گریه قهرمان بدنسازی به خاطر طلا و پاستیل!
سه شنبه 25 آبان 1400 1:05 PM
مصطفی صابری یکی از کسانی بود که بعد از باخبر شدن از کنسل شدن سفر تیم ملی پرورش اندام به لبنان از ته دل اشک ریخت.
به گزارش "ورزش سه"، لغو سفر تیم ملی پرورش اندام ایران به رقابت های آسیایی لبنان چند ساعت قبل از اعزام در حالی که ورزشکاران بار سفر را بسته بودند، صحنه های تلخی را در اردوی تیم ملی رقم زد. ملی پوشانی که چند ماه را رژیم و تمرینات سختی سپری کرده بودند، رویاهای خود را بر باد رفته می دیدند. در این میان فیلمی از مصطفی صابری، ملی پوش دسته سوم فیزیک کلاسیک ایران منتشر شد که بعد از شنیدن خبر لغو اعزام، اشک می ریزد و خوراکی هایی که قرار بوده بعد از پایان مسابقات با آن ها رژیمش را بشکند، روی زمین می کوبد.
به همین بهانه دقایقی با مصطفی صابری، عضو تیم ملی پرورش اندام ایران دقایقی همکلام شدیم که در ادامه مشروح صحبت های وی را می خوانید.
هزینه آماده سازی ما ماهیانه 15 تا 30 میلیون است
اگر من اشک ریختم به خاطر این بود که ما خیلی زحمت کشیده بودیم و از دل و جان مایه گذاشتیم تا بهترین بدنمان را به مسابقات آسیایی ببریم. همه وجود و سرمایه مان را گذاشتیم تا پرچم کشورمان در مسابقات آسیایی بالا برود. قول داده بودم که حتما با مدال طلا برگردم، اما متاسفانه نشد. خرجی که ورزشکاران برای آماده سازی خودشان می کنند، در رشته های مختلف متفاوت است، اما چیزی بین 15 تا 30 میلیون در ماه است و شما حساب کنید با این مشکلات اقتصادی و تعطیلی باشگاهها چقدر وضعیت سخت تر می شود.
8، 9 ماه در رژیم سختی بودم
باید 4، 5 ماه برای یک مسابقه آسیایی در رژیم باشی. من با توجه به برگزاری مسابقه انتخابی 8، 9 ماه در رژیم بودم و سختی های زیادی را کشیدم. این همه هزینه و این همه سختی به خاطر عشقی است که به پرورش اندام دارم و هدفی است که دنبال می کنم. البته من می خواستم با طلای آسیا پرونده مسابقاتم را ببندم چون قهرمان شهرم و هم قهرمان ایران شده بودم.
روزهای قبل از مسابقه یک مُرده متحرک هستیم
از موقعی که ما برای تیم ملی آسیایی انتخاب شدیم، این زمزمه ها وجود داشت که این رقابت ها لغو می شود. این شایعات را به مربیان و مدیر تیم ملی انتقال دادیم، اما گفتند که مسابقه انجام خواهد شد. حتی شنیدیم فدراسیون ایران در تلاش است میزبانی مسابقات را بگیرد، اما در نهایت به ما گفتند مسابقات در لبنان برگزار می شود و شما هم اعزام می شوید. در تمام این مدت ما صبح به صبح فیلم تمریناتمان را در یک گروه برای مربیان می فرستادیم و دائما با هم در تماس بودیم. کاش قبل از اینکه سه روز آخر به اردو برویم، به ما می گفتند اعزام نمی شوید چون هضمش خیلی راحت تر بود. در آن روزهای آخر باید 8، 9 کیلو وزن کم کنی؛ وزنی که در واقع آب بدنت هست چون چربی ها را قبلا سوزانده ای. این اتفاق باعث می شود روی کلیه و بدنت فشار می آید. علنا در روزهای آخر ما یک مرده محترک محسوب می شویم که به تمرین کردن و هوازی زدن محکوم هستیم. اگر روزهای آخر به صورت بچه ها نگاه کنید، چیزی از صورتشان باقی نمی ماند.
تبلیغات
نویان پی | خرید از اپ استور با گیفت کارت اپل !
همه اشک ریختند و به فکر گرفتاریهایشان بودند
تنها کسی که بعد از شنیدن خبر لغو اعزام اشک ریخت، من نبودم. خیلی از بچه ها اشکشان درآمد چون یکی ماشینش را فروخته بود، یکی بچه اش را ندیده بود و یکی طلای همسرش را فروخته بود تا برای این مسابقه آمده شود. همه به فکر گرفتاریهایشان بودند. الان هم چیزی که می خواهیم این است که هزینه های ما را بدهند یا به مسابقات آسیایی سال آینده اعزام شویم. باید ببینیم فدراسیون برای این بچه ها چه می کند.
قرار بود با مدال طلا رژیمم را باز کنم، اما...
آن خوراکی هایی که من در کیفم گذاشته بودم، در کیف همه بچه ها هست. زمانی که رژیم هستید، حتی خوردن یک لقمه نان و پنیر یا یک فلافل برایتان آرزو می شود. خیلی از ورزشکاران برای شکستن رژیم ویفر، بیسکوییت یا پاستیل را انتخاب می کنند و بعد از آن سراغ غذا می روند. همه دوست دارند از آن غذاهای رژیمی مثل مرغ آب پز و تخم مرغ فاصله بگیرند و مثلا فست فود برای بعد از رژیم پرطرفدار است. من هم در کیفم پاستیل و بیسکوییت داشتم و می خواستم آن ها را بعد از مدال طلای آسیا با یک حس خوب باز کنم، اما مجبور شدم با اشک و ناراحتی رژیمم را باز کنم.
محکوم به دادن انرژی مثبت هستم!
من محکومم به اینکه انرژی داشته باشم. دنبال کنندگان زیادی در اینستاگرام دارم که هر روز به آن ها روحیه میدهم. بعد از اینکه از هتل برگشتیم، به باشگاه رفتم، اما 5 دقیقه ای جلوی در باشگاه طول کشید تا خودم را راضی کنم و دوباره تمرینات را استارت بزنم. خدا این توان را به من داده که رژیمم را ادامه دهم تا خودم را برای مسابقه بعدی آماده کنم. می خواهم نتیجه زحماتی که کشیدم را ببینم و از آن لذت ببرم.