0

وصیّت‌های شایسته خانوادگی

 
ravabet_rasekhoon
ravabet_rasekhoon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1392 
تعداد پست ها : 8838
محل سکونت : اصفهان

وصیّت‌های شایسته خانوادگی
شنبه 2 مرداد 1400  12:36 PM

وصیّت‌های شایسته خانوادگی

وصیت نامه سندی است قانونی که به موجب آن موصی،یعنی شخص وصیت کننده می تواند برای یک سوم از اموال خود تعیین تکلیف کند یا شخص یا اشخاصی را برای اداره یک سوم از اموال خود یا اداره امور فرزند صغیر خود قرار دهد،چنین شخصی که برای اداره یک سوم از اموال موصی یا فرزند صغیر او تعیین می گردد،وصی نام دارد.

وصیت از ریشه «وَصِیَ» است و «أرض واصیة» یعنی زمینی که از گیاهِ به‌هم متصل سراسر پوشیده‌است.[۱]

سندی را که حاوی وصیت باشد وصیت نامه گویند. وصیت نامه یک نوع امتیاز محسوب می‌شود که ما به کمک آن می‌توانیم برای اموال‌مان بعد از مرگ تصمیم بگیریم. البته وصیت فقط شامل اموال نمی‌شود و علاوه بر نقل و انتقال اموال، می‌توان در مورد مسائل دیگر نیز وصیت کرد. از جمله آنکه انجام بعضی امور و تعهدات را در صورت قبول، برعهده‌ی دیگری گذاشت.

هرکس برای حصول اطمینان از اجرا شدن وصیت نامه‌اش باید تمام ضوابط و تشریفات قانونی و شرعی وصیت نامه را رعایت کند. تنظیمِ یک وصیت نامه‌ی صحیح باعث کاهش اختلافات خانوادگی و رجوع به دادگاه می‌شود و علاوه براین از آخرین اراده‌ی شخص وصیت‌کننده نیز آگاه می‌شویم؛ بنابراین همه‌ی انسان‌ها برای تصمیم‌گیری درباره‌ی حقوق و اموال خود پس از مرگ، باید با قوانین نوشتن صحیح وصیت نامه آشنایی داشته باشند. هدف ما هم در این مقاله آشنایی شما با نحوه نوشتن وصیت نامه است.

یکی از امتیازات تنظیم وصیت نامه این است که تا زمان حیات خود می‌توانیم آن را تجدید و اصلاح کنیم. نوشتن وصیت نامه به سه طریق انجام می‌گیرد که هر کدام از لحاظ تشریفات تنظیم، قدرت اثبات و اعتبار با دیگری متمایز است؛ و هر وصیتی به غیر از سه روشی که در ادامه بیان می‌کنیم، تنظیم شود اعتبار قانونی نخواهد داشت.

چه زمانی برای نوشتن وصیت نامه مناسب است؟
در حقیقت هیچ کس نمی‌داند تا چه روز و ساعتی در این کره خاکی نفس می‌کشد. عدم توانایی ما در درک زمان مرگ موجب می‌شود تا همیشه در این زمینه هول و هراس داشته باشیم. به گفته پیامبر اکرم اسلام بهتر است به حسابمان رسیدگی کنیم پیش از انکه به حسابمان رسیدگی شود. برای بررسی اعمال و حساب خود باید به ابعاد مختلفی اعم از اعمال عبادی و اجتماعی خود دقت کنیم.

منظور از اعمال عبادی، حقوقی است که از خدا بر گردن فرد است. به این حقوق پس از مرگ متوفی با یک سوم از دارایی هایش رسیدگی می‌شود. فرد باید پیش از مرگ در نوشتن وصیت نامه تعداد نماز و روزه قضا و کفاره‌های پرداخت نشده اش را اعلام کند تا پس از مرگ به آن‌ها رسیدگی شود.

اعمال اجتماعی بدهی‌های فرد وصیت کننده را در برمی گیرد. فرد باید پیش از مرگ مهریه همسر، حق الناس، خمس و یا اماناتی را که بر گردن دارد، ذکر نماید.

وصیت کننده می‌تواند مطالبات و طلب‌های خود را نیز در وصیت قید کند. زیرا مطالبات به نوعی از حقوق بازماندگان خواهند بود. با قید در وصیت نامه، پس از مرگ متوفی به آن رسیدگی می‌شود.

در آخرین بخش از نوشتن وصیت نامه نیز وصایای اخلاقی آورده می‌شود که در آن توصیه‌هایی به بازماندگان داده می‌شود. عموما این بخش در وصیت نامه افراد بزرگ و مهم بیشتر به چشم می‌خورد و بازخورد خبری و رسانه‌ای پیدا می‌کند.

 

انواع وصیت در حقوق ایران

مطابق ماده ۸۲۵ قانون مدنی ایران وصیت به دو نوع تقسیم می شود:وصیت تملیکی و وصیت عهدی.ماده ۸۲۶ نیز به تعریف این دو نوع وصیت پرداخته است براین اساس:«وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجانا تملیک کند.وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمور می نماید.»

شخصی که وصیت می کند موصی،شخص یا اشخاصی که وصیت تملیکی به نفع آنان است موصی له،موردی که نسبت به آن وصیت صورت گرفته موصی به و کسی که به موجب وصیت عهدی مأمور انجام امور مربوط به یک سوم مال موصی یا فرزند صغیر او شده،وصی نام دارد.

در خصوص وصیت تملیکی،موصی تنها می تواند یک سوم از عین یا منفعت اموالش را در زمان بعد از مرگش به دیگران منتقل کند منظور از انتقال منفعت آن است که شخص موصی، مالک مالی است و حالا وصیت می کند تا پس از مرگش منفعت آن مال به دیگری داده شود یعنی آن مال پس از مرگ موصی به اجاره شخص موصی له دربیاید؛انتقال عین نیز به معنی آن است که پس از مرگ موصی،مالکیت مال به موصی له واگذار شود.اگر موصی برای بیش از یک سوم اموال خود تعیین تکلیف کرده باشد اثری نخواهد داشت مگر اینکه سایر وراث پس از مرگ موصی اجازه دهند که به نسبت سهم الارثشان به وصیت عمل شود بنابراین هر یک از وراث که وصیت موصی را نسبت به بیش از یک سوم اموالش اجازه دهد از سهم الارث او به نسبت،کاسته خواهد شد.

وصیت تملیکی باید توسط موصی له قبول شود تا عین یا منفعت مال مورد وصیت به او انتقال گردد بنابراین وصیتی که موصی تنظیم کرده نوعی ایجاب است که اگر موصی له آنرا قبول نماید باعث تشکیل عقد می شود و حقوقدانان از آن به عنوان قرارداد وصیت تملیکی یاد می کنند.البته اگر موصی له وصیت تملیکی غیر قابل شمارش باشند مثل اینکه وصیت به نفع امور عام المنفعه باشد نیازی به قبول موصی له وجود ندارد. اگر عین یا منفعت مالی که موصی در وصیت تملیکی به موصی له واگذار کرده مال موصی نباشد وصیت،باطل خواهد بود. هیچ کس نمی تواند به موجب وصیت خود،یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث بردن محروم کند و چنین وصیتی باطل تلقی می شود.

در وصیت عهدی،شخص وصی مأمور می شود تا نسبت به یک سوم اموال مورد وصیت اقداماتی که موصی در حدود وصیت به او واگذار کرده انجام دهد یا اینکه اگر موصی فرزند صغیری داشته امور غیر مالی و مالی مربوط به صغیر را تا زمانی که بالغ و رشید می شود برعهده بگیرد.در وصیت عهدی وصی تا زمانی که موصی زنده است اگر از تنظیم وصیت و مفاد آن خبر داشته می تواند وصیت را رد کند اما اگر موصی فوت شود،وصی حق رد وصیت را ندارد.[۲]

 

وصیت در فقه اسلامی

وصیت در اصطلاح فقهی، خود چند قسم شده‌است. روح‌الله خمینی در تحریرالوسیله آورده‌است: «وصیت یا تملیکیّه است مثل اینکه وصیت می‌کند به چیزی از ترکه‌اش برای زید؛ و وصیت کردن به مسلط شدن بر حق، ملحق به تملیکیّه می‌شود؛ یا عهدیه است مثل اینکه وصیت می‌کند به آنچه که به تجهیزش یا به اجیر گرفتن برای حج یا نماز برایش یا مانند اینها تعلق دارد؛ یا فکّیه است که به فکّ ملکی تعلق دارد مانند وصیت کردن به آزاد نمودن.»[۳] پس به‌طور کلی می‌توان وصیت فقهی را مربوط به احوال شخصیه وصیت‌کننده و پیگیریِ آن، دانست؛ و افرادی که به ترتیب شایستهٔ انفاق هستند، عبارتند از:    پدر و مادر    خود و خانواده اش    نزدیکان فقیر    همسایگان فقیر
    در راه خدا که اجرش از همه کمتر است[۴]

وصیت به معنای سفارش، پند و اندرز نیز به کار رفته‌است. راغب اصفهانی در مفردات اینطور آورده: «وصیت سفارش کردن بر دیگری همراه با پند و موعظه، جهت فرمان بردن و عمل نمودن است.»[۵]
انواع وصیت نامه در حقوق ایران[۶]

قانون امور حسبی ایران چهار نوع وصیت نامه را برشمرده است:

    وصیت نامه خودنوشت:ساده ترین نوع وصیت نامه است و شخص وصیت کننده(موصی)می تواند آن را به طور پنهانی تنظیم کرده و لازم نیست که بابت تنظیم آن هزینه ای بپردازد،ماده ۲۷۸ قانون امور حسبی در خصوص این نوع وصیت نامه می گوید:«وصیت نامه خودنوشت در صورتی معتبر است که تمام آن به خط موصی نوشته شده و دارای تاریخ روز،ماه و سال به خط موصی بوده و به امضای او رسیده باشد.»

خطری که این نوع از وصیت نامه ها را تهدید می کند امکان جعل آنهاست به علاوه ممکن است وصیت نامه خودنوشت پس از مرگ موصی مفقود شود.همانطور که در متن ماده ۲۷۸ مشخص است وصیت نامه خودنوشت حتما باید به خط شخص موصی باشد وگرنه اثری ندارد.اگر در ظرف سه ماه از صدور گواهی حصر وراثت،وصیت نامه خود نوشت تحویل دادگاه آخرین محل اقامت موصی نشود وصیت نامه خود نوشت بی اعتبار خواهد شد.

    وصیت نامه رسمی:وصیت نامه رسمی،وصیت نامه ای است که مطابق سایر اسناد رسمی به ثبت رسیده باشد.ماده ۲۷۷ قانون امور حسبی در این خصوص مقرر داشته:«ترتیب تنظیم وصیت نامه رسمی و اعتبار آن به طوری است که برای اسناد تنظیم شده در دفاتر اسناد رسمی مقرر است.» اسناد رسمی نیز مطابق قانون مدنی ایران،اسنادی هستند که در اداره ثبت اسناد و املاک یا دفاتر اسناد رسمی و یا به وسیله مأمورین رسمی تنظیم شده باشد.مزیت هایی که وصیت نامه های رسمی دارد آن است که امکان تحریف در آنها بسیار کم است همچنین با ثبت شدن در نزد مراجع ثبتی و دفاتر ثبت اسناد امکان گم شدن آن وجود ندارد به علاوه برای اجرای آن نیازی به مراجعه به دادگاه نیست و واحدهای اجرای ثبت می توانند آنرا اجرا نمایند.در مقابل هزینه بر بودن ثبت این وصیت نامه ها و البته عدم امکان پنهان نگه داشتن مفاد وصیت نامه های رسمی از معایب این وصیت نامه هاست.
    وصیت نامه سرّی:ترکیبی از وصیت نامه های خودنوشت و وصیت نامه های رسمی بوده و دارای تشریفات اداری زیادی است.ماده ۲۷۹ قانون امور حسبی در این خصوص بیان داشته:«وصیت نامه سرّی ممکن است به خط موصی یا به خط دیگری باشد ولی در هرصورت باید به امضای موصی برسد و به ترتیبی که برای امانت اسناد در قانون ثبت اسناد مقرر گردیده در اداره ثبت اقامتگاه موصی یا محل دیگری که در آیین نامه وزرات دادگستری معین می گردد امانت گذارده می شود.» در وصیت نامه سری تنها امضای موصی باید متعلق به او باشد بنابراین اگر متن وصیت را شخص دیگری نوشته اما امضای موصی پای وصیت نامه باشد وصیت معتبر خواهد بود.قانون امور حسبی اشخاص بی سواد را از تنظیم وصیت نامه سری منع کرده است اما همین که شخص بی سوادی بتواند امضا کند برای تنظیم وصیت نامه سری کافی است.از آنجا که وصیتامه سری نزد اداره ثبت اسناد به امانت گذاشته می شود امکان گم شدن ندارد اما به لحاظ پیچیده بودن تشریفات اداری میزان استفاده از آن در بین مردم پایین است.برای رعایت تشریفات وصیت نامه سری پس از آنکه وصیت نامه تنظیم شد و به امضای موصی رسید می بایست مطابق قانون ثبت اسناد و املاک،در لفافی با لاک و مهر پیچیده شود و توسط موصی تقدیم اداره ثبت محل گردد همچنین موصی باید در حضور مسئول دفتر،تاریخ تسلیم امانت به وسیله موصی با نوشتن حروف قید گردد در این صورت اداره ثبت به موصی سند رسمی ثبت امانت می دهد.
    وصیت نامه غیرعادی(اضطراری):وصیت نامه هایی هستند که به دلیل شرایط خاص سیاسی،مالی،جانی و طبیعی امکان تنظیم وصیت توسط موصی به روش های خودنوشت،رسمی و سری وجود ندارد.این وصیت نامه ها مطابق قانون امور حسبی به چهار دسته تقسیم می شوند:وصیت نامه نظامی،وصیت در موارد خطر مرگ فوری،وصیت به هنگام شیوع امراض ساری و وصیت در هنگام مسافرت در دریا.

 

وصیّت‌های شایسته خانوادگی

وصیت نامه بر ۳ نوع است:

وصیت نامه‌ی خودنوشت؛
وصیت نامه‌ی سری؛
وصیت نامه‌ی رسمی.

الف. وصیت نامه‌ی خودنوشت

در وصیت خود نوشت، وصیت‌کننده باید تمام متن وصیت را به خط خود نوشته باشد تا در دادگاه اعتبار قانونی داشته باشد. به همین دلیل شخص بی‌سواد یا شخصی که به سبب فقدان بینایی، توانایی نوشتن ندارد نمی‌تواند وصیت خودنوشت تنظیم کند؛ و در نگارش چنین وصیت نامه‌ای امکان وکالت دادن به شخص دیگری وجود ندارد. وصیت‌کننده حتما باید تاریخ روز، ماه و سال را به خط خود در وصیت نامه درج کند تا چنانچه وصیت نامه‌های متعددی از او موجود بود، آخرین نسخه‌ی وصیت نامه مشخص باشد، زیرا آخرین اراده و فقط آخرین وصیت نامه‌ی وصیت کننده دارای اعتبار است.

اگر وصیت‌کننده در حضور مأمور وصیت نامه‌ی خویش را امضا کند در صورت لزوم می‌تواند به‌عنوان یک سند رسمی تلقی شود و ارزش آن را داشته باشد.


ب. وصیت نامه‌ی سری

وصیت نامه‌ی سری برخلاف وصیت خودنوشت به خط هرکسی می‌تواند باشد، اما در نهایت حتما باید به امضای شخص وصیت‌کننده برسد و طبق قانون باید به اداره‌ی ثبت محل اقامت وصیت‌کننده یا در مکانی که آیین‌نامه‌ی وزارت دادگستری تعیین می‌کند به امانت سپرده شود.

طبق قوانین امور حسبی، شخص بی‌سواد نمی‌تواند وصیت نامه‌ی سری تنظیم کند.


ج. وصیت‌نامه‌ی رسمی

نوشتن وصیت نامه‌ی رسمی به مانند دیگر اسنادی است که در دفاتر اسناد رسمی تنظیم می‌شوند و حتی افرادی که توانایی خواندن و نوشتن ندارند نیز می‌توانند از این نوع وصیت نامه استفاده کنند.

به دلیل ثبت وصیت نامه‌ی رسمی در دفاتر اسناد رسمی، نگرانی‌های ناشی از مفقود شدن یا از بین بردن وصیت نامه از میان می‌رود.

وصیت شفاهی

یکی از تشریفات تنظیم وصیت نامه کتبی بودن آن است، اما در موارد اضطراری مثل جنگ و زلزله که نمی‌توان تشریفات نوشتن وصیت نامه را رعایت کرد، شخص می‌تواند در حضور دو شاهد به‌طور شفاهی وصیت کند و یکی از شاهدان باید مفاد وصیت را با تاریخ روز و ماه و سال تنظیم کند و به حضور حضار برساند. اما اگر وصیت‌کننده تا زمان عادی شدن شرایط محیط در قید حیات باشد، باید وصیت نامه‌ی خویش را با تشریفات صحیح قانونی تنظیم کند.

 

سابقه تاریخی

قرآن کتاب مقدس مسلمانان بارها از واژه وصیت در امر استفاده کرده‌است. مانند: «و وصینا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیهِ حُسْنًا: ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند.»[۷]

وصیت قبل از اسلام نیز واقع شده‌است: ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را وصیت کرده‌اند: «و وصی بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیعْقُوبُ یا بَنِی إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی لَکُمُ الدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ: و ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند: «فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است؛ و شما، جز به تسلیم در برابر فرمان خدا از دنیا نروید.»[۸]

همچنین طبق نقل تورات، در وصیت داود به سلیمان این‌طور آمده: «وقت وفات داود پادشا ه نزدیک می‌شد، پس به پسرش سلیمان اینطور وصیت کرد: چیزی از عمرم باقی نمانده‌است. تو قوی و شجاع باش و همواره از فرمانهای خداوند، خدایت پیروی کن…»[۹]

در انجیل نیز پولس اینطور وصیت می‌کند: «پولُس رسول … این نامه را که حیثیت وصیت‌نامه دارد به همکار و معاون جوان خود تیموتاوس می‌نویسد. پولُس نصیحت می‌کند که هیچگاه با چیزی که دروغ است سازش نکند و با وجود مشکلات، صرف حقیقت را موعظه نماید…»[۱۰]و یا از داریوش اول که زرتشتی مذهب بوده، وصیتی به شکل سنگ نوشته ثبت شده: «اهورامزدا این کشور را از لشکر دشمن، از خشکسالی و از دروغ پاس دارد.»[۱۱]
وصایای الهی، محمدمهدی محب الرحمان، نشریه حریم امام، شماره۱۱۹

 

وصیّت‌های شایسته خانوادگی

 

اشاره

کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقینَ
بر شما نوشته شده هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر چیز خوبی از خود به جای گذارده، وصیّت برای پدر و مادر و نزدیکان به طور شایسته کند، این حقّی است برای پرهیزکاران. (180 / بقره)

 

شرح آیه از تفسیر نمونه

در اینجا به جای کلمه «مال» ، کلمه «خَیْر» گفته شده، فرموده:
اگر «چیز خوبی» از خود به یادگار گذارده، وصیّت کند. این تعبیر نشان می‌دهد که اسلام ثروت و سرمایه‌ای را که از طریق مشروع به دست آمده باشد و در مسیر سود و منفعت اجتماع به کار گرفته شود، خیر و برکت می‌داند و بر افکار نادرست آنها که ذات ثروت را چیز بدی می‌دانند، خط بطلان می‌کشد و از زاهدنمایان منحرفی که روح اسلام را درک نکرده و زهد را با فقر مساوی می‌دانند و افکارشان سبب رکود جامعه اسلامی و پیشرفت استثمارگران می‌شود، بیزار است. ضمنا این تعبیر اشاره لطیفی به مشروع بودن ثروت است، زیرا اموال نامشروعی که انسان از خود به یادگار می‌گذارد، خیر نیست، بلکه شرّ و نکبت است. از برخی روایات نیز استفاده می‌شود که از تعبیر «خیر» چنین به دست می‌آید که اموال قابل ملاحظه‌ای باشد وگرنه اموال مختصر، احتیاج به وصیّت ندارد، همان بهتر که ورثه آن را طبق قانون ارث در میان خود تقسیم کنند و به تعبیر دیگر مال مختصر چیزی نیست که انسان بخواهد ثلث آن را به عنوان وصیت جدا کند. (1) ضمنا جمله «إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ»: هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد» ، برای بیان آخرین فرصت وصیّت است که اگر به تأخیر بیفتد، از دست می‌رود وگرنه هیچ مانعی ندارد که انسان قبل از آن پیش‌بینی کار خود را کرده،

1- «نُورُ الثَّقَلَیْن» ، جلد 1، صفحه 159.

وصیّت‌نامه خویش را آماده کند، بلکه از روایات استفاده می‌شود که این عمل بسیار شایسته‌ای است. مقیّد ساختن وصیّت در آیه فوق با قید «بِالْمَعْرُوفِ» اشاره به این است که وصیّت باید از هر جهت عقل پسند باشد، زیرا «معروف» به معنی شناخته شده برای عقل و خرد است. هم از نظر مبلغ و مقدار و هم از نظر شخصی که وصیّت به نام او شده و هم از جهات دیگر، باید طوری باشد که عرف عقلاء، آن را عملی شایسته بدانند، نه یک نوع تبعیض ناروا و مایه نزاع و دعوا و انحراف از اصول حقّ و عدالت.

شرح آیه از تفسیر مجمع‌البیان

اشاره

«مَعْروف»: پسندیده و کار عادلانه‌ای که ستم و تجاوزی در آن نیست.
«حَضَرَ»: حاضر شد، فرا رسید.
«حَقّ»: درست، ثابت، لازم واجب.

 

وصیّت، دستوری سازنده

قرآن شریف در دو آیه قبل، بخشی از تدابیر سنجیده و عادلانه اسلام را در راه تأمین حقّ حیات ترسیم کرد؛ و اینک، در این آیات، از برنامه‌ای سخن به میان می‌آورد که بیشتر بُعد اقتصادی و حقوقی و خانوادگی دارد و آن عبارت است از وصیّت شایسته و منصفانه، پیش از فرارسیدن مرگ.
«کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ»
بر شما مردم باایمان مقرّر شده است که هرگاه یکی از شما را مرگ فرا رسد
«کُتِبَ» یعنی مقرّر و لازم و واجب شد؛ و تفسیر «إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ» این است که «آثار و نشانه‌های مرگ همچون: بیماری، خطر، پیری و مانند آنها پدیدار شود، نه آنکه فرشته مرگ برسد» و پاره‌ای نیز بر آنند که پیش از همه اینها، در حال صحّت و سلامت وصیّت کند.
«اِنْ تَرَکَ خَیْراً»
اگر مالی بر جای می‌گذارد

در اینکه این ثروت و دارایی باید چه اندازه باشد تا وصیّت بر آن لازم شود، دیدگاهها متفاوت است:
1. عدّه‌ای معتقدند که مال و ثروتی داشته باشد؛ کم یا زیاد، تفاوتی ندارد.
2 و گروهی دیگر بر این اعتقادند که کمتر از هزار یا پانصد درهم نباشد؛ و دسته‌ای آن را میانگین هشتصد تا هزار درهم عنوان ساخته‌اند که باید برای آن و بیشتر از آن، وصیّت پسندیده‌ای بنویسید.
آورده‌اند که امیر مؤمنان علیه‌السلام به عیادتِ یکی از دوستداران خود رفته بود؛ و او ضمن بیان وضعیت مالی خویش پرسید که آیا باید وصیّت کند؟ آن حضرت فرمود:
نه؛ چون دارایی تو هفتصد درهم است و قرآن دارایی فراوان را در نظر دارد که می‌فرماید:
«اِنْ تَرَکَ خَیْراً».
به عقیده مؤلّف، دیدگاه دوّم درست است؛ چرا که فرموده امیرمؤمنان علیه‌السلام، بهترین راهگشا و دلیل برای ما است.
«الْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ بِالْمَعْرُوفِ»
به شیوه‌ای پسندیده [و شایسته]، برای پدر و مادر و نزدیکان [خود] وصیّت کند
سبک شایسته در وصیّت این است که وصیتنامه به گونه‌ای عادلانه و انسانی نوشته شود که در آن نه در حقّ کسی ستم و بیدادی رفته باشد و نه تحمیل و تجاوزی و صاحبان بینش و خرد آن را گواهی کنند.
برخی را اعتقاد بر آن است که ممکن است واژه «مَعْرُوف» به این معنا باشد که به مقدار شایسته‌ای در حقّ پدر و مادر و نزدیکان وصیّت کند؛ نه اینکه با ثروت فراوان مبلغ ناچیزی وصیّت کند که در این صورت کارش شایسته نیست.
جمعی از مفسّران می‌گویند:
ممکن است واژه «مَعْرُوف» مربوط به وصیّت کننده باشد و تفسیر آن این باشد که:
وصیّت‌کننده طریق شایسته‌ای را در وصیّت خود در پیش گیرد و چنان نباشد که برای ثروتمندان فامیل یا خویشاوندان دور وصیّت کند و برایشان بهره‌ای قرار دهد، امّا برای بینوایان و خویشان نزدیک آنگونه که شایسته است، بهره‌ای قرار ندهد.«حَقًّا عَلَی الْمُتَّقینَ»این [شیوه]، بر پروا پیشگان واجب شده است.این جمله از آیه شریفه، بر لزوم وصیّت تأکید می‌کند.


گروهی از مفسّران بر این عقیده‌اند که بعضی از آیات یا روایات مربوط به ارث، این آیه شریفه را نسخ کرده‌اند؛ و دسته‌ای نیز بر این پندارند که این آیه در مورد کسانی که ارث می‌برند، نسخ شده است و درباره کسانی که ارث نمی‌برند، باید وصیّت شود؛ جمعی نیز معتقدند که این آیه شریفه منافاتی با آیات ارث ندارد و نسخ نشده است.
به اعتقاد ما و همه محقّقان و اندیشمندان ما، آیه شریفه نسخ نشده است؛ چرا که نسخ در صورتی تحقّق می‌یابد که در پیام دو آیه ناسازگاری کامل وجود داشته باشد، در حالی که میان آیات ارث و آیه وصیّت، چنین نیست.
طرفداران دیدگاه نخست، به روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله استناد کرده‌اند که:
«لا وَصِیَّةَ لِوارِثٍ» ؛ که این روایت را چنانچه از نظر سند نیز درست باشد (که چنین نیست)، باز هم نمی‌توان در مقابل آیه وصیّت قرار داد؛ زیرا در روایت آگاهی اندکی است، حال آنکه بیان قرآن، کامل و قطعی است. افزون بر این، اگر سند و دلالت روایت مزبور درست و روشن بود، می‌توانست کلّ آیه شریفه را تخصیص بزند و در نتیجه بگوییم:
نوشتن وصیّت در مواردی فراتر از 31 دارایی، روا نیست.
پاره‌ای از مفسّران عقیده دارند که این آیه بدان دلیل نسخ شده است که به اجماع همه کارشناسان فقه، وصیّت واجب نیست.
این ادّعا نیز درست نیست؛ چرا که حتّی اگر وصیّت را واجب ندانیم، چه مانعی دارد که آیه شریفه بیانگر یک دستور مستحبّ اخلاقی و خانوادگی و مالی باشد؟ بویژه آنکه در مورد این دستور انسانی، روایات بسیاری نیز از امامان نور و آموزگاران راستین قرآن علیهم‌السلام رسیده است که برای نمونه، به برخی نظر می‌افکنیم:
1. از حضرت باقر علیه‌السلام نقل کرده‌اند که در پاسخ کسی که از درستی و روا بودن وصیّت می‌پرسید فرمود:
آری؛ وصیّت کسی که وارث دارد، درست است و آنگاه همین آیه شریفه را تلاوت فرمود که:«کُتِبَ عَلَیْکُمْ اِذا …».

2. از امیرمؤمنان علیه‌السلام نیز نقل کرده‌اند که فرمود:
«مَنْ لَمْ یُوصِ عِنْدَ مَوْتِهِ لِذَوی قَرابَتِهِ مِمَّنْ لا یَرِثُ فَقَدْ خَتَمَ عَمَلَهُ بِمَعْصِیَةٍ.» کسی که به هنگام مرگ، برای خویشاوندان دورترش که از او ارث نمی‌برند، وصیّت پسندیده‌ای نکند، زندگی و عملکردش با گناه و کوتاهی در ادای وظیفه به پایان رسیده است.
3. همچنین از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نقل کرده‌اند که فرمود:
«مَنْ ماتَ بِغَیْرِ وَصِیَّةٍ ماتَ میتَةً جاهِلِیَّةً» هر که بدون وصیّت از دنیا برود، مرگش به سان مرگ جاهلیت است.
4 و نیز فرمود:
«مَنْ لَمْ یُحْسِنْ وَصِیَّتَهُ عِنْدَ مَوْتِهِ کانَ نَقْصاً فی مُرُوءَتِهِ وَ عَقْلِهِ.» کسی که هنگام مرگ وصیّت شایسته‌ای نکند، همین کوتاهی نشانگر کاستی جوانمردی و خردمندی اوست.
5. از ششمین امام نور علیه‌السلام است که فرمود:
«ما یَنْبَغی لاَِمْرِءٍ مُسْلِمٍ اَنْ یَبیتَ اِلاّ وَصِیَّتُهُ تَحْتَ رَأْسِهِ.» بر انسان مسلمان نزیبد که شب سر بر بالین نهد، مگر اینکه وصیتنامه‌اش را زیر سرش قرار داده باشد.

وصیّت‌های شایسته خانوادگی

نکاتی مهم در تنظیم وصیت نامه


پیش از هرچیزی وصیت کننده باید در مورد وصی اطمینان کامل داشته باشد و بداند که آن فرد به توصیه‌های پس از مرگش عمل خواهد کرد.
بهتر است هرساله وصیت مکتوب مورد مطالعه و تجدیدنظر قرار بگیرد تا در صورت لزوم تغییرات برروی آن اعمال شود.
همان طور که امیر مومنان در نهج البلاغه فرموده‌اند، بهتر است که خود وصی خودمان باشیم و اموری را که میپسندیم پس از مرگ برایمان انجام دهند، خودمان در زمان حیات به آن بپردازیم.
بهتر است برای تنظیم وصیت از چند فرد مورد اطمینان به عنوان شاهد کمک بگیریم.
لازم است بدانیم که امکان تغییر نوشتن وصیت نامه تا زمان فرارسیدن مرگ وجود دارد. پس می‌توانیم تا آن لحظه وصیت خود را تغییر دهیم و به شکل دیگری وصیت کنیم.
مطلوب است برای پیشگیری از بروز وقایع احتمالی، نوشتن وصیت نامه خود را در دفاتر اسناد رسمی ثبت کنیم.
سعی کنیم تا حد مقدور از وصایایی که زحمت بازماندگان را در پی دارد، خودداری کنیم. مثل انتقال جنازه به مکانی دیگر، نحوه برگزاری مراسم و …
اگر وصیت نامه در چند نسخه وجود داشته باشد، بهتر است. زیرا در صورت گم شدن یک نسخه، بازماندگان می‌توانند از طریق نسخ دیگر پی به وصیت ببرند.
حتما مرجع تقلید خود را در وصیت قید کنید. زیرا مراجع تقلید در برخی موارد احکام متفاوتی دارند. قید شدن مرجع تقلید در کیفیت عمل به وصیت تاثیرگذار خواهد بود.

 

نمونه وصیت نامه شرعی و قانونی

بسم الله الرحمن الرحیم

اینجانب ….. فرزند ….. به شماره شناسنامه ….. صادره از ….. ساکن ….. پس از اقرار به یگانگی و وحدانیت خداوند متعال و نبوت تمام پیامبران و خاتمیت حضرت محمد (ص) و امامت امامان دوازده گانه و عصمت و ولایت چهارده معصوم علیهم السلام و سایر عقاید دین اسلام -اصول و فروع آن-، در حال صحت و سلامت، با اختیار و رضایت و بدون اکراه و اجبار و با حواس کامل وصایای خود را به شرح ذیل مرقوم می دارم:

۱) وصی، ناظر و قیم را به شرح ذیل معرفی می کنم و امیدوارم طبق قوانین شرع و رعایت مصالح و رضایت الهی عمل نمایند:

الف) وصی: جناب آقای ….. فرزند ….. به شماره شناسنامه ….. صادره از ….. .

ب) ناظر: جناب آقای ….. فرزند ….. به شماره شناسنامه ….. صادره از ….. .

ج) قیم اطفال: جناب آقای ….. فرزند ….. به شماره شناسنامه ….. صادره از ….. .

 

۲) توصیه هایی در مورد کفن و دفن و مراسمات:

محل دفن ….. نحوه دفن ….. چگونگی سنگ قبر ….. هزینه ….. و ….. .

غسل و کفن و نماز میت و سایر اعمال تجهیز: نحوه آن ….. هزینه ها ….. .

مراسمات سوگواری (ختم، سوم، هفت، چهلم، سالگرد و …): نحوه آن ….. هزینه ها ….. . سایر خیرات و برنامه ها ….. .

۳) نام همسر و فرزندان بنده به شرح ذیل می باشد:

نام همسر یا همسران: (نام و نام خانوادگی، نام پدر، شماره شناسنامه و سایر توضیحات) ….. .

نام فرزند یا فرزندان: (نام و نام خانوادگی، نام پدر، شماره شناسنامه و سایر توضیحات) ….. .

۴) اموال و دارایی های بنده به شرح ذیل می باشد:

{خانه، اتومبیل و وسایل نقلیه، حساب های بانکی، زمین و سایر اموال و دارایی ها با ذکر مشخصات دقیق اعم از اموال منقول (قابل جابجایی) و غیر منقول (غیرقابل جابجایی مثل خانه)} ….. .

۵) امانت هایی که دیگران نزد من دارند (اعم از پول، اموال، اشیاء و …) و باید به صاحبانشان برگردانده شود با ذکر دقیق مشخصات آن و صاحبانشان بدین قرار است: ….. .

۶) امانت هایی که بنده نزد دیگران دارم با ذکر دقیق مشخصات آن و چگونگی دریافت آنها: ….. .

۷) مطالبات بنده از دیگران و اسامی بدهکاران به همراه سایر توضیحات: ….. .

۸) بدهی ها و دیونی که بنده باید به طلبکاران بپردازم: (مهریه همسر نیز جزء بدهی ها می باشد.) ….. .

۹) واجبات عبادی که بر ذمه ی من است و باید برای آنها اجیر گرفته شود:

الف) نمازها (نمازهای یومیه، آیات، نذر، عهد، قسم) با ذکر تعداد و نحوه آن و سایر توضیحات: ….. .

ب) روزه ها (قضای ماه مبارک رمضان، عهد، نذر، کفاره) با ذکر تعداد و نحوه آن و سایر توضیحات: ….. .

ج) حج واجب با ذکر نحوه آن و سایر توضیحات: ….. .

۱۰) واجبات مالی که باید پرداخت شود (خمس، زکات، کفارات، ردّ مظالم، دیه، جریمه، نذر، عهد، قسم و …): ….. .

۱۱) مقدار مالی که در امور خیریه مصرف شود (قرائت قرآن، روضه خوانی، فقرا، ایتام، کمک به ساخت مسجد و حوزه علمیه و بیمارستان و مدرسه و …) به همراه توضیحات: ….. .

۱۲) حق الزحمه و اجرت وصی، ناظر و قیم به شرح زیر است:

وصی ….. ناظر ….. قیم ….. .

۱۳) به افراد نامبرده در ذیل (فرزند، پدر، مادر و…) غیر از سهم الارث، اموالی به شرح ذیل تعلق گیرد: ….. .

۱۴) اموال زیر به اشخاصی که ارث نمی برند تعلق گیرد با توضیحات آن: ….. .

۱۵) اموال و اشیاء زیر در امور عام المنفعه و معینی که برای آنها مشخص می کنم مصرف شود (مثل وقف کردن خانه برای دارالقرآن و …): ….. .

۱۶) نظر بنده در مورد اهداء اعضای بدنم پس از مرگم این است که ….. .

۱۷) محدوده اختیارات و وظایف هر کدام از وصی، ناظر و قیم پس از فوتم بدین شرح است: ….. .

در پایان از همه ی کسانی که حقی بر من داشته و دارند و نتوانسته ام یا فراموش کرده ام که حقوقشان را ادا کنم طلب بخشش و عفو دارم. از همه ی اقوام و دوستان و آشنایان و همکاران و همسایگان طلب مغفرت و دعای خیر دارم.

توصیه های معنوی، تجربیات و سایر سفارشات: ….. .

«فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَى الَّذینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ»

پس هر کس آن [وصیت] را بعد از شنیدنش تغییر دهد، گناهش تنها بر [گردن] کسانی است که آن را تغییر می دهند. آری، خدا شنوای داناست. این وصیت نامه در تاریخ ….. هجری شمسی برابر با …. هجری قمری با اطلاع وصی، ناظر، قیم و شهود و با رضایت، سلامت کامل و هوشیاری اینجانب و با خط ….. نوشته و تنظیم شد و در دفتر اسناد رسمی شماره ….. به ثبت رسید.

نام کامل و امضاء و اثر انگشت وصیت کننده اسامی و امضاء شهود: ….. .

نام و امضاء وصی ….. نام و امضاء ناظر ….. .

نام و امضاء کاتب و نویسنده ….. نام و امضاء قیم ….. .

سایر توضیحات …. .

 

پانویس

1-لسان العرب، ج۱۵، ص۳۹۵
2-دوره مقدماتی حقوق مدنی،درس هایی از شفعه،وصیت و ارث: ناصر کاتوزیان، نشر میزان، تهران.
3-ترجمه تحریر الوسیله، ص163
4-کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 5، ص 66
5-مفردات الفاظ قرآن، راغب، ج۱، ص۵۲۵
6-حقوق مدنی، جلد سوم، شفعه،وصیت و ارث: سید حسن امامی، نشر اسلامیه، تهران.
7-سوره عنکبوت، آیه8
8-سوره بقره، آیه 132
9-تورات، اول پادشاهان،2
10-عهد جدید، نامه دوم پولس به تیموتاوس، مقدمه
11-تاریخ مردم ایران پیش از اسلام، زرین کوب، ص۱۶۲؛ دروغ، آیت‌الله صدر، ص

 

 

منابع

بیستونی، محمد،  تفسیر خانواده (بررسی مجموعه آیات)  قم: بیان جوان، 1385

 وصایای الهی، محمدمهدی محب الرحمان، نشریه حریم امام، شماره۱۱۹

https://edalatsara.com/

https://www.iribnews.ir/fa/news/3020937/

https://www.iribnews.ir/fa/news/2942562

https://fa.wikipedia.org/wiki/

http://www.sadeghinia.ir/print.php?ToDo=ShowArticles&AID=47279

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها