نحوه برخورد با فرد تهمت زننده
شنبه 10 مهر 1400 1:49 PM
اگر کسی چندین بار تهمت یا دروغی را به ما نسبت داده باشد و در چند مورد از آن شخص گذشته باشیم ولی با این حال دوباره در موردی این کار را به ما نسبت زده است, آیا کینه به دل داشتن از چنین شخصی گناه محسوب میشود یا خیر؟ در صورت مثبت بودن جواب, چه باید بکنیم؟
این موضوع از دو زوایه قابل بررسی است.
1. به لحاظ حکم شرعی قضیه و این که آیا در این گونه موارد کینه به دل داشتن گناه محسوب میشود و حرام است یا خیر؟
2. به لحاظ این که چرا در روابط ما با دیگران چنین مسایلی پیش میآید و از منظر روانشناسی اجتماعی چگونه قابل تفسیر است؟
موضوعاوّل گرچه دارای اهمیت است و وظیفه و تکلیف ما را در برابر یک حادثه و رویداد بین فردی تعیین میکند, اما هیچگاه نمیتواند به صورت اصولی، ما را از تکرار موارد مشابه باز دارد, بلکه باید ابتدا به کمک روانشناسی، این رفتارِ به وجود آمده تفسیر و تحلیل گردد(1) و سپس با استفاده از اصول اخلاقی اسلام و راهکارهای بهسازی روابط بین فردی, مشکل, به صورت ریشهای حل گردد. پس علاوه بر دانستن حکم شرعی قضیه باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که چرا اینگونه مسایل در روابط ما بهوجود میآید و راه حلّ آن چیست.
بنابراین باید قبل از هر تصمیم و قضاوتی سعی شود، علت رفتارهای دروغگو یا تهمت زننده را جویا شد.(2) اگر ثابت شد که در ابتدای کار این خود فرد بود، که باعث رفتار های غلط دیگران میشد، باید تقصیر را قبول کرده و از طرف مقابل عذرخواهی کند و اگر اثبات شد که سوءتفاهمی پیش آمده، یا کسی، به دروغ مطلبی را از زبان فرد به وی رسانده است و او را در اشتباه انداخته، باید مساله پیگیری شده و توضیح داده شود. اگر تهمتهای ایشان بر خاسته از این سوءتفاهمات یا عدم دقت ایشان باشد، می توان با تسامح از تقصیرات ایشان گذشت، البته نوع تهمت و دروغ فرق میکند و برخی تهمتها مثل زنا و... را با شک و گمان و حرفهای این و آن نمیتوان به کسی چسباند و این گونه تهمتها باعث حدود شرعی است. پس حالت اول این شد که، فرد اگر خود را در موضع تهمت قرار داد و از سوی اطرافیان چیز زشتی در مورد او سر زبانها افتاد، اول مقصر خودش است نه دیگران و خود را باید ملامت کرد.
در حالت دوم، فرد واقعاً چیزی نگفته و به هیچ وجه، خویشتن را در موضع تهمت نیفکنده است. بلکه آن شخص دروغگو است که آبروی فرد را برده و برای یکسری نیتهای پلید خود، به فرد تهمتهای ناروا زده است. در این حالت باید بر خورد با او حساب شده باشد تا ایشان به اشتباه خود پیببرد و معذرت خواهی کند.(3) باید از تمام ابزارهای شرعی برای تنبّه او استفاده نمود، زیرا آتش این دروغها، اول بار دامن خود او را خواهد گرفت. تا آنجا که ممکن است، تساهل و تسامح در رفتارهای فردی توصیه می شود. اگر رفتار نرم و ملایم در او اثر کرد و حرف های سابق خود را پس گرفت، تصحیح و تثبیت شخصیت کسی که با تهمتهای او خراب گشته، آسان تر خواهد بود. و گرنه خود فرد باید از خود رفع اتهام کند و سکوت در این گونه موارد اصلاً جایز نیست، چون باعث شک مردم به فرد و تایید سخنان دروغگو خواهد شد.
اسلام در این گونه موارد, مقابله به مثل را جایز نمیداند, بلکه از ما خواسته است در برابر رفتارهای بد و برخوردهای ناصحیح دیگران صبور و مهربان باشیم. عفو و اغماض یک صفت پسندیده اخلاقی و یکی از آداب معاشرت اجتماعی است. زیرا در زندگی اجتماعی کمترکسی دیده میشود که حقی از او ضایع نشده و دیگران حرمت او را نشکسته و تهمتی روا نداشته باشند. اگر انسانها از لغزش و خطاهای دیگران چشمپوشی نکنند, زندگی بسیار دشوار خواهد شد و روح صفا و صمیمیت به کلی از میان جامعه رخت برمیبندد.
در موارد متعدّدی قرآن کریم دستور داده که مردم این روش پسندیده را انتخاب کنند و اگر از دیگران لغزش و اشتباهی دیدند, از خطای او درگذرند: خداوند میفرماید: خذِ العفو و أمرُ بالمعروف و اعرِض عن الجاهلین(4)
(با آنها مدارا کن, عفو و گذشت را شیوه خود قرار ده و آنها را به نیکی دعوت کن و از جاهلان روی برگردان و با آنها ستیزه مکن.)
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درضمن حدیثی عفو و اغماض از رفتار زشت دیگران را بهترین اخلاق دنیا و آخرت دانسته است و میفرماید:« آیا شما را از بهترین اخلاق دنیا و آخرت آگاه نسازم؟ پیوند با کسی که با تو قطع رابطه نموده, احسان به کسی که تو را محروم ساخته و گذشت از کسی که به تو ظلم کرده است(5)»
درست است که در عمل قدری برای انسان سخت است و غیرت و غرورش اجازه نمیدهد که در برابر تهمت و رفتارهای زشت دیگران عکسالعملی نشان ندهد, اما توجهداشته باشید که ارزش عفو و گذشت هم در همین است که انسان برخلاف میل خود رفتار کند و رضای خدا را در نظر داشته باشد.
علاوه بر ثواب اخروی و رضای خداوند یک نکته دیگر هم وجود دارد که با توجه به آن انسان قدری قانع میشود و میتواند بارها و بارها در برابر تهمت و رفتار زشت دیگران برخورد شایسته و بزرگوارانه از خود نشان دهد، و آن اینکه: بسیاری از اوقات که خود انسان دچار خطا و اشتباه میشود از مردم انتظار گذشت دارد. بنابراین, کسی که انتظار دارد دیگران خطاهای او را نادیده بگیرند و خداوند از گناهانش بگذرد, خود نیز باید از بدیهای دیگران بگذرد و تهمتهای آنان را نادیده بگیرد. خداوند میفرماید: و لاتستوی الحسنه و لاسیئه, ادفع باالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوه کانّه ولی حمیم(6) از این آیه استفاده میشود که: انسان در برابر رفتار زشت دیگران میتواند عکسالعمل منفی نشان دهد و مقابله به مثل کند یا بدی دیگران را به نیکی پاسخ دهد. اما خداوند میفرماید: هرگز نیکی و بدی یکسان نیست. بدی را با نیکی پاسخ بده تا دشمنان سرسخت, همچون دوستان گرم و صمیمی شوند.
نتیجهگیری:
در مورد یاد شده کینه به دل داشتن کار درستی نیست و گناه محسوب میشود. باید سعی شود هرطوری شده مشکل حل شود و نسبت به رفتارها و تهمتها عفو را پیشه خویش قرار داد. زیرا عفو و گذشت خصلت انسانهای شایسته است. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز میفرماید: «علیکم بالعفو فانّ العفو لایزیدُ العبد الّا عِزّاً فتعافوا یعزّکم الله»(7) عفو و بخشش را شیوه خود قرار دهید, زیرا بخشش و گذشت جز بر عزّت انسان نمیافزاید. پس نسبت به یکدیگر گذشت داشته باشید تا خدا شما را عزیز کند.
پی نوشت:
1. م, رستمی, علم بررسی اشتباهات, انتشارات توس, 1350، بخش اول.
2. دینه، ارنست، هنر فکر کردن، ترجمه محمد رفیعی، انتشارات خجسته، 1379، بخش دوم.
3. کریمی، یوسف، نگرش و تغییر نگرش، نشر ویراتی، چاپ اول، 1379، فصل پنجم و سوم.
4. اعراف:199.
5. مجلسی, محمد باقر، بحارالانوار, چاپ بیروت, ج68، ص399.
6. فصلت:34.
7. کلینی, اصول کافی, ج2, ص108.