11111111111111.jpg "ارسال پیام به aftabm")
روزنامه ایران ۱۳ دی به گفت وگو با مسعود شجره رئیس انجمن حقوق بشر اسلامی پرداخت و نوشت: شهید سلیمانی بیش از اختلافات و تعصبات، روی مسائل اصلی تمرکز داشت. مقام معظم رهبری در سخنان اخیرشان با بیان این جمله که «سلیمانی عزیز، ملی‌ترین و امتی‌ترین شخصیت ایران و دنیای اسلام بود و هست» بر جامعیت شخصیت شهید قاسم سلیمانی و تأثیری که او در تقویت هر چه بیشتر وحدت ملی در ابعاد داخلی و ایجاد هم‌گرایی در میان ملت‌های منطقه در بعد بین‌المللی داشتند تأکید فرمودند.
در گفت‌وگویی کوتاه با مسعود شجره کارشناس روابط بین‌الملل و رئیس انجمن حقوق بشر اسلامی لندن به این تعبیر و تأثیری که شهید سلیمانی در جهان دو قطبی میان استکبارگران و استکبار ستیزان داشته است، پرداختیم. شجره درباره چرایی قرار داشتن سردار سلیمانی در جایگاه ملی‌ترین و امتی‌ترین شخصیت ایران به «ایران» گفت: «شهید سلیمانی بیش از اینکه روی اختلافات و تعصبات و امور فرعی تمرکز داشته باشد روی مسائل اصلی تمرکز داشت. به همین دلیل نیز هیچ گاه خود را با درگیری‌ها و جدال‌های اشخاص و گروه‌های سیاسی در نمی‌آمیخت. در دیدگاه او بسیار روشن و واضح بود که پرداختن به اختلافات فرعی ما را از دست یافتن به اهداف اصلی باز نگاه می‌دارد. همین رویکرد سبب شد که او در میان اقشار مختلف جامعه که ممکن است دیدگاه‌های متفاوت سیاسی و اجتماعی داشته باشند به یک میزان محبوبیت پیدا کند و این حقیقتی بود که خود را در مراسم تشییع پیکر سردار به رخ کشید.»
نگاه عاشقانه سردار به ملت های منطقه
رئیس انجمن حقوق بشر اسلامی لندن با بیان اینکه سردار سلیمانی در هنگامی که برای حل مسائل به افغانستان یا کردستان عراق وارد می‌شد همین نگاه را داشت، افزود: «به همین دلیل ایشان نه تنها یک شخصیت ملی که یک شخصیت بین‌المللی بودند. تا آنجا که حتی به اعتراف دشمنان تشییع ایشان بزرگترین تشییع تاریخی بود که نه فقط در ایران که در عراق، یمن، لبنان، پاکستان و کشورهای مختلفی در سراسر جهان برگزار شد؛ مردم نه به خاطر قدرتی که داشت و نه از سر اجبار هیچ قدرتی بلکه بر مبنای عشق و علاقه خود به این مرد مردمی در عزایش به خیابان‌ها آمدند. زیرا او همه زندگی‌اش را به خطر انداخت تا از آن مردم دفاع کند و جلوی ابرقدرت‌ها بایستد. برای شهید سلیمانی فرقی نمی‌کرد که این مردمی که برای دفاع از آنها به میدان رفته ایزدی‌های عراق هستند یا مسیحیان لبنان و سوریه او میان آنها با مردم شریف ایران که هموطنانش بودند تفاوتی قائل نبود و سعی می‌کرد از سیره پیامبر اسلام که رحمت للعالمین بود پیروی کند.»
تأثیر شهادت بر برد مکتب سلیمانی
رئیس انجمن حقوق بشر اسلامی لندن با تأکید بر اینکه بی‌شک اگر انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن برقرار نمی‌شد چنین شخصیتی فرصت شکوفا شدن نمی‌یافت، ادامه داد: چنین رویکردی سبب می‌شد که سردار سلیمانی بتواند به وجود ملتی فرای مرزهای جغرافیایی معنا بدهد و میان آنها حسی از اتحاد و همبستگی ایجاد کند. در دیدگاه شهید سلیمانی دنیا صحنه مبارزه میان حق و باطل است که برای پیروزی بر باطل باید تمام مستضعفان و استکبارستیزان با هر عده و عُده و سرمایه‌ای که دارند با یکدیگر متحد شوند.
با همین عقیده بود که او می‌توانست با اشخاص مختلف از اقوام و طرز فکرهای مختلف ایجاد اتحاد کند و به همه ملت‌های منطقه نگاهی عاشقانه داشته باشد. همین ویژگی بود که سبب می‌شد از طرف دشمن خشم بی‌اندازه‌ای نسبت به او وجود داشته باشد و برای از میان برداشتن او سعی و برنامه‌ریزی کنند تا نه فقط او که صحنه زیبای زندگی و عقاید او را از میان بردارند».
این کارشناس روابط بین‌الملل درباره این تقابل گفت: «به همین دلیل شاهد آن بودیم که پیش و پس از شهادت ایشان در شبکه‌های اجتماعی تحت سلطه کشورهای استکباری نه تنها علیه سردار سلیمانی تبلیغ می‌شد که تلاش کردند هر صدایی را که از او تعریف می‌کند با مسدود کردن صفحات و حذف کردن تصاویر و مطالب در نطفه خفه کنند. آنها به ارگان‌های مختلف دستور دادند که با هر کسی که از سردار سلیمانی سخن می‌گوید برخورد کنند. این رویه بویژه بعد از شهادت سردار تقویت شد زیرا آنها می‌دانستند که برد و اثر افکار سردار پس از شهادت مظلومانه‌اش بیش از پیش تقویت خواهد شد و برای همین برای جلوگیری از بازتاب اندیشه‌ها و اقدامات او برنامه‌ریزی گسترده‌ای کردند.»
ترور سردار نتیجه عجز و دید محدود غرب
شجره در بیان اینکه باوجود دانستن این واقعیت که برد اندیشه و مکتب شهید سلیمانی پس از شهادتش بیشتر خواهد شد، عامران و عاملان ترور چرا تن به انجام این جنایت عیان دادند، اظهار کرد: «دلیل این است که آنها به خاطر طرز فکر استبدادی و استعماری که دارند دیدشان محدود است و بر اساس همین دید محدود و تفکرات خود محاسبه می‌کنند. در مثالی تاریخی باید گفت که یزید تصور می‌کرد با کشتن امام حسین(ع) و یارانش پیروز می‌شود حال آنکه نمی‌دانست پیروزی حق با همان شهادت رقم می‌خورد. یعنی از درک ابعادی ورای محاسبات محدود خود عاجزند. امریکا هم که قدرت‌اش در حال افول است و با واقعیت برآمدن قدرت درشرق مواجه است خود را در موقعیتی خطرناک دید و بر مبنای همین اشتباه محاسباتی این اقدام تروریستی و جنایتکارانه را انجام داد».
ادا کردن حق شهید سلیمانی با الگوساختن از او
رئیس انجمن حقوق بشر اسلامی در پاسخ به پرسشی درباره ضرورت پیگیری محاکمه آمران و عاملان این جنایت نیز گفت: «ما باید پیرو گرفتن حق باشیم. اما بحث بر سر این نیست که الزاماً بتوانیم حق را بگیریم بلکه مهم این است که در این حرکت حق‌خواهانه می‌توانیم هر چه بیشتر مسائل را روشن کنیم. این یک مسئولیت دینی و انسانی و حقوقی بر گردن همه است که حق خون سردار سلیمانی را بازپس بگیریم. ولی نباید فکر کنیم که ظالمینی که میلیون‌ها انسان را در عراق ، افغانستان، لیبی و سوریه و... کشته‌اند و زندگی مردم این کشورها را برای منافع محدود خودشان زیر و رو کردند، می‌آیند و حق را واضح و روشن می‌دهند.
از مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت امریکا پرسیدند که آیا کشته شدن نیم میلیون کودک بی‌گناه عراقی در جریان تحریم دولت بعث عراق درست بود و او با گفتن بله آن کشتار را تأیید کرد. چنین طرز فکری که در غرب پیاده می‌شود نمی‌آید حق را بدهد. ولی در عین حال نباید ساکت بمانیم و باید از همه چهارچوب‌ها با هوشیاری، دقت و سازماندهی استفاده کنیم». شجره در این باره افزود: «ما باید کار خودمان را انجام دهیم. همین طور که مقام معظم رهبری فرمودند سردار سلیمانی باید برای ساختن نسل های آینده الگو شود.
الگوی ایستادن در مقابل استکبار. راهش هم شعار دادن و فریاد زدن بیهوده نیست. ما باید برای تحقیق، برنامه‌ریزی و مدل‌سازی طرز تفکر سردار سلیمانی و مکتب او جایزه بگذاریم. باید برنامه‌ریزی کنیم تا در مدارس و مساجد خودمان و کشورهای اسلامی افکار سردار پیاده شود و روی نسل‌های آینده اثر بگذارد و ده‌ها و صدها استکبار ستیز به بلندنظری اندیشه‌های او بازتولید شود».