C-%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%AB-%D9%87%D9%81%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%87_1104941
http://birjand.irib.ir/-/%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%AB-17-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-1357
http://www.imam-khomeini.ir/fa/c17_14530/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1/%D9%88%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%B9_%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8/17_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86_1357