۳۰ درس زندگی که برای موفقیت و خوشبختی باید بیاموزید
پنج شنبه 8 مهر 1400 11:40 AM
آیا تا به حال به زندگی و اتفاقات مربوط به گذشتهی خود نگاه کردهاید و با خودتان فکر کنید که: «ای کاش این درس را خیلی وقت پیش در زندگیام آموخته بودم؟». در واقع در مورد هر انسان این چنین است که او تنها پس از پشت سر گذاشتن چند رابطهی ناموفق یا شکست در چندین چالش دشوار زندگی و متضرر شدن به خاطر تصورات غلط خود است که احساس میکند مهار زندگیاش را تازه در دست گرفته و تجارب باارزشی را بهدست آورده که عموما آنها را تحت عنوان درسهای زندگی میشناسند.
در نتیجه، بیشتر عمر ما با نگرانی، پشیمانی، درد و ناراحتی تلف میشود. البته برخی از این موارد در زندگی اجتنابناپذیر و ضروری است. اما در نهایت هم معمولاً بهجای تمرکز بر روی چیزهای مهم در زندگی، زمان زیادی را صرف تلاش کردن در جهت اقدامات غیرضروری و کماهمیت میکنیم.
به نظر میرسد که مفهوم «درسهای زندگی» به دلایل خاصی به این نام خوانده میشوند. درسهای زندگی، در واقع محصول جانبی خود زندگی هستند. اما شما میتوانید برخی از این درسها را قبل از آنکه زندگی آنها را به شیوهای دردناک به شما تحمیل کند، بیاموزید.
در ادامهی این مقاله از دیجیکالا مگ، ما به بررسی ۳۰ مورد از این درسهای با ارزشی که حاصل عمر و تجربهی دیگران هستند میپردازیم. قطعاً آشنایی با این نکات و رعایت آنها میتواند از تجربه کردن مشکلات و مسائل ناخوشایند زیادی در زندگی شما پیشگیری کند. با ما همراه باشید.
درسهای زندگی به آن بخش از خرد، دانش، بینش یا خودآگاهی بشری اشاره دارد که رعایت آنها غالباً میتواند به بهبود وضعیت فرد، روابطش و به طور کلی زندگی او منجر شود. برای آموختن اینگونه درسها، در ابتدا باید زندگی را تجربه کنید و طبعاً هرچه بیشتر زندگی کردن را تجربه کنید، درسها و نکاتی که میآموزید بیشتر میشود. اما برخی از این آموزههای بسیار ارزشمند زندگی را میتوان از متفکران و کارشناسان با تجربه و همچنین از دوستان و خانواده آموخت.
اگرچه برخی از درسها را باید با از طریق تجربه کردن آموخت، اما لازم نیست تا سنین پیری منتظر بمانید تا متوجه شوید که چه چیزهایی در زندگی واقعاً معنی دار و ارزشمند است. برای این منظور شما فقط به کمی کنجکاوی و میل به خودآگاهی و رشد شخصی نیاز دارید.
هنگامی که هر یک از این درسها را آموختید، میتوانید آن را در در هر سنی در زندگی خود به کار بگیرید و از مزایای بیشمار آنها بهرهمند شوید.
مطالب این قسمت برگرفته از تجربیات افرادی است که ماحصل زندگی خود را مکتوب کردهاند و در اختیار دیگران گذاشتهاند.
معمولاً ما همیشه منتظر یک اتفاق شگفتانگیز در آینده هستیم که خوشبختی ما بعد آن اتفاق رقم بخورد. اما حقیقت این است که زندگی شما فقط در لحظهی حال اتفاق میافتد. زندگی در واقع مجموعهای از لحظههای «حال» پشت سر هم است که نه با گذشته ارتباط مستقیمی دارند نه با آینده. بنابراین یاد بگیرید که همین الان عاشق زندگی خود باشید تا در مجموع زندگی شگفتانگیزی برای خود رقم بزنید.
بیشتر چیزهایی که از آنها میترسیم هرگز اتفاق نمیافتند. یا اگر واقعاً هم اتفاق بیفتند، به ندرت آنقدرها که ما تصور میکنیم بد هستند. در مورد اکثر ما، ترس بدترین اتفاقی است که ممکن است برای ما رخ بدهد. این اصل را به خاطر داشته باشید: واقعیت آنقدرها هم که ما فکر میکنیم دردناک نیست.
در پایان، آنچه در زندگی برای همهی انسانها بیشتر از همه اهمیت دارد افرادی است که در زندگی آنها حضور دارند. هر روز آنها را در اولویتهای خود (قبل از کار کردن با رایانه قبل از تفریح و سرگرمی) قرار دهید. طوری با آنها رفتار کنید که انگار همه چیز شما هستند. چون واقعاً هم همینطور است.
هیچ چیز عذابآورتر و تحقیرآمیزتر از بدهکار بودن نیست. خرید چیزهایی که از عهدهی خرید آنها برنمیآیید ممکن است برای شما در کوتاهمدت لذتبخش باشد، اما در بلند مدت معمولاً بسیار استرسزا است. سعی کنید همیشه کمتر از مقدار درآمد خود خرج کنید. مقداری پول پسانداز کنید و آنقدر صبر کنید تا بتوانید هزینهی خرید چیزهایی را که دوست دارید بپردازید. زندگی بدون بدهی، زندگی بسیار آرامتری است.
نقش شما به عنوان والدین صرفاً این است که فرزندان خود را به دنیا بیاورید و تا زمانی که نتوانند از خودشان مراقبت کنند، از آنها مراقبت کنید. شما میتوانید چیزهای زیادی به آنها بیاموزید، آنها را دوست داشته باشید و از آنها حمایت کنید، اما نمیتوانید آنها را تغییر دهید. آنها افراد بینظیری هستند که باید زندگی کنند و از اشتباهات خودشان درس بگیرند. به آنها این اجازه را بدهید.
چقدر از زندگی روزمرهی شما صرف فعالیتهای سرگرمکننده میشود؟ صرف تفریح؟ حقیقت این است که زندگی کوتاه است. باید از آن لذت ببرید. چیزهایی را که لازم نیست جدی نگیرید. در زندگی برای خودتان سرگرمی بیشتری ایجاد کنید. نگران این نباشید که دیگران دربارهی تفریح شما چه فکری میکنند. فقط لذت ببرید.
ما خیلی تلاش میکنیم تا از شکست اجتناب کنیم، اما شکست نشانی واقعی است دال بر این که ما شهامت تجربه کردن را داشتهایم. اگر از شکست اجتناب کنید، یعنی از اقدام کردن اجتناب کردهاید. بپذیرید که شکست قسمتی از فرایند تجربه کردن است. از آن درس بگیرید، به واسطهی آن رشد کنید و به مسیرتان ادامه دهید.
یکی از پنج مورد پشیمانی اصلی افراد موقع مرگ این است که آنها اجازه دادند دوستیهایشان از بین برود. دوستیها به زمان و توجه نیاز دارند. آنها نه تنها در گفتار بلکه در عمل هم باید جزو اولویتهای شما باشند. مانند یک گلدان زیبا از دوستیهایتان مراقبت کنید. بازپرداخت آنها به شما بسیار با ارزش است.
لذت و خاطرات مثبتی ناشی از تجربیات بزرگ بسیار با ارزشتر از داراییهای مادی است. اگر بین خرید مبل جدید یا رفتن به سفر خانوادگی مردد بودید، قطعاً سفر را انتخاب کنید. درآمدتان را پسانداز کنید و برای ماجراجوییهای جدید و کسب تجربیات معنادار برنامهریزی کنید. فقط در مورد اینگونه تجربیان خیالپردازی نکنید، بلکه سعی کنید آنها را تحقق بخشید.
احساس خوب ناشی از تخلیهی عصبانیت تنها چند دقیقه طول میکشد، اما عواقب ناگوار آن بسیار بیشتر طول میکشد. پشیمانی، تنش و ناراحتی از محصولات جانبی طغیانهای ناشی از عصبانیت هستند. راههای سالمتری را برای انتقال احساسات خود بیاموزید و هنگامی که احساس خشم در وجود شما شعلهور میشود، کمی از موقعیت فاصله بگیرید تا زمانی که این احساس مخرب فروکش کند.
ابراز محبتهای کوچک، تأثیر مثبت زیادی بر روحیهی دیگران و شادی شما دارد. در واقع مهربان بودن، هزینهی زیادی برای شما ندارد. سعی کنید هر روز و در هر موقعیتی این مهارت باارزش را تمرین کنید، تا زمانی که به قسمتی جدانشدنی از شخصیت شما تبدیل شود.
وقتی که بیست سال دارید احساس میکنید پنجاه سال سن دارید. وقتی پنجاه ساله میشوید، احساس میکنید سی ساله هستید. وقتی هفتاد ساله هستید، پنجاه سالگی برایتان شبیه نوجوانی است. سن تقویمی ما سن واقعی ما را تعیین نمیکند. اجازه ندهید یک عدد شما را عقب نگه دارد یا مانع از آن شود که همان فردی باشید که در درونتان هستید.
تظاهر کردن به شخصیتی که واقعاً آن گونه نیستید برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران یا محافظت از خودتان در برابر آسیبهای مختلف، صمیمیت و اصالت رفتار شما را از بین میبرد. مردم عموماً متوجه این پدیده در رفتار شما میشوند و این امر آنها را از شما دور میکند. ضمن اینکه شما در نظر آنها شبیه یک احمق جلوه میکنید.
ورزش باید برای همه یک اولویت روزانه باشد. در واقع ورزش شما را از نظر جسمی، روانی و احساسی قویتر میکند. علاوه بر این سلامت و وضعیت ظاهری شما را بهبود میبخشد.
نگه داشتن کینه مانند تزریق سم به بدن است. اشتباهات دیگران را ببخشید و رها کنید چون راه دیگری وجود ندارد. اگر نفس شما مانع از بخشیدن و رها کردن بدیهای دیگران میشود، به نفس خود بگویید که این کار مانع خوشبختی و خوشبختی شما میشود.
وقتی کاری را که دوست دارید با تمام وجود انجام دهید، پیدا میکنید، آن وقت هر روز برایتان مثل یک هدیه به نظر میرسد. اما اگر هنوز علاقه و اشتیاق زندگی خود را پیدا نکردهاید، یافتن آن را مأموریت خود قرار دهید. شادیای که این کار برای شما به ارمغان میآورد در همهی جنبههای زندگی شما سرایت میکند.
سفر شما را به فردی جالبتر، با بصیرتتر و پذیراتر تبدیل میکند. سفر ابعاد وجودی شما را گسترش میدهد، ذهن شما را باز میکند و شما را با تنوع قومیتی، شیوههای زندگی و فرهنگهای مختلف آشنا میکند. سفر فعالیتی است که قطعاً ارزش هزینه کردن برای آن را دارد.
ما فکر میکنیم که همیشه پاسخ همهی مسائل را میدانیم، درست و غلط بودن هر چیزی را و خوب و بد بودنش را میدانیم، چه برای خودمان، چه در مورد دیگران. اما حقیقت این است که همیشه حق با ما نیست و همیشه آنچه فکر میکنیم و باورش داریم لزوماً درست نیست.
در مورد هر مسئلهای همیشه بیش از یک رویکرد واحد وجود دارد. دیدگاههای زیادی وجود دارد که ممکن است همزمان درست باشند. همیشه این نکتهی مهم را در زندگی به خاطر بسپارید و ذهنتان را برای پذیرش حقیقت باز نگه دارید.
هر آنچه که در حال حاضر باعث نگرانی یا ناراحتی شما میشود، برای همیشه باعث رنج و آزار شما نخواهد شد. زمان مرهم دردهاست. اوضاع عوض میشود و همه چیز در آمد و شد است.
معنای زندگی همان چیزی است که شما تعریفش میکنید. اگر از تعریف و تعیین معنا برای زندگی خود غافل شوید، حس معناداری را تجربه نخواهید کرد. تصمیم بگیرید که چه چیزی برای شما ارزش زندگی را دارد و سپس زندگی خود را بر اساس آن طراحی کنید.
برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود، اغلب باید ریسک کنید. در واقع شما باید تا حدی بلاتکلیفی را در زندگیتان تحمل کنید. ریسک حسابشده و با برنامهریزی، توان انطباق شما با تغییرات را افزایش میدهد و به رشد شما کمک میکند.
زندگی یعنی تغییر کردن. ما نباید در برابر آن مقاومت کنیم. راکد ماندن با نظم طبیعی زندگی در تقابل است. تغییرات را با آغوش باز بپذیرید و آنها را یک ماجراجویی تلقی کنید.
هر لحظه از روز، هزاران فکر تصادفی و مختلف به ذهن ما خطور میکند. بسیاری از افکار، منفی و محدودکننده هستند. لازم نیست همهی آنها را باور کنید. تمام افکار شما حقیقت ندارند. در واقع افکار میتوانند به واقعیت ما تبدیل شوند، اما به شرطی که ما به آنها اجازه دهیم.
ما میخواهیم مردم مثل ما فکر کنند و رفتار کنند. ما میخواهیم که آنها ما را با تمام وجود بپذیرند و آنطور که ما میخواهیم، باید زندگی کنند. در واقع ما میخواهیم آنها را تغییر دهیم. اما اگر کمی فکر کنیم متوجه میشویم که ما نمیتوانیم و نباید سعی کنیم که دیگران را کنترل کنیم. در عوض، تفاوتها را بپذیرید و به منحصر به فرد بودن افراد در زندگی خود احترام بگذارید.
هر چیزی که در زندگیتان فکر میکنید از پس آن برنمیآیید، در واقع میتوانید با موفقیت پشت سر بگذارید. شما از آن چیزی که فکر میکنید، قدرت، انعطافپذیری و خرد بیشتری دارید. شما میتوانید از هر چالشی در زندگیتان عبور کنید و به زندگی خود ادامه دهید و شاید حتی همه چیز برای شما بهتر هم بشود و تواناییهای شما توسعه پیدا کند.
تمرکز آگاهانه بر روی همه چیزهایی که دارید به جای پرداختن به چیزهایی که ندارید، باعث هدایت نیروهای ذهنی شما در جهتهای بهتری میشود. شکرگزاری در واقع منجر به مثبت اندیشی و تندرستی جسمی و روحی شما میشود.
قوهی قضاوت شما مهم است، اما شهود توان شما در قضاوت را بیشتر میکند. اطلاعات شهودی در واقع دادههایی از ضمیر ناخودآگاه شما است که بر اساس تجربیات و الگوهای گذشته شما در زندگی شکلگرفته است. هنگامی که شما در موقعیت تصمیمگیری قرار میگیرید یا به اطلاعات خاصی نیاز پیدا میکنید، اطلاعات شهودی معمولاً خود به خود ایجاد میشوند.
جلب رضایت دیگران برای دریافت تأیید و پذیرش از سوی آنها ممکن است در کوتاهمدت احساس خوبی برای شما ایجاد کند، اما در نهایت، شما احساس میکنید که خودتان را همیشه نادیده گرفتهاید و ارزشی برای خودتان قائل نبودهاید و این مسأله باعث ایجاد احساس کینه در شما خواهد گشت.
لطفاً ابتدا به نیازهای خودتان رسیدگی کنید و سپس بر اساس انتخابهای آگاهانه و منطقی به دیگران رسیدگی و توجه کنید، نه بر اساس تمایلتان به دریافت تأیید یا به خاطر احساس گناه.
وقتی در مورد مسألهای حقیقت را انکار میکنید، در واقع خودتان را فریب میدهید و از واقعیت فاصله میگیرید. حتی اگر برای شما حقیقت موقتاً دردناک باشد، اما در نهایت باعث رهایی و آرامش شما میشود. همیشه با خودتان صادق باشید تا بتوانید یک زندگی اصیل و سرشار از آرامش را تجربه کنید.
کمال امری دستنیافتنی است و دنبال کردن آن ما را فقط خستهکننده میکند. در حقیقت این تفاوتهای ما، خطاهای ما و نقصهای ما هستند که ماهیت انسانی ما را شکل میدهند و ما را واقعی میسازند.
خواندن این درسها برای هر کسی میتواند مفید باشد، اما اگر در طول سالیان زندگیتان رفتارها و عادات متفاوتی را در خود ایجاد کردهاید، پذیرفتن و عمل کردن به این ایدههای جدید میتواند کمی دشوار باشد. اما اگر هم اکنون کمی وقت بگذارید و روی این الگوهای فکری و رفتاری جدید کار کنید، یک روز در زندگیتان متوجه اهمیت هر یک از درسها میشوید و دیگر نیازی به حسرت خوردن نخواهد بود.
یکی یا دو مورد از این درسها را برای کار کردن روی آنها در چند ماه آینده انتخاب کنید. فهرستی از رفتارهایی که باید در خودتان تغییر دهید یا الگوهای فکری که میخواهید تغییر کنند را بنویسید و سپس اقدامات لازم برای ایجاد این تغییرات را فهرست کنید.
یک سیستم برای یادآوری و مرور مطالب مورد نظر ایجاد کنید تا به شما کمک کند در مسیرتان از اهداف خود منحرف نشوید و دستاوردهای خود را در این مسیر حتماً جشن بگیرید، زیرا این آموزهها و درسهای زندگی به بخشی دائمی از شخصیت شما تبدیل شدهاند