پاسخ به:زندگی با امام
سه شنبه 28 دی 1389 9:04 AM
داخل اين حوض بايد چيزي باشد
|
|
بچههاي امام جمعه وقت همدان جزو منافقين بودند. من به عنوان اينكه بايد حرمت ايشان حفظ ميشد شخصاً به خانهاش رفتم تا به او تذكر داده از برنامههاي بچههايش او را مطلع كنم. حين صحبت احساس عدم امنيت كردم، حدس ميزدم كس ديگري هم گوش ميدهد به روي خودم نياوردم صحبتهايم را جمع كرده و گفتم فردا براي ادامه صحبت ميآيم.
سپس بيرون آمدم و بدون سر و صدا در اتاق پايين را باز كردم، ديدم خانم امام جمعه يك آيفون و ضبط صوت كنار هم گذاشته و حرفهاي ما را براي پسرانش ضبط ميكند. ضبط صوت را از او گرفتم و به سپاه بردم. تا من ضبط صوت و آيفون را برداشتم به سپاه بيايم ناگاه امام جمعه از پلهها پايين آمد و گفت: «خانم دباغ! مگر شما هنوز اينجاييد؟» گفتم: «بله آقا! آمدهام شبكه جاسوسي خانم شما را به هم بزنم.» حاج آقا گفت: «اين چه حرفي است؟»
گفتم: «ايشان ضبط صوت و آيفون گذاشته و حرفهاي ما را ضبط كردهاند.» امام جمعه گفت: «در اتاق بالا كه بلندگو نيست.» گفتم: «زير تشك يا عبا شما مخفي كردهاند.»
اين حرف به او برخورد و با من جر و بحث را شروع كرد. من نيز ضبط صورت و آيفون را برداشته و به سپاه آمدم. بعد از اين اتفاق خدمت امام رسيدم و تمام جريانات را براي ايشان تعريف و سپس اسناد و مدارك را ارائه كردم. امام فرمودند: هرطوري كه ميدانيد عمل كنيد، ليكن انقلاب هم حفظ شود. من از اين برخورد امام فهميدم كه هركس جلوي انقلاب بايستد، ايشان او را كنار خواهند زد، هرچند روحاني يا صاحب منصبي باشد.
زماني كه حضرت امام درباره آقاي منتظري فرمودند: عكسهاي ايشان را از اماكن دولتي پايين بياوريد، خيلي ها ميگفتند: «بار اول است كه امام اينگونه عمل ميكند» درحاليكه ايشان قبل از آن نيز با چنين اشخاصي برخورد كرده بودند. به هرحال پس از دستور ايشان، جريان پيگيري شد و خانه امام جمعه را اشغال كرديم. در آنجا در زيرزمين خانه، حوضي وجود داشت كه روي آن پوشيده بود. امام در اين مورد فرمودند: داخل اين حوض بايد چيزي باشد كه روي آن را پوشاندهاند. وقتي كه حوض را كندند، چهل قبضه تفنگ ژ-3 و مقدار زيادي كلت و نارنجك از داخل آن كشف شد.
منبع: پايگاه اطلاع رساني شهيد آويني
|