پاسخ به:«نقش دختری» را باید به رسمیت بشناسیم
جمعه 15 اسفند 1399 11:19 AM
برای حل این معضل چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
به نظرم دو عنصر را باید برای راهکار فعال کرد. یک عنصر، برنامهریزان تحصیلی هستند، که طراحی و برنامهریزی و برنامهسازی میکنند تا مدیر مدرسه و معلمی که مواجههی مستقیم با این نوجوان دارد که چطور عمل کند و مواجهه داشته باشد؛یک عنصر هم خانواده است. از ظرفیتهای انجمنهای اولیاء و مربیان در کنار محیطهای آموزشی هم میشود استفاده کرد تا خانواده را نسبت به این عنصری که در خانه هست فعال کند و حساس کند. آیا شما تابهحال فکر کردید که دختر شما چه نقشی میتواند در محیط خانوادگیاش داشته باشد؟ آیا تابهحال به این فکر کردید که چه نکاتی در دختر شما باید به عنوان ظرفیتهای درونی به رسمیت شناخته و تقویت شود؟ باید روی آن کار شود. باید خوشحال و خرسندش کنید از این داشتههای فوقالعادهای که دارد. آیا برنامهریزی برایش کردید که در کنار مشورتهای خانوادگیتان سهم تأثیر یک نگاه لطیف، دقیق و ظریف دخترانه را هم قرار بدهید که این آدم با چشم خودش ببیند در تصمیمگیریهای خانوادگی موثر است؟
بعد در کنارش، آموزش پرورش را هم باید فعال کنید. آنجا این لطافت و ظرافت تحلیل و تصمیم، نگاه دقیق، قوت تحلیل، قوت تبیین و توصیف مسائلی که در اطرافش پیش میآید را با او تمرین کنیم. هر دو بازو کنار همدیگر یک موجود قدرتمندی را میسازد تا در سالهای اولیه دبیرستان و یا وقتی وارد فضاهای جدیتر اجتماعی و دانشگاهی میشود با یک شخصیت محکم وارد بشود. اما اکنون وقتی این دختر وارد فضای دانشگاهی میشود تازه میخواهیم برایش تعریف کنیم حیا یعنی چه! عفاف یعنی چه، حریم یعنی چه!
به عنوان یک راهکار جدی به نظر من باید ایامی را دریابیم که پایههای شکلگیری یک شخصیت مفهوم پیدا میکند، و در آن ایام همخانواده را فعال کنیم و هم محیط اجتماعیاش که مدرسه و آموزشوپرورش است و حالا بسیار معتقدم به فعال شدن انجمنهای دانشآموزی در چنین سن و سالی؛ در یک فضای متفاوت از فضای مدرسه. باید انجمنهای دخترانهای که میتوانند تعاریف مختلفی از همین حضور اجتماعی و تمرینهای مختلفی از مواجهات اجتماعی را برای دختر ایجاد کنند فعال کرد.
دخترها خیلی دوست دارند که همدلانه وارد فضاهایی شوند که احساسشان را به اشتراک بگذارند. یک بخشی، با گروه همسال تأمین میشد. الان بخش عمدهاش در فضای مجازی با هویتهای مجازی شکل میگیرد؛ همان احساس، همان ظرفیت و همان خواسته که یک خواستهی کاملاً طبیعی است برای به اشتراک گذاشته شدن آنچه که من هستم یا اینکه دوست دارم دیده شوم و جدی گرفته شوم. این ظرفیت انگار با یک هویت پوشالی و مجازی شکل میگیرد. بخش عمدهاش را چه کسی تأمین میکند؟ آنهایی که مقصد و مسیرشان و پارادایم فکریشان کاملاً مشخص است و برنامهریزیشان برای دختر ما کاملاً معلوم است. دیکته شده در اختیارش قرار میدهند؛ تو این هستی تو اینجوری باید باشی آن هم با چهار موضوع بیرونی تطبیق میدهد، با ناامنیهای اجتماعی مواجههاش میدهد، بعد با هیجانات خبری و ساختاری فضای مجازی هم کنارش مینشیند، میشود آن چیزی که واقعاً در این فضا به این شکل و شمایل دیده میشود.
آنهایی که مأموریتشان عملکرد بر اساس الگوی ایرانی اسلامی است باید به این مأموریت عنایت ویژهتری داشته باشند. شاید حتی یک گروه پژوهشگر، یک گروه طراح در مراکز فرهنگساز اینچنینی نداشته باشیم. الان فضای مجازی فضای بازی است برای فعالیت همه. چرا فقط از یک منبع تغذیه شود؟ اکثریت منابعی که دختران ما را تغذیه میکنند، منابعی هستند که هیچ شباهتی بافرهنگ ما ندارند. ما هم باید در این حوزه فعال وارد شویم و یک سهم تأثیرگذاری داشته باشیم.