0

وقایع شانزدهم بهمن ماه 1357

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

وقایع شانزدهم بهمن ماه 1357
شنبه 16 بهمن 1400  4:15 PM

 وقایع شانزدهم بهمن ماه 1357

 

۱۶ بهمن ۵۷ برگی از تاریخ بود که دولت موقت آغاز بکار کرد و امام (ره) بازرگان را موظف به برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس خبرگان و انتخاب هیئت وزیران کرد. ده‌ها خبرنگار داخلی و خارجی، گروه‌های مختلف مردم و جمعی از نزدیکان امام در سالن مدرسه‌ی علوی اجتماع کرده‌اند. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی حکم نخست‌وزیری مهندس مهدی بازرگان را قرائت می‌کند. مردم هر لحظه به پیروزی نزدیکشان امیدوارتر می‌شوند. اعضای شورای انقلاب، آیت‌الله دکتر بهشتی، آیت‌الله مطهری و مهندس بازرگان با تماس‌های مداوم با فرماندهان ارتش سعی می‌کنند ارتش را بدون خونریزی، متحد ملت کنند. مردم با گل و اشک و شعار به استقبال ارتشیان می‌روند.

 در روز 16 بهمن سال 1357  آيت‌الله گلپايگاني بازگشت حضرت امام به ميهن را به ايشان تبريك گفتند .  آيت‌الله گلپايگاني با صدور پيامي خطاب به ارتش، از فرماندهان نظامي خواستند تا از رويارويي و مقابله با انقلاب اسلامي بپرهيزند.

در روز 16 بهمن سال 1357 اعضای شورای انقلاب آیت الله دکتر بهشتی ، شهید مطهری و مهندس بازرگان سعی کردند تا با تماس های مداوم خود با فرماندهان ارتش ، آنان را بدون جنگ و خونریزی با ملت متحد کنند و مردم با گل و اشک و شیرینی به استقبال ارتشیان رفتند .

در اواسط روز 16 بهمن سال 1357 نیروهای ارتش چند وزارتخانه ، از جمله وزارت آموزش و پرورش، امور اقتصاد و دارائي، بهداري و دادگستري، توسط نيروهاي ارتش اشغال شد.  حزب توده از شوراي انقلاب اسلامي اعلام پشتيباني كرد.

خبرگزاری آسوشيتد پرس در روز 16 بهمن سال 1357  اعلام کرد : با توجه به اينكه شانس موفقيت بختيار روز به روز كمتر مي‌شود، سخنگوي وزارت خارجه آمريكا به ابراز حمايت ملایم از بختيار بسنده كرد .

در روز 16 بهمن سال 1357 کيسينجر ، رييس سازمان سيا اعتراف كرد كه در رابطه با پيش بيني مسائل ايران، اين سازمان ناكام بوده است. وي گفت: چيزي كه ما پيش بيني نمي‌كرديم، اين بود كه يک مرد هفتاد و هشت ساله كه مدت چهارده سال در تبعيد بود، اين نيروها را به هم پيوند زند.  كيسينجر گفت: بيم آن مي‌رود كه انقلاب اسلامي به ساير كشورها سرايت كند و گناه اين حركت، متوجه هدف توخالي حقوق بشر است .

عصر روز 16 بهمن سال 1357 در مراسمی که در محل آمفی تئاتر مدرسه علوی برگزار شد  حکم نخست وزیری مهندس بازرگان به وی اعطا شد .

حكم و فرمان نخست وزيري كه با اتفاق آراء شوراي انقلاب و تصويب امام خميني صادر شده بود ، توسط حجت‌الاسلام والمسلمين رفسنجاني در حضور حضرت امام و آقاي بازرگان قرائت شد.  حضرت امام در حكم نخست وزيري بازرگان ، وي را موظف به انجام رفراندوم تغيير نظام به جمهوري اسلامي ، تشكيل مجلس مؤسسان (خبرگان) براي تصويب قانون اساسي ، برگزاري انتخابات مجلس شورا طبق قانون اساسي جديد و انتخاب هيأت وزيران بدون در نظر گرفتن روابط حزبي كردند . در متن حكم آمده است : بنا به پيشنهاد شوراي انقلاب ، بر حسب حق شرعي و قانوني ناشي از آراء اكثريت قاطع قريب به اتفاق ملت ايران كه طي اجتماعات عظيم نسبت به رهبري جنبش ابراز شده است، جنابعالي را مأمور تشكيل دولت موقت مي‌نمايم .

مهندس بازرگان پس از قرائت حكم نخست وزيري گفت : خداي برگ را شكر مي‌كنم كه چنين اعتبار و حسن شهرتي را كه به هيچوجه اهليت و لياقت آن را نداشتم، به من ارزاني داشته و همين موهبت الهي باعث شده كه آيت‌الله، ابراز اعتماد و ارجاع چنين مأموريتي را به بنده عنايت بفرمايند و همچنين تشكر از ملت ايران مي‌كنم .

 حضرت امام در فرمايشات خود بعد از سخنان مهندس بازرگان به عنوان نخست وزير، از مردم خواستند تا با تظاهرات آرام و از طريق مطبوعات، نظر خود را درباره دولت بازرگان ابراز نمايند. ايشان در يك مصاحبه قبل از قرائت حكم گفتند: مخالفت با اين حكومت، مخالفت با شرع است. بازرگان پس از خروج امام از محل جلسه ، در رابطه با تهديد بختيار در مورد نخست وزيري دولت موقت ، گفت: از اين اخطار نمي‌ترسيم ، اگر تهديد مي‌خواهند بكنند، به چيز ديگري ما را تهديد كنند. اين چيز خيلي كوچكي است و اگر عملي شود، بنده شخصا خيلي ممنون مي‌شوم؛ چون راحت مي‌شوم .

 راديو مسكو براي اعلام نخست وزيري بازرگان برنامه خود را قطع كرد.  بختيار گفت: هر كس اكثريت داشت، حكومت مي‌كند.

بنا به نوشته مجله تايم: ساليوان، سفير آمريكا در ايران ، از همكاران خود خواسته است كه با مخالفان رژيم گفتگو كرده، سياست آمريكا را براي آنان تشريح كند.  سازمان چريك‌هاي فدايي خلق، در مخالفت با شوراي انقلاب گفت: شوراي انقلاب بايد توسط ميليون‌ها اعتصاب كننده تشكيل شود. گفتني است كه اين گونه سازمان‌ها كه تنها خود را قيام خلق مي‌دانند، اعتماد و حمايت ميليوني مردم از حضرت امام را نديده گرفته و به دنبال جايگاهي در آينده نظام براي خود هستند .  بيست و دو نماينده ديگر مجلس شورا، استعفا دادند .

در تظاهرت مردم آغاجاري، عده‌اي به شهادت رسيدند.  غلامرضا كيانپور، وزير اسبق اطلاعات و دادگستري و استاندار آذربايجان غربي و اصفهان، بازداشت شد.  هشت هزار يهودي از ايران به اسرائيل رفتند

وقایع 16 بهمن: اعلام رسمی انتصاب مهدی بازرگان به نخست وزیری/خروج 8 هزار یهودی از ایران/بختیار: نه با شاه سازش می‌کنم نه با خمینی

در روز 16 بهمن 57 مهندس بازرگان رسما به عنوان نخست وزیر دولت انقلابی معرفی شد.
سید صادق روحانی: پیشنهاد انتخاب بازرگان به نخست وزیری در جلسه 14 بهمن مطرح شده بود. 15 بهمن نیز جلسه شورای انقلاب برای شنیدن پاسخ بازرگان تشکیل شد که در آن بازرگان درباره این جلسه می‌گوید: ابتدا پس از تشکراز حسن ظن آقایان، گفتم «اگر بنده را نامزد نخست وزیری نمایید با علم و اطلاع از افکار و اخلاق و سوابقم خواهد بود... همه می‌دانید که من معتقد به دمکراسی و مشورت و اعتقاد به دیگران هستم و از تندی و تعجیل احتراز دارم و علاقمند به مطالعه و علم تدریجی هستم. حال اگر با این سوابق و شرایط قبولم دارید، پیشنهاد فرمایید.» عکس‌العمل مثبت یا منفی در مجلس ندیدم. سکوت و قبولی و اصرار مجدد آقایان روحانی عضو شورا و امام در برابر شرایط و اتمام حجت من باعث تعجبم شد و انتظار آن را نداشتم.
انتخاب بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت، رسما در 16 بهمن اعلام شد. حکم و فرمان نخست وزیری که با اتفاق آراء شورای انقلاب و تصویب امام خمینی صادر شده بود، توسط حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در حضور حضرت امام و آقای بازرگان قرائت شد.
حضرت امام در حکم نخست وزیری بازرگان، وی را موظف به انجام رفراندوم تغییر نظام به جمهوری اسلامی، تشکیل مجلس مؤسسان (خبرگان) برای تصویب قانون اساسی، برگزاری انتخابات مجلس شورا طبق قانون اساسی جدید و انتخاب هیأت وزیران بدون در نظر گرفتن روابط حزبی کردند. در متن حکم آمده است: بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حسب حق شرعی و قانونی ناشی از آراء اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است، جنابعالی را مأمور تشکیل دولت موقت می‌نمایم.
مهندس بازرگان پس از قرائت حکم نخست وزیری گفت: خدای برگ را شکر می‌کنم که چنین اعتبار و حسن شهرتی را که به هیچوجه اهلیت و لیاقت آن را نداشتم، به من ارزانی داشته و همین موهبت الهی باعث شده که آیت‌الله، ابراز اعتماد و ارجاع چنین مأموریتی را به بنده عنایت بفرمایند و همچنین تشکر از ملت ایران می‌کنم.
حضرت امام در فرمایشات خود بعد از سخنان مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر، از مردم خواستند تا با تظاهرات آرام و از طریق مطبوعات، نظر خود را درباره دولت بازرگان ابراز نمایند. ایشان در یک مصاحبه قبل از قرائت حکم گفتند: مخالفت با این حکومت، مخالفت با شرع است.
بازرگان پس از خروج امام از محل جلسه، در رابطه با تهدید بختیار در مورد نخست وزیری دولت موقت، گفت: از این اخطار نمی‌ترسیم، اگر تهدید می‌خواهند بکنند، به چیز دیگری ما را تهدید کنند. این چیز خیلی کوچکی است و اگر عملی شود، بنده شخصا خیلی ممنون می‌شوم؛ چون راحت می‌شوم.
برخی از وقایع دیگر این روز در ادامه می‌آید:

    رادیو مسکو برای اعلام نخست وزیری بازرگان برنامه خود را قطع کرد.
    بختیار گفت: هر کس اکثریت داشت، حکومت می‌کند.
    آسوشیتد پرس: با توجه به اینکه شانس موفقیت بختیار روز به روز کمتر می‌شود، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به ابراز حمایت ملایم از بختیار بسنده کرد.
    بنا به نوشته مجله تایم: سالیوان، سفیر آمریکا در ایران، از همکاران خود خواسته است که با مخالفان رژیم گفتگو کرده، سیاست آمریکا را برای آنان تشریح کند.
    رییس سازمان سیا اعتراف کرد که در رابطه با پیش بینی مسائل ایران، این سازمان ناکام بوده است. وی گفت: چیزی که ما پیش بینی نمی‌کردیم، این بود که یک مرد هفتاد و هشت ساله که مدت چهارده سال در تبعید بود، این نیروها را به هم پیوند زند.
    کیسینجر گفت: بیم آن می‌رود که انقلاب اسلامی به سایر کشورها سرایت کند و گناه این حرکت، متوجه هدف توخالی حقوق بشر است.
    آیت‌الله گلپایگانی بازگشت حضرت امام به میهن را به ایشان تبریک گفت. آیت‌الله گلپایگانی با صدور پیامی خطاب به ارتش، از فرماندهان نظامی خواست تا از رویارویی و مقابله با انقلاب اسلامی بپرهیزند.
    چند وزارتخانه، از جمله وزارت آموزش و پرورش، امور اقتصاد و دارائی، بهداری و دادگستری، توسط نیروهای ارتش اشغال شد.
    حزب توده از شورای انقلاب اسلامی اعلام پشتیبانی کرد.
    سازمان چریک‌های فدایی خلق، در مخالفت با شورای انقلاب گفت: شورای انقلاب باید توسط میلیون‌ها اعتصاب کننده تشکیل شود. گفتنی است که این گونه سازمان‌ها که تنها خود را قیام خلق می‌دانند، اعتماد و حمایت میلیونی مردم از حضرت امام را ندیده گرفته و به دنبال جایگاهی در آینده نظام برای خود هستند.
    بیست و دو نماینده دیگر مجلس شورا، استعفا دادند.
    در تظاهرت مردم آغاجری، عده‌ای به شهادت رسیدند.
    غلامرضا کیانپور، وزیر اسبق اطلاعات و دادگستری و استاندار آذربایجان غربی و اصفهان، بازداشت شد.
    هشت هزار یهودی از ایران به اسرائیل رفتند.

تیترهای روزنامه‌ها در روزهای 15 و 16 بهمن ماه سال 57
روزنامه‌های تهران در روزهای 15 و 16 بهمن ماه سال 57 این تیترها را برای مطاب خود برگزیدند:

    بختیار: نه با شاه سازش می‌کنم نه با خمینی
    شوروی: سیا در ایران تحریکات کمونیستی می‌کند
    200 مقام سیاسی در معرض بازداشت
    رویترز گزارش داد: فرماندهان ارتش با نمایندگان امام تماس گرفتند
    فرمانداری نظامی تهران خبر داد: اجتماعات در تهران آزاد شد
    تحصن کارمندان وزارت خارجه علیه اردشیر زاهدی
    امام خمینی: تظاهرات خیابانی باید ادامه یابد
    گروهی از نظامیان به امام اظهار وفاداری کردند
    بختیار: هرکس اکثریت داشت حکومت می‌کند
    تماس با فرماندهان نظامی برای آزادی همافران
    ارتش: نویسندگانی که روحیه ارتش را تضعیف کنند تعقیب می‌شوند

 وقایع شانزدهم بهمن ماه 1357

سخنرانی در جمع روحانیون و پرسنل نظامی (تبعیت از دولت موقت)

تهران، مدرسه علوی
هشدار به ارتش و دولت غاصب- لزوم تبعیت از دولت موقت
روحانیون، جمعی از پرسنل نظامی و یازده تن از نمایندگان مستعفی مجلس شورای ملی اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم‌
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۶۷ تا صفحه ۷۰

توضیح تاریخی

  • اگرچه فرماندهان ارتش تا 21 بهمن 1357 از حکومت سابق حمایت می‌کردند اما بسیاری از ارتشی‌ها با انقلاب همراه بودند و رژه همافرها در 19 بهمن در مقابل امام، نمونه بارز آن بود؛ رژه‌ای که تیر خلاصی بر رژیم شاهنشاهی بود. برخی از گروه‌ها از جمله سازمان مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی خلق و احزاب کومله و دموکرات کردستان خواستار انحلال ارتش بودند. امام اما مخالف انحلال بودند و می‌گفتند می‌خواهند ارتش را کنار بزنند بعد به سراغ انقلاب و روحانیت و مردم بیایند. ر.ک. دایره‌المعارف مصوّر تاریخ تاریخ جنگ ایران و عراق، جعفر شیرعلی‌نیا، نشر سایان، صفحه 27.

بسم الله الرحمن الرحیم‌

اندرزی به ارتش و دولت غاصب‌


من با اینکه حال ندارم مع ذلک چند جمله را باید عرض بکنم. ما همیشه [خواهانیم‌] که ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگی خودش را بگذراند. و این انقلاباتی که تا حالا پیش آورده‌اند، این انقلاباتی که برای ما مصیبت بار آورد و برای آنها نکبت، ما هرگز میل نداشتیم که بشود؛ لکن بی‌عقلی کردند و شد. اگر نصیحتهای اولی ما را پذیرفته بودند، مطلب به اینجاها نمی‌رسید. حالا هم ما باز نصیحت می‌کنیم آنهایی را که غاصب هستند. نصیحت می‌کنیم دولت غیر قانونی را، نصیحت می‌کنیم ارتش را، به اینکه اگر شما مایلید که این مملکت آرام بشود و ثابت باشد، دست بردارید. آن کسی که غیر قانونی است برود سراغ کارش برود سراغ کسب و کارش! ارتش هم برگردد به دامن ملت؛ ملت او را می‌پذیرد. اگر به این نصیحت عمل بکنند، مسائل حل است؛ آرامش در مملکت پیدا خواهد شد و اوضاع فرهنگی و اقتصادی و سایر چیزها- با تدریج البته- یک وضع خاصی، یک وضع صحیحی پیدا می‌کند.

ویرانی کشور به نام تمدن و ترقی‌


گرچه این مرد، که محمد رضا پهلوی اسمش است، این رفت و همه اوضاع مملکت را خراب کرد؛ یک مملکت خرابی برای ما گذاشت. هر جایش را دست بگذارید خرابی است: اقتصاد از هم ریخته است؛ زراعت ما را بکلی از بین بردند؛ به اسم «اصلاحات‌ ارضی» فاسد کردند کشاورزی ما را، و بازار درست کردند برای اربابهای خودشان. به اسم «تمدن» و «ترقی» ما را به عقب بردند؛ فرهنگ ما را عقب راندند. تمام اوضاع ایران را خراب کردند، جز قبرستانها را که آباد شد! یعنی قبرستانهای ما که عددش چند بود، عدد زیادتر پیدا کرد، آباد شد؛ اما اوضاع مملکتمان همه خراب شد. اینها اگر به نصیحت روحانیون گوش بدهند و آنچه که صلاح ملت است ما به آنها می‌گوییم آنها هم انقیاد کنند، دیگر این اوضاع پیش نمی‌آید. نه دیگر قبرستانهای ما دوباره آبادتر می‌شود و نه مملکت خرابتر؛ نه خون عزیزهای ما می‌ریزد نه مادرهای جوان مرده به عزا می‌نشینند. من نصیحت می‌کنم این دولت و ارتش را به اینکه شما دست بردارید از این لجاجت. شما خاضع بشوید به رای ملت. رای ملت این است که می‌بینید. ملت عبارت از مرکز تا آخر- هر جا که اسمش ایران است. شما در یک ده بروید و ببینید که دهی دارید که این صداها در آن نباشد؟ یک شهری پیدا می‌کنید که فریادشان بلند نباشد که ما استقلال و آزادی و حکومت اسلامی می‌خواهیم و ما این رژیم را نمی‌خواهیم؟

دولت شرعی و واجب الاتّباع‌


احترام به رای ملت بگذارید. احترام به آرای علمای اسلام بگذارید. احترام به آرای اقشار مختلفه ملت بگذارید. زیادتر از این مردم را به خاک و خون نکشید. ما دولت را تعیین کردیم؛ هم به حَسَب قانون ما حق داریم و هم به حسب شرع حق داریم. ما به حَسَب ولایت شرعی که داریم و به حسب آرای ملت که ما را قبول کرده است، آقای مهندس بازرگان را مامور کردیم که دولت تشکیل بدهد، دولت موقت؛ برای اینکه آرای ملت را با رفراندم راجع به رژیم استفسار کند؛ و لو اینکه من احتیاج به این نمی‌دیدم برای اینکه آرای ملت این همه گفته شده است و فریاد کرده‌اند؛ این قدر فریاد اینکه ما حکومت اسلامی می‌خواهیم و ما رژیم شاهنشاهی را نمی‌خواهیم. دیگر احتیاج نیست لکن برای اینکه بهانه‌ها تمام بشود و ثابت بشود به اینکه مطلب این طور است؛ ملت ایران مُسلم است، ملت ایران یک رژیمی که بر خلاف اسلام است نمی‌خواهد، ملت اسلام حکم اسلام را می‌خواهد، حکومت اسلامی را می‌خواهد، حکومت عدل را می‌خواهد. برای اثبات این، ایشان را مامور کردیم به اینکه رفراندم بکند و مقدماتش را فراهم کند که آرای عمومی را- عرض بکنم- ما استفسار کنیم. و مردم هم حالا من عرض می‌کنم به آنها که مردم هم اگر نظری راجع به این حکومت دارند اعلام کنند. فردا مردم همه جا در ایران، در همه شهرهای ایران، در تهران، در همه محلات تهران، نظر خودشان را راجع به این دولتی که ما ... تعیین کردیم، اعلام کنند. تظاهرات کنند نظر خودشان را بگویند. یا نظرشان این است که ما دولت اسلامی نمی‌خواهیم، خوب داد کنند که نمی‌خواهیم؛ یا نظرشان این است که این دولتی که تعیین شده است و به ولایت شرعی تعیین شده است و یک حکومت شرعی است، نه فقط حکومت قانونی باشد، یعنی حکومت شرعی لازم الاتّباع، همه کس واجب است بر او که از این حکومت اتّباع کند. نظیر اینکه مالک اشتر را که حضرت امیر- سلام الله علیه- می‌فرستاد یک جایی و منصوبش می‌کرد، حاکم واجب الاتّباع بود یعنی حاکم الهی بود، حاکم شرعی بود. ما هم ایشان را حکومت شرعیه دادیم و حکومت قانونی هم که هست، بنا بر این واجب الاتّباع است.
قیام بر خلاف حکومت اسلامی قیام بر خلاف حق است و مجازات دارد. اما مخالفت با این رژیم یا هر رژیمی، مخالفتش معصیت الهی است لکن مجازات به آن معنا که یک جزای عُرفی هم داشته باشد ندارد، به خلاف قیام بر ضد حکومت. قیام بر ضد حکومت جزای عرفی دارد در شرع ما، و خیلی هم سخت است آن جزا. از این جهت ما سفارش می‌کنیم به حکومتها، به حکومتهای جائر، به استاندارهای همه جا، به ژاندارمریهای همه جا، به ارتش، هر جا که هست، به اجزای ادارات، به نخست‌وزیری، به کذا، به همه اینها ما اعلام می‌کنیم که آقای مهندس بازرگان حکومت شرعیه دارد از قِبَل من؛ و بر همه واجب است که اطاعتش را بکنند. و شما آقایان هم که از اهل علم و از علما هستید مردم را ارشاد کنید. و اگر بناست که به جاهای دیگر هم بروید، بروید به همه جا و مردم را ارشاد کنید و به آنها بفهمانید که مساله مسئله حکومت عدل است، مساله مسئله حکومت اسلامی است. و ما امیدواریم که بعد اختیار به دست خود شما بیفتد و مجلس را خود شما تعیین‌ کنید. ما پنجاه سال است که مجلسمان مجلس شاهنشاهی بوده، نه مجلس ملی بوده، و حالا ما می‌خواهیم مجلس ملی درست کنیم؛ اختیار دست خود مردم، وکلا را خود مردم تعیین بکنند؛ سرنوشت خودشان به دست خودشان باشد. ان شاء الله خداوند به همه شما سلامت بدهد، به همه شما نصرت بدهد، و همه‌تان ان شاء الله سالم و شریف باشید.



امام خمینی (ره)؛ 16 بهمن 1357
بيشتر بخوانيد: https://emam.com/posts/view/1263/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%88%D9%86-%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D9%86%D9%84-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%28%D8%AA%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%AA%29

سخنرانی در جمع روحانیون و پرسنل نظامی (تبعیت از دولت موقت)
تاریخ:
۱۶ بهمن ۱۳۵۷/ ۷ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
هشدار به ارتش و دولت غاصب- لزوم تبعیت از دولت موقت
حضار:
روحانیون، جمعی از پرسنل نظامی و یازده تن از نمایندگان مستعفی مجلس شورای ملی اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم‌
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۶۷ تا صفحه ۷۰

 

توضیح تاریخی

    اگرچه فرماندهان ارتش تا 21 بهمن 1357 از حکومت سابق حمایت می‌کردند اما بسیاری از ارتشی‌ها با انقلاب همراه بودند و رژه همافرها در 19 بهمن در مقابل امام، نمونه بارز آن بود؛ رژه‌ای که تیر خلاصی بر رژیم شاهنشاهی بود. برخی از گروه‌ها از جمله سازمان مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی خلق و احزاب کومله و دموکرات کردستان خواستار انحلال ارتش بودند. امام اما مخالف انحلال بودند و می‌گفتند می‌خواهند ارتش را کنار بزنند بعد به سراغ انقلاب و روحانیت و مردم بیایند. ر.ک. دایره‌المعارف مصوّر تاریخ تاریخ جنگ ایران و عراق، جعفر شیرعلی‌نیا، نشر سایان، صفحه 27.

 

بسم الله الرحمن الرحیم‌


اندرزی به ارتش و دولت غاصب‌


من با اینکه حال ندارم مع ذلک چند جمله را باید عرض بکنم. ما همیشه [خواهانیم‌] که ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگی خودش را بگذراند. و این انقلاباتی که تا حالا پیش آورده‌اند، این انقلاباتی که برای ما مصیبت بار آورد و برای آنها نکبت، ما هرگز میل نداشتیم که بشود؛ لکن بی‌عقلی کردند و شد. اگر نصیحتهای اولی ما را پذیرفته بودند، مطلب به اینجاها نمی‌رسید. حالا هم ما باز نصیحت می‌کنیم آنهایی را که غاصب هستند. نصیحت می‌کنیم دولت غیر قانونی را، نصیحت می‌کنیم ارتش را، به اینکه اگر شما مایلید که این مملکت آرام بشود و ثابت باشد، دست بردارید. آن کسی که غیر قانونی است برود سراغ کارش برود سراغ کسب و کارش! ارتش هم برگردد به دامن ملت؛ ملت او را می‌پذیرد. اگر به این نصیحت عمل بکنند، مسائل حل است؛ آرامش در مملکت پیدا خواهد شد و اوضاع فرهنگی و اقتصادی و سایر چیزها- با تدریج البته- یک وضع خاصی، یک وضع صحیحی پیدا می‌کند.


ویرانی کشور به نام تمدن و ترقی‌


گرچه این مرد، که محمد رضا پهلوی اسمش است، این رفت و همه اوضاع مملکت را خراب کرد؛ یک مملکت خرابی برای ما گذاشت. هر جایش را دست بگذارید خرابی است: اقتصاد از هم ریخته است؛ زراعت ما را بکلی از بین بردند؛ به اسم «اصلاحات‌ ارضی» فاسد کردند کشاورزی ما را، و بازار درست کردند برای اربابهای خودشان. به اسم «تمدن» و «ترقی» ما را به عقب بردند؛ فرهنگ ما را عقب راندند. تمام اوضاع ایران را خراب کردند، جز قبرستانها را که آباد شد! یعنی قبرستانهای ما که عددش چند بود، عدد زیادتر پیدا کرد، آباد شد؛ اما اوضاع مملکتمان همه خراب شد. اینها اگر به نصیحت روحانیون گوش بدهند و آنچه که صلاح ملت است ما به آنها می‌گوییم آنها هم انقیاد کنند، دیگر این اوضاع پیش نمی‌آید. نه دیگر قبرستانهای ما دوباره آبادتر می‌شود و نه مملکت خرابتر؛ نه خون عزیزهای ما می‌ریزد نه مادرهای جوان مرده به عزا می‌نشینند. من نصیحت می‌کنم این دولت و ارتش را به اینکه شما دست بردارید از این لجاجت. شما خاضع بشوید به رای ملت. رای ملت این است که می‌بینید. ملت عبارت از مرکز تا آخر- هر جا که اسمش ایران است. شما در یک ده بروید و ببینید که دهی دارید که این صداها در آن نباشد؟ یک شهری پیدا می‌کنید که فریادشان بلند نباشد که ما استقلال و آزادی و حکومت اسلامی می‌خواهیم و ما این رژیم را نمی‌خواهیم؟


دولت شرعی و واجب الاتّباع‌

احترام به رای ملت بگذارید. احترام به آرای علمای اسلام بگذارید. احترام به آرای اقشار مختلفه ملت بگذارید. زیادتر از این مردم را به خاک و خون نکشید. ما دولت را تعیین کردیم؛ هم به حَسَب قانون ما حق داریم و هم به حسب شرع حق داریم. ما به حَسَب ولایت شرعی که داریم و به حسب آرای ملت که ما را قبول کرده است، آقای مهندس بازرگان را مامور کردیم که دولت تشکیل بدهد، دولت موقت؛ برای اینکه آرای ملت را با رفراندم راجع به رژیم استفسار کند؛ و لو اینکه من احتیاج به این نمی‌دیدم برای اینکه آرای ملت این همه گفته شده است و فریاد کرده‌اند؛ این قدر فریاد اینکه ما حکومت اسلامی می‌خواهیم و ما رژیم شاهنشاهی را نمی‌خواهیم. دیگر احتیاج نیست لکن برای اینکه بهانه‌ها تمام بشود و ثابت بشود به اینکه مطلب این طور است؛ ملت ایران مُسلم است، ملت ایران یک رژیمی که بر خلاف اسلام است نمی‌خواهد، ملت اسلام حکم اسلام را می‌خواهد، حکومت اسلامی را می‌خواهد، حکومت عدل را می‌خواهد. برای اثبات این، ایشان را مامور کردیم به اینکه رفراندم بکند و مقدماتش را فراهم کند که آرای عمومی را- عرض بکنم- ما استفسار کنیم. و مردم هم حالا من عرض می‌کنم به آنها که مردم هم اگر نظری راجع به این حکومت دارند اعلام کنند. فردا مردم همه جا در ایران، در همه شهرهای ایران، در تهران، در همه محلات تهران، نظر خودشان را راجع به این دولتی که ما ... تعیین کردیم، اعلام کنند. تظاهرات کنند نظر خودشان را بگویند. یا نظرشان این است که ما دولت اسلامی نمی‌خواهیم، خوب داد کنند که نمی‌خواهیم؛ یا نظرشان این است که این دولتی که تعیین شده است و به ولایت شرعی تعیین شده است و یک حکومت شرعی است، نه فقط حکومت قانونی باشد، یعنی حکومت شرعی لازم الاتّباع، همه کس واجب است بر او که از این حکومت اتّباع کند. نظیر اینکه مالک اشتر را که حضرت امیر- سلام الله علیه- می‌فرستاد یک جایی و منصوبش می‌کرد، حاکم واجب الاتّباع بود یعنی حاکم الهی بود، حاکم شرعی بود. ما هم ایشان را حکومت شرعیه دادیم و حکومت قانونی هم که هست، بنا بر این واجب الاتّباع است.
قیام بر خلاف حکومت اسلامی قیام بر خلاف حق است و مجازات دارد. اما مخالفت با این رژیم یا هر رژیمی، مخالفتش معصیت الهی است لکن مجازات به آن معنا که یک جزای عُرفی هم داشته باشد ندارد، به خلاف قیام بر ضد حکومت. قیام بر ضد حکومت جزای عرفی دارد در شرع ما، و خیلی هم سخت است آن جزا. از این جهت ما سفارش می‌کنیم به حکومتها، به حکومتهای جائر، به استاندارهای همه جا، به ژاندارمریهای همه جا، به ارتش، هر جا که هست، به اجزای ادارات، به نخست‌وزیری، به کذا، به همه اینها ما اعلام می‌کنیم که آقای مهندس بازرگان حکومت شرعیه دارد از قِبَل من؛ و بر همه واجب است که اطاعتش را بکنند. و شما آقایان هم که از اهل علم و از علما هستید مردم را ارشاد کنید. و اگر بناست که به جاهای دیگر هم بروید، بروید به همه جا و مردم را ارشاد کنید و به آنها بفهمانید که مساله مسئله حکومت عدل است، مساله مسئله حکومت اسلامی است. و ما امیدواریم که بعد اختیار به دست خود شما بیفتد و مجلس را خود شما تعیین‌ کنید. ما پنجاه سال است که مجلسمان مجلس شاهنشاهی بوده، نه مجلس ملی بوده، و حالا ما می‌خواهیم مجلس ملی درست کنیم؛ اختیار دست خود مردم، وکلا را خود مردم تعیین بکنند؛ سرنوشت خودشان به دست خودشان باشد. ان شاء الله خداوند به همه شما سلامت بدهد، به همه شما نصرت بدهد، و همه‌تان ان شاء الله سالم و شریف باشید.

 

سخنرانی در جمع نمایندگان مستعفی مجلس شورای ملی (قراردادهای غیر قانونی)
تاریخ:
۱۶ بهمن ۱۳۵۷/ ۷ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی

موضوع:
حکومت پهلوی، حکومت سرنیزه- قراردادهای غیر قانونی
حضار:
نمایندگان مستعفی مجلس شورای ملی‌
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۶۴ تا صفحه ۶۶

توضیح تاریخی

 رضاشاه از نیمه‌ی دوم سلطنتش با آلمان‌ها روابط خوبی برقرار کرده بود. روزنامه های آلمانی هم از شاه ایران تعریف و تمجید می‌کردند و او را شبیه هیتلر معرفی می‌کردند. تمایل رضاشاه به آلمان ها زمینه ساز حمله روس و انگلیس به ایران شد و در نهایت با حضور آن ها در ایران رضاشاه از سلطنت برکنار شد و پسرش محمدرضا پهلوی جای او را گرفت. ر.ک. دایره‌المعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی، جعفر شیرعلی‌نیا، نشر سایان، صفحه 35.

 

[بسم الله الرحمن الرحیم‌]


شاه نصیحت را نشنید

[شاه را] نصیحت کردیم لکن او غرورش مانع شد از اینکه نصیحت ما را بشنود؛ و امر منتهی شد به اینکه دارید می‌بینید. نصیحت ما را نشنید و امرش منتهی شد به اینجا که می‌بینید. این الآن رفته است و مملکتی را خراب کرده و رفته؛ یعنی ما مملکتی که یک جایش یک جهتِ آبادی داشته باشد نداریم. زراعتش را ملاحظه می‌کنید که بکلی از بین رفته است، فرهنگش را ملاحظه می‌کنید که فرهنگِ انگل است، ارتشش را ملاحظه می‌کنید که مستشارهای امریکا و اسرائیل اداره‌اش می‌کنند؛ هر جایش را که دست بگذارید همان است.


مجالس امریکایی یا شاهنشاهی‌

ما در طول مدت پنجاه سال یک مجلس قانونی نداشتیم. مجالس ما به ملت مربوط نبوده، این ملت به حساب نمی‌آمد. در زمان رضا خان- که من یادم است و هر کس همسن من است، و شماها بیشترتان یادتان نیست- که ما مجلس نداشتیم. هر چی داشتیم سرنیزه بود! در زمان محمد رضا خان هم که همه‌تان مطلعید که خودش هم گفت لیست را از سفارتخانه‌ها می‌آورند؛ منتها می‌گفت «می‌آوردند» یعنی زمان من نمی‌آورند! یعنی همین سالی که ایشان می‌گوید «انقلاب» را درست کرده بود دیگر نمی‌آورند. لیکن مطلب این طور بود که اگر راست می‌گفت که لیست می‌آوردند- که راست می‌گفت- ما مجالسمان «مجالس امریکایی» بود و اگر این را دروغ می‌گفت و لیست نمی‌آوردند، مجالسمان «مجالس شاهنشاه» بود! مجلس ملت نبود. بنا بر این، ما این اشخاصی که ناشی شدند، دولتهایی که ناشی شدند از مجلس و از رژیم محمد رضا و رژیم شاهنشاهی، اینها از جهات زیاد [غیر قانونی‌اند] مجلس قانونی نیست، شاه قانونی نیست، برای اینکه همه می‌دانیم که تحمیل کردند به ما این شاه را. پدرش را انگلیسها تحمیل کردند و من خودم از رادیو دهلی، که آن وقت دست انگلیسها بود، شنیدم که گفت ما این را آوردیم سرِ کار گذاشتیم، خیانت کرد ردش کردیم! ایشان ملی نیست و تحمیل کردند به ما متفقین. خود ایشان در کتابش نوشت که متفقین صلاح دیدند که ما باشیم! منتها بعدش این را مثل اینکه از کتابها درآوردند. ما نه یک سلطان قانونی داشتیم تا حالا و نه یک مجلس موسسان. زمان رضا شاه هم که مجلس موسسانِ سرنیزه‌ای بود. بنا بر این تاسیس سلسله پهلوی تاسیس سرنیزه‌ای بود، نه تاسیس با مجلس موسسان. و بنا بر این مجلس از باب اینکه شاه غیر قانونی است، و از باب اینکه دولت ناشی از مجلس و شاهِ غیر قانونی است، همه اینها را ما قبول نداریم؛ تمام این اوضاعی که تا حالا شده [بر خلاف قانون بوده است‌].


قراردادهای غیر قانونی، و هشدار به بختیار

ما اگر یک قدری هم جدیت کنیم، تمام قراردادهایی که در این پنجاه سال شده است، تمام این قراردادها بر خلاف قانون بوده؛ یعنی از مجلس که گذشته مجلسِ ملی نبوده گذشته؛ دولت که پیشنهاد کرده دولتی نبوده است که متکی بر ملت باشد. همه‌اش سرنیزه بوده؛ یعنی ما پنجاه سال با سرنیزه زندگی کردیم؛ و دو- سه سال است که با سرنیزه و سرنیزه و خون زندگی کردیم؛ با خون، ما زندگی کردیم. بچه‌های ما را همه را یا در حبسها یا در- عرض می‌کنم که- تبعیدها، یا کشتند یا زجر کردند یا [سوزاندند]. آقا در زندانهای اینها یک طبقی را می‌گذاشتند و می‌خواباندند زندانی را رویش، برق را متصل می‌کردند و می‌سوزاندند آدم را! یک همچو وضعی ما داریم؛ یک همچو وضعی را، این وضعی را که ما داریم.
دولت این آقا، «شاپور بختیار.» که ناشی از این مجلس و ناشی از آن شاه و- نمی‌دانم- ناشی از [سرنیزه‌] است ... این دولت نیست تا اینکه ما بگوییم بیاید استعفا بکند! دولت اصلًا نیست، استعفا می‌خواهد چه کند. استعفا مال این است که دولتی [قانونی‌] باشد. منتها هر کس که تنبه پیدا کرد، توبه کرد برگشت، توبه‌اش البته قبول است؛ خدا قبول می‌کند، ملت هم قبول می‌کند. اینهایی که مانده‌اند سر جای خودشان، در معصیت هستند؛ در زندگی دارند معصیت می‌کنند. اینهایی که بیرون آمده‌اند، از معصیت‌گاه بیرون آمدند؛ و خدا هم توبه را قبول می‌کند. و من از خدا می‌خواهم که همه شما را موفق کند به اینکه از این به بعد ملی باشید. آقا با ملت باشید و این مرد را نصیحت کنید که با ملت باشد. اگر می‌توانید، با ایشان ملاقات کنید که یک بساط در نیاورد؛ نرساند به آنجایی که ما [این مردم‌] را بگوییم بریزند سرش، از بین ببرندش. ما نمی‌خواهیم این طور بشود. ما میل داریم که مطالب عقلایی باشد. و ما او را از باب اینکه نخست وزیر نمی‌دانیم، ما نخست وزیر تعیین کردیم به ولایت شرعی و ولایت ...(امام خمینی (ره)؛ 16 بهمن 1357)

 

سخنرانی در جمع علمای خوزستان (وحدت کلمه، رمز پیروزی)
تاریخ:
۱۶ بهمن ۱۳۵۷/ ۷ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
موضوع:
وحدت کلمه، رمز پیروزی
حضار:
علمای خوزستان و جمعی از مردم‌
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۶۲ تا صفحه ۶۳

 

بسم الله الرحمن الرحیم‌
حفظ وحدت کلمه وظیفه همگانی‌من به وسیله حضرات علمای اعلام و حجج اسلام به همه اهالی آن طرف، اهواز و خرمشهر و آبادان و سایر جاها، سلام می‌فرستم و از همه آنها می‌خواهم که به تَبَع علمای اعلامشان، در این مسائل- در این نهضت شرکت کنند و پافشاری کنند و تایید کنند از این کارهایی که در مرکز می‌شود برای به اتمام رساندن این نهضت. من از همه آنها خواهانم که دست از این نهضت برندارند؛ وحدت کلمه را حفظ کنند. رمز موفقیت شما تا این حد که یک سلطنت دو هزار و پانصد ساله قلدری را شکستید و منهدم کردید، رمز این پیروزی، وحدت کلمه ملت ایران بود؛ یعنی این وحدت کلمه باعث شد که نه شاه با تمام قوایی که داشت، و نه آنهایی که پشتیبانی از او می‌کردند مثل قدرت امریکا، مثل شوروی، چین، انگلستان- همه اینها پشتیبانی می‌کردند- لکن به واسطه همین قدرت ملت همه آنها هم پشتیبانی‌شان را از او برداشتند؛ خودش هم فرار کرد.
جنایات جبران ناپذیر شاه‌

و مع الاسف که فرار کرد و نتوانست ملتْ او را گیر بیاورد و کارهایی را که کرده بود- لا اقل یک مقداریش را- بتواند جبران بکند؛ برای اینکه او این قدر جنایات کرده است که هیچ بشر نمی‌تواند جبران آنها را بکند، جزای آنها را بدهد. او هزاران شخص را بی‌خانمان کرده است، هزاران شخص را دربدر کرده است، هزاران جنایات کرده است. آن قدری که از برای یک آدم است، مقابل یک آدم می‌شود کشتش، مقابل صدها هزار آدم که نمی‌شود. او جزایش باید در آن عالم باشد که ابدی است و عالم جزاست. و ان شاء الله به جزای خودش خواهد رسید و ما تکلیفمان الآن این است که دنباله این نهضت را بگیریم و همه با هم در صف واحد، بدون اینکه اصلًا امتیازی در کار باشد الّا فی مَقامِ الْهِدایَه، و این راه را طی بکنیم و به آخر برسانیم، که این سعادت این ملت را، سعادت این ملت که اجرای احکام اسلام و اجرای عدل اسلامی است، بلکه ان شاء الله تهیه بکنیم.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته‌

سخنرانی در جمع خبرنگاران (آرمان ملت ایران- مخالفت با رژیم)
تاریخ:
۱۶ بهمن ۱۳۵۷/ ۷ ربیع الاول ۱۳۹۹
مکان:
تهران، مدرسه علوی
مناسبت:
معرفی آقای مهدی بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت
موضوع:
آرمان ملت ایران- مخالفت عمومی با سلطنت- رژیم تحمیلی
حضار:
بیش از چهار صد تن از خبرنگاران داخلی و خارجی‌
شناسه ارجاع:
جلد ۶ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۵۶ تا صفحه ۶۱


بسم الله الرحمن الرحیم‌


ایران آشفته‌

آقایان آشفتگی چند ساله ملت ما را می‌دانند. مطلعند که تمام دستگاههای ملی و دولتی فلج شده است، وضع اقتصادی ما رو به نابودی رفته است، وضع فرهنگ ما خراب است، دانشگاهها تعطیلند، مدارس علمی ما تعطیل است، بازارها تعطیل است. تمام اینها مضافاً به خونریزیهایی که تا کنون شده است و آشفتگیهایی که در مملکت ما هست. از اینها اطلاع دارند. و کسانی که مربوطند به این، دست بردارند از شلوغ کاری، و با تعقل اشیاء را فکر کنند و کنار بروند. «۱» ما همه این مسائل را ان شاء الله با پشتیبانی ملت حل خواهیم کرد.


در آرزوی ایجاد حکومت عدل علی (ع)

شما خبرنگارها در این مدتها ملاحظه کردید که ملت ما از مرکز تا هر جا که چشم‌انداز باشد، شهرستانهای بزرگ و کوچک، دهکده‌ها، قرا، قصبات، همه با هم یک فکر و یک نظر و با اراده مصمم از ما می‌خواهند که رژیم سلطنتی، که یک رژیم پوسیده غیر عُقَلایی است، غیر عقلی است، و رژیم سلطنت محمد رضا خان، همه مردم گفتند که اینها باید سراغ کارشان بروند؛ و همه مردم یکدل و یک جهت جمهوری اسلامی را می‌خواهند.
ملت ما مُسْلم است، علاقه‌مند به اسلام است، عدل اسلامی را دیده است؛ تاریخ ما از حکومتهایی که در صدر اسلام بوده است خبر به ما داده است که وضع حکومتها چه بوده است، وضع حاکم چه بوده است. حضرت امیر المومنین،. علی ابن ابی طالب، که حاکم بر یک صحنه بزرگ [بوده است‌]، یک ممالک بزرگ، از عربستان سعودی گرفته تا مصر، ایران، عراق و سوریه و سایر جاها را داشته است، همین قاضی‌ای که خودش قرار داده برای قضا، وقتی که یک نفر یهودی [علیه‌] او دعوی کرده است و ادعا کرده است چیزی را، قاضی [آن حضرت‌] را خواسته و او هم آمده است در محضر قاضی و با یهودی در عرض هم نشسته‌اند، و دادخواهی شده است، و قاضی حکم بر خلاف حضرت امیر- سلام الله علیه- یعنی حکومت وقت کرده است، و [آن حضرت‌] تسلیم بوده است. یک همچو وضع حکومتی در بشر معلوم نیست تحقق پیدا کرده باشد. و ما آرزوی یک همچو حکومتی داریم. یک حکومت عادل که نسبت به افراد رعیت علاقه‌مند باشد؛ عقیده‌اش این باشد که باید من نان خشک بخورم که مبادا یک نفر در مملکت من زندگی‌اش پست باشد، گرسنگی بخورد. ما می‌خواهیم یک همچو حکومت عدلی ایجاد کنیم.


رژیم غیر قانونی پهلوی‌

و چنانکه شما می‌دانید- یعنی خبرنگارها به واسطه اطلاعاتی که در ممالک خودشان هست، و ما هم به واسطه اطلاعاتی که در این مملکت داریم و مشاهداتی که داشتیم- از اول که رضا خان کودتا کرد و آمد به تهران، «۲» تا آن وقتی که مجلس موسسان درست کرد و وکلایی خودش درست کرد، تمام اینها با سرنیزه بود و اراده ملت هیچ دخالت در این مسائل نداشت و ملت به هیچ وجه در حساب نمی‌آمد. و یک همچو جمعیتی که او جمع کرده بود و با سرنیزه مسئله موسسان را تاسیس کرد و آنها رای دادند، این رای رایِ باطل بوده است؛ این مجلس مجلس ملی نبوده است؛ و چون مجلس ملی نبوده است، رژیم‌ سلطنتی پهلوی یک رژیم متکی بر سرنیزه بوده است و قانونی نبوده است. وقتی رژیمْ قانونی نشد، مجالسی که بعدها هم تهیه کردند ملی نبوده است، قانونی نبوده است. تمام این مسائل به ما می‌فهماند که الآن نه دولت قانونی است، نه مجلس قانونی است- نه این مجلس و نه آن مجلس. «۳»


معرفی دولت موقت بر اساس ولایت‌

و لهذا چون ما مجلس را غیر قانونی می‌دانیم و دولت را هم غیر قانونی می‌دانیم و اوضاع کشور را آشفته می‌بینیم، برای اینکه خاتمه بدهیم به وضع [آشفته‌] کشور، ما به واسطه اتکا به این آرای عمومی- که شما الآن می‌بینید و دیدید تا کنون که آرای عمومی با ماست و ما را به عنوان «وکالت» یا بفرمایید به عنوان «رهبری»، همه قبول دارند- از این جهت ما یک دولتی را معرفی می‌کنیم، رئیس دولتی را معرفی می‌کنیم [تا] موقتاً دولتی تشکیل بدهد که هم به این آشفتگیها خاتمه بدهد، و هم یک مسئله مهمی که مجلس موسسان است، انتخابات مجلس موسسان را درست کند، و مقدمات آن را درست کند و مجلس موسسان تاسیس بشود. و همین طور انتخابات هم درست بشود و آنها دولت دائمی را انتخاب بکنند. و مجلس موسسان؛ ... جمهوری اسلامی را [به‌] رفراندم بگذارد ... با اینکه من اعتقادم این است که دیگر احتیاج به رفراندم نیست و مردم مکرر به جمهوری اسلامی رای داده‌اند؛ لکن برای اینکه بهانه‌ها تمام بشود و شمارش آرا بشود، ما باید آزادانه یک همچو کاری بکنیم تا مردم بدانند، تا همه عالم بدانند که رای آزاد که مردم می‌دهند به که می‌دهند و به چه رژیمی می‌دهند. لهذا ما دولت موقت را تعیین کردیم. و چون جناب آقای مهندس مهدی بازرگان را سالهای طولانی است از نزدیک می‌شناسم و یک مردی است صالح، متدین، عقیده‌مند به دیانت و امین و ملی و بدون گرایش به یک شیئی که بر خلاف مقررات شرعی است، من ایشان را معرفی می‌کنم که ایشان رئیس دولت باشند. و ایشان وزرای خودشان را بعد تعیین خواهند کرد، و به ما معرفی می‌کنند تا اینکه شورای انقلاب ما، که پیشنهادشان این بوده است که ایشان رئیس دولت باشند، شورای انقلاب وزرای ایشان را هم بررسی بکنند، و ان شاء الله مسائل به طور سهل و به طور خوبی انجام بگیرد. و من باید یک تنبه دیگری هم بدهم و آن اینکه من که ایشان را حاکم کردم، یک نفر آدمی هستم که به واسطه ولایتی که از طرف شارع مقدس دارم، ایشان را قرار دادم.
وجوب اطاعت از دولت موقت‌ایشان را که من قرار دادم واجبُ الْاتِّباع است، ملت باید از او اتّباع کند. یک حکومت عادی نیست، یک حکومت شرعی است؛ باید از او اتّباع کنند. مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ و جزای آن بسیار زیاد است. من تنبه می‌دهم به کسانی که تخیل این معنی را می‌کنند که کارشکنی بکنند یا اینکه خدای نخواسته یکوقت قیام بر ضد این حکومت بکنند، من اعلام می‌کنم به آنها که جزای آنها بسیار سخت است در فقه اسلام. قیام بر ضد حکومت خدایی قیام بر ضد خداست؛ قیام بر ضد خدا کفر است. و من تنبه می‌دهم به اینها که بر سر عقل بیایند؛ بگذارند مملکت ما از این آشفتگی بیرون برود، بگذارند خونهای محترم ریخته نشود، بگذارند جوانهای ما دیگر این قدر خون ندهند، بگذارند اقتصاد ما صحیح بشود؛ ما بتدریج کارها را اصلاح بکنیم. و از خدای تبارک و تعالی می‌خواهم که توفیق بدهد به آقای مهندس بازرگان که این ماموریت را به وجه احسن انجام بدهد.
پاسخ به پرسشهای خبرنگاران‌ [پس از سخنان امام خمینی و معرفی نخست وزیر دولت موقت، خبرنگاران پرسشهای خود را مطرح کردند. امام به این پرسشها با اختصار پاسخ دادند. متن سوال و جوابها به شرح زیر است:]
سوال: [حضرت آیت الله فرمودید کسانی که این دولت را نپذیرند مجازات خواهند شد؛ اگر ارتش نپذیرفت چه پیش‌بینی می‌کنید و چه خواهید کرد؟]
جواب: ارتش چنان عملی را نخواهد کرد. و اگر بکند اولًا از طرف خدا مجازات خواهد شد و ثانیاً در موقع مقتضی، جزایی را که قانون اسلام تعیین کرده است اجرا می‌کنیم. و اگر خدای نکرده چنین کردند اعلام می‌کنیم.
[با توجه به تماس نزدیک بازرگان با شما و همچنین با بختیار، تصور می‌کنید واکنش بختیار و نیز ارتش چه باشد؟ بختیار چه موضعی خواهد داشت یا دارد، و همچنین ارتش چه موضعی خواهد داشت یا دارد؟]
- اگر هر دو عاقل باشند و به مملکت علاقه داشته باشند عکس العمل آنها باید مثبت باشد. و اگر خائن باشند و بخواهند به مملکت خیانت کنند، این امرش با خداست.
[به نظر شما قانون اساسی 1906 «۴» آیا مورد قبول است و می‌تواند چهارچوبی باشد برای دوره انتقالی؟]
- بجز در مواد بسیاری که به زور وارد قانون اساسی شده است، تا زمانی که ملت رای بر مخالفت با آن نداده است، به قوه خود باقی است.


[سپس آقای مهندس بازرگان طی سخنانی گفت:


بسم الله الرحمن الرحیم‌


خدای بزرگ را شکر می‌کنم که چنین اعتبار و حُسن شهرتی را، که به هیچ وجه اهلیت و لیاقت آن را نداشتم، به من ارزانی داشته و همین موهبت الهی باعث شده که آیت الله ابراز اعتماد و ارجاع چنین ماموریتی را به بنده عنایت بفرمایند. و همچنین تشکر از ملت ایران می‌کنم، که آیت الله مکرر تاکید فرموده که «به نام ملت، هم صدای ملت و برای ملت» گامها و صداهای خود را برداشته و بلند کرده.
این ماموریت یعنی سیاست دولت موقت و تشکیل حکومت در شرایط بسیار دشوار و خطرناک، عظیمترین شغل و وظیفه و در عین حال بزرگترین افتخاری است که به بنده واگذار شده است. و شاید حق داشته باشم بگویم که دشوارترین وظیفه و کاری است که در طول تاریخ 72 ساله مشروطیت ایران به نامزدها و ماموران نخست‌وزیریهای دیگر داده شده باشد. قاعدتاً با توجه به جثه نحیف و نواقص و معایب خودم نمی‌بایستی قبول این مسئولیت را کرده و زیر بار چنین امری رفته باشم؛ ولی از یک طرف بنا به ضرورت و وظیفه و مسئولیت طبیعی و انتظاری که داشتند مجبور بودم، ناچار شدم قبول کنم. و مخصوصاً با تاسی به رویه و سنتی که خود آیت الله در سراسر دوران اداره و رهبری جنبش داشته‌اید و با عزم راسخ و ایمان کامل به خدا و اعتماد به موفقیت این راه رهبری فرموده‌اید، من هم همین راه را می‌پیمایم. و این اولین درسی است و اولین دستوری است که از آیت الله گرفته‌ام. و فرمایش حضرت علی بن ابی طالب (ع) را به کار بسته‌ام و می‌بندم که فرموده‌اند: «وقتی در برابر امر خطیر و کار مشکلی قرار گرفتید تردید نکنید، وارد شوید به حول و قوه الهی مشکلات و مسائل حل خواهند شد»
بنا بر این عرض می‌کنم که با امید به خدا و امتنان از آیت الله و انتظار از ملت ایران و ملت جهان، این ماموریت و خدمت خطیر را قبول و تعهد کردم. برای مخاطرات و زحماتش آماده‌ام و تا آنجا که مربوط به بنده باشد کوشش و منتهای کوشش و نهایت جهاد را در راه ملت عزیز ایران خواهم کرد. «وَ لا حَوْلَ وَ لا قوّهَ الّا بِاللهِ الْعَلیِّ العَظیم»]
- [پس از سخنان آقای بازرگان، امام خمینی فرمود:]
- من بعد از تشکر از ملت ایران که در این مدت طولانی رنج و زحمت بردند و با دادن خون خودشان برای اسلام خدمت کردند، مطلبی هست که می‌خواهم به عرض ملت برسانم و آن این است که نظر خودشان را درباره دولت آقای مهندس بازرگان که دولت شرعی و اسلامی است اعلام کنند؛ هم به وسیله مطبوعات، هم تظاهرات «آرام» در شهرها و در دهات و هر جا که مسلمان هست، نظر خودشان را راجع به دولت اسلامی آقای مهندس بازرگان اظهار کنند.
[در پایان، آقای هاشمی رفسنجانی متن حکم انتصاب آقای بازرگان به نخست‌وزیری دولت موقت را که از سوی امام خمینی (در تاریخ 15 بهمن) صادر و تحریر شده بود قرائت کرد «۵»-]

پی نوشت

(۱) - اشاره به بختیار و دولتش.
(۲) - اصل: ایران.
(۳) - مجلس شورای ملی و مجلس سنا.
(۴) - قانونی اساسی مشروطه.
(۵) - متن حکم، در سیر تاریخی خود( ۱۵ بهمن، قبل از همین سخنرانی) درج شده است.


 

 

 

 

 

منابع:

https://emam.com/posts/view/1263

https://emam.com/posts/view/1262

https://emam.com/posts/view/1261

https://emam.com/posts/view/1260

https://www.khabaronline.ir/news/275055

https://article.tebyan.net/310373/

https://article.tebyan.net/310373/

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها