0

تاریخ کوفه و نام های کوفه

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

تاریخ کوفه و نام های کوفه
دوشنبه 18 مرداد 1400  12:53 PM

تاریخ کوفه و نام های کوفه

وجه تسمیه کوفه

کوفه از شهرهای جنوب کشور عراق فعلی، در ۱۰ کیلومتری شمال شرق نجف و دومین شهری است که به دست مسلمانان بنا شده است. امام علی ـ عليه‌السلام ـ این شهر را به‌ عنوان مقر حکومت خود برگزید و در همین شهر به شهادت رسید. بیشتر شیعیان در قرن نخست از شهر کوفه بودند. امام صادق ـ عليه‌السلام ـ دو سال در این شهر اقامت گزید.از آثار مهم این شهر، مسجد کوفه و مسجد سهله است.

«کوفه» اولین شهری است که پس از ظهور اسلام در منطقه عراق ساخته شد. محل بنای این شهر را دو صحابی جلیل‌القدر پیامبر، سلمان فارسی و حذیفه یمانی در سال ۱۷ هـ.ق و در دوره خلافت عمر برای تجمع سپاهیان انتخاب کردند. و مسجد کوفه اولین بنایی بود که در آن ساخته شد. در سال ۳۶ هجری امام علی علیه السلام این شهر را به عنوان پایتخت خود انتخاب کردند و از آن زمان این شهر در تاریخ اسلام نقش بسزایی پیدا نمود.

در وجه تسمیه کوفه چند قول وجود دارد: یکی آن که «کوفه به معنای جایی است که در آن ریگ و شن باشد».[همو، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ۱۶۱.] مقدسی می‌گوید: «هر شن که با ریگ آمیخته بود کوفه است، نمی‌بینی که زمین آن چنین است».[طبری، همان، ۳/۱۴۵.]

دیگر آن که «نام سرزمین بابل از سواد عراق است و از آن رو کوفه نامیده‌اند که به صورت دایره است یا تپه شنی دایره»[یاقوت حموی، همان، ۴/۴۸۹ـ۴۹۰.] و نیز چون سعد بن ابی وقاص، پس از فتح قادسیه و استقرار در انبار، سپاه مسلمانان را برای رهایی از بدی آب و هوا و موجودات آزاردهنده آن به سوی این سرزمین هدایت کرد و به آنان گفت: «تکوفوا فی هذا الموضع؛ در این مکان جمع شوید»، از ریشه کاف و تکوف است.[بکری، معجم مااستعجم، ۱۱۴۱؛ طبری، همان، ۳/۱۴۶.] برخی نیز گفته‌اند: «به سبب وجود کوه کوچکی در آن جا که به «کوفان» معروف است، این منطقه را کوفه نامیده‌اند».[عتبات عالیات عراق، دکتر اصغر قائدان، ص][یاقوت حموی، همان جا.]

پارچه‌ای را که مردان عرب به سر می‌اندازند و چفیه نام دارد برخاسته از این شهر است.مسجد سهله در کوفه که در دیدگاه شیعیان با مهدی مرتبط است.نام شهر کوفه ریشه در زبان پارسی باستان دارد و واژه‌ای پهلوی به معنای کوه ( کوف در پهلوی(پارسیگ) برابر با کوه و جمع آن کوفیها است ) است[[صفری فروشانی، نعمت‌الله: کوفه از پیدایش تا عاشورا. جلد: ۱: ناشر: مشعر. تهران: ۱۳۹۱.]

نام های مختلف کوفه

درباره نام کوفه نظرهای مختلفی ارائه شده است؛ بعضی این لغت را کلمه‌ای سریانی دانسته‌اند که از لغت «عاقولا» یا «پاکیولا» که به معنای حلقه و دایره است، گرفته شده است. اما این‌نظر پذیرفته نیست؛ زیرا «عاقول» نام مکان دیگری در کوفه بوده است. برخی آن را لغتی آرامی و اشتقاق یافته از «کوبا» دانسته، بدون آنکه برای آن معنایی ارائه‌دهند.[۱] اما آنها که این لغت را کلمه‌ای عربی دانسته‌اند، وجوه و احتمالات زیر را برای نامگذاری این شهر ذکر کرده‌اند:

مکان تجمع
کوفه از «تکوّف» به معنای تجمّع گرفته شده است و علت نامگذاری آن، این است که وقتی سعد بن ابی‌وقاص و لشکریانش برای اقامت به این محل رسیدند، سعد به لشکریانش چنین گفت: «تکوّفوا فی هذا المکان»؛ «در این مکان اجتماع کنید». برخی نیز با توجه به همین معنای تجمع، علت نامگذاری آن را انباشته بودن ریگ در این مکان دانسته‌اند.[۲]

ریگ قرمز
کوفه به معنای ریگ قرمز رنگ است و این سرزمین به سبب فراوانی این نوع ریگ در آن، به این نام نامیده شده است.[۳]

ریگ‌های دایره‌ای
این کلمه از لغت «کوفان» گرفته شده که به معنای ریگ‌های دایره‌ای شکل است و این سرزمین به علت فراوانی این نوع ریگ‌ها در آن، به این نام نامیده شده است. البته پیش از اسلام نیز به این نام نامیده شده بود، اما عرب‌ها آن را تغییر شکل داده و «کوفه» نامیدند.[۴]

همچنین برخی اصل لغت کوفان را به معنای «دایره‌ای شکل» گرفته‌اند[۵] که شاید به احتمال دایره‌ای شکل بودن شهر در آغاز تاسیس نظر داشته‌اند. بعضی نیز گفته‌اند که کوفان نام کوه کوچکی یا تپه‌ای شنی بوده که در وسط این منطقه قرار داشته است و پس از بنا نهاده شدن کوفه، این تپّه در مرکز شهر قرار داشته و به همین‌سبب با نام این تپه از آن یاد شده است.[۶]

همین‌طور برخی کوفان را به معنای بلا و شر دانسته‌اند[۷] که احتمالاً ناظر به بلاهای نازله بر این شهر در دوران‌های بعدی بوده است.

حاشیه و پیرامون
در وجوه گذشته، حروف اصلی این کلمه «ک، و، ف» بوده، اما بعضی اصل این کلمه را از لغت «کُفّ» گرفته‌اند و گفته‌اند: کفاف به معنای حاشیه و پیرامون هر چیزی است و از آنجا که در حاشیه و پیرامون این شهر کوه «ساتیدَما» قرار دارد، کوفه نامیده شده‌ است.[۸] البته طبق این اظهارنظر، باید نام کوه را کوفه گذاشت نه نام شهر را که به‌وسیله کوه احاطه شده است.

قطعه‌ای از شهرهای اسلام
کوفه از لغت «کیفه» گرفته شده که به معنای قطعه است و چون این شهر قطعه‌ای از شهرهای اسلام بود، به این نام نامیده شده است.[۹]

فضیلت کوفه در روایات
به روایتی، از رسول خدا(ص) کوفه یکی از چهار شهر برگزیده خدوند است و منظور از طور سينين در قرآن، (تین 2) كوفه است.[۱۰]

و به روایتی از امام صادق(ع) يك درهم صدقه در كوفه معادل صد درهم در غير آن و دو ركعت نماز در آن معادل صد ركعت در غیر آن است.[۱۱]

نام‌های کوفه
این نام‌ها را می‌توانیم به دو بخش نام‌های کوفه قبل از بنیان‌گذاری آن به عنوان شهر و نام‌های بعد از شهرشدن آن تقسیم نماییم.

قبل از بنیان‌گذاری
نام‌های کوفه قبل از بنیان‌گذاری آن به عنوان شهر، عبارت است از:

کوفان: چنان‌که در بحث قبل یادآور شدیم، بعضی یکی از علل نامگذاری کوفه را وجود منطقه‌ای به نام کوفان در این محدوده دانسته‌اند.[۱۲]

سورستان: این لغت، عربی شده لغت فارسی «شورستان» است که به معنای صحرا و شوره‌زار استعمال می‌شود. از بعضی نوشته‌ها چنین برمی‌آید که «سورستان» شامل منطقه‌ای وسیع بوده که کوفه جزئی از آن به‌حساب می‌آمده است.[۱۳]


خَدّ العَذْراء:[۱۴] این عبارت به معنای «رخسار و چهره دوشیزه» است و احتمالاً به‌سبب بکر بودن این سرزمین قبل از شهر شدن، به این نام نامیده شده بود.

بعد از بنیان‌گذاری
اما نام‌هایی که بعد از شهر شدن کوفه، به آن گفته می‌شد، عبارت است از:

کوفة الجُند:[۱۵] از آنجا که این شهر ابتدا محل زندگی لشکریان و جنگ‌جویان بود، آن را کوفة الجند می‌گفتند.


کوفة الخُلد: به اعتقاد بعضی «کوفة الخُلد» در حقیقت همان نام قبلی است که به غلط چنین نگاشته شده است.[۱۶]

منزل جهاد و دارالهجرة.[۱۷]


موقعیت جغرافیایی کوفه

کوفه در هشت کیلومتری شرق نجف اشرف بر کرانه رود فرات قرار دارد. این سرزمین ۲۲ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در شرق آن رود فرات، در غرب آن صحرا، در جنوب غربی آن شهر باستانی حیره (شش کیلومتری آن) و در شمال شرقی آن ذی الکفل واقع شده است. به سبب همین نزدیکی به فرات که در سه کیلومتری شرق آن قرار دارد و نیز جاری بودن یکی از شاخه‌های فرات در شرق آن،[اصطخری، المسالک والممالک، ۸۳؛ ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلی موحد، ۱/۲۷۰] زمین‌های اطراف شهر حاصلخیز است و به گفته اصطخری «به همین سبب آب و هوای کوفه از بصره خوش‌تر است».[یاقوت حموی، معجم البلدان، ۴/۴۹۰] 

کوفه یکی از شهرهای کشور عراق است. این شهر در ۱۷۰ کیلومتری جنوب بغداد و در استان نجف واقع شده‌است. مسجد کوفه که در قرن ۷ میلادی ساخته شده‌است از بناهای مهم این شهر و زیارت‌گاه شیعیان است. این شهر مدتی مرکز خلافت علی بن ابی‌طالب بود و به همین دلیل به همراه سامرا، کربلا، کاظمین و نجف جایگاه ویژه‌ای در نزد شیعیان دارد.

کوفه از شهرهای عراق و دومین شهر ساخته‌شده توسط مسلمانان است. امام علی(ع) در سال ۳۶ قمری این شهر را مرکز خلافت خود قرار داد و در همین شهر به شهادت رسید. بیشتر شیعیان در قرن نخست اهل شهر کوفه بوده‌اند. مسجد کوفه و مسجد سهله در این شهر است. علومی همچون فقه، حدیث و نحو در کوفه رونق فراوان داشته است.

تاریخ کوفه

با ظهور مکتب هدایتبخش اسلام پیامبر اکرم به تبلیغ و ترویج این آیین مقدس در جزیره العرب اهتمام ورزیدند. پس از این که اسلام در عربستان گسترش یافت و نور اسلام آن دیار را فرا گرفت حضرت محمد(ص) در سال ششم ه ق پس از صلح حدیبیه تصمیم گرفتند اسلام را به فراسوی مرزها صادر کنند لذا اقدام به ارسال نامه هایی به سران ممالک همجوار از جمله ایران، روم و حبشه فرمودند پس از مدتی سپاهیان اسلام به سوی کشور ایران حرکت کردند تا این کشور پهناور را تحت قلمرو اسلام درآورند. رزمندگان سلحشور اسلام پس از فتح شهرهای متعدد به مداین رسیدند پس از تصرف این شهر وجود پایگاه و اردوگاهی به منظور تجدید قوا و سکونت نیروهای عرب بسیار ضروری می نمود. لذا نخست مدائن را به عنوان پایگاه مسلمانان انتخاب کردند ولی به علت نامساعد بودن آب و هوای آن دیار و بالطبع اعراب به جستجوی مکان مناسبتری برآمدند و سرانجام به محل کوفه رسیدند و آن جا را برای استقرار سپاه اسلام مکان مناسبی تشخیص دادند و به نقل اکثر تاریخ نگاران مسلمانان در سال 17 ه ق در این منطقه که در آغاز سال 18 ه ق به شهر تبدیل شد، اردو زدند ولی تاریخ مسجد کوفه از شهر کوفه جداست و مسجد از قدمت و فضیلت و عظمت خاصی برخوردار است. مسجد کوفه، نخستین پرستشگاه پروردگار و یکی از با فضیلت ترین مکانهای مقدس است. حضرت علی(ع) فرمود: نخستین مکانی که پروردگار آن عبادت شد، مسجد کوفه بود و آن هنگامی بود که خداوند به ملائکه امر فرمود تا بر آدم سجده کنند و آنها در محل مسجد کوفه بر او سجده کردند و فرشتگان شب و روز در مسجد کوفه فرود می آیند. همچنین مسجد کوفه از همه مساجد بجز مسجدالحرام قدیمی تر است. جبرئیل در این باره می فرماید: من این مسجد را 20 بار آباد و 20 بار ویران دیدم که میان آبادی و ویرانی آن 500 سال فاصله بود. و حضرت آدم، اولین کسی بود که مسجد کوفه را بنیاد نهاد، در این مسجد، حضرت آدم، پیامبران، امامان، اولیا و صدیقان به عبادت پرداخته و رسول اکرم اسلام در شب معراج به هنگام عبور بر فراز آن فرود آمده و دو رکعت نماز بجا آورند.

حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در باره فضیلت این مسجد می فرمایند: اگر کسی یکصد بار وارد این مسجد شود، خداوند یکصد بار او را می آمرزد. و حضرت علی(ع) نیز می فرمایند: هنگام طوفان نوح از گوشه مسجد کوفه از تنوری آب جوشید. کنار رکن پنجم حضرت ابراهیم خلیل و نوح(ع) نماز گزاردند و هزار پیامبر و هزار وصی نیز در این مسجد نماز خواندند. در مسجد کوفه، عصای حضرت موسی(ع) انگشتر حضرت سلیمان و بوته کدوی حضرت یونس قرار داشته است و روز قیامت 70 هزار نفر بدون حسابرسی و عذاب از این مسجد محشور می شوند، سپس فرمودند:

جز برای زیارت سه مسجد (مسجدالحرام، مسجد پیامبر و مسجد کوفه) بار سفر نبندید، همچنین در این مسجد مانند مسجد النبی و مسجد الحرام و حرم امام حسین(ع) مسافر مخیّر است نمازش را شکسته یا کامل بخواند و اعتکاف در این مسجد نیز امتیاز خاصی دارد. در برخی از روایات نیز مسجد کوفه به عنوان مکان امن و یکی از قصرهای بهشت نام برده شده است. کوفه با آب و هوایی مطبوع و زمینی حاصلخیز در ساحل فرات و نزدیک حیره واقع است؛ در اطراف آن 16 دیر و 11 قصر بنا شده بود و با تعداد 24 هزار نفر مهاجر حیات شهری خود را آغاز کرد. در ابتدا مسلمانان به طراحی شهر کوفه پرداختند. نخستین اقدامی که در این راستا صورت پذیرفت، تعیین مکان مسجد به عنوان محور مرکز شهر بود که بعدها بازار خرما فروشان و صابون فروشان و اطراف آن ایجاد شد. سپس زمینهایی به قبایل مختلف برای ساختن منزل و محلهایی برای احداث بازار و گذرگاهها اختصاص یافت. خانه های کوفه نخست از نی ساخته شد، زیرا از احداث خانه با خشت منع شده بودند تا آن که حریقی روی داد و کلبه های نیین آتش گرفت و از آن پس ساختن خانه با خشت و طبق ضوابطی متداول شد سپس به سازماندهی قبایل و عشایر پرداختند و از همان آغاز محله هایی در این شهر پدید آمد که به نام قبیله ها خوانده می شد پیامبر اکرم در وصف کوفه از آن به سرور عرب، نیزه خدا و ذخیره ایمان تعبیر کردند حتی حضرت امیرالمؤمنین در باره شهر کوفه فرموده این شهر، شهر ما، محله ما و جایگاه شیعیان است و در جای دیگر فرمود: کوفه تربتی است که ما را دوست دارد و ما نیز دوستش داریم، در حقیقت کوفه شهری علوی است و حضرت علی آن را به شهر تبدیل  کرد. کوفه خاستگاه اندیشه های ناب اسلام و حکومت عدالت گستر امیر مؤمنان و مهد پرورش نهضتها و قیامها و گذرگاه حوادث و رخدادهاست.

در طول تاریخ کوفه هیچ زمامداری نتوانست مانند علی در این شهر به عدالت حکمرانی کند. همگام با توسعه شهر کوفه، فرهنگ این شهر نیز پیشرفت بسزایی کرد و در مدتی اندک به صورت مدرسه بزرگی درآمد که در آن استادان نامی با شاگردان بسیار از خاصه و عامه در علوم مختلف اسلامی به افاده و استفاده اشتغال داشتند که از آن میان 22 خاندان دانشور کوفه را می توان بر شمرد، در واقع کوفه، حیات علمی خود را مرهون وجود مبارک امیر مؤمنان است و ترویج فرهنگ ناب اسلام توسط آن حضرت و پاسخ صریح وی به مسائل مشکلات علمی و اجتماعی مردم در زمینه های مختلف، قضاوتهای عادلانه حضرت در مسجد، قرائت قرآن توسط قاریان با حضور امیر مؤمنان و تصحیح اغلاط آنان، پایه و اساس ساختار علمی کوفه به شمار می رود. دانشمندانی که در کوفه ظهور کرده و در زمینه علم نحو کتابهایی تألیف کردند بالغ بر 50 نفرند. 48 نفر از کوفیان در عرصه علم لغت و صرف درخشیدند و در این زمینه تالیفات و آثار گرانقدری به یادگار نهادند.

همچنین 79 شاعر و ناظم نامدار نیز در کوفه ظهور کردند که اشعار شیوایی سرودند. همچنین 70 زمامدار و قاضی منصب حکومت و قضاوت کوفه را بر عهده داشتند و 147 نفر از اصحاب پیامبر خدا نیز در کوفه اقامت داشتند. البته آمار فوق از زمان شهرسازی کوفه تا اواخر دوران عباسی را شامل می شود. با بررسی روحیات و عملکرد مردم کوفه درمی یابیم که نقاط ضعف آنان بر نقاط قوتشان چیرگی دارد.

نقاط ضعف مردم کوفه عبارت است از

1- وجود نظام قبیله ای بدین ترتیب که هر قبیله ای که به قدرت می رسید، سریع مواضع از پیش تعیین شده را تغییر می داد و قوانین جدیدی وضع می کرد و یا هرگاه تصمیمی میان قبایل اتخاذ می شد، قبیله متنفذ و قدرتمندی آن تصمیم و رای را نقض می کرد و چنین وضعی موجب مخدوش شدن خط مشی پیشین و از میان رفتن هماهنگی و یکپارچگی مردم می شد.

2- تمایل به دنیا و خوی غارتگری، گر چه مردم کوفه ظاهرا به نام اسلام و قرآن و جهاد فی سبیل اللّه می جنگیدند ولی در حقیقت انگیزه شان کسب غنایم بیشتر بود. نمونه آشکار آن، غارتگری کوفیان پس از واقعه عاشورا در کربلاست که سپاه کوفه حتی لباسهای شهداء کربلا را ربودند.

3- برخورد غرورآمیز و تمرد از حکام عادل: آنها در برخورد با حکام، روحیه غرورآمیزی داشتند، لذا فرد پاک نهاد و صالحی همچون عمار یاسر را نپذیرفتند و در برابرش موضعگیری کردند و با او همراه و همدل نشدند تا عمر او را عزل کرد و با حضرت علی و امام حسن نیز آن گونه عمل کردند و در نتیجه افرادی با خدعه و نیرنگ و شیوه های خشونت آمیز و مستبدانه مانند مغیره بن شعبه و زیاد بن ابیه و عبیداللّه بن زیاد بر آنها تسلط یافتند.

4- سستی عزم و اراده، این مردم برای حفظ منافع موجود یا بدست آوردن منافع بیشتر در حساسترین شرایط، تعهدات و پیمانهای استوار خود را نقض می کردند از ترس این که مبادا منافعشان در معرض خطر قرار گیرد. به عبارت دیگر، مردم کوفه به یک نوید تجمع می کردند و به یک نهیب از هدفی که داشتند روی برمی گردانیدند. از این رو حضرت در نهج البلاغه(1- خطبه 25 نهج البلاغه.) می فرماید:

ای مردم کوفه، من به سبب سه چیز که در شما هست و دو چیز که در شما نیست اندوهناکم اما آن سه چیزی که در شماست با وجودی که چشم دارید کور هستید با این که گوش دارید کر هستید و با این که سخن می گویید گنگ هستید اما آن دو چیزی که در شما نیست، هنگام جنگ استوار و ثابت قدم نیستید و در زمان بلا و گرفتاری قابل اعتماد نیستید.

سوگند به خدا شما را چنان می بینم که اگر جنگ سختی در گیرد و آتش آن شعله ور شود، از پسر ابوطالب جدا خواهید شد مانند زنی که با وضع حمل از فرزندش جدا می شود. پس از رحلت پیامبر اکرم، مردم کوفه به سبب بیعت نکردن با علی و عدم رعایت وصیت پیامبر، بزرگترین بدعت را در جهان اسلام پدید آوردند که زمینه بدعتگزاری و فرقه سازیهای دیگر را فراهم آورد و در نتیجه همین مردم به وسیله بیعت کردن با یزید پلید به عنوان جانشین معاویه سلطنت موروثی را نیز در جهان اسلام بنیاد نهادند و با این بدعت بزرگ امویان بیش از 70 سال و عباسیان بیش از 500 سال بر این مبنا سلطنت کردند. مردم کوفه همواره با بی اعتنایی، سستی،نفاق، دروغگویی، بدعهدی، دنیاطلبی باعث درد و رنج و تالم روحی و آزردگی امیر مؤمنان و ائمه معصومین علیهم السلام و یاران با وفای آنان بودند. مردم کوفه مردی به عظمت علی را در حساسیترین شرایط یاری نکردند حتی وی را مورد تحقیر و توهین قرار دادند، بیعت با وی را شکستند و به حاکم معزول و یاغی پیوستند. و بر ضد وی قیام کردند و همچنین با تحمیل حکمیت به آن حضرت باعث شدند که پایه های حکومت معاویه استحکام یابد و خوارج به وجود آیند،

از همه مهمتر این که امام معصوم را به کفر و زندقه و دروغگویی متهم کردند تا حدی که حضرت به کلی از آنها قطع امید کرد و آنها را نفرین کرد. حضرت در نهج البلاغه در مذمت این قوم می فرماید: خداوندا، من از اهل کوفه بیزار و دلتنگ شده ام، ایشان هم از من خسته و آزرده شده اند. من از آنها متنفرم، آنها نیز از من به ستوه آمده اند، به جای آنها افراد بهتری به من مرحمت فرما و به جای من شخص بدکاری بر آنها مسلط فرما، بارالها دلسردی آنها را مانند نمک در آب ذوب کن). همچنین حضرت در خطبه دیگری می فرماید: ای کسانی که شبیه مردان هستید ولی مرد نیستید، ای کسانی که عقل شما مانند کودکان و عروسان حجله نشین است، ای کاش هرگز شما را نمی دیدم و نمی شناختم همان شناختی که سرانجام مرا اینچنین اندوهگین کرد، خدا شما را بکشد که این قدر خون به دل من کردید و سینه مرا مملو از خشم کردید و جامهای غم و اندوه را جرعه جرعه بمن نوشانیدید، و با سرپیچی و یاری نکردن من نقشها و طرحهایم را تباه کردید، تا آن جا که قریش گفتند پسر ابوطالب، مرد شجاعی است ولی از فنون جنگ آگاه نیست. سرانجام امیرالمومنین علی(ع) توسط ابن ملجم مرادی یکی از خوارج کوفی در مسجد کوفه به شهادت رسید. پس از وی ابتدا کوفیان با فرزندش امام حسن مجتبی بیعت کردند ولی به زودی فریفته زر و زور و تزویر معاویه شده به او پیوستند. تا حدی که به آن حضرت حمله کردند، ردایش را کشیدند و پایش را با خنجر مجروح کردند و خیمه گاهش را غارت کردند و شماتتها، جنایتها و ظلمهای زیادی نسبت به وی روا داشتند و او را بی یار و یاور در میدان جنگ رها کردند و باعث شدند که علی رغم میل باطنی صلح تحمیلی را بپذیرد. همچنین پس از بیعت کردن امام حسن با یزید، کوفیان با ارسال 12 هزار نامه به مکه امام حسین را به کوفه دعوت کردند و سوگندهای استوار یاد کردند. همچنین هنگام ورود مسلم به کوفه 20 هزار نفر با او بیعت کردند ولی هنگامی که امام حسین و اهل بیتش به سوی آنها حرکت کردند،

عهد و پیمان خود را نقض کرده، به دشمن پیوستند و با نوک نیزه ها و تیغ شمشیرها از وی استقبال کردند و خاندان پیامبر و ذریه پاک او و گروه مومنان مخلص را مظلومانه قتل عام کردند. و با پیمان شکنی و بی وفایی خود مصیبت بارترین و ناگوارترین فاجعه را در کربلا آفریدند و تا روز قیامت نامه اعمال سیاهی از خود بر جای نهادند، کوفیان در کمال بی رحمی و قساوت به نبردی نابرابر و ناجوانمردانه با امام و یاران با وفایش پرداختند آنان با مقاومت و نبردی بی نظیر و متهورانه در برابر مردم سفاک کوفه جان بر سر پیمان نهادند و تا آخرین نفر تشنه کام به شهادت رسیدند سپس کوفیان سرهای مقدس شهدا را بریدند و به نیزه زدند و بدنهای مطهر و غرقه به خون فرزند پیامبر و یارانش را بدون غسل و کفن در بیابان رها کردند، خیمه های آنان را غارت کرده سپس به آتش کشیدند و زنان و کودکان خاندان رسالت را به اسارت گرفتند حتی به این هم اکتفا نکردند بلکه با اسبهای خود بدن آن حضرت را لگدکوب کردند به طوری که استخوانهای امام را درهم شکستند حتی هنگامی که کاروان اسیران کربلا به همراه سرهای بریده حضرت سیدالشهدا و سایر شهدا وارد کوفه شدند، مردم کوفه هیچ عکس العملی نشان ندادند. در این هنگام حضرت سجاد و زینب کبری خطبه هایی ایراد فرمودند و از باطن اهل کوفه پرده برداشتند و خیانت، پیمان شکنی و گمراهی آنها را آشکار کردند، به گفته بسیاری از مورخان، تمام لشکریانی که در کربلا حضور یافتند و با امام حسین و یارانش جنگیدند و آنان را به شهادت رسانیدند از مردم کوفه بودند و حتی یک نفر از اهل شام در میان آنها نبود( مروج الذهب، ج 3 ص 71.)،

شگفت آورتر این که اکثر کوفیان داوطلب نبرد با امام شدند. پس از واقعه خونبار کربلا کوفیان به سلمان بن صرد خزاعی رهبر قیام توابین مختار بن ابی عبید شقفی و زید بن علی و ... نیز خیانت کردند. در این رویدادها به خوبی چهره واقعی آنها شناخته می شود وثاق و بی وفایی، شک و تردید، عدم اراده و قدرت تصمیم گیری، بدعهدی فرومایگی، خباثت و خیانت آنها کاملاً مشخص می شود بهترین سخن در باره ساکنان این شهر که به صورت ضرب المثل در آمده این جمله است الکوفی لا یوفی، کوفی وفا ندارد ولی بعدها شهر کوفه به عنوان شهر شیعه شهرت یافت و کوفه به صورت کانون تشیع درآمد و متعصب ترین شیعیان امیر مؤمنان از اهل کوفه به شمار آمدند. و علاقه و محبت مردم به امامان شیعه به حدی رسید که امام باقر(ع) را پیامبر کوفه و امام مردم عراق می خواندند و شاگردان نامدار و برجسته امام باقر(ع) و امام صادق(ع) از اهل کوفه بودند،

امام باقر و امام صادق - علیهماالسلام - بارها به کوفه تشریف فرما شدند و محدثان کوفی از آن ذوات مقدس بهره های وافر برده اند. حتی اقامت پنج ساله امام صادق(ع) در زمان حکومت منصور عباسی در شهر هاشمیه که در نزدیکی کوفه قرار دارد بیش از پیش به حیات علمی و معنوی کوفه کمک کرد حتی در تاریخ و منابع روایی آمده است که در عصر عباسیان نهصد نفر از محدثین کوفی در مسجد کوفه از قول امام جعفر صادق حدیث نقل می کردند. بدین ترتیب شهر کوفه از مهمترین مراکز نقل حدیث و کانون نشر حقایق ناب اسلام شد به طوری که محدثان آن مشرب کوفی را بنیاد نهادند که گرایش شیعی داشت. همچنین در روایات معتبر آمده است که در ایام ظهور حضرت صاحب الزمان، کوفه منزل پایگاه و محل قیام آن حضرت است. مفضل بن عمر از امام صادق روایت کرده که فرمود: گویی من قائم آل محمد را می بینم که بر فراز منبر کوفه نشسته و یاران باوفایش که به تعداد سربازان جنگ بدر 313 نفر هستند در اطراف او گرد آمده اند،آنها پرچمداران و حکمرانان خداوند بر روی زمین هستند. ولی در مجموع رفتار ناپسند مردم کوفه بر رفتار پسندیده شان رجحان دارد. در خاتمه این نکته را متذکر می شوم که این کتاب، تاریخ کوفه را که بدست فراموشی سپرده شده بود، احیا کرده است و با صداقت و نگرشی ژرف آن را ارزیابی می کند و از طرفی پیشرفتهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی این سامان را نیز خاطر نشان می کند. این جانب با عنایات خاصه پروردگار متعال و توجهات عالیه حضرت ثامن الححج علیه آلاف التحیه و الثناء و با تلاش و جدیت بسیار به ترجمه این کتاب وزین همت گماردم و با تتبع و تحقیق مستمر به سرانجام رسانیدم، امید است خوانندگان با مطالعه این تاریخ سراسر حماسه و بررسی عملکرد تاریخ سازان گذشته درسها و عبرتهای لازم را فرا گیرند و در زندگی خویش بکار بندند.

 علت بنای شهر کوفه چه بود؟

در این که چرا این شهر به عنوان کوفه نامیده شده، بعضى معتقدند به خاطر آن است که شکل دائره مانند دارد و عرب به شن زار مدوّر «کوفان» مى گوید. و بعضى مى گویند به خاطر اجتماع مردم در آنجا بود؛ زیرا یکى از معانى این واژه اجتماع است. البته وجه تسمیه هاى دیگرى نیز براى آن ذکر شده است.
گفته مى شود که: این آبادى در سنه هفدهِ هجرى در عصر خلیفه دوم، به صورت شهر در آمد و بعضى تاریخ آن را کمى بعد از آن نوشتند. این شهر به عنوان بزرگ ترین شهر عراق «قُبَّةُ الاِسلام» و محل هجرت مسلمانان شناخته مى شد و سعد بن ابى وقّاص آن را بنا کرد.
بعضى گفته اند علت بناى این شهر، این بود که سعد بن ابى وقّاص بعد از فتح عراق و غلبه بر لشکر ساسانیان، در مدائن فرود آمد و چند تن را به مدینه فرستاد تا مژده این فتوحات را به خلیفه دوم برسانند. خلیفه فرستادگان سعد را رنگ پریده و بیمارگونه دید. هنگامى که علت را جویا شد، سبب این تغییر حال را بدى آب و هواى شهرهاى عراق ذکر کردند. خلیفه دستور داد سرزمینى را براى اقامت لشکر در نظر بگیرد که با مزاج آنان سازگار باشد. سعد آنجا را انتخاب کرد و در آغاز مانند بصره، خانه ها را با نى ساختند. چیزى نگذشت که آتش سوزى در گرفت و سوخت. سپس آنجا را با خشت ساختند. سعد مسلمانان را میان توقّف در مدائن یا در کوفه مخیّر کرد. گروهى، راه کوفه را پیش گرفتند و پس از مدتى سلامت خود را بازیافتند.(معجم البلدان، ماده «کوفه»؛ تاریخ کامل، جلد 2، صفحه 527؛ لغتنامه دهخدا، ماده «کوفه».)
در مدح و ذم کوفه، روایات زیادى داریم و به نظر مى رسد که این روایات، ناظر به ادوار مختلف کوفه و مردمى است که در آن سرزمین مى زیستند.
در بعضى از روایات جمله «و طور سینین»،(سوره تین، آیه 2.) در آیه شریفه به کوفه تفسیر شده است. در حدیثى دیگر، از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «اَلْکُوفةُ رَوْضَةٌ مِنْ رِیْاضِ الْجَنَّةِ»؛ (کوفه، باغى از باغهاى بهشت است). و در ذیل همین روایت آمده که قبر نوح و ابراهیم و قبور سیصد و هفتاد پیامبر و ششصد وصى، و قبر سید الأوصیاء على(علیه السلام) در کوفه است.
در حدیث دیگرى نیز از امام صادق (علیه السلام)آمده است: «اِنّهُ لَیْسَ بَلَدٌ مِنَ الْبُلْدانِ وَ مِصْرٌ مِنَ اَلاَْمْصارِ، اَکْثَرَ مُحِبَّاً لَنا مِنْ أَهْلِ الْکُوْفَةِ»؛ (هیچ شهرى از شهرها بیش از مردم کوفه دوستدار ما اهل بیت نیستند).(سفینة البحار، ماده «کوفه».)
ولى مى دانیم دوران هایى بر کوفه گذشت که دشمنان اسلام و به خصوص دشمنان اهل بیت، بر آن چیره شدند و آن شهر عملا مبدّل به یکى از کانون هاى ضدّ اسلام و ضدّ اهل بیت شد.(گرد آوري از کتاب: پيام امام امير المومنين عليه السلام‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1385 ه. ش‏، ج2، ص 81. )

 

پی نوشت


1. .تخطیط مدینة الکوفه، ص١5.
2 ..مختصر کتاب البلدان، ص١54.
 3.لسان العرب، ج١٢، ص١٨٨.
4 .لسان العرب، ج١٢، ص١٨٨.
5 .معجم البلدان، ج4، ص4٩٠.
6 .الروض المعطار فی خبر الاقطار، ص501.
7 .معجم البلدان، ج4، ص4٩١.
8 .معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج4، ص١١4٢؛ معجم البلدان، ج4، ص4٩١.
9 ..معجم البلدان، ج4، ص4٩١.
10 .الخصال: ج 1 ص 225.
11 .وسائل الشیعه: شیخ حر عاملی، ج 5 ص 258
12 .لسان العرب، ج١٢، ص١٨٨؛ تاریخ الکوفه، ص١5٨.
13 ..خطط الکوفة و شرح خریطتها، ص٩؛ تخطیط مدینة الکوفه، ص١١.
 14.معجم البلدان، ج4، ص4٩٠؛ فتوح البلدان، ص٢٧٧.
15.معجم البلدان، ج4، ص4٩١.
 16.معجم ما استعجم، ج4، ص١١4٢.
17 .سیمای کوفه، ص٢٩.

 

منابع:

،براقی، حسین، تاریخ الکوفه .فارسی،ترجمه سعید راد رحیمی.،مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1381.

https://wikifeqh.ir/%DA%A9%D9%88%D9%81%D9%87

https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=246319&typeinfo=25&catid=23185

https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%81%D9%87

https://wikihaj.com/view/

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها