0

سرنوشت جعده ، همسر و قاتل امام حسن (ع) چگونه شد؟

 
ravabet_rasekhoon
ravabet_rasekhoon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1392 
تعداد پست ها : 8838
محل سکونت : اصفهان

سرنوشت جعده ، همسر و قاتل امام حسن (ع) چگونه شد؟
دوشنبه 12 مهر 1400  12:56 PM


جعده‌ بنت‌ أشعث‌، همسر امام‌ حسن‌ مجتبی‌ علیه‌السلام‌ است، که‌ ایشان‌ را مسموم‌ کرد و به‌ شهادت‌ رساند.

۱ - اسامی دیگر جعده

بنا بر نقل‌ ابوالفرج‌ اصفهانی‌ [۱]
نام‌های‌ سکینه‌، عایشه‌ و شَعْثاء نیز برای‌ او گزارش‌ شده‌ اما وی‌ نام‌ صحیح‌ او را جعده‌ دانسته‌ است‌.

۲ - تاریخ ولادت و وفات جعده

از تاریخ‌ ولادت‌ و وفات‌ او اطلاعی‌ در منابع‌ نیامده‌ است‌.

۳ - پدر و مادر جعده

پدرش‌، أشْعَث‌ بن قَیس‌ کِنْدی‌ (متوفی‌ ۴۰ یا ۴۱)، از مشاهیر نخستین‌ دهه‌های‌ صدر اسلام‌ و مادرش‌، اُمّ فَرْوَه‌، خواهر ابوبکر بود. [۲]

۳.۱ - آزاد شدن اشعث بدست ابوبکر

هنگام‌ اسیرشدن‌ أشعث‌ در واقعه رِدَّه‌ در سال‌ یازدهم‌ هجرت‌، ابوبکر او را آزاد کرد و خواهر خود را به‌ ازدواج‌ او در آورد. [۳][۴]

۴ - کیفیت ازدواج جعده با امام حسن
به‌ نوشته بلاذری‌ [۵]
، جعده‌ با نیرنگ‌ پدرش‌ به‌ ازدواج امام‌ حسن‌ مجتبی‌ علیه‌السلام‌ در آمد.
گزارش‌ ابن‌عساکر از این‌ ماجرا، می‌رساند که‌ او زنی‌ زیبا بوده‌ است‌. [۶]

۵ - فرزندان جعده از امام حسن

در منابع‌، فرزندی‌ از جعده‌ برای‌ امام‌ حسن‌ گزارش‌ نشده‌ است‌.

۶ - نقش‌ جعده‌ در شهادت‌ رساندن‌ امام‌ حسن‌

عموم‌ منابع‌ از نقش‌ جعده‌ در به‌ شهادت‌ رساندن‌ امام‌ حسن‌ یاد کرده‌اند. [۷][۸][۹]

در بیش‌تر منابع‌ شیعی‌ آمده‌ است‌ که‌ معاویه‌ با وعده مالِ بسیار و ازدواج‌ با یزید، جعده‌ را تطمیع‌ کرد تا شوهرش‌، امام‌ حسن‌، را زهر دهد و او نیز چنین‌ کرد و بر اثر آن‌ امام‌ به‌ شهادت‌ رسید [۱۰]
[۱۱][۱۲]به‌ گزارش‌ طبرِسی‌ [۱۳]، معاویه‌ زهر را برای‌ جعده‌ فرستاده‌ بوده‌ است‌.

۶.۱ - ناکامی جعده در ازدواج با یزید
‌پس‌ از کارگرافتادن‌ زهر، معاویه‌ به‌ وعده مالی‌ که‌ به‌ جعده‌ داده‌ بود وفا کرد، ولی‌ به‌ ازدواج او با یزید رضایت‌ نداد [۱۴]
و به‌ او گفت‌ که‌ می‌ترسد فرزندش‌، یزید، را نیز مانند حسن‌ بن علی‌ به‌ قتل‌ برساند. [۱۵][۱۶]

بنا به‌ نقل‌ بعضی‌ از منابع‌، سم‌ دادن‌ جعده‌ به‌ امام‌ حسن‌ علیه‌السلام‌، به‌ تحریک‌ و دستور یزید بن معاویه‌ بوده‌ است‌. [۱۷][۱۸]

۷ - نفرین امام حسن به جعده
جعده‌ پس‌ از زهر دادن‌ به‌ امام‌ حسن‌ علیه‌السلام‌، مورد لعن‌ و نفرین‌ حضرت‌ قرار گرفت‌. [۱۹]

۸ - قصیده نجاشی در نکوهش‌ جعده‌

شاعر شیعی‌، قیس‌ بن عمرو بن مالک‌، معروف‌ به‌ نجاشی‌ (متوفی‌ ح ۴۰)، در نکوهش‌ جعده‌ قصیده‌ای‌ سروده‌ است‌. [۲۰]
۹ - علت مسموم کردن امام حسن توسط جعده

به‌ گزارش‌ سَخاوی‌ [۲۲]به‌ نقل‌ از ابن‌عبدالبرّ، جعده‌ به‌ سبب‌ کینه‌ای‌ که‌ به‌ امام‌ حسن‌ داشت‌، او را مسموم‌ کرد و این‌ دشمنی‌ با خاندان‌ علی‌ علیه‌السلام‌ در میان‌ خانواده‌اش‌ نیز وجود داشت‌، چنانکه‌ در روایتی‌ از امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌ به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است‌. [۲۳]

۱۰ - همسران وفرزندان جعده بعداز امام حسن
جعده‌ پس‌ از امام‌ حسن‌ مجتبی‌ علیه‌السلام‌ دو بار ازدواج‌ کرد.

۱۰.۱ - یعقوب‌ بن طلحه بن عبیداللّه‌

نخست‌ با یعقوب‌ بن طلحه بن عبیداللّه‌ [۲۴]
که‌ برای‌ او سه‌ پسر به‌ نام‌های‌ اسماعیل‌، اسحاق‌ و ابوبکر به‌دنیا آورد، اسماعیل‌ و اسحاق‌ به‌ هنگام‌ حیات‌ پدر از دنیا رفتند. [۲۵]

۱۰.۲ - عباس‌ بن عبداللّه‌ بن عباس

دومین‌ بار پس‌ از کشته‌ شدن‌ یعقوب‌ بن طلحه‌ (متوفی‌ ۶۳) در واقعه حَرّه‌ [۲۶]
، با عباس‌ بن عبداللّه بن عباس‌ (فرزند ارشد ابن‌ عباس‌ مشهور) ازدواج‌ کرد و برای‌ او پسری‌ به‌ نام‌ محمد و دختری‌ به‌ نام‌ قَریبه به‌ دنیا آورد که‌ از این‌ دو نیز نسلی‌ باقی‌ نماند. [۲۷]

در گزارش‌ها آمده‌ که‌ قریشیان‌ به‌ هنگام‌ مشاجره‌ با فرزندان‌ جعده‌، آنان‌ را «بَنی‌ مُسِمَّةِ الازْواج‌» (فرزندان‌ زنی‌ که‌ همسرانش‌ را مسموم‌ می‌کند) خطاب‌ می‌کردند. [۲۸]


 چرا و چگونه امام حسن(ع) با جعده ازدواج کرد؟

با توجه به فرهنگ آن روزگار، ازدواج ها تنها بر اساس رعایت تناسب و هم کفو بودن انجام نمى پذیرفت؛ بلکه گاهى براى اداى احترام به یک شخصیت و یا براى ابراز علاقه یک قبیله به قبیله دیگر و یا جلوگیرى از انتقام قبیله اى صورت مى گرفت.
به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از سایت پرسمان، در این باره به چند مطلب لازم است دقت کنید:
با توجه به فرهنگ آن روزگار، ازدواج ها تنها بر اساس رعایت تناسب و هم کفو بودن انجام نمى پذیرفت؛ بلکه گاهى براى اداى احترام به یک شخصیت و یا براى ابراز علاقه یک قبیله به قبیله دیگر و یا جلوگیرى از انتقام قبیله اى صورت مى گرفت. به طورى که اگر طرف مقابل نمى پذیرفت، به عنوان رد احترام و گاهى در حد اعلان تنفر و جنگ بود. بنابراین اگر چه برخى ازدواج ها، براى امامان معصوم بسیار سنگین بود؛ ولى بزرگوارى شخصیت ایشان موجب مى شد که آن را بپذیرند. البته آنچه گفته شد، از نگاه زمینى و روابط اجتماعى بود؛ اما از دید دیگر این نوع ازدواج ها، یک امتحان الهى براى امت اسلام بود تا بیش از پیش، خیانت و پستى بدخواهان و مظلومیت و بزرگوارى معصومان در طول تاریخ نشان داده شود؛ چنان که براى پیامبران گذشته نیز گاهى چنین ازدواج هاى ناموفق رخ مى داد.
چرا و چگونه امام حسن(ع) با جعده ازدواج کرد؟ سرنوشت جعده چه شد و قبرش کجاست؟ آیا تا آخر عمرش تنها زندگی کرد یا این که ازدواجی هم کرد؟
قرآن درباره همسران نوح و لوط فرموده است: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ»؛ تحریم(۶۶)، آیه ۱۰.؛ «خدا براى کسانى که کفر ورزیده اند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده که هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کارى از دست [ شوهران ]آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان، به آتش داخل شوید». بنابراین امکان دارد، برخى بتوانند ارتباطى نزدیک - همچون ارتباط زناشویى با پیامبر یا امام داشته باشند؛ اما با سوء اختیار خود، به راه کفر و گناه بروند و گرفتار بدفرجامى شوند که «جعده» نیز این چنین بود.
او به امام خیانت کرد و چون امام الگوى مردم بود، تا لحظه آخر با او رفتار عادى داشت و از علم لدنى خود استفاده نکرد.
اما چگونگی این ازدواج : در جریان ازدواج امام حسن با جعده آمده که امیرالمومنین(ع) دختر سعید بن قیس(برادر اشعث) را برای امام حسن خواستگاری نمود، وقتی اشعث از این جریان مطلع شد نزد سعید رفت و او را از این کار منصرف نموده و دختر سعید را به عقد پسر خود درآورد، بعد از آن نزد امیرالمومنین آمد و اعلام کرد که دختری را که برای حسن خواستگاری نموده اید زن پسر من است. در آنجا با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن درآورد.(ابی الفرج عبدالرحمن بن جوزی،ص ۲۷) در منابع‌، فرزندی‌ از جعده‌ برای‌ امام‌ حسن‌ گزارش‌ نشده‌ است‌.
در بیشتر منابع‌ شیعی‌ آمده‌ است‌ که‌ معاویه‌ با وعده مالِ بسیار و ازدواج‌ با یزید، جعده‌ را تطمیع‌ کرد تا شوهرش‌، امام‌ حسن مجتبی(ع) را که در آن زمان خانه نشین شده بود زهر دهد و او نیز به طمع ثروت زیاد و عروس خلیفه وقت شدن چنین‌ کرد و بر اثر آن‌ امام‌ را به‌ شهادت‌ رساند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مفید، ج‌ ۲، ص‌ ۱۶؛ ابن‌شهر آشوب‌، ج‌ ۳، ص‌ ۲۰۲؛ اربلی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۳۸ـ۱۳۹؛ طبرِسی‌ ج‌ ۲، ص‌ ۱۳)
پس‌ از کارگر افتادن‌ زهر، معاویه‌ به‌ وعده مالی‌ که‌ به‌ جعده‌ داده‌ بود وفا کرد، ولی‌ به‌ ازدواج‌ او با یزید رضایت‌ نداد (ابوالفرج‌ اصفهانی‌، ص‌ ۴۸) و به‌ او گفت‌ که‌ می‌ترسد فرزندش‌، یزید، را نیز مانند حسن ‌بن‌ علی‌ به‌ قتل‌ برساند (رجوع کنید به مسعودی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۸۲؛ طبرسی‌، همانجا). بنا به‌ نقل‌ بعضی‌ از منابع نیز، سم‌ دادن‌ جعده‌ به‌ امام‌ حسن‌ علیه‌السلام‌، به‌ تحریک‌ و دستور یزید بن‌ معاویه‌ بوده‌ است‌ (رجوع کنید به ابن ‌ابی ‌الحدید، ج‌ ۱۶، ص‌ ۱۱، به‌ نقل‌ از مدائنی‌؛ ابن‌کثیر).
با توجه به مطالب ذکر شده و اوضاع سیاسی اجتماعی آن روز درمی یابیم که جعده و اشعث فریب وعده های معاویه را خورده و نه اینکه جعده عاشق یزید باشد بلکه چون خلیفه آن وقت معاویه بود و می خواست زن پسر خلیفه آن روز و خلیفه آینده شود دست به چنین کاری زد، و امام در این قضیه فدای توطئه معاویه و یزید شد.

آشنایی با قاتل امام حسن

درباره اشعث بن قیس بیشتر بدانید

معدی‌کرب ملقب به اشعث (مرد ژولیده موی)در حدود سال ۲۴ قبل از هجرتدر حضرموت به دنیا آمد. در سال نهم هجری (سنه‌الوفود)، اشعث بن قیس همراهتنی چند از بزرگان قبیله کنده به مدینه آمد و مسلمان شد، وی به همراه برخیاز اهالی قبیله کنده پس از وفات پیامبر (ص)، با ابوبکر بیعت نکرد و با شرط ریاستبر تیره‌های قبیله کنده، به جنگ با زیاد بن لبید نماینده ابوبکر برخاست.

ولی پس از پیروزی در نبرد نخستین، اشعث شکست خورد و به همراه کندیانبه قلعه‌ای پناه برد و در برابر تسلیم قلعه، برای خود و خانواده‌اش از زیاد امانخواست و زیاد پذیرفت.گفته‌اند که اشعث در ستاندن امان برای خود و خانواده‌اش،با نیرنگی کندیان را استثنا کرد و به همین سبب مورد لعن و نفرین ایشان قرار گرفتو حتی به او لقب «عرف النار» به معنی پیمان شکن داده شد. اشعث را با دیگر اسیرانبه مدینه آوردند، اما ابوبکر آزادش کرد و خواهر خود ام فروه را به ازدواج وی درآورد،گرچه ابوبکر هنگام مرگ از آن کار پشیمان ش

آیا جعده از حضرت امام حسن ( علیه السلام ) فرزندی داشت؟

جعده دختر اشعث بن قیس کندی است. اشعث از مشاهیر صدر اسلام و منافقان خطرناک آن زمان بود. به‌ نوشته بلاذری‌ جعده‌ با نیرنگ‌ پدرش‌ به‌ ازدواج‌ امام‌ حسن‌ مجتبی‌ ( علیه السلام )‌ در آمد.[1]

در روایتی امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید: "اشعث در ریختن خون امیر المؤمنین شریک بود و دخترش جعده (به تحریک معاویه) به امام حسن ( علیه السلام ) سمٌ داد و او را شهید کرد و پسرش در ریختن خون امام حسین ( علیه السلام ) مشارکت داشت".[2] قریشیان‌ به‌ هنگام‌ مشاجره‌ با فرزندان‌ جعده‌ آنان‌ را "بنی‌ مسمٌة الازْواج‌"، یعنی فرزندان‌ زنی‌ که‌ همسرانش‌ را مسموم‌ می‌کند، خطاب‌ می‌کردند.[3]

درباره شمار فرزندان امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) اختلاف بسیاری وجود دارد؛ هم چنان­که در تعداد همسران آن حضرت نیز اقوال متعددی وجود دارد. مرحوم شیخ مفید در کتاب ارزشمند خود «ارشاد» پانزده فرزند- هشت پسر و هفت دختر- برای حضرت نام می برد و مادر آنها را نیز ذکر می کند که جعده در میان آنها نیست.[4]
شیخ مفید می نویسد: زید بن حسن و دو خواهر او مادرشان امٌ بشیر، دختر ابی مسعود عقبه بود. حسن بن حسن معروف به حسن مثنٌا، مادرشان خوله دختر منظور بن زبان بود. عمر بن حسن و دو برادر او قاسم و عبدالله مادرشان کنیز بود. فرزند دیگر آن حضرت عبد الرحمان بن حسن بود که مادر او نیز کنیز بود. حسین بن حسن ملقب به اثرم و برادر او طلحه و خواهرش فاطمه، از ام اسحاق دختر طلحة بن عبید الله تولد یافته بودند. چهار دختر دیگر حضرت ام عبدالله، فاطمه، ام سلمه و رقیه نام داشتند و مادر این چهار نفر هم کنیز بود.[5] لازم به ذکر است که جعده‌ پس‌ از امام‌ حسن‌ مجتبی‌ ( علیه السلام ) دو بار ازدواج‌ کرد. نخست‌ با یعقوب‌بن‌ طلحه بن‌ عبیدالله‌ و دومین‌ بار پس‌ از کشته‌ شدن‌ یعقوب ‌بن‌ طلحه‌ در واقعه حرٌه‌، با عباس‌ بن‌ عبدالله‌ بن‌ عباس‌ (فرزند بزرگ ابن ‌عباس‌ مشهور) ازدواج‌ کرد. جعده از این مردان دارای فرزند شد.[6]

بنابراین، در منابع تاریخی،‌ فرزندی‌ از جعده‌ برای‌ امام‌ حسن‌ ( علیه السلام ) گزارش‌ نشده‌ است‌.[1]. احمدبن‌ یحیی‌ بلاذری،‌انساب‌ الاشراف،‌ج‌2،ص‌ 369،چاپ‌ محمود فردوس‌العظم،‌ دمشق،1996ـ2000./[2]. کافی، ج8، ص167،/[3]. شیخ مفید،الارشاد فی‌ معرفة حجج‌ الله‌ علی‌العباد ، ج2، ص16، کنگره شیخ مفید، قم، 1413ه.ق./[4]. الارشاد فی‌ معرفة حجج‌ الله‌ علی‌العباد، ج2، ص20./[5]. همان./[6]. انساب الاشراف، همان.


چرا جعده قصاص نشد؟
به نقل از شيخ مفيد، نزديک ترين تاريخ نگار شيعي به قرن اول و دوم ، اين دانشمند پرآوازه اسلامي در کتاب «الارشاد في معرفة حجج ا... علي العباد» خود که به «الارشاد» معروف است در فصل مربوط به شهادت امام حسن عليه السلام مي نويسد: زماني که لحظه شهادت امام حسن (ع) نزديک شد، آن حضرت برادرش حسين بن علي (ع) را طلب کرد و در آن لحظات پاياني به او گفت:اى برادر! به زودى از تو جدا مى‏شوم و به ديدار پروردگار خود، نائل مى‏گردم. مرا مسموم کرده اند و امروز پاره جگرم در ميان تشت افتاد؛ مي‌دانم چه کسى اين جفا را بر من کرده و اين ظلم از کجا سرچشمه گرفته؛ من در پيشگاه خدا با وى دشمنى خواهم کرد؛ ولي سوگند به حقى که بر تو دارم از تو مي خواهم که اين پيشامد و مرتکب آن را تعقيب مکن و منتظر قضاي الهي درباره من باش.

حال دو تحليل بر اين تصميم مي توان در نظر گرفت اول اين که دستگاه حاکم با علم به اين که جعده مي خواهد دست به چنين کاري بزند مي توانست از اجراي اين توطئه جلوگيري کند و نکرد بنابر اين دخالت هاي پشت پرده اين دستگاه و دشمني با اهل بيت(ع) بيشتر نمايان شد و امام صلاح ديدند که در آن شرايط چنين تصميم بگيرند. دوم اين که چون شاهد و مدرک و سندي معتبر وجود نداشت امام با علم به اين که چه فردي او را مسموم کرده و با نقشه چه سيستمي اين اتفاق افتاده است به صراحت درباره قصاص قاتل تقاضايي مطرح نکرد.


سرنوشت «جعده»همسر و قاتل امام حسن مجتبی(ع) چگونه شد؟

جعده همسري«جعده» گمان می‌کرد همین که امام حسن(ع) را از میان بر دارد، عروس خلیفه می‌شود و دیگر همه چیز تمام است اما نمی‌دانست سرنوشت جوری رقم می‌خورد که دنیا به فرزندانش روی خوش نشان نخواهد داد.
فرهنگ نیوز :«جعده» دختر اشعث بن قیس(30) که به همسری امام حسن(ع) در آمد، همان کسی است که فرزند بزرگ حضرت فاطمه(س) را با زهر قوی به شهادت رساند.

جعده که نفاق را از پدرش به ارث برده بود، در آرزوی همسری یزید دست به عمل شومی زد که ریشه‌دار بودن نفاق در این خاندان را پیش‌ از پیش نمایان ساخت، باید گفت که از تاریخ‌ ولادت‌ و وفات‌ او اطلاعی‌ در منابع‌ نیامده‌ است.

اما در جریان ازدواج امام حسن(ع) با جعده در روایات آمده است که امام علی(ع) ابتدا دختر برادر اشعث (سعید بن قیس) را برای امام حسن(ع) خواستگاری کرد، اما وقتی اشعث از این جریان با خبر شد، نزد برادرش رفت و او را از این کار منصرف کرد تا دختر سعید را به عقد پسر خود درآورد!

بعد از آن نزد امام علی(ع) آمد و اعلام کرد که دختری را که برای حسن خواستگاری کرده‌اید، زن پسر من است و در آن جا بود که با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن(ع) درآورد (31) که از این ازدواج فرزندی حاصل نشد.

با این حال بعد از مدتی معاویه‌ با وعده مال بسیار و ازدواج‌ با یزید، جعده‌ را تطمیع‌ کرد تا شوهرش‌، امام‌ حسن مجتبی(ع) را که در آن زمان خانه‌نشین شده بود، زهر دهد و او نیز به طمع ثروت زیاد و عروس خلیفه وقت شدن چنین‌ کرد.(32)

تا اینکه روزی امام حسن(ع) روزه بود، جعده زهر را در شیر ریخت و در هنگام افطار به امام(ع) داد، امام مقداری از آن نوشید و بلافاصله زهر را احساس کرد و فرمود: «انا لله وانا الیه راجعون»، جعده‌ پس‌ از زهر دادن‌ به‌ امام‌ حسن(ع)، مورد نفرین حضرت‌ قرار گرفت.(33)‌

از آن پس، پیوسته لخته‌های خون بالا می‌آورد و این وضع 40 روز ادامه داشت تا سرانجام در روز 28 صفر سال 50 هجری پس از وصیت به برادرش، امام حسین(ع)، دار فانی را وداع گفت.

پس‌ از کارگر شدن زهر، معاویه‌ به‌ وعده مالی‌ که‌ به‌ جعده‌ داده‌ بود وفا کرد، ولی‌ به‌ ازدواج‌ او با یزید رضایت‌ نداد(34) و به‌ او گفت:‌ می‌ترسد فرزندش‌ را نیز مانند حسن ‌بن‌ علی‌ به‌ قتل‌ برساند.(35)

با نگاهی کوتاه به شرایط و اوضاع سیاسی اجتماعی آن روز در متوجه می‌شویم که جعده فریب وعده‌های معاویه را خوردند، نه اینکه جعده عاشق یزید باشد، بلکه چون خلیفه آن وقت معاویه بود و می‌خواست زن پسر خلیفه آن روز و خلیفه آینده شود، دست به چنین کاری زد و امام در این قضیه فدای توطئه معاویه و یزید شد.

در مورد سرنوشت جعده و زندگی او پس از امام حسن(ع) هم در تاریخ این طور آمده است:

جعده‌ پس‌ از امام‌ حسن‌ مجتبی(ع)، دو بار ازدواج‌ کرد، نخست‌ با «یعقوب ‌بن‌ طلحه بن‌ عبیدالله» (36) که‌ برای‌ او سه‌ پسر به‌ نام‌های‌ اسماعیل‌، اسحاق‌ و ابوبکر به ‌دنیا آورد؛ اسماعیل‌ و اسحاق‌ به‌ هنگام‌ حیات‌ پدر از دنیا رفتند.(37) دومین‌ بار پس‌ از کشته‌ شدن‌ یعقوب ‌بن‌ طلحه‌ (متوفی‌ 63) در واقعه حره‌ (38) با عباس ‌بن‌ عبدالله ‌بن‌ عباس‌ (فرزند ارشد ابن‌عباس‌) ازدواج‌ کرد و برای‌ او پسری‌ به‌ نام‌ محمد و دختری‌ به‌ نام‌ قریبه به‌ دنیا آورد که‌ از این‌ دو نیز نسلی‌ باقی‌ نماند.(39)

در گزارش‌ها آمده‌ که‌ قریشیان‌ به‌ هنگام‌ مشاجره‌ با فرزندان‌ جعده‌ آنان‌ را «بنی‌ مسمة الازْواج‌» -فرزندان‌ زنی‌ که‌ همسرانش‌ را مسموم‌ می‌کند- خطاب‌ می‌کردند.(40)

 

گفتگوی بامحمدحسین رجبی دوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام

بعد از حکومت امام علی(ع)، امام حسن(ع) چه مدت زمانی به عنوان خلیفه مسلمین حکومت کردند؟
متاسفانه به دلیل خیانت‌های متعدد اطرافیان آن حضرت، حکومت ایشان شش ماه بیشتر به طول نینجامید.
شاید اغلب مسلمانان اعم از شیعه و سنی امام حسن(ع) را با ماجرای صلح با معاویه بشناسند، لطفا در این مورد توضیحی اجمالی بفرمایید؟
بله همین طور است. با عرض تاسف باید گفت که در این مورد و در نقل‌های تاریخی به ایشان ظلم‌های فراوانی شده است و حتی برخی تاریخ‌نگاران جریان را به شکلی وارونه روایت کرده‌اند. به عنوان مثال در برخی منابع اهل سنت از جهتی امام حسن(ع) را مورد تکریم قرار می‌دهند و آن هم به دلیل اینکه ایشان با صلح خود با معاویه موجب وحدت میان مسلمانان شد و حتی این منابع آن سال را «عام الجماعه» یعنی سال اتحاد می‌نامند.
این راویان تاریخ بر این باورند که اختلاف در پیروان رسول خدا(ص) در آن سال از بین رفت، حال اینکه به این موضوع توجه نمی‌کنند که جفایی بزرگ در این داستان به خاندان رسول خدا(ص) شد. چرا که به خاطر خیانت مردم زمانه، حکومت اسلامی به دست انسانی فاسد همچون معاویه افتاد کسی که همواره مورد لعن پیامبر عظیم‌الشان اسلام(ص) بود و در حقیقت این مطلب و این سخن بی‌جا است.
سبط اکبر رسول خدا(ص) قبل از صلح، تکلیف را برای عموم مسلمانان مشخص کرد و با توجه به اصل دین سازش با فرد خبیثی همچون معاویه را حرام می‌داند و این گونه نبوده است که به هر قیمتی بخواهد در جامعه وحدت ایجاد کند، اما زمانی که مردم حتی نزدیکان امام حسن(ع) به سمت معاویه رفتند راهی جز نوشتن این عهدنامه در مقابل امام نبود.
آیا این مطلب صحیح است که اگر این صلح‌نامه به درستی انجام می‌شد به نوعی پیروزی برای جامعه اسلامی رقم می‌خورد؟
در آن شرایط که جهالت سراسر امت اسلامی را گرفته و زر و زیور چشمان آن مردمان را پر کرده بود، بله این مطلب درست است. امام حسن(ع) از مظلومان بزرگ تاریخ اسلامند و حتی شیعیان ایشان به درستی به مقام فرزند ارشد امام علی(ع) وقوف پیدا نکردند. خیلی‌ از افراد ایشان را به عنوان شخصیتی که اهل صحنه‌های سخت نبودند و نتوانستند حکومت اسلامی را بچرخانند، می‌شناسند و امام حسین(ع) را برعکس ایشان فردی سازش‌ناپذیر و جهادگر می‌دانند.
 حال آنکه شرایط امام حسن(ع) سخت‌تر از سید‌الشهدا(ع) بود، در باب شجاعت امام حسن(ع) فقط به این واقعه تاریخی اشاره دارم که این وجود مقدس در جنگ جمل به فرمان پدر بزرگوارشان به قلب دشمن زدند و با نبردی مثال‌زدنی و جانانه، خود را به شتر عایشه رساندند و آن را سرنگون کردند. در صورتی که قبل از ایشان، محمد حنیفیه(فرزند امیرالمؤمنین) نتوانسته بوده این کار را انجام دهد. حتی در این موضوع این جمله از امام علی(ع) وجود دارد که ایشان برای دلداری محمد حنفیه به این مطلب اشاره می‌کند که حسن(ع) شجاعت را هم از پدر و هم از مادر خود به ارث برده، اما شجاعت تو فقط از وجود من است.

آیا این مطلب درست است که امام حسن(ع) عادت به طلاق دادن زنان داشته؟
بعد از آن تکریم وارونه که منابع اهل سنت از امام حسن(ع) داشتند و ایشان را به خاطر صلح با معاویه ستایش می‌کنند، یک اتهام بزرگ به ایشان وارد می‌کنند و اصطلاح «مطلاق» را به ایشان نسبت می‌دهند. «مطلاق» به معنای این است که مردی بسیار زن طلاق می‌دهد و حتی این اتهام را سنگین‌تر جلوه می‌دهند که امیرالمومنین(ع) به مردم فرمودند که دخترانتان به فرزندم حسن(ع) ندهید زیرا او به زودی آنها را طلاق می‌دهند! این مطلب با بی‌شرمی تمام در حق آن امام بزرگوار مطرح می‌شود، در صورتی که اگر این طور بود امام حسن(ع) باید فرزندان متعدد و بسیاری می‌داشتند اما این طور نیست.
به طور خاص به «جعده» همسر امام حسن(ع) بپردازیم، ازدواج آنها چگونه صورت گرفت؟
اطلاعات دقیق و درستی در مورد «جعده» و یا سایر همسران امام وجود ندارند، اما می‌توان گفت به دلیل اینکه امام حسن(ع) فضائل فراوانی در وجودشان بود و همچنین سخنان رسول خدا(ص) در شأن ایشان سبب شد بسیاری از سرشناسان آن زمان چه در مدینه و چه در کوفه خواهان آن باشند که دختر خود را به همسری فرزند حضرت علی(ع) دربیاورند و شرافت دامادی همچون ایشان را داشته باشند. در این میان اشعث بن‌ قیس رئیس قبیله «کنده» یمنی و همچنین سرپرست قبایل یمنی مقیم کوفه بود و دارای قدرت بود. نقل شده است که قرار بود امیرالمومنین(ع)، دختر سعید بن‌ قیس همدانی که از شیعیان آن حضرت و یکی از سران قبایل بود را برای امام حسن(ع) برگزیند و سعید نیز از این اتفاق بسیار خوشحال بود ولی زمانی که اشعث بن قیس متوجه این امر شد به سراغ سعید رفت و به او گفت «تو می‌خواهی دخترت را به کسی بدهی که جایگاه والایی در جامعه دارد و از مقام و مرتبی برخوردار است؟ در حالی که حسن(ع)به خاطر این جایگاه، بعدها دختر تو را با سخنان خود تحقیر خواهد کرد» با این حرف‌ها، سعید از این کار منصرف کرد. همچنین اشعث دختر سعید را به عقد پسرش درآورد. سپس اشعث بن قیس به سراغ امام علی(ع)رفت و با اصرار فراوان دخترش را به عقد حسن بن علی(ع) درآورد، با انجام این کار زمانی که سعید از ماجرا باخبر شد با اشعث به نزاع برخاست و اشعث او را با ساده‌لوحی و بی‌تدبیری متهم کرد.
این سوال پیش می‌آید که چرا امیرالمومنین(ع) دختر این فرد به ظاهر اسلام آورده را برای فرزندش برگزید با آن که وی از فرمانداران عثمان بود و با حضرت دشمنی داشت؟
در نظر داشته باشد اشعث در آن زمان خود را دوستدار امام علی(ع) معرفی می‌کرد و تمام رفتارش این مطلب را نشان می‌داد. وی فردی بود که بسیار ماهرانه سخن می‌گفت و خود را در میان مردم به عنوان پیرو حضرت علی(ع) شناسانده بود. این فرد بعد از این داستان شخصیت اصلی خود را بروز داد، به هر حال «جعده» فریب معاویه را خورد و با وعده پول و همسری یزید، دست به انجام عملی فاجعه‌بار زد و امام دوم شیعیان را مسموم کرد و به شهادت رساند. در نهایت هم «جعده» به همسری یزید درنیامد و معاویه با سخنانی طعنه‌آلود به جعده گفت «نمی‌خواهد یزید را هم همچون حسن مسموم کنید». این زن بعد از امام حسن (ع) دوبار دیگر ازدواج کرد که از او نسلی نمانده است.
برای سؤال آخر؛ به نظر شما کدام قسمت از زندگانی امام حسن(ع) مورد غفلت واقع شده است؟
وقتی منابع معتبر تاریخی را رصد می‌کنیم درمی‌یابیم که سراسر وجود این حضرت کرامت و لطف و از خود گذشتگی است، ایشان حداقل دوبار تمام زندگی خود را بخشیده‌اند و از نو آن را ساخته‌اند. جا دارد که بیشتر از این امام همام گفته شود.

 

*پی‌نوشت‌ها:

 فهرست منابع

(۱) ابن‌ ابی‌الحدید، شرح‌ نهج‌البلاغة، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
(۲) ابن‌ سعد، طبقات (لیدن‌).
(۳) ابن ‌شهر آشوب‌، مناقب‌ آل‌ ابی‌طالب، نجف‌ ۱۹۵۶.
(۴) ابن‌ عبدالبرّ، الاستیعاب‌ فی‌ معرفة الاصحاب‌، چاپ‌ علی‌ محمد بجاوی‌، (قاهره‌) ۱۳۸۰/۱۹۶۰ .
(۵) ابن‌ عساکر، تاریخ‌ مدینة دمشق‌، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
(۶) ابن‌ کثیر، البدایة و النهایة، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۷) ابوالفرج‌ اصفهانی‌، مقاتل‌ الطّالبیین‌، چاپ‌ کاظم‌ مظفر، نجف‌ ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۴۰۵.
(۸) علی‌ بن عیسی‌ اربلی‌، کشف‌ الغمة فی‌ معرفة الائمة، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۹) احمد بن یحیی‌ بلاذری‌، انساب‌ الاشراف‌، چاپ‌ محمود فردوس‌العظم‌، دمشق‌ ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
(۱۰) محمد بن عبدالرحمان‌ سخاوی‌، التحفة اللطیفة فی‌ تاریخ‌ المدینة الشریفة، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۱۱) احمد بن علی‌ طبرسی‌، الاحتجاج، چاپ‌ محمدباقر موسوی‌ خرسان‌، نجف‌ ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ‌ افست‌ قم‌.
(۱۲) طبری‌، تاریخ‌ (بیروت‌).
(۱۳) سعید بن هبةاللّه‌ قطب‌ راوندی‌، الخرائج‌ و الجرائح‌، قم‌ ۱۴۰۹.
(۱۴) کلینی‌، کافی.
(۱۵) یوسف‌ بن عبدالرحمان‌ مزّی‌، تهذیب‌ الکمال‌ فی‌ اسماء الرجال‌، چاپ‌ بشار عوّاد معروف‌، بیروت‌ ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۱۶) مسعودی‌، مروج‌ (بیروت‌).
(۱۷) محمد بن محمد مفید، الارشاد فی‌ معرفة حجج‌ اللّه‌ علی‌العباد، قم‌ ۱۴۱۳.
(۱۸) محمد بن عمر واقدی‌، کتاب‌ الرِدَة، چاپ‌ محمود عبداللّه‌ ابوالخیر، عمان‌.

۱۲ - پانویس
[ویرایش]
۱.    ↑ ابوالفرج‌ اصفهانی‌، مقاتل‌ الطّالبیین‌، ج۱، ص۳۱، چاپ‌ کاظم‌ مظفر، نجف‌ ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۴۰۵.    
۲.    ↑ ابن‌سعد، طبقات (لیدن‌)، ج۸، ص۱۸۱.
۳.    ↑ محمد بن عمر واقدی‌، کتاب‌ الرِدَة، ج۱، ص۳۱۹، چاپ‌ محمود عبداللّه‌ ابوالخیر، عمان‌.
۴.    ↑ طبری‌، تاریخ‌ (بیروت‌)، ج۳، ص۳۳۹.
۵.    ↑ احمد بن یحیی‌ بلاذری‌، انساب‌ الاشراف‌، ج۲، ص۳۶۹، چاپ‌ محمود فردوس‌العظم‌، دمشق‌ ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
۶.    ↑ احمد بن یحیی‌ بلاذری‌، انساب‌ الاشراف‌، ج۹، ص۱۳۹، چاپ‌ محمود فردوس‌العظم‌، دمشق‌ ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
۷.    ↑ ابوالفرج‌ اصفهانی‌، مقاتل‌ الطّالبیین‌، ج۱، ص۳۱، چاپ‌ کاظم‌ مظفر، نجف‌ ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۴۰۵.    
۸.    ↑ ابن‌عبدالبرّ، الاستیعاب‌ فی‌ معرفة الاصحاب‌، ج۱، ص۳۸۹، چاپ‌ علی‌ محمد بجاوی‌، (قاهره‌) ۱۳۸۰/۱۹۶۰.
۹.    ↑ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۴۷، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۱۰.    ↑ محمد بن محمدمفید، الارشاد فی‌ معرفة حجج‌ اللّه‌ علی‌العباد، ج۲، ص۱۶، قم‌ ۱۴۱۳.    
۱۱.    ↑ ابن‌شهر آشوب‌، مناقب‌ آل‌ ابی‌طالب، ج۳، ص۲۰۲، نجف‌ ۱۹۵۶.    
۱۲.    ↑ علی‌ بن عیسی‌ اربلی‌، کشف‌ الغمة فی‌ معرفة الائمة، ج۲، ص۱۳۸ـ۱۳۹، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۳.    ↑ احمد بن علی‌ طبرسی‌، الاحتجاج، ج۲، ص۱۳، چاپ‌ محمدباقر موسوی‌ خرسان‌، نجف‌ ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ‌ افست‌ قم‌.    
۱۴.    ↑ ابوالفرج‌ اصفهانی‌، مقاتل‌ الطّالبیین‌، ج۱، ص۴۸، چاپ‌ کاظم‌ مظفر، نجف‌ ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۴۰۵.    
۱۵.    ↑ مسعودی‌، مروج‌ (بیروت‌)، ج۳، ص۱۸۲.
۱۶.    ↑ احمد بن علی‌ طبرسی‌، الاحتجاج، ج۲، ص۱۳، چاپ‌ محمدباقر موسوی‌ خرسان‌، نجف‌ ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ‌ افست‌ قم‌.    
۱۷.    ↑ ابن‌ابی‌الحدید، شرح‌ نهج‌البلاغة، ج۱۶، ص۱۱، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.    
۱۸.    ↑ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۴۷، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.    
۱۹.    ↑ سعید بن هبة اللّه‌ قطب‌ راوندی‌، الخرائج‌ و الجرائح‌، ج۱، ص۲۴۲، قم‌ ۱۴۰۹.    
۲۰.    ↑ مسعودی‌، مروج‌ (بیروت‌)، ج۳، ص۱۸۲.
۲۱.    ↑ یوسف‌ بن عبدالرحمان‌ مزّی‌، تهذیب‌ الکمال‌ فی‌ اسماء الرجال‌، ج۶، ص۲۵۳، چاپ‌ بشار عوّاد معروف‌، بیروت‌ ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۲۲.    ↑ محمد بن عبدالرحمان‌ سخاوی‌، التحفة اللطیفة فی‌ تاریخ‌ المدینة الشریفة، ج۱، ص۲۸۳، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۲۳.    ↑ کلینی‌، الکافی، ج۸، ص۱۶۷.    
۲۴.    ↑ احمد بن یحیی‌ بلاذری‌، انساب‌ الاشراف‌، ج۹، ص۱۳۹، چاپ‌ محمود فردوس‌العظم‌، دمشق‌ ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
۲۵.    ↑ ابن‌سعد، طبقات (لیدن‌)، ج۵، ص۱۲۳.
۲۶.    ↑ ابن‌سعد، طبقات (لیدن‌)، ج۳، قسم‌ ۱، ص۱۵۲.
۲۷.    ↑ ابن‌سعد، طبقات (لیدن‌)، ج۵، ص۲۳۱.
۲۸.    ↑ ابوالفرج‌ اصفهانی‌، مقاتل‌ الطّالبیین‌، ج۱، ص۴۸، چاپ‌ کاظم‌ مظفر، نجف‌ ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۴۰۵.    
۲۹.    ↑ محمد بن محمدمفید، الارشاد فی‌ معرفة حجج‌ اللّه‌ علی‌العباد، ج۲، ص۱۶، قم‌ ۱۴۱۳.    
30- «اَشْعَث‌ِ بْن‌ِ قَیس‌ِ کِنْدی»‌، از مردان‌ مشهور در تاریخ‌ نیمه نخست‌ سده اول هجری است، وی‌ بزرگ‌ قبیله پر نفوذ کنده‌، از آغاز مسلمانى‌ تا هنگام‌ مرگ‌ در بسیاری‌ حوادث‌ نقش‌ عمده‌ داشت‌ و مى‌توان‌ گفت‌ که‌ حضور او در پاره‌ای‌ مواقع‌ خود حادثه‌ ساز بود. ملک‌داری‌ و فرمانروایى‌ در خاندان‌ او سابقه‌ای‌ دراز داشت‌ و به‌ همین‌ سبب‌ توجه‌ به‌ وضع‌ و موقعیت‌ قبیله کنده‌ در شبه‌ جزیره عربستان‌، برای‌ شناخت‌ بسیاری‌ از رفتارها و مواضع‌ سیاسى‌ اشعث‌ مهم‌ است.

اشعث‌ به‌ عنوان‌ مهم‌ترین‌ بازمانده ملوک‌ کنده‌، در هر حادثه‌ای‌ به‌ دنبال‌ به‌ دست‌ آوردن‌ موقعیت‌ پیشین‌ نیاکان‌ خویش‌ بود، نکته‌ای‌ مهم است که باید از آغاز مطالعه زندگى‌ سیاسى‌ او تا به‌ هنگام‌ مرگش‌ همواره‌ به آن‌ توجه‌ کرد،

وی‌ هنگام‌ هجرت‌ پیامبر(ص‌) حدود 25 سال‌ داشته‌ است‌، از اخبار اشعث‌ تا پیش‌ از مسلمانى‌ او، این‌ اندازه‌ مى‌دانیم‌ که‌ وی‌ به‌ خونخواهى‌ پدرش‌، قیس‌ اشج‌، با بنى‌ مراد به‌ جنگ‌ برخاست‌، اما شکست‌ خورد و به‌ اسارت‌ درآمد و فدیه هنگفتى‌ که‌ آن‌ را 3 هزار شتر گفته‌اند، داد و آزاد شد.

اشعث‌ بن‌ قیس‌ نیز همراه‌ تنى‌ چند از بزرگان‌ کنده‌ به‌ مدینه‌ درآمد و اسلام‌ آورد،  به‌ هر حال «اسلام‌» اشعث‌ و کندیان‌ دیری‌ نپایید و تیره‌هایى‌ از کنده‌ که‌ از پیش‌ از وفات‌ حضرت‌ رسول‌(ص‌) سرکشى‌ را آغاز کرده‌ بودند، در زمره مرتدان‌ در آمدند، اشعث‌ نیز خود در پاسخ‌ زید بن‌ لبید که‌ خبر وفات‌ حضرت‌ رسول‌ (ص‌) و خلیفه شدن ابوبکر را به‌ او داد و خواستار بیعت‌ او بود، روی‌ خوشى‌ نشان‌ نداد امتناع‌ اشعث‌ از پاسخ‌ صریح‌ و روشن‌، نشان‌ از زیرکى‌ او دارد، گویا اشعث‌ منتظر سرکوب‌ این‌ تیره‌ها بود تا ریاست‌ خود را تثبیت‌ کند.

به‌ همین‌ سبب‌ وقتى‌ بازماندگان‌ دیگر تیره‌ها پس‌ از نبرد با زیاد به‌ سوی‌ اشعث‌ آمدند، او همراهى‌ و یاری‌ ایشان‌ را مشروط به‌ این‌ دانست‌ که‌ وی‌ را «ملک‌» خویش‌ گردانند و آنان‌ نیز او را «ملک‌» خواندند و تاج» بر سرش‌ نهادند.

نخستین‌ درگیری‌ کندیان‌ به‌ سرکردگى‌ اشعث‌ با سپاهیان‌ زیاد به‌ شکست ‌زیاد انجامید، اما سپس‌ اشعث‌ و کندیان ‌شکست‌ خوردند و به‌ قلعه‌ای‌ پناه‌ بردند، اشعث‌ که‌ به‌ دشواری‌ افتاده‌ بود، در برابر تسلیم‌ قلعه‌، برای‌ خود و خانواده‌اش‌ از زیاد امان‌ خواست‌ و زیاد پذیرفت‌، همچنین آمده است اشعث‌ در گرفتن امان‌ برای‌ خود و خانواده‌اش‌، با نیرنگى‌ کندیان‌ را استثنا کرد و به‌ همین‌ سبب‌ مورد لعن‌ و نفرین‌ ایشان‌ قرار گرفت‌ و حتى‌ به‌ او لقب‌ «عرف‌ النار» به‌ معنى‌ پیمان‌ شکن‌ داده‌ شد، اشعث‌ را با دیگر اسیران‌ به‌ مدینه‌ آوردند، اما ابوبکر آزادش ‌کرد و خواهر خود را به ‌ازدواج او ‌درآورد

اشعث‌ در دوره خلافت‌ عثمان‌ عامل‌ آذربایجان‌ شد و از کسانى‌ بود که‌ خلیفه‌ بر هر یک‌ از ایشان‌ ناحیه‌ای‌ را به‌ اقطاع‌ داد، چون‌ امیرالمؤمنین‌ على‌(ع‌) خلافت‌ یافت‌، اشعث‌ بر ولایت‌ آذربایجان‌ و ارمنیه‌ باقى‌ ماند، پس‌ از واقعه جمل‌، امام‌ على‌(ع‌) به او امر کرد تا اموال‌ آذربایجان‌ را تسلیم‌ کند، پس روایتى‌ که‌ در آن‌ از حضور او در جمل‌ یاد شده‌، صحیح‌ به‌ نظر نمى‌رسد، اما در جنگ‌ صفین‌ به‌ دستور امام‌ على(ع‌) حضور یافت.

درست‌ است‌ که‌ اشعث‌ در نبرد با سرکشان‌ شام‌ و عراق‌، به‌ امام‌ على(ع‌) پیوست‌، اما چنانکه‌ روایات‌ موجود نشان‌ مى‌دهد، امام‌ على‌(ع‌) و پیروان‌ صادق‌ آن‌ حضرت‌، به‌ وی‌ اعتمادی‌ نداشتند.

همچنین در گرماگرم‌ نبرد صفین که‌ معاویه‌ شکست‌ را نزدیک‌ مى‌دید، برادر خود عتبة بن‌ ابوسفیان‌ را با پیشنهاد ترک‌ جنگ‌ نزد اشعث‌ فرستاد، با آنکه‌ اشعث‌ در این‌ مذاکرات‌ امام‌ على‌(ع‌) را ستود و در باره ترک‌ مخاصمه‌ پاسخ‌ مثبت‌ نداد، اما در شب‌ لیلة الهریر که‌ نزدیک‌ بود سپاهیان‌ امام(ع‌) کار جنگ‌ را یکسره‌ کنند، اشعث‌ در جمع‌ کندیان‌ به‌ پا خاست‌ و ضمن‌ خطبه‌ای‌، با لحنى‌ مصلحت‌ جویانه‌ خواستار ترک‌ خونریزی‌ بیشتر شد، بنابر این‌ روایات‌ تا خبر خطبه اشعث‌ به‌ معاویه‌ رسید، دستور داد تا قرآن‌ هارا فراز نیزه‌ها کنن.

پس‌ از این‌ ماجرا اشعث‌ از امیرالمؤمنین‌ على‌(ع‌) به‌ تأکید مى‌خواست‌ که‌ پیشنهاد «دعوت‌ به‌ کتاب‌ الله» را بپذیرد و گفته‌اند که‌ او و گروهى‌ از کندیان‌ بیش‌ از هر کس‌ دیگری‌ خواستار ترک‌ مخاصمه‌ بودند، اشعث‌ همچنین‌ نظر معاویه‌ را در باب‌ قرار دادن‌ یک‌ حَکَم‌ از شام‌ و دیگری‌ از عراق‌ پسندید و همراه‌ کندیان‌ ابوموسى‌ اشعری‌ را برگزید و با حکمیت‌ ابن‌ عباس‌ یا مالک‌ اشتر به‌ عنوان‌ نماینده‌ از سوی‌ امام‌ على(ع‌) و عراقیان‌ مخالفت‌ کرد .

به‌ روایت‌ یعقوبى‌، وقتى‌ بر سر لقب‌ «امیرالمؤمنین‌» برای‌ امام‌ على‌(ع‌) هنگام‌ نوشتن‌ صلح‌ نامه‌ میان‌ نمایندگان‌ دو سپاه‌ اختلاف‌ افتاد، اشعث‌ از کسانى‌ بود که‌ خواستار محو این‌ لقب‌ در آن‌ نامه‌ شد و مالک‌ اشتر سخت‌ به‌ او اعتراض‌ کرد، به‌ هر حال‌ با ظهور گرایش‌ خوارج‌ که‌ امام‌ على‌(ع‌) تا سر حد ممکن‌ کوشید با ایشان‌ مدارا کند، اشعث‌ از کسانى‌ بود که‌ اعتقاد داشتند باید پیش‌ از آغاز دوباره جنگ‌ با معاویه‌، نخست‌ با خوارج‌ نهروان‌ جنگید، پس‌ از نبرد نهروان‌، امام(ع‌) یاران‌ را به‌ جنگ‌ با معاویه‌ خواند، اما اشعث‌ خستگى‌ از جنگ‌ را بهانه‌ کرد و سخنان‌ او نیز در سپاهیان‌ تأثیری‌ بسزا کرد و به‌ همین‌ سبب‌ امام(ع‌) راهى‌ کوفه‌ شد.

آخرین نکته‌ در زندگى‌ اشعث‌، مسأله ارتباط او با ابن‌ ملجم‌ و نقش‌ او در توطئه شهادت‌ امیرالمؤمنین‌ على(ع‌) است‌ که‌ از لابه‌لای‌ گزارش‌های‌ مغشوش‌ منابع‌ نمى‌توان‌ به‌ نتیجه قانع‌ کننده‌ای‌ دست‌ یافت‌، البته‌ امیرالمؤمنین(ع) به‌ اشعث‌ اعتمادی‌ نداشت‌؛ حتى‌ یک‌ بار امام‌ على(ع‌) بر منبر کوفه‌، با اشعث‌ به‌ تندی‌ سخن‌ گفت.(نهج‌البلاغه، خطبه 19)، همچنین‌ گفته‌اند یک‌ بار اشعث‌، امام(ع‌) را تهدید به‌ مرگ‌ کرد.

فرزند بزرگش‌ محمد، از ام‌فروه‌ خواهر ابوبکر، در دستگیری‌ حجر بن‌ عدی‌، صحابى‌ امیرالمؤمنین(ع‌) شرکت‌ فعال‌ داشت، او از امیران‌ مورد اعتماد زیاد بن‌ ابوسفیان‌ و ابن‌ زیاد بود و در دستگیری‌ و قتل‌ هانى‌ بن‌ عروه‌ و مسلم‌ بن‌ عقیل‌ در آستانه واقعة کربلا، شرکت‌ جست، فرزند دیگر او، قیس‌، از کسانى‌ بود که‌ امام‌ حسین‌(ع‌) را به‌ کوفه‌ دعوت‌ کرد، با این همه‌، به‌ لشکر شام‌ پیوست‌ و مکاتبه‌ با آن‌ حضرت‌ را انکار کرد، او همان کسی بود که‌ پس‌ از شهادت‌ امام‌(ع‌) جامه‌ از پیکر آن‌ حضرت‌ ربود، جعده‌ دختر اشعث‌ که‌ با نیرنگ‌ پدر به‌ همسری‌ امام‌ حسن‌ مجتبى‌(ع‌) درآمد، به‌ فریب‌ معاویه‌، آن‌ حضرت‌ را مسموم‌ کرد.

خانواده اشعث‌ حتى‌ تا قرن سوم هجری نیز در کوفه‌، در حوادث‌ سیاسى‌ غالباً به‌ نفع‌ حاکمان‌ نقش‌ داشتند و همواره‌ به‌ نیرنگ‌ بازی‌ شهره‌ بودند و چون‌ یکى‌ از ایشان‌ خواست‌ به‌ خدمت‌ امام صادق(ع‌) برسد، آن‌ حضرت‌ نپذیرفت.(تخلیص از دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی)

31-ابی‌الفرج عبدالرحمن بن جوزی،صفحه 27

32-برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مفید، جلد‌ 2، صفحه‌ 16؛ ابن‌شهر آشوب‌، جلد‌ 3، صفحه‌ 202؛ اربلی‌، جلد‌ 2، صفحه 138ـ139

33-قطب‌ راوندی‌، جلد‌ 1، صفحه‌ 242

34- ابوالفرج‌ اصفهانی‌، صفحه‌ 48

35- مسعودی‌، جلد‌ 3، صفحه 182

36--بلاذری، جلد‌2، صفحه369

37-ابن‌سعد، جلد ‌5، صفحه‌123

38- همان‌، جلد ‌3، قسم‌1، صفحه‌ 152

39- همان‌، جلد‌5، صفحه‌231

40-رجوع کنید به ابوالفرج ‌اصفهانی، صفحه 31 به بعد


منابع:
https://www.mashreghnews.ir/news/506762
wikifeqh.i
https://www.yjc.news/fa/news/5661082
https://persianv.com/ahkam
http://chih.ir/176
https://jamejamonline.ir/fa/news/1280167

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها