مفهوم و پیدایش تشیع(بخش دوم )
دوشنبه 22 شهریور 1400 8:26 PM
بنام خدا
د) دیدگاه خاورشناسان دربارۀ پیدایش تشیع
به طور کلّی دو دیدگاه دربارۀ پیدایش تشیع وجود دارد:
1: دیدگاهی که معتقد است تشیع در زمان پیامبر اسلام(ص) به وجود آمده است(مظفر، 1368: 34؛ صدر، 1354: 23) طبق این دیدگاه، گروهی در زمان پیامبر(ص) و پس از رحلت ایشان به نام شیعه علی(ع) شناخته شدند و به جز سلمان فارسی، تمام افراد از تبار عرب بودند(سبحانی، 1389: 767). معتقدان به این دیدگاه برای اثبات نظر خود به آیاتی از قرآن و نیز احادیث معتبر، استناد میکنند. این دیدگاه کمتر مورد توجّه مستشرقین قرار گرفته است.
2: دیدگاه دوم که مورد توجّه غالب مستشرقین است، براین قاعده استوار است که تشیع به مرور زمان و درنتیجۀ حوادث و تحوّلات اجتماعی ویژه ای تکوین یافته و ناشی از یک تفکّر و برداشت خاص از اسلام است. طبق این دیدگاه تشیع، نه یک اعتقاد حقیقی که مولود طبیعی اسلام و ریشه در عصر نبوی(ص) دارد(صدر، 1368: 23)؛ بلکه جریانی تاریخی است که بنا به مقتضیات زمان طی حوادث سیاسی، اجتماعی پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) به وجود آمده است. (هالیستر، 1373: 8). مستشرقین معتقد به این دیدگاه درباره زمان پیدایش تشیع پس از پیامبر اسلام(ص)، اتفاق نظر ندارند و هریک قائل به دوره ای خاص از تاریخ اسلام هستند. برای سهولت بررسی، دیدگاههای مستشرقین را تقسیم بندی کرده و پس از بررسی، به نقد آنها خواهیم پرداخت:
2-1: مسئله جانشینی پیامبر(ص) و پیدایش شیعه در سقیفه بنی ساعده
ماجرای سقیفه و تأکید منابع سنّی بر آن، منجر به گسترش این تصور باطل از سوی بعضی شرق شناسان شده که پنداشته اند؛ شکل گیری تشیع در روز سقیفه بوده است. لالانی اشاره کرده که به«لحاظ تاریخی ریشۀ اسلام شیعی به زمان بلافصل بعد از رحلت حضرت محمد(ص) میرسد» (لالانی، 1382: 9). توال تأکید میکند؛ پدیدۀ تشیع زمانی قابل درک است که پس از رحلت پیامبر(ص) گروهی از صحابه که شیعه نامیده شدند، اعتراض سیاسی خود را نسبت به جانشینی پیامبر (ص) اعلام کردند. (توال، 1380: 11). لوئیس همانند لالانی و توال میاندیشد و فکر میکند ماجرای تشیع و شکل گیری آن زمانی تحقق پیدا کرد که گروهی از صحابه بر سرِ جانشینی پیامبر(ص) با گروهی دیگر که سنّی نامیده شدند، مشاجره کردند (لوئیس، 1368: 33). رونالدستون نیز معتقد است موضوع خلافت و جانشینی پیامبر(ص) جدایی بزرگی در اسلام به وجود آورد و بحثها و سؤالاتی نظیر؛ آیا جانشین پیامبر(ص) دامادش خواهد بود یا عامۀ مردم میتوانند جانشین او شوند، امّت اسلامی را به دو دستۀ سنّی و شیعه تقسیم کرد(رونالدستون، 1410: 19). هالیستر نیز بدون توجّه به سابقۀ تشیع در عصر پیامبر(ص) و با تأکید بر مناسبات امام علی(ع) با پیامبر(ص)، معتقد است: انشقاق و پیدایش دو مذهب شیعه و سنّی پس از رحلت پیامبر(ص) و در بحث مسئلۀ جانشینی به وجود آمد(هالیستر، 1373: 8).
آنچه باعث شده این دسته از خاورشناسان سقیفه را عامل پیدایش دو مذهب شیعه و سنّی بدانند ناشی از برداشت آنان از متونی است که عمدتاً توسط اهل سنّت نگاشته شده و آنان بدون توجّه به منابع شیعی به چنین نتایجی رسیده اند. توجّه به این نکته از آن جهت اهمیت دارد که حتی یکی از خاورشناسان برجسته یعنی هانریکربن نیز پس از مصاحبه با علامه طباطبایی بر آن تأکید کرده است(طباطبایی، 1360: 6).
2-2: قتل عثمان، بیعت با امام علی(ع) و پیدایش تشیع
بعضی از شرق شناسان این مقطع تاریخی – قتل عثمان و خلافت امام علی(ع) – را به عنوان منشأ پیدایش تشیع تلقی میکنند. مثلاً ولهاوزن معتقد است قتل عثمان منجر به پیدایش دو حزب امام علی(ع) و حزب معاویه شد و حزب امام علی(ع) به شیعۀ آن امام معروف هستند(ولهاوزن، 1375:139). هالم نیز تأکید میکند که شیعۀ علی(ع) نامی بود که در کشمکشهای ایجاد شده بر سر جانشینی عثمان، به افرادی داده شد که از پسرعمو و داماد پیامبر(ص) طرفداری میکردند(هالم، 1385: 15). هاجسن، نیکلسون، ایزوتسو نیز اعتقاد به شکل گیری تشیع بعد از قتل عثمان و آغاز خلافت امام علی(ع) دارند. هاجسن می نویسد: «اصل مذهب شیعه از آنجا بود که عده ای از مسلمانان به پیروی از یکی از پیشوایان صدر اسلام برخاستند. آنان پشتیبان خلافت علی(ع)، پس از کشته شدن سومین جانشین رسول خدا(ص) بودند» (هاجسن، 1383: 10؛ ایزوتسو، 1378: 29).
نیکلسون نیز پنداشته است که«امّت اسلام تا مرگ عثمان کم و بیش متحد باقی مانده بود، ولی بعد از آن به دو حزب مشخص، یکی«شیعه علی(ع)» و دیگری«شیعه معاویه» تقسیم گردید» (هالیستر، 1373: 6).
قائلین به این نظریه همچون نظریات قبلی به مبانی اعتقادی شیعه، جایگاه امام علی(ع) در سیره نبوی(ص) و قرآن کریم توجّهی نکرده اند و شیعه را یک جریان و فرقۀ سیاسی و انحرافی تصور کرده که آبشخور پیدایش این تفکّر بعد از قتل عثمان برای کسب قدرت بوده است. درواقع این دسته از خاورشناسان بدون توجّه به منصب الهی امامت و حقیقت تشیع، آن را پدیده ای تاریخی و گاه حتی ریشه در رابطۀ خویشاوندسالاری مثل رابطۀ دامادی و غیره دیده اند و به همین جهت درخصوص پیدایش تشیع دچار تحلیلهای خطا شده اند.
2-3: ظهور تشیع پس از جنگ جمل تا شهادت امام علی(ع)
این نظریه درواقع عکس العمل عقیدتی و مذهبی گروهی از یاران امام علی(ع) در برابر خوارج بود که به خصوص پس از ماجرای حکمیت، عده ای اعتقاد پیدا کردند که خلافت امری عمومی است و هرکسی میتواند به این منصب دسترسی پیدا کند. براساس این دیدگاه، شیعیان آن حضرت(ع) در مقابل تکفیر مخالفان به تنزیه امام(ع) پرداختند و امامت او را یک واجب الهی اعلام کردند. چنین تصوری نسبت به امامت علی(ع) باعث شده، بعضی از شرق شناسان پیدایش تشیع را مربوط به این دورۀ تاریخی بدانند. مثلاً وات معتقد است: هنگامی که علی(ع) گروهی از مخالفان خود را در جنگ جمل شکست داد و آمادۀ جنگ با معاویه شد، گروهی از مخالفان معتقد بودند که علی(ع) از اخلاف معنوی قاتلان عثمان است و لذا دچار اشتباه شده است. یاران امام علی(ع) به این عمل مخالفان واکنش نشان دادند و آن حضرت را از هرگونه خطا و گناهی مبرّا دانستند و سوگند یاد کردند که با دوستان علی(ع) دوست و با دشمنان وی دشمن باشند(وات، 1380: 21). به زعم وات این دسته از طرفداران همچنان شیعیان واقعی امام علی(ع) بوده اند که در این مقطع تاریخی اعلام وجود کرده اند.
ر. ناث نیز تقریباً دیدگاهی مشابه«وات» دارد و معتقد است جنگ جمل نشاندهندۀ آغاز تشیع در اسلام بوده است. این مستشرق تأکید میکند شهادت امام علی(ع) در کوفه زمینۀ تحریک احساسات یاران آن حضرت(ع) را فراهم کرد و منجر به پیدایش گروهی خاص به نام شیعیان شد، به طوری که این شیعیان علی(ع) را«ولی» نامیدند. (ناث، 1370: 25).
به نظر میرسد مستشرقینی که این دیدگاهها را مطرح کرده اند از دو جهت در نتایج خود دچار سوء برداشت شده اند: از یک طرف چون غالب منابع مورد استفادۀ آنان نشأت گرفته از منابع سنّی بوده است دچار اشتباه شده اند و از طرف دیگر، آنان بین پیدایش تشیع و تکامل آنان تفاوت قائل نشده و به نتایج نادرست رسیده اند.
2-4: ایرانیان و پیدایش تشیع
در میان مجموع قضاوتهای شرق شناسان درمورد پیدایی و تکوین تشیع مسئلۀ طرح«اسلام ایرانی» و ساختار سیاسی آنان بیشتر جلب توجّه میکند. نقش اساطیر باستانی و آداب و عقاید زرتشتی و تأثیر آن در متون منسوب به تشیع امامیه به همراه تلاش روشنفکران ناسیونالیست ایرانی برای اعادۀ هویت ملّی ایرانیان در مقابل شکست از اعراب مسلمان، از جمله مواردی است که برخی از شرق شناسان در دیدگاههای خود راجع به ظهور تشیع بر آن تأکید میورزند(جعفریان، 1365: 4). به طور کلی میتوان آراء شرق شناسان را درخصوص«پیدایش تشیع و نقش ایرانیها در ظهور آن» به دو گرایش تقسیم کرد:
یک-گرایشی که شکل افراطی دارد و به صورت کلی تشیع را ساخته و پرداختۀ ایرانیها میداند و سعی دارد تکوین تشیع و بنیان آن را به فرهنگ ایرانی منتسب کند(ساتن، بیتا: 25). در این زمینه افرادی مثل استوارد اعتقاد دارد که تشیع همان آیین ساسانی است که به شکل اسلامی و به نام مذهب شیعه نمایان شده است(استوارد، 1320،ج 1: 231). «دوزی»نیز بدون آنکه منشأ عربی برای تشیع قائل باشد، اندیشۀ ایرانی بودن تشیع را مطرح کرده است(سبحانی، 1389: 769). آرنولد پس از بیان آثار مهم فتح ایران برای اعراب مینویسد: «افزون بر مواردی که باعث انتشار سریع اسلام در سرزمین فارس(ایران) شد عامل دیگری هست و آن شعور باطنی و سیاسی ایرانیان مغلوب است. این شعوری که آنها را زیر پرچم این دین جدید آورد از طریق ازدواج حسین(ع) با شهربانو یکی از دختران یزدگرد، آخرین شاه ساسانی است. ایرانیان فرزندان حسین را وارثان پادشاهان گذشتۀ خود میدانند، این شعور ملّی از یک سو علاقۀ ایرانیان به علی و از سوی دیگر علت ظهور مذهب تشیع در سرزمین آنها را برای ما تفسیر و تبیین میکند» (آرنولد، 1947: 239-238).
مطلب ادامه دارد.....
منبع: پایگاه شیعه شناسی.