0

سرقت حدی یا تعزیری از والِت الکترونیکی؟

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

سرقت حدی یا تعزیری از والِت الکترونیکی؟
جمعه 8 بهمن 1400  8:35 PM

سرقت حدی یا تعزیری از والِت الکترونیکی؟

کیف پول ارز دیجیتال
 

حوزه/ یکی از مباحثی که در سرقت اهمیت خاصی را دارا می‌باشد حدی یا تعزیری بودن در مجازات سارق می‌باشد پس به همین خاطر نگارندگان در این پژوهش براین شدند که به بررسی سرقت حدی یاتعزیری از کیف پول ارز دیجیتال (والت الکترونیکی) پرداختند تا بدانند در فقه امامیه کدامیک از این نوع می‌باشد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، آقایان حسینعلی بینا، عسکری محمدی و امیرحسین فهیمی از طلاب سطح یک و سطح دو حوزه در مقاله‌ای به موضوع «سرقت حدی یا تعزیری از والت الکترونیکی؟» پرداخته اند که بدین شرح است:

چکیده

بشریت در ابتداء برای نگهداری از وسایل خودش و عدم تجاوز دیگران به وسایلی که جمع آوری نموده است در مکانی به عنوان انبار استفاده می‌کرد.

کم کم با توجه به اینکه دارایی بشریت از اندازه انبارش بیشتر می‌شد به علاوه دادوستد و آسانی در حمل و نقل وسایل به این فکر افتاد که پول را اختراع نماید سپس پس از آن بانک‌هایی را تشکیل داد تا جا به جایی پول را برای خودش آسان کند.

در کنار این آسانی بشریت برای جا به جایی اموال کسب درآمدهای اینترنتی تحت نام ارز دیجیتال صورت گرفت که به عنوان یک دارایی با ارزش برای افراد مختلف موجود می‌باشد این دارایی یا به عبارت دیگر سرمایه در کیف پول‌های ارز دیجیتال گرم یا به عبارت فنی‌تر می‌توان از نام والت گرم استفاده نمائیم.

یکی از ابعادی که در این مسئله می‌توان در نظر گرفت تجاوز یک نفر از حد خودش می‌باشد که به حقوق دیگران تجاوز نموده و دارایی اش را بدون اجازه شخصی فرد در صورتی که ولی یا جد او نیست از آن خود می‌کند و از حرز فرد خارج می‌نماید.

با توجه به این تعریف می‌توان این عمل را سرقت بنامیم یکی از مباحثی که در سرقت اهمیت خاصی را دارا می‌باشد حدی یا تعزیری بودن در مجازات سارق می‌باشد پس به همین خاطر نگارندگان در این پژوهش بر این شدند که به بررسی سرقت حدی یا تعزیری از کیف پول ارز دیجیتال (والت الکترونیکی) پرداختند تا بدانند در فقه امامیه کدامیک از این نوع می‌باشد ما در این مقاله از روش اسنادی به جمع آوری مباحث مختلف پرداختیم و در نتیجه بدین نتیجه رسیدیم که سرقت از کیف پول ارز دیجیتال از نوع سرقت تعزیری نمی‌باشد.

 

کلید واژه

کیف پول، ارز دیجیتال، والت گرم، سرقت حدی، سرقت تعزیری، حد، تعزیر

 

مقدمه

همچنان که در دنیای واقعی نیاز داریم تا برای نگهداری پول‌های خود از کیف پول یا حساب بانکی استفاده کنیم در دنیای دیجیتال نیز نیاز به استفاده از یک کیف پول دیجیتالی داریم تا با استفاده از آن رمز ارزهای دیجیتالی خود را نگهداری کرده و یا در صورت نیاز برای دیگران انتقال دهیم.

برای این منظور کیف پول‌های دیجیتالی ( wallet) طراحی شده اند که شبیه یک پایگاه داده عمل کرده و اطلاعات رمزی انواع ارزهای دیجیتالی ما را در خود نگهداری می‌کنند، با استفاده از این کیف پول‌های دیجیتالی که اصطلاحاً والت نامیده می‌شوند می‌توانیم از اطلاعات ارزهای خود نگهداری کنیم. هر کیف پول ارز دیجیتالی از دو کد خصوصی و عمومی تشکیل شده که با استفاده از این کدها توانایی دسترسی به رمزها و یا انتقال وجه به انواع والت wallet های موجود در شبکه دیجیتالی برای ما فراهم می‌شود.

ذکر این نکته لازم است که حفاظت از کدهای خصوصی و عمومی بسیار مهم می‌باشد زیرا در صورتی که شخصی بتواند به آن‌ها دسترسی پیدا کند امکان دسترسی به تمام اطلاعات و رمز ارزهای شما برای او فراهم می‌شود از این رو برخی از افراد مختلف با شگردها، ترفندهای مختلف وتاکتیک های منحصر به فردی به سرقت از این کیف پول‌ها می‌پردازند پس به همین خاطر ما دراین مقاله بررسی سرقت حدی یا تعزیری از کیف پول ارز دیجیتال (والت الکترونیکی) پرداختند که از روش اسنادی یا کتابخانه استفاده نمودند.

 

تبار شناسی

تمام کیف پول‌ها بر اساس نحوه نگهداری کلید خصوصی، به دو دسته سرد (Cold) و داغ (Hot) تقسیم می‌شوند.که منظور ما کیف پول داغ می‌باشد.

 

مفهوم شناسی

سرقت

دزدی کردن، دزدی (فرهنگ فارسی معین، محمد، ج ۱، ص ۸۵۱، دهخدا، علی اکبر، ج ۹، ص ۱۳۶۰۸) دزدیدن (عمید، حسن، ص ۶۴۵)

سرقت را می‌شود اینگونه هم درنظر بگیریم که ربودن مال و اشیا منقول و غیر منقول بدون رضای او بر خلاف حق می‌باشد.

سَرَقاً و سَرِقاً و سَرَقَةً و سَرِقَةً و سَرْقَاناً منه الشی‏ءَ و سَرَقَهُ‏ الشی‏ءَ: آن چیز را پنهانی ربود یا دزدید.(بستانی، فواد افرام، ص ۴۸۴)

السَّرِقَة (دزدی) یا گرفتن و برداشتن چیزی در خفا و پنهانی، که نبایستی برداشته شود، زیرا از آن او نیست، سرقت در عرف شرع دزدی و برداشتن چیزی است از جای معیّن و به اندازه معیّن، خدای تعالی گوید: (وَ السَّارِقُ‏ وَ السَّارِقَةُ- ۳۸/ مائده).

و آیه: (قالُوا إِنْ‏ یَسْرِقْ‏ فَقَدْ سَرَقَ‏ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ‏- ۷۷/ یوسف) (در باره تهمت زدن برادران نابخرد و حسود حضرت یوسف به برادر کوچکترشان است) و گفت: (أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ‏ لَسارِقُونَ‏- ۷۰/ یوسف) و (إِنَّ ابْنَکَ سَرَقَ‏- ۸۱/ یوسف) و- اسْتَرَقَ‏ السَّمْعَ- وقتی است که کسی دزدانه به سخن کسی گوش فرا دهد و بشنود.

خدای تعالی گوید: (إِلَّا مَنِ‏ اسْتَرَقَ‏ السَّمْعَ‏- ۱۸/ حجر) (راغب اصفهانی، حسین بن محمد، ج ‏۲، ص ۲۱۲)

السَّرِقَةُ: أخذ ما لیس له أخذه فی خفاء، و صار ذلک فی الشّرع لتناول الشی‏ء من موضع مخصوص، و قدر مخصوص، قال تعالی: (راغب اصفهانی، حسین بن محمد، ج ۲ ص ۴۰۸)

باتوجه به آنچه که درلغت آمده است سرقت دارای این ارکان می‌باشد

الف. مال ربوده شود.

ب. مال منقول باشد.

ج. مال تعلق به غیر داشته باشد.

 

اینترنت

اینترنت یا اندرتور سامانه‌ای جهانی از شبکه‌های رایانه‌ای متصل است که از مجموعه پروتکل اینترنت برای ارتباط بین شبکه‌ها و دستگاه‌ها استفاده می‌کند. اینترنت شبکه‌ای از شبکه‌هاست که شامل شبکه‌های خصوصی، عمومی، دانشگاهی، تجاری و دولتی از مقاییس محلی تا جهانی است که با آرایه‌ای عظیم از فناوری‌های شبکه‌بندی الکترونیکی، وایرلس و نوری به هم متصل شده‌اند. به عبارت دقیق‌تر، اینترنت مجموعه‌ای از سامانه‌های خودگردان است که با روتر به هم متصل شده‌اند. اینترنت را باید بزرگ‌ترین سامانه‌ای دانست که تاکنون به دست انسان طراحی، مهندسی و اجرا شده‌است. ریشه این شبکه عظیم جهانی به دهه ۱۹۶۰ بازمی‌گردد که پنتاگون (مقر و فرماندهی وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا) برای انجام پروژه‌های تحقیقاتی برای ساخت شبکه‌ای مستحکم، توزیع شده و باتحمل خطا سرمایه‌گذاری نمودند. این پژوهش به همراه دوره‌ای از سرمایه‌گذاری شخصی بنیاد ملی علوم آمریکا برای ایجاد یک ستون فقرات اینترنت جدید، سبب شد تا مشارکت‌های جهانی آغاز گردد و از اواسط دهه ۱۹۹۰، به صورت یک شبکه همگانی و جهان‌شمول در بیاید. وابسته شدن تمامی فعّالیت‌های بشر به اینترنت در مقیاسی بسیار عظیم و در زمانی چنین کوتاه، حکایت از آغاز یک دوران تاریخیِ نوین در عرصه‌های گوناگون علوم، فناوری، و به خصوص در نحوه تفکّر انسان دارد. شواهد زیادی در دست است که از آنچه اینترنت برای بشر خواهد ساخت و خواهد کرد، تنها مقدار بسیار اندکی به واقعیت درآمده‌است. اینترنت سامانه‌ای جهانی از شبکه‌های رایانه‌ای به هم پیوسته‌است که از پروتکلِ «مجموعه پروتکل اینترنت» برای ارتباط با یکدیگر استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر اینترنت، شبکه شبکه‌هایی است که از میلیون‌ها شبکه خصوصی، عمومی، دانشگاهی، تجاری و دولتی در اندازه‌های محلی و کوچک تا جهانی و بسیار بزرگ تشکیل شده‌است که با آرایه وسیعی از فناوری‌های الکترونیکی و نوری به هم متصل شده‌اند. اینترنت در برگیرنده منابع اطلاعاتی و خدمات گسترده‌ای است که برجسته‌ترین آن‌ها وب جهان‌گستر و رایانامه هستند.

در زبان انگلیسی، واژهInternet هنگامی که به شبکه جهانی مبتنی بر پروتکل IP اطلاق می‌گردد، با حرف بزرگ در اول کلمه، نوشته می‌شود.

در رسانه‌ها فرهنگ عامه، گاه با اینترنت به صورت یک مقوله عمومی و مرسوم برخورد کرده و آن را با حرف تعریف و به صورت حروف کوچک می‌نگارند (the internet)

در برخی منابع بزرگ نوشتن حرف اول را به دلیل اسم بودن آن جایز می‌دانند نه برای صفت بودن این واژه.

واژهٔ لاتین the Internet چنانچه به شبکه جهانی اینترنت اشاره کند، اسم خاص است و حرف اوّلش با حرف (I) بزرگ آغاز می‌شود. اگر حرف اوّل آن کوچک باشد می‌تواند به عنوان شکل کوچک شده کلمه Internetwork برداشت شود که به معنی شبکه شبکه‌ها است. واژه «ابر» نیز به صورت استعاری، به ویژه در ادبیات رایانش ابری و نرم‌افزار به عنوان سرویس، برای اشاره به اینترنت به کار می‌رود.

(https://fa.wikipedia.org/wiki/%D۸%A۷%DB%۸C%D۹%۸۶%D۸%AA%D۸%B۱%D۹%۸۶%D۸%AA)

 

حد

الحدّ لغةً المنع؛ حدّ در لغت برای معنای منع و دفع، و تعزیر برای معنای «تأدیب» وضع شده است».(ج ۱ ص ۷۶ آئین کیفری اسلام)

تعریف شرعی: مرحوم شهید ثانی قدس سره در تعریف این دو اصطلاح فرموده است: «حدّ» در شرع مطهّر به عقوبت خاصّی گفته می‌شود که در مورد مکلّف به‌سبب ارتکاب برخی از گناهان اجرا می‌شود و شارع مقدّس مقدار و کیفیّت تمام حدود را معیّن کرده است. تعزیر نیز عقوبت یا اهانتی است که به‌عنوان کیفر بعضی از گناهان مقرّر شده، ولی در اصل شرع یا بیشتر موارد، مقدار معیّنی ندارد؛ بلکه مقدار آن بستگی به نظر حاکم شرع دارد. بین معنای شرعی و لغوی «حدّ» تناسب است؛ احتمال دارد این تناسب از جهت مانعیّت حدّ از گسترش گناه باشد؛ زیرا، اجرای صد تازیانه به‌عنوان حدّ شرعیِ زنا بر زناکار، مانع می‌شود که گناهکار بار دیگر این عمل را انجام دهد؛ و نیز حاضران در مجلس حدّ، به فکر گناه نیفتند. به‌عبارت دیگر، اجرای حدّ یکی از راه‌های جلوگیری از وقوع معصیت است. احتمال دیگری نیز می‌دهیم - هرچند احتمال اوّل را نفی نمی‌کنیم -؛ و آن این‌که، می‌گوئیم: صد تازیانه حدّ شرعی است، یعنی «لا یجوز الزیادة علیه ولا التنقیص منه؛ کسی حقّ ندارد به زانی بیش از صد تازیانه یا کمتر از آن بزند»؛ بنابراین، در ناحیه‌ی زیاده و نقیصه جنبه‌ی ممنوعیّت است. شاهد این احتمال، مواردی است که در فقه و روایات کلمه‌ی «حدّ» به‌کار رفته است؛ مثلاً حدّ کر چه‌مقدار است‌؟ در شستن وضو، حدّ وجه و یدین چه اندازه است‌؟ به روایت زیر توجّه شود: محمّد بن علی بن الحسین بإسناده، عن زرارة بن أعین أنّه قال لأبی جعفر الباقر علیه السلام: أخبرنی عن حدّ الوجه الذی ینبغی أن یوضّأ الذی قال اللّٰه عزّ وجلّ؟ فقال: الوجه الذی قال اللّٰه وأمر اللّٰه عزّ وجلّ بغسله الذی لا ینبغی لأحد أن یزید علیه ولا ینقص منه، إن زاد علیه لم یوجز، وإن نقص منه أثم: ما دارت علیه الوسطی والإبهام من قصاص شعر الرأس إلی الذقن، وما جرت علیه الإصبعان من الوجه مستدیراً فهو من الوجه، وما سوی ذلک فلیس من الوجه، فقال له: الصدغ من الوجه؟ فقال: لا. نتیجه: حدّ لغوی به‌معنای منع، وحدّ شرعی نیز متناسب با آن است؛ همان‌گونه که تعزیر در لغت به‌معنای تأدیب و در شرع نیز تأدیب خاصّ‌، یعنی موافق با رأی و نظر حاکم است. (آئین کیفری اسلام ج ۱ ص ۷۷ و۷۸ نور)

۱ - الحدّ: و هو عبارة عن عقوبة مقدّرة علی فعل ما لا یجوز شرعاً، بینما التعزیر عقوبة غیر مقدّرة علی ما تقدّم. نعم، قد یطلق الحدّ علی مطلق العقوبات من التعزیر و الحدّ و القصاص. و یختلف الحدّ و التعزیر فی جملة من الأحکام کأن یکون الحدّ مقدّراً و معیّناً شرعاً فلا تخییر فیه إلّا فی بعض الموارد کحدّ المحارب، خلافاً للتعزیر؛ فإنّه بید الحاکم فیتخیّر فی أنواعه و مقداره حسب حال الفاعل و المفعول و نوع الذنب و الجنایة و محلّ وقوع‌ها و غیر ذلک ممّا یراه الحاکم دخیلاً فی وقوع الجرم. و کذا یختلفان فی جملة من الأحکام الاُخری کسقوط الحدّ و التعزیر و عفو الحاکم عنهما علی ما سیأتی خلال البحث. (موسوعة الفقه الإسلامی طبقا لمذهب أهل البیت علیهم السلام، ج ۲۹ ص نور ۱۰)

 

تعزیر

تعزیر أوّلاً - التعریف: لغةً‌: التعزیر: مصدر عزّر - بالتشدید - من العَزر، و هو إمّا بمعنی النصرة و التعظیم، و منه قوله تعالی: «لِتُؤْمِنُوا بِاللّٰهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ». و إمّا بمعنی التأدیب، و منه سمّی الضرب دون الحدّ تعزیراً. إلّا أنّ البعض ذهب إلی رجوع معنی التأدیب إلی النصرة، حیث إنّ التأدیب نصرة ما، فالأوّل نصره بقمع ما یضرّه عنه، و الثانی نصره بقمعه عمّا یضرّه. و لکنّ المستفاد من بعضهم أنّ الاثنین یرجعان فی الحقیقة إلی معنی الردّ و المنع؛ فإنّ من نصرته قد رددت عنه أعداءه و منعتهم من أذاه، و لهذا قیل للتأدیب الذی هو دون الحدّ: تعزیر؛ لأنّه یمنع الجانی أن یعاود الذنب؛ و لذا عرّفه بعضهم بأنّ التعزیر: هو الردّ و المنع. اصطلاحاً: المشهور بین الفقهاء أنّ التعزیر: هو عقوبة خاصّة، علی ما لا یجوز من فعل الحرام أو ترک الواجب، و هو عقوبة شرعیة غیر مقدّرة، بل فوّض أمره إلی الحاکم کمّاً و کیفاً، علی أن لا یبلغ الحدّ فی طرف الکثرة کما سیأتی. و قیّده بعضهم بأنّه عقوبة غیر مقدّرة بحسب الغالب، و إلّا فقد وردت فی الشرع تعزیرات خاصّة فی موارد مخصوصة محدودة بمقادیر معیّنة علی ما یأتی تفصیله أیضاً. (موسوعة الفقه الإسلامی طبقا لمذهب أهل البیت علیهم السلام، ج ۲۹ ص نور ۹)

راغب اصفهانی استاد و متخصّص لغت، تعزیر را چنین تفسیر می‌نماید:

«التعزیر النصرة مع التعظیم، قال (وَ تُعَزِّرُوهُ -… وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ‌)، و التعزیر ضرب دون الحد. و ذلک یرجع الی الاوّل فان ذلک تأدیب و التأدیب نصرة ما. لکن الاوّل نصرة بقمع ما یضره عنه، و الثانی نصرة بقمعه عما یضره. فمن قمعته عما

یضره فقد نصرته. و علی هذا الوجه قال صلّی اللّه علیه و آله: انصر اخاک ظالما و مظلوما، قال:

انصره مظلوما فکیف انصره ظالما؟ فقال: کفّه عن الظّلم…؛

تعزیر یاری و نصرت همراه با احترام است… و معنای دیگر آن، مجازات کمتر از حدود شرعی است. البتّه معنای دوّم نیز به معنای اوّل بازمی‌گردد؛ زیرا آن هم تأدیب همراه با نوعی نصرت و یاری است. تفاوت این دو معنی در این است که در معنای اوّل با قطع آنچه او را می‌آزارد کمکش می‌کنیم، و در معنی دوم با قطع آزارهای او از مردم، به کمکش می‌شتابیم. روایت مذکور اشاره به معنای دوّم دارد.»

از کلام راغب استفاده می‌شود که تعزیر دارای سه معنی است:

الف) نصرت و یاری رساندن،

ب) تأدیب،

ج) ضرب و زدن، و این که معنی سوّم به معنی دوّم، و معنی دوّم به معنی اوّل بازمی‌گردد.

 

سوال: چرا این لغت‌شناسان سرشناس و معروف تعزیر را به نصرت و یاری تفسیر کرده است‌؟

پاسخ: ظاهراً با استفاده از برخی آیات قرآن مجید، این برداشت را نموده؛ زیرا کلمۀ مذکور در سه آیۀ قرآن به معنای نصرت آمده است. توجّه کنید:

اوّل: خداوند متعال در آیۀ ۱۵۷ سورۀ اعراف، در توصیف مؤمنین می‌فرماید:

«فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌»؛...

پس کسانی که به او (پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله) ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند.»

دوم: در آیات هشتم و نهم سورۀ فتح، در وصف پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله می‌خوانیم:

«إِنّٰا أَرْسَلْنٰاکَ شٰاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً * لِتُؤْمِنُوا بِاللّٰهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلاً»؛

به یقین ما تو را گواه (بر اعمال آنها) و بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم، تا (شما مردم) به خدا و رسولش ایمان بیاورید، و از او دفاع کنید، و او را بزرگ دارید، و خدا را صبح و شام تسبیح گویید.»

سوم: خداوند متعال در مورد عهد و پیمانی که با بنی اسرائیل بست، می‌فرماید:

«وَ لَقَدْ أَخَذَ اللّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیباً وَ قالَ اللّهُ إِنِّی مَعَکُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَیْتُمُ الزَّکٰاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِی وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ‌…»؛

خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت، و از آنها، دوازده نقیب (سرپرست) برانگیختیم، و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم؛ اگر نماز را برپا دارید، و زکات بپردازید، و به رسولان من ایمان بیاورید، و آنها را یاری کنید، …»

در آیات سه‌گانۀ فوق، کلمۀ تعزیر به معنی نصرت و یاری رساندن است، زیرا هیچ تناسبی با معنای دیگر آن (ضرب و تأدیب) ندارد.

۲. ابن منظور اندلسی

از دیگر دانشمندان علم لغت، تعزیر را چنین تفسیر می‌کند:

«العزر اللوم… و العزر و التعزیر ضرب دون الحد، لمنعه الجانی من المعاودة و ردعه المعصیة… و العزر النصر بالسیف… و اصل التعزیر المنع و الرد، فکأنّ من نصرته قد رددت عنه اعدائه، و منعتهم عن اذاه، و لهذا قیل للتأدیب الذی هو دون الحد تعزیر، لانه یمنع الجانی ان یعاود الذنب؛ ریشۀ اصلی تعزیر به معنی سرزنش و ملامت کردن است… همان‌گونه که ریشۀ اصلی آن به معنای تازیانۀ کمتر از حدّ شرعی نیز می‌باشد، و علّت این که آن را تعزیر نامیده‌اند این است که گنهکار را از تکرار آن بازمی‌دارد، و مانع انجام دوبارۀ گناه می‌گردد… این واژه در یاری رساندن با شمشیر نیز به کار رفته است… ولی اصل تعزیر منع کردن و بازداشتن است، زیرا کسی را که کمک می‌کنی گویا دشمنانش را از او بازداشته، و مانع آزار و اذیّت آنها گشته‌ای، و بدین جهت است که به تأدیب کمتر از حدّ شرعی تعزیر گفته می‌شود؛ زیرا مانع تکرار آن گناه توسّط جانی می‌گردد.»

۳. ابن اثیر

که از قدیمی‌ترین کارشناسان لغت عرب است، می‌گوید:

«اصل التعزیر المنع و الرد؛ فکأنّ من نصرته قد رددت عنه اعدائه، و منعتهم

من اذاه، و لهذا قیل للتأدیب الذی هو دون الحدّ تعزیر، لأنّه یمنع الجانی ان یعاود الذنب»

عبارت ابن اثیر، با مختصر تفاوتی، عین قسمتی از کلام ابن منظور است، بدین جهت ترجمۀ آن را تکرار نمی‌کنیم.

۴. ابو عبد الرحمن الخلیل

از دیگر لغت‌شناسانی است که کلام او را در تفسیر واژۀ تعزیر برای شما انتخاب کرده‌ایم. وی می‌گوید:

«و التعزیر ضرب دون الحد… و التعزیر النصرة؛ تعزیر به معنای شلاّقهای کمتر از حد… و نیز به معنای نصرت و یاری رساندن است.»

۵. ابن حماد الجوهری

نویسندۀ کتاب الصحاح، تعزیر را چنین تفسیر می‌کند:

«التعزیر: التعظیم و التوقیر. و التعزیر ایضا: التأدیب، و منه سمی الضرب دون الحد تعزیرا؛

تعزیر به معنی تعظیم و بزرگداشت است. معنای دیگر آن تأدیب

می‌باشد، و بر اساس همین معنی به تازیانه‌های کمتر از حدود شرعی تعزیر گفته‌اند».

۶. ابن فارس

تعزیر از دیدگاه ابن فارس چنین تفسیر شده است:

«عزر: العین و الزاء و الراء کلمتان؛ احداهما التعظیم و النصر، و الکلمة الاخری جنس من الضرب. فالاولی النصر و التوقیر، کقوله تعالی: «وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ‌…» و الاصل الآخر التعزیر، و هو الضرب دون الحد.»

نظر ایشان با کمی تفاوت، شبیه نظر جوهری می‌باشد، هر چند وی توضیح بیشتری داده است.

۷. صاحب کتاب قاموس

می‌گوید: «العزر: اللوم… و التعزیر ضرب دون الحد، او هو اشدّ الضرب، و التفخیم و التعظیم ضد؛

ریشۀ اصلی تعزیر به معنی ملامت و سرزنش کردن است… و تعزیر کمتر از حدّ شرعی، ولی شدیدتر از آن است، و تعظیم و تفخیم (از دیگر معانی تعزیر) بر ضدّ تعزیر به معنای حدّ است.»

۸. علاّمۀ طریحی

می‌گوید: قوله تعالی «وَ تُعَزِّرُوهُ» ای تعظّموه، و فی غیر هذا الموضع تمنعوه من عزرته: منعته. وَ تُعَزِّرُوهُ تنصروه مرة بعد اخری. و فی بعض التفاسیر تنصره بالسیف و التعزیر ضرب دون الحد، و هو اشدّ الضرب؛

«تُعَزِّرُوهُ» در آیۀ ۳۰ سورۀ توبه به معنای تعظیم و تکریم، و در دیگر آیات قرآن، به معنی منع و خودداری است… و تعزیر شلاّق کمتر از حدّ شرعی، ولی شدیدتر از آن است.»

۹. علاّمۀ مصطفوی، پس از نقل کلمات عدّه‌ای از صاحب‌نظران علم لغت می‌گوید:

«و التحقیق ان الاصل الواحد فی المادّة هو الذبّ مع التقویة… و اما النصر و التوفیق و الاعانة و المنع و الردّ و الردع و النزع و المشایعة و التوقیر و التعظیم و التأدیب، فکلّ واحد منها من لوازم الاصل باختلاف الموارد، و قد یراد به التجوّز… و اما التعزیر و التأدیب، فانه من اظهر مصادیق التقویة و الذبّ عن النفس، حیث یذبّ عنه سو العمل و یهذبه و یهدیه الی الکمال و یربّیه باقتضاء المقام و یمنعه عن الرجوع و تکرار العمل؛

معنای اصلی ریشۀ تعزیر دفاع به همراه تقویت نمودن است… و سایر معانی به همین معنی بازمی‌گردد، و از لوازم آن شمرده می‌شود، و یا معنی حقیقی نیست، و امّا تعزیر و تأدیب، از روشن‌ترین مصادیق «تقویت و دفاع» است، زیرا از مجرم در مقابل جرم دفاع می‌شود، و او را به کمال هدایت می‌کند، و از تکرار جرم بازمی‌دارد.»

۱۰. جعفر شریعتمداری تنظیم‌گر شرح و تفسیر لغات قرآن

تنظیم‌کنندۀ کتاب شرح و تفسیر لغات قرآن در تفسیر واژۀ «عَزَّرُوهُ» که در آیۀ شریفۀ ۱۵۷ سورۀ اعراف آمده، می‌گوید:

«از تعزیر به معنای «حمایت و یاری کردن» (آمیخته با احترام و بزرگداشت).

است، و بعضی گفته‌اند: «در اصل به معنی منع کردن است، اگر منع و جلوگیری از دشمن باشد مفهوم آن «یاری کردن» در مقابل دشمنان است، و اگر جلوگیری از گناه باشد، مفهوم آن «مجازات و تنبیه» است، و لذا به مجازات‌های خفیف «تعزیر» می‌گویند، برای این که به وسیلۀ آن در حقیقت کمکی به گناهکاران شده، و از گناه بازداشته شده‌اند. این نشان می‌دهد که مجازات‌های اسلامی جنبۀ انتقامی ندارد، بلکه جنبۀ تربیتی دارد، و لذا نام آن هم تعزیر گذاشته شده است.»

 

مستفاد از کلمات دهگانه

از کلمات دهگانۀ اهل لغت و واژه‌شناسان، امور زیر استفاده می‌شود:

الف. لغویّین در تفسیر کلمۀ تعزیر بر سه دسته تقسیم می‌شوند:

اوّل. کسانی که معتقدند معنای اصلی تعزیر یک چیز است؛ (نصرت، یا منع، یا تأدیب، یا چیز دیگر). و معانی دیگر را به همان ریشه بازمی‌گردانند.

دوم عدّه‌ای دیگر بر این اعتقادند که کلمۀ مذکور معنای جامعی دارد، که شامل تمام معانی دیگر می‌شود، که اصطلاحاً مشترک معنوی گفته می‌شود.

سوم گروهی نیز مشترک لفظی را پذیرفته، و معتقدند این لفظ دارای معانی متعدّدی می‌باشد.

ب. معانی متفاوتی که برای واژۀ تعزیر گفته شد، از جهتی به دو دسته تقسیم می‌شود:

اوّل. معانی مثبت؛ مثل تعظیم، تفخیم، نصرت، توقیر و مانند آن.

دوم معانی منفی؛ مانند منع، تأدیب، ضرب، لوم و سرزنش، که جامع آنها منع است.

ج. منظور از تعزیر در این مباحث، معانی منفی آن است، و به عبارت دیگر، کلمۀ مذکور در نزد فقها در معانی منفی آن به کار می‌رود، نه معانی مثبت. بنابراین در این مباحث، معانی مثبت آن مورد بحث ما نیست.

د. از کلمات بزرگان اهل لغت استفاده شد، که هر کاری که مجرم را از جرم بازدارد تعزیر نامیده می‌شود، و هرگز منحصر به شلاّق نیست.

 

تعزیر از دیدگاه فقهای بزرگ

استعمال تعزیر در معنای لغوی

قبل از بیان کلمات فقهای اسلام، توجّه به این نکته لازم است که واژۀ تعزیر نه «حقیقت شرعیّه» دارد، نه «حقیقت متشرّعه»، و نه «حقیقت فقهیّه».

توضیح این که هرگاه قانونگذار اسلام برای کلمه و واژه‌ای معنای خاصّی در نظر بگیرد که دایرۀ آن تنگ‌تر یا وسیع‌تر از معنای لغوی آن باشد، گفته می‌شود که آن کلمه «حقیقت شرعیّه» دارد. مانند واژۀ «صلاة» که در لغت به معنی هر نوع دعا است، ولی قانونگذار اسلام برای آن تفسیر خاصّی بیان کرده، و آن را در دعای مخصوص و ویژه، و با ارکان معیّنی به کار گرفته است.

و چنانچه واژه‌ای حقیقت شرعیّه نداشته باشد، امّا مسلمانان، که از آنان به متشرّعه تعبیر می‌شود (کسانی که پایبند به احکام شرعی هستند)، برای آن به تدریج معنایی خاص در نظر بگیرند، که دایرۀ آن تنگ‌تر یا وسیع‌تر از معنای لغوی باشد، «حقیقت متشرّعه» نامیده می‌شود.

ولی اگر کلمه‌ای نه حقیقت شرعیّه داشته باشد، و نه حقیقت متشرّعه؛ بلکه فقها آن را به معنای خاصّی تفسیر کنند، آن را «حقیقت فقهیّه» می‌نامند.

کلمۀ تعزیر واژه‌ای است که دارای هیچ یک از حقیقت‌های سه‌گانۀ فوق نیست، زیرا در کلمات فقهاء - که خواهد آمد - در همان معنای لغوی - که شرح آن گذشت - استعمال شده است. پس از روشن شدن این مطلب، توجّه شما را به دیدگاه ده تن از فقهای بزرگ اسلام در تفسیر تعزیر جلب می‌کنیم:

۱. مرحوم شیخ طوسی که از استوانه‌های فقهای شیعه به شمار می‌رود، می‌فرماید:

«و کل من اتی معصیة لا یجب بها الحد فانه یعزر، مثل ان سرق نصابا من غیر حرز، او اقل من نصاب من حرز، او وطئ اجنبیة فیما دون الفرج، او قبّلها، او شتم انسانا، او ضربه، فان الامام یعزره… و یکون التعزیر بما دون الحد؛

هر کس مرتکب گناهی شود که حدّ شرعی ندارد تعزیر می‌گردد؛ مثل این که سارقی مالی را که به حدّ نصاب می‌رسد از خارج حرز سرقت کند. یا مال کمتر از نصاب را از داخل حرز بدزدد. یا مرد و زن بیگانه‌ای برهنه در رختخوابی بخوابند هر چند آمیزش نکنند. یا او را ببوسد. یا کسی انسانی را فحش دهد. در تمام این موارد حاکم شرع مجرم را تعزیر می‌کند… البتّه تعزیر کمتر از حدّ شرعی است.»

۲. ابن زهره از قدمای فقهای شیعه می‌گوید:

«التعزیر یجب بفعل القبیح او الاخلال بالواجب الذی لم یرد الشرع بتوظیف حدّ علیه او ورد بذلک فیه و لم تتکامل شروط اقامته؛ انجام هر کار زشتی و ترک هر واجبی که حدّ شرعی خاصّی ندارد، یا حدّ شرعی دارد ولی شرایط آن جمع نیست، تعزیر دارد.»

۳. ابن ادریس از فقهای عالیقدر پس از عصر شیخ طوسی، می‌گوید:

«و التعزیر تأدیب تعبد اللّه سبحانه به لردع المعزر و غیره من المکلفین و هو مستحق بکل اخلال بواجب و اتیان کل قبیح لم یرد الشرع بتوظیف الحد علیه؛ تعزیر نوعی تأدیب است که خدای سبحان آن را برای جلوگیری گنهکار از تکرار گناه، و دیگران از آلوده شدن به آن، وضع کرده است، و تمام کسانی که واجبی را ترک می‌کنند، یا مرتکب حرامی می‌شوند که حدّ شرعی ندارد، مستوجب تعزیر هستند.»

همان گونه که ملاحظه فرمودید این فقیه نامدار نیز تعزیر را منحصر در شلاّق نکرده، بلکه هر کاری که باعث جلوگیری از تکرار گناه، یا آلودگی به آن شود را تعزیر می‌داند.

۴. محقّق حلّی، فقیه نامدار و بزرگ، مرحوم محقّق حلّی در کتاب شرایع الاسلام می‌فرماید:

«کل ماله عقوبة مقدرة یسمی حدّا، و ما لیس کذلک یسمی تعزیرا؛ هر چیزی که مجازات معیّن و مشخّصی داشته باشد حد، و غیر آن تعزیر شمرده می‌شود.»

ایشان هم تعزیر را منحصر در ضرب نکرده، بلکه شامل هر نوع مجازاتی می‌داند.

۵. مرحوم فاضل اصفهانی؛ از دیگر فقهای نامدار شیعه، در شرح کلام علاّمۀ حلّی می‌گوید:

«ثم وجوب التعزیر فی کل محرم من فعل او ترک ان لم ینته بالنهی و التوبیخ و نحو هما فهو ظاهر لوجوب انکار المنکر. و امّا ان انتهی بما دون الضرب فلا دلیل علیه الاّ فی مواضع مخصوصة ورد النص فیها بالتأدیب او التعزیر و یمکن تعمیم

التعزیر فی کلامه و کلام غیره لما دون الضرب من مراتب الانکار؛

تعزیر در ترک هر واجب و انجام هر حرامی واجب است، البتّه مشروط بر این که با توبیخ و سرزنش و نهی و مانند آن از تکرار آن چشم‌پوشی نکند (وگرنه باید به همین امور قناعت کرد.) و دلیل بر وجوب تعزیر، ادلّۀ نهی از منکر است. و امّا اگر بدون شلاّق و تنبیه بدنی از تکرار گناه صرفنظر کند، دلیلی بر ضرب جز در موارد خاصّی که در روایت آمده نداریم.»

۶. صاحب جواهر فقیه ماهر و برجسته، صاحب جواهر، که فقها و مجتهدین عصر ما بی‌نیاز از آرای فقهی وی نیستند، پس از نقل کلام فاضل اصفهانی، می‌فرماید:

«قلت قد یستفاد التعمیم مما دل علی «انّ لکلّ شیء حدّا و لمن تجاوز الحدّ حدّ» بناء علی ان المراد من الحد فیه التعزیر الفعلی. مضافاً الی امکان استفادته ایضا من استقراء النصوص؛

وسعت دایرۀ تعزیر از این روایت که می‌فرماید: «هر چیزی حد و اندازه‌ای دارد، و هر کسی از آن حدّ و مرز تجاوز کند مجازات می‌گردد» استفاده می‌شود، مشروط بر این که منظور از حد در روایت فوق تعزیر فعلی باشد. علاوه بر این که این مطلب از روایات دیگر نیز بدست می‌آید.»

۷. میر سید علی در «ریاض المسائل نویسندۀ کتاب ریاض المسائل، که شرح مختصر النافع است، می‌فرماید:

«الحدود جمع حد، و هو لغة المنع و شرعا عقوبة خاصّة تتعلّق بایلام البدن… و وجه مناسبة التسمیة ان العقوبة مانعة من المعاودة، و اذا لم تقدر العقوبة یسمی تعزیرا و هو لغة التأدیب؛

حدود جمع حدّ است، و حدّ در لغت به معنی منع، و از دیدگاه شرع، عقوبت و مجازات مخصوصی است که باعث آزار بدن می‌گردد، و علّت این که آن را حد نامیده‌اند این است که مجازات مذکور مانع از تکرار آن گناه می‌شود، و چنانچه مقدار مجازات مشخّص نباشد، تعزیر نامیده می‌شود که نام دیگر آن تأدیب است.»

۸. شهید ثانی فقیه بزرگ، شهید ثانی، در کتاب مسالک الافهام، که شرح شرایع الاسلام است، می‌گوید:

«و التعزیر لغة التأدیب، و شرعا عقوبة او اهانة لا تقدیر لها باصل الشرع غالباً؛

تعزیر در لغت به معنای تأدیب، و از نظر شرع مجازات عملی یا گفتاری است که حدّ و اندازۀ خاصّی برای غالب مصادیق آن تعیین نشده است.»

۹ - ابن قدامه ، از فقهای مشهور اهل سنّت، در مورد تعزیر می‌گوید:

«التعزیر هو العقوبة المشروعة علی جنایة لا حدّ فیها… و الاصل فی التعزیر المنع و منه التعزیر بمعنی النصرة لانه منع لعدوه من اذاه؛

تعزیر مجازات مشروعی است که به خاطر ارتکاب گناه اجرا می‌گردد و اندازۀ خاصّی ندارد… ریشۀ تعزیر منع است، و تعزیر به معنای نصرت و یاری رساندن از همین ریشه است، زیرا تعزیر دشمن تعزیر شونده را از اذیّت و آزار وی بازمی‌دارد.»

۱۰. جزیری ، از دیگر فقهای عامّه، که کتابش را بر اساس مذاهب چهارگانۀ اهل سنّت تنظیم کرده، می‌گوید:

«اما التعزیر فهو التأدیب بما یراه الحاکم زاجرا لمن یفعل فعلاً محرما عن العودة الی هذا الفعل، فکل من أتی فعلاً محرما لا حدّ فیه و لا قصاص و لا کفّارة فان علی الحاکم ان یعزره بما یراه زاجرا له عن العودة من ضرب او سجن او توبیخ؛

تعزیر نوعی تأدیب است که مقدار آن به نظر حاکم شرع است، و فلسفۀ آن بازداشتن کسی که مرتکب حرامی شده از تکرار آن می‌باشد. بنابراین،

هر شخصی که کار حرامی مرتکب شود، حاکم شرع با سه شرط او را به مقداری که مصلحت بداند تعزیر می‌کند: نخست این که از حدود شرعی نباشد، دیگر این که قابل قصاص نباشد، سوم آن که کفّاره‌ای نداشته باشد.

البتّه تعزیر می‌تواند تنبیه بدنی، یا زندان، یا توبیخ و سرزنش، (و خلاصه هر چیزی که مجرم را از تکرار جرم بازدارد) باشد.»

از کلمات فقهای اسلام استفاده می‌شود که تعزیر «حقیقت شرعیّه» یا «حقیقت متشرّعه» یا «حقیقت فقهیّه» در تنبیه بدنی فقط نیست، بلکه شامل هر فعل، یا گفتاری که مجرم را از تکرار جرم بازدارد می‌شود.

ولی، برخی از فقها آن را به ضرب و تنبیه بدنی تفسیر کرده‌اند، امّا منظور آنها به یقین انحصار تعزیر در آن نیست؛ بلکه چون مصداق شایع و غالب آن ضرب بوده، بدان تفسیر کرده‌اند.

علاوه بر این، اگر در مورد واژه‌ای شک کنیم که آیا از معنی لغوی به حقیقت شرعیّه، یا متشرّعه، یا فقهیّه منتقل شده یا نه‌؟ اصل، عدم انتقال و باقی ماندن بر همان معنای لغوی است.

 

نتیجه

این که تعزیر در «لغت» و «شریعت اسلام» اعمّ از تنبیه و مجازات بدنی است، و شامل هر گونه گفتار یا کرداری که مجرم را از جرمش بازدارد می‌شود (ص ۲۵و۲۶و۲۷و۲۸و۲۹و۳۰و۳۱ مکارم شیرازی، ناصر. گردآورنده ابوالقاسم علیان‌نژادی.، ۱۳۸۳ ه. ش.، تعزیر و گستره آن، قم - ایران، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب (علیه السلام))

 

تفاوت حد با تعزیر

در مقام بیان تفاوت حد با تعزیر ده فرق به شرح زیر بر شمرده می‌شود:

۱. تعزیر در ناحیه قلت اندازه‌ای ندارد؛ هر چند که در طرف کثرت (چنانچه تازیانه انتخاب شود) باید تعداد آن به اندازه‌ی حد نرسد.

۲. در تعزیر میان برده و آزاده فرق نیست؛ حال آنکه حد بردگان نصف آزادگان است.

۳. تعزیر باید متناسب با اندازه جرم باشد؛ بر خلاف حد که در لزوم اجرای آن، تحقق موضوع و جرم کفایت می‌کند. از این رو در اجرای حد سرقت تفاوتی ندارد که شخص به میزان ۴/ ۱ دینار سرقت نماید یا چندین برابر این مقدار باشد، و یا در اجرای حد شرب خمر فرقی نمی‌کند که شخص یک قطره از آن را بیاشامد یا بیشتر.

۴. تعزیر تابع مفسده است؛ گرچه معصیتی در میان نباشد؛ مانند تعزیر کودکان و مجانین به منظور اصلاح آنان.

۵. گناه کوچک تعزیر ندارد.

۶. تعزیر با توبه ساقط می‌شود؛ البته هر چند درباره ی برخی از حدود اختلاف نظر وجود دارد. در هر حال، ظاهر ادله این است که چنانچه توبه قبل از قیام بینه باشد، حد ساقط می‌شود؛ اما پس از اقامه‌ی بینه اجرای حد قطعی است.

۷. اختیار نوع تعزیر وابسته به نظر حاکم است؛ در حالی که در حدود، حاکم (جز در حد محاربه) (البته ناگفته نماند که اولاً، مخیر بودن حاکم در حدمحاربه مورد اتفاق نظر نیست. ثانیاً، وی صرفاً بین چند حد تعیین شده در آیه شریفه مخیر است. بنابراین، در انتخاب مجازات فراتر از آنچه معین شده، اختیار تام نخواهد داشت) مخیر نیست.

۸. تعزیر بر حسب اختلاف حال بزهکاران، متفاوت می‌شود.

۹-. مجازات تعزیری بر حسب اختلاف عادات و رسوم متفاوت می‌شود.

۱۰. تعزیر گاهی حق الله است و گاهی حق الناس و زمانی هر دو؛ ولی حدود تماماً حق الله است؛ جز حد قذف که مورد اختلاف نظر است. (رک: https://fa.wikifeqh.ir/%D۸%AA%D۹%۸۱%D۸%A۷%D۹%۸۸%D۸%AA%۲۰%D۸%AD%D۸%AF%۲۰%D۸%A۸%D۸%A۷%۲۰%D۸%AA%D۸%B۹%D۸%B۲%DB%۸C%D۸%B۱)

 

حرز

هو: المکان المأمون، و الحصن الذی یمکن حفظ الأموال فیه، و یقام حد السرقة علی من یسرق منه.(شهرکانی، ابراهیم اسماعیل.، ۱۴۳۰ ه. ق.، معجم المصطلحات الفقهیة، قم - ایران، ذوی القربی، صفحه: ۷۷۵)

حِرز: جای مطمئن / نوشته‌ای در بردارندۀ اذکاری خاص برای دفع آفات و بلاها

حرز به مفهوم نخست، به معنای محلّ امن و مطمئن جهت حفظ مال از دستبرد دیگران است؛ از این رو، هنگامی که چیزی را در جای مطمئنی می‌گذارند و بدین وسیله آن را از دستبرد دیگران محفوظ می‌دارند، می‌گویند آن را احراز کرده‌اند.

حرزِ هر مالی در عرف متناسب با آن مال است، به عنوان مثال، حرز طلا و جواهر، پول و اشیای قیمتی، صندوق محکم قفل دار؛ حرز لوازم خانه و اجناس درون مغازه، اتاق، کمد و مغازه و حرز چهار پایان محلّ نگهداری آنها، مانند طویله و اسطبل است. بنابر این، جاهایی که آمد و شد در آنها همگانی است، مانند حمام‌ها، کاروانسراها، قهوه خانه‌ها، مهمانسراها و مساجد، حرز محسوب نمی‌گردند. از این عنوان در باب حدود سخن گفته‌اند.

سرقت از حرز: از شرایط ثبوت حدّ سرقت دزدیدن مال از حرز است. بنابر این، دزدیدن از غیر حرز، همچون معابر عمومی موجب ثبوت حدّ نمی‌گردد. برخی، مراقب بودن صاحب مال نسبت به مال خود را در اماکن عمومی، حرز آن مال دانسته‌اند. در مقابل، برخی گفته‌اند: مراقبت، حراست از مال است نه حرز آن؛ زیرا حرز چیزی است که فی نفسه برای نگهداری اموال درست شده باشد، مانند صندوق و کمد.

برخی گفته‌اند: دزدیدن درِ حرز، مانند درِ خانه یا چیزی از خود ساختمان، همچون قفل و نیز از منزلی که درهای آن باز است، لیکن انسانی بیدار در آن است، سرقت از حرز به شمار می‌رود؛ لیکن در مورد اخیر، در صورتی که انسان موجود در خانه خوابیده باشد، سرقت از حرز نخواهد بود.

دیگر احکام: در اینکه دزدیدن پردۀ کعبه، سرقت از حرز به شمار می‌رود یا نه، اختلاف است.

بنابر قول مشهور، دزدیدن چیزی از جیب و آستین لباس روئین، سرقت از حرز محسوب نمی‌شود؛ برخلاف جیب و آستین لباس زیرین و نیز بنابر تصریح برخی، جیب درونی لباس روئین.

بعضی، جیب بیرونی زیپ دار و مانند آن را نیز حرز دانسته‌اند.

دفن کردن مال در زیر زمین حرز آن محسوب می‌شود؛ لیکن برخی، آن را به دفن کردن در آبادی مقیّد کرده و دفن در بیابان را حرز ندانسته‌اند.

سرقت میوه از درخت بنابر مشهور، سرقت از حرز به شمار نمی‌رود، مگر آنکه درخت در داخل حرز همچون باغ دربسته باشد، که در این صورت، برخی که در این صورت، برخی آن را سرقت از حرز شمرده‌اند. بعضی نیز سرقت میوه از درخت را مطلقاً موجب ثبوت حدّ سرقت ندانسته‌اند. (هاشمی شاهرودی، محمود، ج ۳، ص ۲۸۳و۲۸۲)

الحرز فی اللغة: یعنی الحمی. و هو الموضع الحصین. من أحرز الشیء؛ إذا احتاط فی حفظه، أو إذا جعله فی الحرز.

و الحرز فی الاستعمال الفقهی: هو ما جعل عادة لحفظ أموال الناس و صیانتها، کالدار و الحانوت و الصندوق و غیر ذلک، کلّ شیء بحسبه.

قال ابن قدامة: «الحرز: ما عدّ حرزا فی العرف، فإنه لما ثبت اعتباره فی الشرع من غیر تنصیص علی بیانه، علم أنه ردّ ذلک إلی أهل العرف، لأنه لا طریق إلی معرفته إلاّ من جهته، فیرجع إلیه، کما رجعنا إلیه فی معرفة القبض و الفرقة فی البیع، و أشباه ذلک». و قال الخطیب الشربینی: «و المحکّم فی الحرز العرف، فإنه لم یحدّ فی الشرع، و لا فی اللغة، فرجع فیه إلی العرف، کالقبض و الإحیاء. و لا شکّ أنه یختلف باختلاف الأموال و الأحوال و الأوقات، فقد یکون الشیء حرزا فی وقت دون وقت، بحسب صلاح أحوال الناس و فسادها، و قوة السلطان و ضعفه».(حماد، نزیه، ص ۱۷۵)

هو المکان المأمون و الحصن الذی یمکن حفظ الأموال فیه. (مرعی، حسین عبدالله، ص ۷۱)

 

انواع حرزها

به قول مشهور، حرز هر مالی عبارت است از محل امنی که عرف آن را متناسب با آن مال می‌داند. برخی قدما گفته‌اند: هر محلی که جز با اجازه مالک آن نمی‌توان بدانجا داخل شد، حرز به شمار می‌رود و نیز گفته‌اند: هر جا که برای مالی حرز محسوب شود، برای اموال دیگر نیز حرز خواهد بود. به قول مشهور، سرقت میوه موجود بر درخت، سرقت از حرز به شمار نمی‌رود، مگر آنکه مالک میوه، آن را چیده و در جای مطمئنی قرار داده باشد. چنان‌که حرز جواهر و سیم و زر مثلاً صندوق سر بسته است و حرز میوه، باغ است نه درخت و حرز چهارپایان، اصطبل است و حرز قماش و متاع‌ها، مغازه و انبار است و هم‌چنین جیبی که در باطن لباس است نه ظاهر، حرز پول نقد و مانند قبر که حرز کفن است.(https://fa.wikifeqh.ir/%D۸%B۳%D۸%B۱%D۹%۸۲%D۸%AA_(%D۹%۸۱%D۹%۸۲%D۹%۸۷)

 

والت الکترونیکی

والت گرم در واقع همان نرم افزاری است که روی موبایل یا کامپیوتر خود نصب کرده و مانند دیگر برنامه‌ها یا اپلیکیشن‌ها، از آن استفاده می‌کنید. در زیر انواع ولت‌های گرم را به صورت جزئی‌تر بررسی می‌کنیم:

والت دسکتاپ: این نوع کیف پول‌ها را باید دانلود کرده و روی لپتاپ یا کامپیوترتان نصب کنید. تنها راه دسترسی به این گونه والت ها هم فقط از طریق دستگاهی است که برنامه روی آن نصب شده است. ولت‌های دسکتاپ تقریباً امنیت بالایی دارند، اما اگر کامپیوترتان هک یا آلوده به ویروس و بدافزار شود، ممکن است امنیت دارایی‌هایتان را هم به خطر بیندازند.

والت آنلاین: این نوع والت‌ها روی فضای ابری (Cloud) ذخیره می‌شوند و از طریق هر دستگاهی در هر مکانی قابل دسترسی هستند. با اینکه استفاده از این نوع ولت‌های ارز دیجیتال راحت‌تر است، اما مشکلی که وجود دارد این است که کیف پول‌های آنلاین کلیدهای خصوصی شما را نیز به صورت آنلاین ذخیره کرده و توسط یک سوم شخص کنترل می‌شوند که در این صورت، امنیت آن‌ها را بسیار کاهش داده و در برابر هک و دزدی آسیب‌پذیر می‌کند.

والت موبایل: این نوع ولت‌ها اپلیکیشنی هستند که باید روی موبایل‌تان نصب کنید. استفاده از کیف پول‌های موبایل نسبت به نسخه‌ی دسکتاپ راحت‌تر است. از طرفی این نوع کیف پول‌ها کاربردی‌تر هم هستند چراکه گوشی موبایل به نسب کامپیوتر بیشتر در دسترس است.( https://exchaino.com/mag/cryptocurrency-wallet/)

کیف پول ارز دیجیتال ( wallet ) در واقع یک برنامه نرم افزاری و یا سخت افزاری است که درست مانند یک پایگاه داده کوچک عمل کرده و وظیفه نگهداری اطلاعات و کد رمزهای خصوصی و عمومی کاربران را بر عهده دارد. این کیف پول، در بستر شبکه بلاک چین، بلاک‌های مختلف را به یکدیگر مرتبط ساخته و با آن‌ها در ارتباط است تا کاربران بتوانند معاملات ارز دیجیتال خود را به وسیله آن انجام دهند، از این رو به آن‌ها کیف پول بلاک چین نیز گفته می‌شود.(https://www.heyvalaw.com/web/articles/view/۲۰۷۶/%DA%A۹%DB%۸C%D۹%۸۱-%D۹%BE%D۹%۸۸%D۹%۸۴-%D۸%A۷%D۸%B۱%D۸%B۲-%D۸%AF%DB%۸C%D۸%AC%DB%۸C%D۸%AA%D۸%A۷%D۹%۸۴%DB%۸C-wallet-%DA%۸۶%DB%۸C%D۸%B۳%D۸%AA.html)

کیف پول ارز دیجیتال (Digital Currency Wallet)، یک برنامه نرم‌افزاری یا سخت‌افزاری جهت مدیریت ارزهای دیجیتال است.(https://wallex.ir/blog/%DA%A۹%DB%۸C%D۹%۸۱-%D۹%BE%D۹%۸۸%D۹%۸۴-%D۸%A۷%D۸%B۱%D۸%B۲-%D۸%AF%DB%۸C%D۸%AC%DB%۸C%D۸%AA%D۸%A۷%D۹%۸۴-%D۹%۸۸-%D۸%A۷%D۹%۸۶%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۸%B۹-%D۸%A۲%D۹%۸۶/)

کیف پول ارز دیجیتال یا کیف پول دیجیتال در واقع نسخه دیجیتالی کیف پول‌هایی است که با خود به هر جا می‌برید.

این کیف پول دیجیتال (Wallet) همه اطلاعات مربوط به پرداخت‌های شما را در خود جای می‌دهد، بنابراین به سادگی می‌توانید خریدهای خود را انجام دهید. حتی اگر یک کسب و کار دارید می‌توانید با این کیف پول‌های دیجیتال هم کار مشتریان را ساده‌تر کنید و هم پرداخت‌های آنها را تائید کنید.( https://bambo.app/blog/what-is-cryptocurrency-wallet/)

کیف پول رمزارز یا والت به محل ذخیره سازی، ارز در شبکه زنجیره بستکی (همان بلاکچین و به انگلیسی: blockchain) اطلاق می‌شود. می‌توان گفت کیف پول در ارزهای رمز نگاری شده مانند؛ حساب بانکی در ارزهای فیات (مانند دلار ، ریال و یورور) است. هر کیف پول دارای کلید خصوصی و کلیدی عمومی است. کلید عمومی، در حقیقت همان آدرس کیف پول به مثابه شماره حساب بانکی و کلید خصوصی همان رمز عبور است. کیف پول‌ها انواع مختلفی دارند، که نمونه‌های فیزیکی به سرد و نمونه‌های نرم افزاری به گرم شهرت دارند.(https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A۹%DB%۸C%D۹%۸۱_%D۹%BE%D۹%۸۸%D۹%۸۴_%D۸%B۱%D۹%۸۵%D۸%B۲%D۸%A۷%D۸%B۱%D۸%B۲)

یک کیف پول رمزارزی (به انگلیسی crypto wallet) ابزاری است که به کاربران این امکان را می‌دهد با شبکه‌های بلاکچین ارتباط برقرار کنند ( https://www.bourseiness.com/dictionary/crypto-wallet)

کیف پول ارز دیجیتال به کاربران رمزارزها (Cryptocurrency) این امکان را می‌دهد که دارایی‌های دیجیتال خود را ذخیره و بازیابی کنند. برخلاف پول نقد مربوط به ارزهای فیات که کاربر برای پرداخت آن‌ها حتماً باید کیف پول حاوی پول را همراه داشته باشد، برای رمزارزها کاربر الزاماً نیازی به داشتن یک کیف پول برای پرداخت و دریافت پول ندارد و بدون داشتن کیف پول نیز می‌تواند به مبادله و معامله رمزارز بپردازد (چگونگی انجام این کار در ادامه مطلب بهترین کیف پول ارز دیجیتال کدام است تشریح شده است). اما وجود کیف پول ارز دیجیتال کمک می‌کند تا فرد همه رمزارزهای خود را یک جا نگهداری کند. هنگامی که کاربر رمزارز کسب می‌کند و به دست می‌آورد، مثلاً رمزارز بیت کوین (Bitcoin)، می‌تواند آن رمزارز را در یک کیف پول ارز دیجیتال ذخیره کند و به کمک آن کیف پول به انجام تراکنش بپردازد.

 

در تعریف دقیق‌تر و فنی‌تر، کیف پول ارز دیجیتال دستگاه، رسانه فیزیکی، برنامه کاربردی یا سرویسی است که کلیدهای عمومی (Public Keys) و یا کلیدهای خصوصی (Private Keys) برای تراکنش‌های رمزارزها را ذخیره می‌کند. علاوه بر این قابلیت پایه‌ای برای ذخیره‌سازی کلیدها، یک کیف پول ارز دیجیتال اغلب قابلیت‌های رمزنگاری (Encryption) و یا امضا کردن (Signing) اطلاعات را فراهم می‌کند. امضا کردن اطلاعات می‌تواند برای مثال منجر به اجرای یک قرارداد هوشمند (Smart Contract)، یک تراکنش رمزارز، تعیین هویت (Identification) یا امضای قانونی یک سند (امضای الکترونیک) شود.(https://blog.faradars.org/%D۸%A۸%D۹%۸۷%D۸%AA%D۸%B۱%DB%۸C%D۹%۸۶-%DA%A۹%DB%۸C%D۹%۸۱-%D۹%BE%D۹%۸۸%D۹%۸۴-%D۸%A۷%D۸%B۱%D۸%B۲-%D۸%AF%DB%۸C%D۸%AC%DB%۸C%D۸%AA%D۸%A۷%D۹%۸۴-%DA%A۹%D۸%AF%D۸%A۷%D۹%۸۵-%D۸%A۷%D۸%B۳%D۸%AA/)

 

ارز دیجیتال

ارز دیجیتال یا همان به‌اصطلاح پول‌های الکترونیکی، پول‌هایی هستند که کاملاً به‌طور دیجیتالی بوده و برعکس رقبای سنتی خود (پول کاغذی، سکه و…) فقط به‌صورت اینترنتی دردسترس هستند.

این ارزها برعکس ریال، دلار و… در دنیای واقعی قابل لمس نیستند و فقط در دنیای دیجیتال وجود دارند. به‌طوری که تمام مسائل مربوط به این ارزها، از مشکلات مربوط به آنها گرفته تا انجام مراحل مختلف جهت انتقال ارز و اطلاع از میزان موجودی، به‌صورت دیجیتالی انجام می‌شود. بنابراین، همیشه برای دسترسی به این نوع ارزها باید در مرحله اول به اینترنت دسترسی داشته باشید.( https://sekeh.news/digital-currency-vs-cryptocurrency-vs-virtual-mone/)

 

تفاوت ارز دیجیتال و رمز ارز

دریاد داشتی درسایت ارز دیجیتال به بررسی تفاوت دقیق ارز دیجیتال ورمز ارز پرداخت که بدین صورت می‌باشد:

کریپتوکارنسی، ارز دیجیتال، رمزارز، ارزرمز، رمزپول و (حتی) به روایت مجریان اخبار شبانگاهی «رمز دیجیتال»! همه این واژه‌ها و اصطلاحات برای توصیف یک مفهوم مشخص به کار می‌روند؛ اما اگر گشتی در فضای مجازی بزنید، می‌بینید هر کدام طرفدارانی دارند که معتقدند استفاده از واژه‌های دیگر نادرست و نابخشودنی است. اما اجازه دهید این بار کمی از فضای پر از تعصب مجازی فاصله بگیریم و از دیدگاهی علمی، با چاشنی تئوری به این موضوع نگاه کنیم.

ادعا در مورد اینکه چه کلمه‌ای باید به جای کلمه «کریپتوکارنسی» نوشته شود، زیاد است؛ اما در این مطلب قصد داریم بیشتر نگاهی علمی به این موضوع داشته باشیم. اگر شما هم جزو آن دسته افرادی هستید که دوست دارید بدانید «رمزارز» جایگزین «درست‌تری» برای کلمه انگلیسی کریپتوکارنسی (Cryptocurrency) است یا نه، این یادداشت را از دست ندهید.

پیش از اینکه این مطلب را بخوانید، باید یادآوری کنیم که این بحث یک بحث کاملاً زبان‌شناختی است و قرار نیست ویژگی‌های مختلف ارزهای دیجیتال را شرح دهیم، پس یک راست سر اصل مطلب می‌رویم.

حوزه‌های معنایی دارای ترتیبی از بالا به پایین هستند. یعنی یک کلمه ممکن است جزو یک حوزه معنایی گسترده‌تر باشد؛ در این طبقه‌بندی، حوزه معنایی گسترده‌تر فرانام یا سوپراوردینیت (Superordinate) و حوزه معنایی جزئی‌تر، زیرنام یا هایفونیم (Hyponym) نام دارد. مثلاً کلمه اتوبوس را در نظر بگیرید. کلمه اتوبوس خود یک هایفونیم برای حوزه معنایی «ماشین» به حساب می‌آید. در اینجا ماشین سوپراوردینیت یا فرانام این حوزه معنایی است.

حوزه معنایی به گروهی از کلمات گفته می‌شود که به یک موضوع خاص اشاره دارند. مثلاً سیب، پرتقال، موز، کیوی و زردآلو، به موضوع میوه باز می‌گردند و یک حوزه معنایی را تشکیل می‌دهند.

حال بیایید بحث را به‌سمت ارزهای دیجیتال و رمزارزها و ارزهای رمزنگاری‌شده ببریم؛ همان طور که بالاتر توضیح دادیم، ارزهای دیجیتال خود شامل چندین دسته مختلف می‌شود. در تصویر زیر به‌خوبی این موضوع را برای شما تشریح کرده‌ام.

سرقت حدی یا تعزیری از والِت الکترونیکی؟

عبارت ارز دیجیتال (Digital Curreny) خود شامل چندین حوزه معنایی است که هر کدام به‌جزئیات دارای ویژگی‌های خاصی هستند. در این حوزه معنایی، «ارز دیجیتال» نقش سوپراوردینیت و دسته‌بندی‌های دیگر شامل «رمزارزها»، «ارزهای دیجیتال ملی» و «ارزهای مجازی»، هایفونیم‌های این حوزه معنایی هستند.

نکته بسیار پراهمیتی که باید نظر داشت این است که رابطه هایفونیم‌ها و سوپراوردینیت آنها یک‌طرفه است؛ یعنی اگر یک چیزی «رمزارز» باشد، پس حتماً ارز دیجیتال هم هست، اما اگر یک چیز «ارز دیجیتال» باشد، دیگر نمی‌توان گفت که لزوماً یک «رمزارز» هم هست؛ از همین رو، اینکه در برگردان کریپتوکارنسی از سوپراوردینیت آن استفاده شود، یک امر طبیعی و کاملاً پذیرفته‌شده است.

برگردیم سر سوال اصلی؛ آیا به کار بردن «ارز دیجیتال» به‌جای «Cryptocurrency» از لحاظ زبانی و ترجمه‌ای اشکال دارد؟ جواب ما یک «نه» قاطع است.

خودِ ساتوشی ناکاموتو، خالق بیت کوین، در همان اولین پست‌هایی که برای معرفی بیت کوین منتشر کرد، آن را یک «ارز دیجیتال» خواند.

اگر مسئله هایفونیم‌ها و سوپراوردینیت‌ها را هم کنار بگذاریم، همچنان «ارز دیجیتال» قابل‌قبول است. داده‌های تاریخی نشان می‌دهد که کلماتی که به‌تازگی به زبان فارسی اضافه می‌شوند، مقبولیت چندانی بین فارسی‌زبان‌ها پیدا نمی‌کنند یا مقبولیت آن سال‌ها زمان نیاز دارد؛ تنها کافی است نگاهی به کلماتی مثل رایانامه و معادل‌های دیگر فارسی بیندازیم که هیچ‌گاه مورد قبول جامعه هدف خود قرار نگرفتند.

کلمه «ارز دیجیتال» بین فارسی‌زبانان از جایگاه خوبی برخوردار است و آهنگ بهتر آن و آشنایی بیشتر گوش مخاطبان با آن باعث شده است تا طرفداران بیشتری پیدا کند. این محبوبیت در داده‌های گوگل ترندز هم به‌خوبی قابل‌مشاهده است.

سرقت حدی یا تعزیری از والِت الکترونیکی؟

گیدیون توری، محقق حوزه ترجمه، ترجمه قابل‌قبول را ترجمه‌ای می‌داند که در زبان مقصد، پذیرفته شود. به‌عقیده توری، اگر ترجمه یک لغت جدید به‌گونه‌ای باشد که در فرهنگ و زبان جامعه جایگاه خود را پیدا کند و به‌اصطلاح در آن زبان «بنشیند»، قابل‌قبول خواهد بود.

برخی هم در این میان سنگ «وفاداری» در ترجمه را به سینه‌شان می‌زنند. در این مورد باید بگویم که «وفاداری» در ترجمه با آن چیزی که این افراد از آن می‌دانند فاصله دارد. هیچ کجای علم ترجمه نوشته نشده است که فقط پیداکردن کلمه‌ای همسان مصداق وفاداری است.

برخی‌ها می‌گویند کریپتوکارنسی‌ها از آنجا که رمزنگاری‌شده هستند و بخش «کریپتو» را در خودشان دارند، پس باید به رمزنگاری‌شده بودن آنها اشاره شود. ولی بگذارید نگاهی به تعریف کلمه کریپتوکارنسی در دیکشنری وبستر بیندازیم. شایان ذکر است که برای مقایسه بهتر، از همان کلمه کریپتوکارنسی استفاده می‌کنیم:

کریپتوکارنسی، اسم: هر شکلی از ارز که ماهیتش به شکل دیجیتالی است، معمولاً عرضه‌کننده متمرکز یا مقام قانون‌گذاری ندارد، ولی از یک سیستم غیرمتمرکز برای ثبت سوابق تراکنش‌ها و مدیریت عرضه واحدهای جدید استفاده می‌کند. این ارزها برای جلوگیری از انجام تراکنش‌های جعلی بر قابلیت رمزنگاری تکیه می‌کنند.

اگر این ایراد به برابرنهادِ «ارز دیجیتال» وارد باشد که اشاره‌ای به «رمزنگاری» در آن نشده است، می‌توان این ایراد را به «رمزارز» گرفت که در آن ویژگی «دیجیتالی‌بودن» ذکر نشده است. صد البته این مسائل هیچ موضوعیتی برای غلط یا درست خواندن دو لغت مذکور ندارند و تنها به‌عنوان دلایلی برای واردنبودن مباحث مطرح‌شده هستند.

بحث دیگری که مخالفان استفاده از «ارز دیجیتال» آن را مطرح می‌کنند، در ارتباط با طبقه‌بندی انواع ارزهای دیجیتال است. به‌گفته آنها، اگر به کریپتوکارنسی، ارز دیجیتال بگوییم، آنگاه نمی‌توان دسته‌بندی‌های جزئی‌تر آنها را نام‌گذاری کنیم. ادعایی که باز هم چندان درست نیست. همان طور که در تصویر پایین می‌بینید، طبقه‌بندی انواع ارزهای دیجیتال، بدون استفاده از رمزارز هم کاملاً ممکن و بدون مشکل خواهد بود؛ حقیقت این است که ارز دیجیتال به توضیح کمتری نسبت به «رمزارز» نیاز دارد و مخاطب بهتر با آن ارتباط می‌گیرد.

در جمع‌بندی صحبت‌هایم باید بگویم که استفاده از لغت «ارز دیجیتال» به‌عنوان برابرنهادی برای «کریپتوکارنسی»، نه از لحاظ ترجمه‌ای و نه از نظر زبان‌شناختی و حتی زیبایی‌شناختی اشکالی ندارد؛ از همین رو، امیدواریم این مطلب پایانی بر دعوایی باشد که عموماً با تکیه بر مطالب غیرعلمی و سلیقه‌ای مطرح می‌شود و سرانجامی جز گمراه‌کردن فعالان و کاربران این حوزه ندارد.

( https://arzdigital.com/cryptocurrency-or-digital-currency-never-ending-war/)

 

آیات

۳۸ سوره مائده

وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا کَسَبَا نَکَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ

ترجمه

و دست مرد و زن دزد را به کیفر کار زشتی که مرتکب شده اند به عنوان مجازاتی از سوی خدا قطع کنید؛ و خدا توانای شکست ناپذیر است.

تفسیر

وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما جَزاءً بِما کَسَبا نَکالًا مِنَ اللَّهِ. مراد از نکال در این‏جا، مجازات دنیوی است. هرچند شرایع آسمانی و قوانین بشری در تعیین جرم و نوع مجازات و نیز شرایط اجرای این مجازات، با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ در یک چیز همگی وحدت نظر دارند و آن این‏که هدف از مجازات، بازداشتن جنایتکار از ارتکاب جرم است تا امنیّت مردم تأمین و منافع آنان حفظ گردد. امام علی علیه السّلام فرمود:

«سلطان سایه خدا در زمین اوست». این‏که برخی از فقها می‌گویند: هدف از مجازات، برداشته شدن عذاب از شخص گناهکار در روز قیامت می‌باشد، سخنی است که نباید بدان توجه کرد. البتّه، خداوند عادل‌تر از آن است که به جهت یک گناه، شخصی را دوبار مجازات کند. درهرحال، بریدن دست دزد شرایطی دارد که از این قرار است:

۱. مال مورد دست‏برد، در محلّی امن و حفاظت شده باشد و دزد آن را از این محل بیرون آورد. بنابراین، اگر کسی به عنوان مثال: ماشینی را از گاراژی بدزدد که در آن قفل است، حد زده، و ماشین به صاحبش برگردانده می‌شود. امّا اگر کسی آن را از جادّه بدزدد و یا از گاراژی که قفل نباشد، حدّ سرقت بر او جاری نمی‌شود، بلکه طبق نظر

حاکم تعزیر می‌شود و مال ربوده شده، به صاحب آن بازگردانده می‌شود و در این مسئله اختلافی وجود ندارد.

۲. همه فقها وحدت نظر دارند بر این‏که در دزدیدن یک چهارم دینار و یا بیشتر، دست بریده می‌شود [یعنی قطع دست برای کمتر از این مقدار مجاز نیست‏]. ابو حنیفه می‌گوید: حتّی اگر یک دینار هم بدزدد دستش بریده نمی‌شود.

۳. دزد باید بالغ باشد؛ زیرا در حدیث آمده است: «تکلیف از کودک برداشته شده، تا این‏که محتلم شود و از دیوانه تا زمانی که بهبود یابد و از انسان خوابیده تا این‏که بیدار گردد».

مالکیه می‌گوید: در اجرای این حکم، میان صغیر و کبیر تفاوتی وجود ندارد.

۴. دزد باید عاقل باشد، به دلیل حدیث مذکور (رفع القلم).

۵. فقها وحدت نظر دارند بر این‏که اگر پدر از مال فرزندش بدزدد، دستش قطع نمی‌شود؛ زیرا در حدیث آمده است: «تو و مالت از آن پدرت می‌باشی». مذاهب چهارگانه اهل سنّت و نیز برخی از فقهای شیعه گفته‏اند: مادر نیز حکم پدر را دارد.

حنفیه، شافعیه و حنابله گفته‏اند: دست زن و شوهر، هرگاه از مال دیگری بدزدند قطع نمی‌شود. مالکیه گفته است: دست زن و شوهر در صورتی بریده نمی‌شود که از خانه‏ای بدزدند که هر دو در آن جا ساکن هستند در غیر این‏صورت بریده خواهد شد.

شیعه می‌گوید: هرگاه زن به جهت نفقه خود و اولادش، مال شوهر را بدزدد دستش قطع نمی‌شود و در غیر این‏صورت، دستش درهرحال قطع می‌شود.

۶. دزدی در سالی که گرسنگی و قحطی [در جامعه‏] وجود دارد انجام نگرفته باشد.

بنابراین، اگر شخص گرسنه‏ای که هیچ وسیله برای رفع نیازش در اختیار ندارد، غذایی بدزدد، حدّ شرعی بر او جاری نمی‌شود.

امّا درباره چگونگی بریدن دست باید گفت که مذاهب چهارگانه در این موضوع اتفاق دارند که کف دست راست از مفصل بریده می‌شود. امامیه می‌گوید: چهار

انگشت دست راست بریده می‌شود و کف دست و نیز انگشت ابهام به حال خود می‌ماند. در این‏جا، مسائل زیادی وجود دارد که ما آن را به کتاب‌های فقهی ازجمله جز ششم از کتاب فقه الامام جعفر الصادق، وامی‏گذاریم.

فَمَنْ تابَ‏ از دزدان‏ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ. اهل سنّت می‌گویند: توبه دزد موجب سقوط حد از وی نمی‌شود. شیعه امامیه می‌گوید: اگر دزد پیش از آن‏که دزدی او در نزد حاکم ثابت شود خودش توبه کند، حد بر وی جاری نمی‌شود. صاحب تفسیر المنار نیز در این نظریه با امامیه موافق است و چنین می‌گوید: «اگر دزدی و سرقت به قطع طریق (راهزنی) مقایسه شود و دزد پیش از آن‏که به نزد حاکم برده شود توبه کند، در این صورت، آشکار است که حدّ ساقط می‌شود».

البتّه فقها اتفاق نظر دارند که توبه موجب از بین رفتن حقّ شخصی مال‏باخته نمی‌شود و باید این مال، عیناً در صورتی که موجود باشد و عوض آن، در صورتی که تلف شده باشد، به صاحبش بازگردانده شود.(مغنیه، محمد جواد، موسی دانش، ج ‏۳، ص ۹۳_۹۴)

 

چگونگی سرقت

 

۱. کپی / پیست

شما وارد کیف پول‌تان می‌شوید و قصد دارید مقداری بیت‌کوین یا آلتکوین به آدرس دیگری ارسال کنید. بنابراین آدرس گیرنده را کپی کرده و در والت به عنوان گیرنده قرار می‌دهید. اما خبر ندارید که یک نرم‌افزار ساده و کوچک (مثل CryptoShuffler)، آدرس گیرنده را با آدرسی که هکر به آن داده عوض کرده است.

به عبارتی دیگر، وقتی شما آدرس گیرنده را کپی می‌کنید، نرم‌افزاری مخرب، آدرس دلخواه هکر را در حافظه موقت دستگاه شما وارد می‌کند و شما نیز بی‌خبر از این موضوع، آن آدرس را به عنوان گیرنده ارز در والت خودتان پیست می‌کنید.

۲. اپلیکیشن‌های قلابی

هکرها می‌توانند اپلیکیشن‌هایی را به عنوان اپلیکیشن رسمی یک سرویس مشهور جا بزنند. مخصوصاً اپلیکیشن‌هایی مشابه اپلیکیشن‌های صرافی‌های مختلف، می‌تواند توسط هکرها به قصد دزدیدن ارز دیجیتال شما ساخته شود.

وقتی شما این اپلیکیشن قلابی را نصب نموده و ارز دیجیتال‌تان را وارد آن می‌نمایید، در واقع موجودی‌تان را دو دستی تقدیم هکر کرده‌اید.

۳. اکستنشن‌های مرورگر

برخی از اکستنشن‌ها در مرورگر کروم یا فایرفاکس مدعی هستند که می‌توانند تجربه کاربری بهتری در پلتفرم‌های معاملاتی برای شما فراهم کنند. اما احتمال این وجود دارد که این افزونه‌های مرورگر، همه اطلاعاتی که در آن سایت‌ها ثبت می‌کنید را ذخیره کرده و به آن دسترسی یابند.

۴. سایت‌های فیک

شما در نوار آدرس مرورگرتان شروع به تایپ آدرس سایت موردنظر را می‌کنید ولی چون مرورگر یا سیستم شما هک شده، آدرس سایتی مشابه بطور خودکار وارد می‌شود و شما به آن سایت مشابه ولی قلابی هدایت می‌شوید.

سایت قلابی، دقیقاً همانند سایت اصلی است با این تفاوت که وقتی اطلاعات را درون آن وارد کردید، این اطلاعات در اختیار هکر قرار گرفته و موجودی حساب شما به سرقت می‌رود.

۶. حساب‌های قلابی در شبکه‌های اجتماعی

فقط صفحاتی در شبکه‌های اجتماعی را دنبال کنید که در سایت رسمی آن سرویس، اعلام و تأیید شده است.

به هیچ منبع دیگری اعتماد نکنید، حتی توصیه‌هایی که توسط الگوریتم خودکار توئیتر یا فیسبوک و اینستاگرام داده می‌شود قابل اعتماد نیست و ممکن است صفحات فیک و قلابی را به شما نمایش دهد.

۷. ورود دو مرحله‌ای با موبایل

این یک مشکل بسیار شناخته‌شده است. برخی از سرویس‌ها از شما می‌خواهد شماره موبایل‌تان را برای ارسال کد تأیید دومرحله‌ای در اختیارشان بگذارید اما برخی از هکرها با مهارتی که در فریب دادن تیم پشتیبانی اپراتور موبایل دارند، کد تأیید را بدست می‌آورند و به حساب شما دسترسی پیدا می‌کنند.

۸. ایمیل‌های فیشینگ

شما از یک سرویس شناخته شده که در عضو هستید ایمیلی دریافت می‌کنید که از همان طراحی، قالب و متن استفاده می‌کند و از شما خواسته می‌شود روی لینکی کلیک کنید. ولی در واقع این ایمیل یک ایمیل قلابی و ارسال شده توسط یک هکر است که سعی دارد با ترغیب شما برای کلیک روی یک لینک، شما را وارد سایتی قلابی کند یا بدافزاری روی سیستم شما نصب نماید.

۹. هک وای‌فای

شاید خیلی جاها شنیده باشید که پروتکل امنیتی طراحی شده برای بسیاری از روترهای وای‌فای در معرض خطر است. با حمله موسوم به “krack attack” هرکسی می‌تواند داده‌های رد و بدل شده در شبکه وای‌فای که به آن وصل هستید را بدست آورد.

۱۰. توکن رایگان

به توزیع رایگان توکن یک ارز دیجیتال، ایر دراپ (Airdrop) گفته می‌شود و به دلیل جذابیتی که برای کاربران دارد، هکرها از این حقه برای بدست آوردن اطلاعات اشخاص استفاده می‌کنند.(https://www.bourseiness.com/۳۴۳۶۱/hackers-tricks)

 

سرقت حدی

قانون گذار در ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامی جدید، شرایط سرقت حدی را مشخص کرده است. این شرایط از قرار زیر است:

۱. شیء مسروق شرعأ مالیت داشته باشد. یعنی مالی که دزدیده می‌شود باید از نظر حقوقی ارزش مالی داشته باشد وگرنه سرقت حدی محسوب نمی‌شود.

۲. مال مسروق در حرز باشد. حرز یعنی مکان مناسبی که عرفأ مال در آن از دستبرد محفوظ می‌ماند. مانند گاو صندوق

۳. سارق هتک حرز کند. هتک یعنی از میان برداشتن؛ هتک حرز یعنی از بین بردن محل نگهداری مال مانند باز کردن یا شکستن قفل گاو صندوق

۴. سارق مال را از حرز خارج کند. یعنی بعد از هتک حرز، خود سارق باید مال را از آن خارج کند تا سرقت حدی محسوب شود. برای مثال در صورتی که الف قفل گاو صندوقی را باز کند و ب مال را از گاو صندوق بردارد، سرقت حدی محسوب نمی‌شود زیرا طبق این ماده برای شکل گرفتن سرقت حدی، سارق خودش باید هتک حرز کند و خودش باید مال را از حرز خارج کند.

۵. هتک حرز و سرقت مخفیانه باشد.

۶. سارق پدر یا جد پدری صاحب مال نباشد.

۷. ارزش مال مسروق در زمان خارج کردن از حرز ، معادل چهار و نیم نخود طلای مسکوک با

باشد .۸. مال مسروق از اموال دولتی یا عمومی، وقف عام و یا وقف بر جهات عامه نباشد. یعنی سرقت حدی فقط برای اموال خصوصی است و سرقت اموال عمومی، یک جرم متفاوت از سرقت حدی است.

۹. سرقت در زمان قحطی صورت نگیرد .

۱۰. صاحب مال از سارق نزد مراجع قضائی شکایت کند.

۱۱. صاحب مال قبل از اثبات سرقت سارق را نبخشد .

۱۲. مال مسروق قبل از اثبات جرم به ملکیت سارق درنیاید .

۱۳. مال مسروق قبل از اثبات سرقت تحت ید مالک قرار نگیرد .

۱۴. مال مسروق ، خودش یک مالی که قبلا سرقت یا غصب شده است نباشد .( https://www.heyvalaw.com/web/articles/view/۲۱۲/%D۸%B۳%D۸%B۱%D۹%۸۲%D۸%AA-%D۸%AD%D۸%AF%DB%۸C-%D۹%۸۸-%D۸%B۴%D۸%B۱%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۷-%D۸%A۲%D۹%۸۶.html)

 

نتیجه

با توجه به آنچه که نگارندگان در این پژوهش دربخش های مختلف جمع اوری نمودند به این نتایج دریافتند که:

۱. برداشتن مالی از اموال دیگری را سرقت می‌نامیم

۲. اختلاف در اینکه سرقت از والت های گرم به عنوان سرقت حدی می‌باشد یا تعزیری می‌باشد باتوجه به اینکه دارنده تمام شرایط سرقت حدی می‌باشد می‌توان به عنوان سرقت حدی درنظر بگیریم.

 

منابع

 

کتاب

۱. قرآن

۲. ابراهیم اسماعیل، معجم المصطلحات الفقهیة، قم - ایران، ذوی القربی، بی تا

۳. بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی - تهران، چاپ: دوم، ۱۳۷۵ ه. ش

۴. جمعی از پژوهشگران. نویسنده مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت (ع).، ۱۴۲۳ ه. ق.، موسوعة الفقه الإسلامی طبقا لمذهب أهل البیت علیهم السلام، قم - ایران، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت (علیهم السلام)

۵. حماد، نزیه.،معجم المصطلحات المالیة و الاقتصادیة فی لغة الفقهاء، دمشق - سوریه، دار القلم

۶. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، بی تا، بی جا، بی نا

۷. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن - تهران، چاپ: دوم، ۱۳۷۴ ه. ش

۸. عمید، حسن، فرهنگ فارسی جیبی، راه رشد، ۱۳۸۹

۹. فاضل موحدی لنکرانی، محمد. مرکز فقهی ائمه اطهار (ع). محرر اکبر ترابی. محقق اکبر ترابی. نویسنده خمینی‌, روح الله, رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران.، ۱۳۹۰ ه. ش.، آئین کیفری اسلام، قم - ایران، مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)

۱۰. مرعی، حسین عبدالله، القاموس الفقهی، بیروت - لبنان، دار المجتبی، بی تا

۱۱. معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، انتشارات ادنا، گردآورنده عزیزالله علیزاده، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ ه ش

۱۲. مغنیه، محمد جواد، موسی دانش، ترجمه وتفسیر کاشف، مؤسسه بوستان کتاب، قم، ۱۳۷۸ ه ش، چاپ اول

۱۳. مکارم شیرازی، ناصر. گردآورنده ابوالقاسم علیان‌نژادی.، ۱۳۸۳ ه. ش.، تعزیر و گستره آن، قم - ایران، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب (علیه

السلام )۱۴. هاشمی شاهرودی، محمود. مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت (ع).، ۱۳۸۲ ه. ق.، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، قم - ایران، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت (علیهم السلام)

 

اینترنت

۱. https://fa.wikipedia.org/wiki/%D۸%A۷%DB%۸C%D۹%۸۶%D۸%AA%D۸%B۱%D۹%۸۶%D۸ %AA

۲. https://fa.wikifeqh.ir/%D۸%AA%D۹%۸۱%D۸%A۷%D۹%۸۸%D۸%AA%۲۰%D۸%AD%D۸%AF%۲۰%D۸%A۸%D۸%A۷%۲۰%D۸%AA%D۸%B۹%D۸%B۲%DB%۸C%D۸%B۱

۳. https://fa.wikifeqh.ir/%D۸%B۳%D۸%B۱%D۹%۸۲%D۸%AA_(%D۹%۸۱%D۹%۸۲%D۹%۸۷

۴.. https://exchaino.com/mag/cryptocurrency-wallet/

۵. https://www.heyvalaw.com/web/articles/view/۲۰۷۶/%DA%A۹%DB%۸C%D۹%۸۱-%D۹%BE%D۹%۸۸%D۹%۸۴-%D۸%A۷%D۸%B۱%D۸%B۲-%D۸%AF%DB%۸C%D۸%AC%DB%۸C%D۸%AA%D۸%A۷%D۹%۸۴%DB%۸C-wallet-%DA%۸۶%DB%۸C%D۸%B۳%D۸%AA.html

۶. https://wallex.ir/blog/%DA%A۹%DB%۸C%D۹%۸۱-%D۹%BE%D۹%۸۸%D۹%۸۴-%D۸%A۷%D۸%B۱%D۸%B۲-%D۸%AF%DB%۸C%D۸%AC%DB%۸C%D۸%AA%D۸%A۷%D۹%۸۴-%D۹%۸۸-%D۸%A۷%D۹%۸۶%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۸%B۹-%D۸%A۲%D۹%۸۶/

۷. https://bambo.app/blog/what-is-cryptocurrency-wallet/

۸. https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A۹%DB%۸C%D۹%۸۱_%D۹%BE%D۹%۸۸%D۹%۸۴_%D۸%B۱%D۹%۸۵%D۸%B۲%D۸%A۷%D۸%B۱%D۸%B۲

۹.. https://blog.faradars.org/%D۸%A۸%D۹%۸۷%D۸%AA%D۸%B۱%DB%۸C%D۹%۸۶-%DA%A۹%DB%۸C%D۹%۸۱-%D۹%BE%D۹%۸۸%D۹%۸۴-%D۸%A۷%D۸%B۱%D۸%B۲-%D۸%AF%DB%۸C%D۸%AC%DB%۸C%D۸%AA%D۸%A۷%D۹%۸۴-%DA%A۹%D۸%AF%D۸%A۷%D۹%۸۵-%D۸%A۷%D۸%B۳%D۸%AA/

۱۰. https://sekeh.news/digital-currency-vs-cryptocurrency-vs-virtual-mone/

۱۱. https://arzdigital.com/cryptocurrency-or-digital-currency-never-ending-war/

۱۲. https://www.bourseiness.com/۳۴۳۶۱/hackers-tricks

۱۳. https://www.heyvalaw.com/web/articles/view/۲۱۲/%D۸%B۳%D۸%B۱%D۹%۸۲%D۸%AA-%D۸%AD%D۸%AF%DB%۸C-%D۹%۸۸-%D۸%B۴%D۸%B۱%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۷-%D۸%A۲%D۹%۸۶.html

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها