مقدمه
يكي از اوصاف قرآن كريم عدم اختلاف و عدم تناقض در آيات است كه خود بدان تصريح كرده و فرموده است: اگر غير خدا براي شما قرآن را تدوين مي كرد، اختلاف زيادي در آن يافت مي شد.[1]
همهي آيات قرآن با هم مرتبطاند و بعضي از آن بعضي ديگر را تفسير مي كنند. همچنين داراي عام و خاص، مطلق و مقيد، حقيقت و مجاز است كه بايد از هم جدا شوند و براي فهم آن از احاديث پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و معصومين ـ عليهم السّلام ـ ( كه مفسر قرآن هستند) استفاده شود؛ و براي درك معاني قرآن يا بايد متخصص بود و يا به اهل فن قرآن مراجعه كرد. در اين ميان برخي با ذكر مطالبي در باب آيات قرآن خواستهاند القا كنند كه بين آيات قرآن تناقض وجود دارد و لذا گزارههاي قرآني مشتمل بر پارادوكس و تناقض است[2] نمونهاي از مطالب ياد شده را ذكر و مورد بررسي قرار ميدهيم:
«در بعضي از آيات آمده كه فقط خداوند از جنس جنين در رحم مادران آگاهي دارد، يعني ديگران نمي توانند از آن اطلاعي داشته باشند، در حالي كه امروز از طريق سونوگرافي وغيره به ماهيت جنين پي مي برند».
علم خداوند ذاتي است و بر همه چيز، در همه حال احاطه دارد. انسان كه اشرف مخلوقات است؛ با ادراك و شعور و روح الهي از ديگر موجودات متمايز است.
انسان با قوّهي تعقل و تفكر، قابليت آن را دارد كه از اسرار و رموز خلقت آگاهي يابد و اين آگاهي به اذن خداوند است كه در بعضي از آيات بدان اشاره شده است.
ظاهر بعضي از آيات بيانگر آن است كه آگاهي از جنس جنين مخصوص خداوند است و انسان قادر نيست از آن اطلاع يابد:
(الله يعلم ما تحمل كل انثي)؛[3] «(تنها) خدا مي داند آن چه را هر ماده اي (در رحم) مي گيرد.» (و يعلم ما في الارحام)؛ «(و خدا) آنچه را كه در رحم هاست مي داند».
در عصر حاضر آگاهي از جنس جنين امري عادي و طبيعي است و دانشمندان با خارج كردن مقداري از مايع آمنيوتيك (مايع درون جفت كه جنين را احاطه كرده است) و آزمايش آن در همان اوايل شكلگيري جنين به جنسيت جنين پي مي برند.[4] حتي امروزه امكان انتخاب نوع نوزاد را به والدين نويد مي دهند و گام هاي مؤثري در اين زمينه برداشته شده و در مورد خرگوش موفقيت هايي داشته اند و قائلاند اين تركيبات يك عمل شيميايي بيش نيست و تعيين نوع جنس ديگر به دلخواه و توافق پدر و مادر خواهد بود.[5]
قرآن از يك طرف آگاهي از رحم را به خداوند نسبت مي دهد و از طرف ديگر بشر توانسته است به ماهيت جنين، حتي قبل از شكلگيري و در موقع لقاح، دست يابد.
در حل اين شبهه مي توان گفت: اولاً، بعضي از علوم مختص به خداوند است و احدي از آن اطلاع ندارد،[6] مانند قيامت، بهشت، جهنم و...؛ اما بعضي ديگر از علوم در اختيار خداوند است و كسي آن را نمي داند، مگر اين كه خداوند به وي آموخته باشد،[7] مانند مسئلهي شفاعت، توسل، شفاي مريض ها از طرف ائمه يا افراد عادي و...؛ و بعضي از علوم در انحصار خداوند نيست، خداوند از اين علوم آگاه است، نه به اين معنا كه كسي ديگر نمي تواند از آن اطلاع داشته باشد، مانند: علم به جنين، آگاهي از زمان باريدن باران و غيره.[8]
ثانياً، آگاهي خداوند از آنچه در رحم است محدود به جنسيت نميشود، بلكه جنين داراي خصوصيات ديگري است كه انسان نمي تواند به آن دست يابد؛ مانند: سعادت و شقاوت طفل، استعدادها، ذوق ها، مدت عمر، آگاهي خداوند قبل از نطفه، صفات اخلاقي و روحي و... هر چند بعضي از صفات، مانند شكل ظاهري، طول جسم و... را كشف نمايند، اما علم به صفات ديگر روحي و غيره منحصر به خداوند است.
خداوند مي فرمايد: من آنچه در رحم است (با تمام خصوصيات) آگاهم، و اطلاع بشر از جنسيت جنين، هيچ ضرري به انحصار علم جنين به خدا (با تمام خصوصيات) نمي زند.
چون حرف «ما» در آيه[9] موصوله است كه نشان از عموميت دارد و علم به تمام خصوصيات و سرنوشت نهايي انسان منحصر در خداست و آگاهي انسان به بعضي از خصوصيات، ضرري به انحصار نمي زند.
با توجه به مطالب فوق هر انساني مي تواند با دقت و كاوش در واكنش شيميايي كروموزوم ها و سلول هاي جنين و تأثيرات غذا و دارو، به جنس جنين پي ببرد.[10]
در نتيجه مي توان گفت: با در نظر گرفتن تمامي احتمالات و تفاسير، آيات مطرح شده هيچ گونه تناقضي با يافته هاي جنين شناسي ندارند.
[1] . سورة نساء ، آية 82.
[2] . سايت سكولاريسم در ايران، تاريخ 12/9/84.
[3] . سورهي رعد، آيهي 8.
[4] . دياب و قرقوز، طب در قرآن، ص 52.
[5] . پاك نژاد، اولين دانشگاه آخرين پيامبر، ج 1، ص 255.
[6] . سورهي انعام، آيهي 59: «علم غيب مخصوص خداوند است».
[7] . سورهي آل عمران، آيهي 179 «بر خدا نيست كه شما را از غيب آگاه كند، ولي خدا از ميان فرستادگانش هر كه را بخواهد برمي گزيند».
[8] . البته عدم انحصار علم به ارحام به خداوند، در صورتي است كه جملهي «يعلم ما في الارحام» معترضه باشد؛ چنان كه برخي گفته اند (ر. ك: ناصر مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، ج 17، ص 98، رضايي اصفهاني، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، ج 1، ص 523 ـ 522.
[9] . سورهي لقمان، آيهي 34، «يعلم ما في الارحام» آنچه را كه در رحم هاست مي داند.
[10] . سيد محمدحسين طباطبايي، قرآن در اسلام، ص 55 ـ 52، نجفي، مطالب شگفت انگيز قرآن، ص 103 ـ 102، مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج 10، ص 133، ج 17، ص 99، پيام قرآن، ج 2، ص 88. طبرسي، مجمع البيان، ص 324 و رضايي اصفهاني، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، ج 2، ص 523 ـ 518.
يكي از اوصاف قرآن كريم عدم اختلاف و عدم تناقض در آيات است كه خود بدان تصريح كرده و فرموده است: اگر غير خدا براي شما قرآن را تدوين مي كرد، اختلاف زيادي در آن يافت مي شد.[1]
همهي آيات قرآن با هم مرتبطاند و بعضي از آن بعضي ديگر را تفسير مي كنند. همچنين داراي عام و خاص، مطلق و مقيد، حقيقت و مجاز است كه بايد از هم جدا شوند و براي فهم آن از احاديث پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و معصومين ـ عليهم السّلام ـ ( كه مفسر قرآن هستند) استفاده شود؛ و براي درك معاني قرآن يا بايد متخصص بود و يا به اهل فن قرآن مراجعه كرد. در اين ميان برخي با ذكر مطالبي در باب آيات قرآن خواستهاند القا كنند كه بين آيات قرآن تناقض وجود دارد و لذا گزارههاي قرآني مشتمل بر پارادوكس و تناقض است[2] نمونهاي از مطالب ياد شده را ذكر و مورد بررسي قرار ميدهيم:
«در بعضي از آيات آمده كه فقط خداوند از جنس جنين در رحم مادران آگاهي دارد، يعني ديگران نمي توانند از آن اطلاعي داشته باشند، در حالي كه امروز از طريق سونوگرافي وغيره به ماهيت جنين پي مي برند».
علم خداوند ذاتي است و بر همه چيز، در همه حال احاطه دارد. انسان كه اشرف مخلوقات است؛ با ادراك و شعور و روح الهي از ديگر موجودات متمايز است.
انسان با قوّهي تعقل و تفكر، قابليت آن را دارد كه از اسرار و رموز خلقت آگاهي يابد و اين آگاهي به اذن خداوند است كه در بعضي از آيات بدان اشاره شده است.
ظاهر بعضي از آيات بيانگر آن است كه آگاهي از جنس جنين مخصوص خداوند است و انسان قادر نيست از آن اطلاع يابد:
(الله يعلم ما تحمل كل انثي)؛[3] «(تنها) خدا مي داند آن چه را هر ماده اي (در رحم) مي گيرد.» (و يعلم ما في الارحام)؛ «(و خدا) آنچه را كه در رحم هاست مي داند».
در عصر حاضر آگاهي از جنس جنين امري عادي و طبيعي است و دانشمندان با خارج كردن مقداري از مايع آمنيوتيك (مايع درون جفت كه جنين را احاطه كرده است) و آزمايش آن در همان اوايل شكلگيري جنين به جنسيت جنين پي مي برند.[4] حتي امروزه امكان انتخاب نوع نوزاد را به والدين نويد مي دهند و گام هاي مؤثري در اين زمينه برداشته شده و در مورد خرگوش موفقيت هايي داشته اند و قائلاند اين تركيبات يك عمل شيميايي بيش نيست و تعيين نوع جنس ديگر به دلخواه و توافق پدر و مادر خواهد بود.[5]
قرآن از يك طرف آگاهي از رحم را به خداوند نسبت مي دهد و از طرف ديگر بشر توانسته است به ماهيت جنين، حتي قبل از شكلگيري و در موقع لقاح، دست يابد.
در حل اين شبهه مي توان گفت: اولاً، بعضي از علوم مختص به خداوند است و احدي از آن اطلاع ندارد،[6] مانند قيامت، بهشت، جهنم و...؛ اما بعضي ديگر از علوم در اختيار خداوند است و كسي آن را نمي داند، مگر اين كه خداوند به وي آموخته باشد،[7] مانند مسئلهي شفاعت، توسل، شفاي مريض ها از طرف ائمه يا افراد عادي و...؛ و بعضي از علوم در انحصار خداوند نيست، خداوند از اين علوم آگاه است، نه به اين معنا كه كسي ديگر نمي تواند از آن اطلاع داشته باشد، مانند: علم به جنين، آگاهي از زمان باريدن باران و غيره.[8]
ثانياً، آگاهي خداوند از آنچه در رحم است محدود به جنسيت نميشود، بلكه جنين داراي خصوصيات ديگري است كه انسان نمي تواند به آن دست يابد؛ مانند: سعادت و شقاوت طفل، استعدادها، ذوق ها، مدت عمر، آگاهي خداوند قبل از نطفه، صفات اخلاقي و روحي و... هر چند بعضي از صفات، مانند شكل ظاهري، طول جسم و... را كشف نمايند، اما علم به صفات ديگر روحي و غيره منحصر به خداوند است.
خداوند مي فرمايد: من آنچه در رحم است (با تمام خصوصيات) آگاهم، و اطلاع بشر از جنسيت جنين، هيچ ضرري به انحصار علم جنين به خدا (با تمام خصوصيات) نمي زند.
چون حرف «ما» در آيه[9] موصوله است كه نشان از عموميت دارد و علم به تمام خصوصيات و سرنوشت نهايي انسان منحصر در خداست و آگاهي انسان به بعضي از خصوصيات، ضرري به انحصار نمي زند.
با توجه به مطالب فوق هر انساني مي تواند با دقت و كاوش در واكنش شيميايي كروموزوم ها و سلول هاي جنين و تأثيرات غذا و دارو، به جنس جنين پي ببرد.[10]
در نتيجه مي توان گفت: با در نظر گرفتن تمامي احتمالات و تفاسير، آيات مطرح شده هيچ گونه تناقضي با يافته هاي جنين شناسي ندارند.
[1] . سورة نساء ، آية 82.
[2] . سايت سكولاريسم در ايران، تاريخ 12/9/84.
[3] . سورهي رعد، آيهي 8.
[4] . دياب و قرقوز، طب در قرآن، ص 52.
[5] . پاك نژاد، اولين دانشگاه آخرين پيامبر، ج 1، ص 255.
[6] . سورهي انعام، آيهي 59: «علم غيب مخصوص خداوند است».
[7] . سورهي آل عمران، آيهي 179 «بر خدا نيست كه شما را از غيب آگاه كند، ولي خدا از ميان فرستادگانش هر كه را بخواهد برمي گزيند».
[8] . البته عدم انحصار علم به ارحام به خداوند، در صورتي است كه جملهي «يعلم ما في الارحام» معترضه باشد؛ چنان كه برخي گفته اند (ر. ك: ناصر مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، ج 17، ص 98، رضايي اصفهاني، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، ج 1، ص 523 ـ 522.
[9] . سورهي لقمان، آيهي 34، «يعلم ما في الارحام» آنچه را كه در رحم هاست مي داند.
[10] . سيد محمدحسين طباطبايي، قرآن در اسلام، ص 55 ـ 52، نجفي، مطالب شگفت انگيز قرآن، ص 103 ـ 102، مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج 10، ص 133، ج 17، ص 99، پيام قرآن، ج 2، ص 88. طبرسي، مجمع البيان، ص 324 و رضايي اصفهاني، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، ج 2، ص 523 ـ 518.