(شبهه کرونا) :تنها راه حل بحران کرونا رقص و پایکوبی
یک شنبه 24 مرداد 1400 8:39 AM
پاسخ
اولا؛ اظهارنظر در مسائل تخصصی در صلاحیت همه افراد نیست. همانگونه که اظهارنظر درباره فنون و مسائل هنرپیشگی در صلاحیت هنرپیشگان حرفهای و مدرسان سینما است، اظهار نظر درباره مسائل بهداشتی به پزشکان، مسائل روان شناختی به روانشناسان و مسائل معنوی به عالمان دین اختصاص دارد. بنابر این اظهار نظر یک هنرپیشه در موضوع روش مقابله با بیماری کرونا فاقد اعتبار عقلی و علمی است؛ هرچند ممکن است برخی از افراد به علل و انگیزههای گوناگون از آن استقبال کنند!!!
ثانیا؛ انسانها در موقعیتهای مختلف واکنشهای خاصی از خود نشان میدهند. برخی از واکنشها، فطری است و برخی اکتسابی و معلول آموزش و تربیت محیطی است. کنشها و واکنشهای فطری در همه جا و همه افراد یکسان و نشانه بهنجاری است؛ در حالی که واکنشهای اکتسابی ممکن است ناشی از آموزش غلط یا نابهنجاری روانی باشد. انسانها به صورت فطری در موقعیتهای غمانگیز، غمگین و در موقعیتهای شادیآور، شادی میکنند. اگر فرد یا افرادی در موقعیت غمانگیز، شادی و در موقعیت شادیآور، غمگینانه رفتار کنند، نابهنجار محسوب میشوند. این روزها که مردم کشور ما با مسأله مهم کروناویروس و ابتلای برخی از هموطنان به این بیماری و از دست رفتن شماری دیگر مواجهاند، موقعیت شادیآفرین و طربانگیزی نیست. همه در حالتی از غم و ناراحتی به سر میبرند و از این رو نیازمند آرامش روانی و اطمینان خاطر معنویاند. اگر فرضا پرستارانی در موقعیت خاص بیمارستان، رفتار نامتعارفی مثل رقص، از خود نشان دهند، فارغ از علل و زمینه آن رفتار، اصلا رفتاری قابل توصیه به دیگران نیست. امروزه بسیاری از هموطنان ما در سوگ خفته عزیزانشان در فشار روانیاند و آنچه تسلای خاطر این عزیزان است، همدردی، همدلی و یاری آنان در تحمل این دردها و غصهها است. آری! شادی، نشاط و بالابردن روحیه در چنین شرایطی لازم است. حمایت عاطفی، مهربانی، کمک رسانی به همدیگر، ورزش و فکر مثبت موجب حفظ سلامتی و تندرستی افراد است، اما رفتارهای سخیفی مثل رقص که نشان از سرمستی و بیدردی است، نه تنها دردی را داوا نمیکند؛ بلکه نمکی بر زخم هموطنان سوگمند ما است. اکنون زمانه حفظ امید، بالابردن سطح معنویت جامعه، امیدبخشی و حمایت عاطفی از یکدیگر است. اکنون هنگام دعا و استمداد از خدا است و توصیه به چالشهایی مثل رقص، گمراه کردن جامعه است. جامعه نباید درد خود را فراموش کند، بلکه میبایست با آن مقابلهای هوشمندانه و عاقلانه داشته باشد.
ضمن آنکه برچسب مخالفت با نشاط و شادی جامعه به منتقدان چنین رفتارهای سخیفی، نسبت ناروا و مغالطهای روشن است.
ثالثا؛ در بلاهای فراگیری که راهکار خاصی برای رفع آن در دسترس نیست و انسانها از مواجهه علمی و تجربی با آن ناتوانانند، حالتی رخ میدهد که در فرهنگ قرآنی از آن به «اضطرار» یاد میشود؛ یعنی حالتی که فرد غیراز خدا هیچ امیدی نداشته و کاملا درمانده است. در این هنگام آنچه انسان را از درماندگی و فروپاشی روانی نجات میدهد، پناه بردن به رحمت الهی و استمداد از اولیای الهی است. در حالی است که دعوت بیماران و شهروندانی که هر لحظه ممکن است به این بیماری گرفتار شوند، به چالشهای ساختگی و بیهوده همچون رقص و پایکوبی، نه تنها کمکی به آرامش عمیق و گسترده نمیکند و میتواند به بیبندباری و بیعفتی گسترده در فضای واقعی و مجازی کشور تبدیل گردد، مردم را از فرصت بینظیر دعا و توجه به خداوند محروم کند؛ چنانکه توصیه و تبلیغ برخی افراد سودجود و خائن به نوشیدن الکل برای در امان ماندن از کرونا، مرگ تعدادی از هموطنانمان را رقم زده است!