#داستان_نماز
جمعه 1 مرداد 1400 5:41 PM
#داستان_نماز
🔹 روزی #امام_باقر عليه السلام محضر پدر بزرگوارش امام زين العابدين عليه السلام مشرف شد و احساس كرد كه حضرت در عبادت كردن به جایی رسيده كه هيچ كس به آن مرحله نرسيده است.
🔸 صورتش از شب زنده داری زرد شده و چشمهايش از گريه سرخ گرديده و پیشانی اش پينه بسته و دو ساق پای او از كثرت ايستادن در #نماز ورم كرده است.
🔹 حضرت باقر عليه السلام مي فرمايد: چون پدرم را در اين حال ديدم ديگر نتوانستم خودداری كنم و به گريه افتادم. پدرم در آن وقت به فكر فرو رفته بود. پس از لحظاتی از ورود من آگاه گشت. ديد كه من گريه می كنم.
🔸 روی به من كرد و فرمود: فرزندم! یکی از نوشته ها كه عبادت امير المؤمنين عليه السلام در آن نوشته شده بياور. من نوشته را تقديم كردم.
🔹 کمی از آن خواندند، سپس با حالتی افسرده و ناراحت نوشته را بر زمين گذاشت و فرمود: چه کسی مي تواند مانند علی بن ابي طالب عليه السلام عبادت كند.
📚 بحارالانوار، ج 46، ص 74 به نقل از داستان های شیرین، سید عبدالله حسینی.
💟 کانال آثار و برکات نمار
👇👇👇
🆔 @namazasar